کشته شد گان
جوهر شاه خان غوربندی
سعدالله خان الکوزی فرزند مولوی
احمد جان تاجر بود که در کنار برادرش مولوی سرور خان واصف در شیر پور کابل به توپ
پرانده شد.
**
عبد القیوم خان الکوزی مامور گمرک
در کابل به توپ پرانده شد.
**
لعل محمد خان کابلی غلام بچه
**
محمد ایوب خان پوپلزائی ، پسر تاج
محمد خان پوپلزائی ساکن کوچة یحیی خان بازار کابل در قندهار بود. تاج محمد خان
مذکور با سردارمحمد ایوب خان به هند فرار کرده ، بعد از چند سال واپس به وطن
مراجعت کرد. چون پسری بخانة وی تولد شد، اسم او را به افتخار سردارمحمد ایوب خان
گذاشت. محمد ایوب خان مدتی سرحد دار چخانسور بود ، بعد از آنکه در جملة غلام بچه
های حضور شامل شد ، موصوف درجرگة مشروطه خواهان بود. پس از افشای قضیة مشروطیت ،
هنگامیکه می خواست به همراه رفیق د یگرش محمد عثمان خان پروانی ا ز جلال آباد به
طرف هند بغرض نشر سرگذشت مشروطه خواهان افغانستان در جراید خارجی برود در علاقة
مومند ها گرفتار گردیده به حکومت سپرده شد. همان بود که در جلال آباد توسط توپ
اعدام گردید.
**
مولوی محمد سرور خان وا صف : او
فرزند مولوی احمد جان متخلص به تاجر از مردم الکوزی های ارغستان قندهار بود. مولوی
احمد جان خان ، آدم اد یب و منوری بود ، ا و اسا س ا لقضات را برای رهنمائی قاضیان
و تنظیم محاکم شرعیه نوشت که در همان وقت چاپ شد. همچنان برای تنظیم ادارات دولتی
کتابی را بنام قواعد دولتی نوشت که طبع گردید. محمد سرور خان علم و ا دب را از
پدرش به ارث برده عالم اد یب ، شاعر روشنفکر وطنپرست ، محشور ، ظریف و خوش طبع بود. موصوف تا سال 1323
هق عضویت جمیعت تا لیف سراج الا حکام را داشت . حینیکه این جمیعت ، کوچک گردید ،
از آن خارج شده ، بحیث معلم در لیسة حبیبیه شامل وظیفه شد. در سال 1906 همکار سراج
الا خبار افغانستان بود.
مطالعة جراید خارجی ، تماس با
درباریان و معلمین خارجی و افغانهای خارج
دیده در علاقة او به سیاست ، در بیداری شعور سیاسی ا و کمک کرد. او یکی از افغان
های با نفوذ در جمیعت مشروطه خواهان ، یکی از بنیاد گذاران و رئیس یکی از حلقات و
احتمالا رئیس آن جمیعت بود. در سال 1909 یعنی در زمان ا نحلال جمیعت سرملی برای دو
روز زندانی و بعد در شیر پور به توپ پرانده شد.
**
محمد عثمان خان پروانی پسر سرور
خان پروانی از خانهای معروف و متنفذ پروا ن بود ، که در دربار امیر شیرعلی خان و
همچنان در عهد امیر عبد الحمن خان قربت داشت ، از آنجهت پسرش محمد عثمان خان در
جملة غلام بچه های خاص بود ، و با محمد ایوب خان قندهاری حین فرا به قصد هند ونشر
سرگذشت مشروطه خواهان در سر حد توسط مومند ها دستگیر و به نزد ا میر برده شد.
وقتیکه امیر اورا سرزنش کرده با
الفاظ رکیک خطاب نمود او جواب داد که زحمت مرگ ما چند دقیقة بیش نیست ولی زحمت
محاسبة شما ابد یست . ما ارادة کشتن شمارا نداشتیم اما می خواستیم افغانستان را با
طرز و شکل مشروطه اصلاح نما ئیم . ا میر با بر افروختگی امر کرد تا ا و را در جلال
آباد به دهن توپ بسته نمایند.
****************************************
آنانیکه زندانی
یا رها شدند
احمد قلی خان از باشندگان چنداول بود و بحیث
مامور مخابرات ایفای وظیفه میکرد.
**
امرالدین خان مهاجر هندی . نامبرده یکی از اشخاص
مشکوکی بود که بین گروه افغانیان و هندیان مشروطه خواه کار میکرد . بقول غبار اسم
وی امرالدین بود و در شهر کابل هم بهمین نام شهرت داشت.
وی در پولیس پشاور مامور بود و به
سبب ارتکاب کدام جرم از آنجا به افغانستان گریخت ، و به فساد پیشگی و مخبری پرداخت
. در عصر اعلیحضرت امان الله خان به حکومت اعلای پکتیا که در سابق سمت جنوبی یاد
میشد ، مقرر شد. در آنجا هم به رشوه ستانی و اعمال سوء د ست میزد و بغرض مشتعل
ساختن مردم پکتیا در مجامع عام ، قانون را جانشین شریعت معرفی کرده می گفت حالا
وقت شریعت گذشته و زمان قانون است و همین بود که قیام عمومی بقیادت ملا عبد الله
لنگ در سمت جنوبی در 1303 ش بر پا شد. این شخص مشکوک مفسد د ردوران حبیب الله
کلکانی 1307 ـ 1308 ش جز عمال وی شد ، و در سال 1308 ش به امر نادر شاه اعدام شد.
**
تاج محمد خان پغمانی پسر علی محمد
خان بن ناظر عبد الوهاب خان از ده ا ربا ب پغمان بوده تولدش در بخارا صورت گرفته
بود. چه پدرش با امیر عبد الرحمن خان در آنجا بسر میبرد ، هنگامیکه امیر عبد
الرحمن خان به کابل آمد ، آنها نیز وارد کابل شدند. تاج محمد خان از قا ضی سعد
الدین خان درس خوانده بود و در وقت تشکیل حزب سرملی در داغمه خانة بالا حصار کابل
، بحیث تحویلدار اجرای وظیفه می نمود. ا و شخص منور ، گویا و پویا و از اعضای خیلی
فعال حزب و رئیس یکی از گروپ ها بود. بعد از انحلال حزب در ارگ کابل زولانه ، غراب
و زنجیر شد. بعد از یکنیم سال کوته قلفی اش شکست و اندکی سهولت برا یش دست داد. ا زین
تاریخ به بعد تا مدت هژده ماه دیگر با کاکا سید احمد خان ، کرنیل محمد حسین خان
بارکزائی ، داکتر عبد الغنی خان و دو برادر داکتر مذ کور در یک اتاق محبوس بودند .
دو سال بعد ازخلاص از زندان به کمک خانم سردار نصرالله خان بحیث مدیر گمرک اندخوی
مقررشد. بعد ها با محبوسین مربوط قضیه فیر شوربازار زندانی گردید. در آغاز پادشاهی
امان الله خان رها شد.
تاج محمد خان بلوچ در عصر امانی
همواره با روشنفکران عصر مانند عبد الرحمن خان لودین پسر کاکا سید احمد خان وغیره
محشور میگردید. ، مدتی حاکم دولت آباد ولایت بلخ و مدیر خارجة قطغن بود و بدرجة
جنرالی رسید ودر حدود 1306 ش در فراه قوماندان قوای افغانی مقرر شد که یک مفرزة
هزار نفری اشتر سواران مسلح بلوچ را در چخا نسور تشکیل داد ، تا به اشارة مرکز در
وقت ضرورت شبانه بر بند ر گوا در ساحل بلوچستان تاخته بتوا نند. ولی این امر به
سبب اغتشا ش داخلی صورت نگرفت.
بلوچ بعد از سقوط دولت امانی در
کابل بود ، چون از عناصر امان الله خان و ضد انگلیس بشمار می آمد ، چند روز پس از
جلوس نادر شاه ، غفلتا گرفتار در 1308 ش اعدام شد.
برادرش محمد شریف ، مخالف سرسخت
سیاسی تاج محمد خان که گماشتة حکومت بود مصوبة کتبی مشروطه خواهان را از اسناد
خانگی او کشیده ، به امیر حبیب الله خان رسا نید.
**
حبیب الله خان طرزی پسر سردار گل محمد خان ا ست
که برادر بزرگ محمود بیگ خان طرزی بود. وی در هنگام گیر و گرفت مشروطه خواهان بنا
بر ارتباط خانوادگی محبوس نشد.
**
سید احمد خان لودین
کاکا سید احمد خان لودین پسر فیض
محمد خان لودین ملا نصوح ( وزیر سردار کهندل ) بود. تولدش در حدود 1290هش در
قندهار بود. تحصیلات ابتدائی اش نزد علمای آنزمان قندهار بود و بعدا در بالا حصار
در اولین مکتب تاسیس کردة شیر علی خان شامل شد. دراوائل دورة عبد الرحمن خان به
زندان افتاد و در اواخر دورة سلطنتش رها گردید و در عصر حبیب الله منتظم مکتب
حبیبیه و عضو فعال مشروطه خواهان شد و تا اخیر حکومت سراجیه در زندان بود . وی در
زمان امان الله خان در یک زمان سه وظیفه داشت ( آمریت مکتب ابتدائیه ، تدریس در
غند شاهی وموسس طرز کاکا . وی 32 سال عمر خود را در زندان سپری کرد. شخصا عالم و
فاضل و از جمله وطنپرستان واقعی و طالب اصلاحات در مملکت بود.
گفته میشود که دراواخر از طرز
حکومت امان الله خان ناراضی بود و به رفقای خود میگفت این آنچه نیست که ما می
خواستیم ، پس بیائید بخاطر جمهوری مبارزه کنیم .
وی در سال
1306 بعمر72 سالگی در خانه اش در سنگتراشی چشم از جهان پوشید.
**
شیر علی خان بارکزی. ا و از خوانین چخانسور بود
، در سال 1909 در زندان شیر پور محبوس شد و در زمان امان الله خان رها گردید.
**
سردار عبد الحبیب خان ، برادر بزرگ عبد الرحمن
خان است ، در سال 1243 هش تولد شده ، مدتی در تبعید سیاسی بود ، در بازگشت به
کابل با ا فکار تازه مجهز ، عضوجمیعت سر
ملی و وی در حلقة گروه امان الله خان بود. با مشروطه خواهان در ارگ زندانی گردید
ولی نظر به ارتباطاتش بزودی خلاص شد. درزمان امانیه بحیث ناظر معارف و عضو مجلس
اعیان مقررشد.
**
قاضی عبدالحق سلیمانخیل از ارغنده سفلی بوده ،
تولد ش در 1289 صورت گرفته. در سال 1319 بحیث قاضی در کشک هرات وبعدا بحیث معلم
علوم دینی در مکتب حربیه ایفای وظیفه نمود. درسال 1327 هش در شیرپور زندانی شد.
**
مولوی عبد الرب خان پسر دوم مولوی عبد الروف
قندهاریست که در 1295 هش بد نیا آمد. مدیر معارف کابل و سپس ملای حضور به دربار
امیر بود. وی برای هر زنی از حرم حبیب
الله خان القاب عربی تهیه و بر ازدواج نا محدود او فتوای شرعی صادر میکرد. کتب
زیاد درسی دینی تالیف نمود.
**
سردار عبدالرحمن خان پسر عبد الوهاب خان امین
المکاتب بود ، در سال 1294 هش در فراه بد نیا آمده ، فامیل شان از جملة فرا ریان
بود که مدتی در تهران و مدتی در کراچی بودند. چون د یگران ، وی نیز در عصر حبیب
الله خان بکا بل آمد.
**
مولوی عبد الروف خان قندهاری پسر مولوی حبیب
الله خان قند هاریست که بد ست عبد الرحمن خان بقتل رسید. وی پس از قتل پد رش تبعید
شد ولی وا پس به وطن برگشت و بحیث ملای حضور ی مدرس مدرسة شاهی مقرر گشت . کتب
زیادی تا لیف نموده است.
**
داکتر عبد الغنی خان پنجابی پسر مولوی دوسند خان
از مردمان جلال پور جتان گجرات مربوط علاقة پنجاب بود. وی پس از ختم کالج از طریق
یک سکا لر شیپ به لندن رفت. درهنگام سفر سردار نصرالله خان به لندن وی در ترجمانی
خدمت شهزادة را نمود . سردار نصرالله خان بوی توصیه نمود تا به کلبل بیاید . چند
سال بعد ، پس از آنکه مکتب حبیبیه افتتاح شد به کابل آمد و مدیر مکتب حبیبیه مقرر
شدو عضویت جمیعت مشروطه خواهان را دا شت و در راس یکی از حلقه ها قرار داشت. بعضی
معتقد اند که وی رئیس نهضت بوده ا ست. وی با مشروطه خواهان زندانی شد و 11 سال بعد
در زمان امان الله از حبس رها گردید.
**
عبد القیوم خان مجذوب کابلی پسر
حافظ جی نورمحمد مجذوب ولد ملا جان داد توخی است . شاعر شیوا و متصوف و ا د یب بود و در شیر پور زندانی گردید ولی پس از دو سال
رها گردید.
**
مولوی عبد الواسع خان قندهاری در سال 1290 قمری
در قندهار تولد شد. در ا واخر امارت حبیب الله خان سرشته دار مکتب ا بتدائیة قندهار
و از بیرق داران جهاد استقلال بود. بعد از جلوس امان الله خان به کابل خواسته شد و
در اداره تقنین و شورا کار کرد و استاد
شرعیات بود. در سال 1928 در قندهار فتوای شرعی به طرفداری امان الله خان در مقابل
حبیب الله کلکانی صادر نمود. حبیب الله
امر قتلش را داد. در ماه جوزای 1929 در شیر پور به توپ بسته شد.
**
غلام محمد خان میمنگی پسر عبد الباقی خان در سال
1252 در شهر میمنه بدنیا آمده است .
پدرش در عصر عبد الرحمن خان به اتهام یاغی گری بکابل آ ورده شد و اعدام
گردید.
غلام محمد میمنگی در آ نوقت هفت
ویا هشت سال داشت و از معاش جیرة که برای فامیل شان مقرر بود امرار حیات میکرد. در
دوران حبیب الله مورد عفو قرا ر گرفتند. وی درکابل ماند و به رسامی آغاز کرد. وی
نقا ش شهیر کشور شد. وی مرد ا نقلابی و ا صلاح
طلب بود. حینیکه عریضة مشروطه خواهان را
نزد حبیب الله خان به جلال آ باد برد در
آنجا زندانی شد و دو سال در زندان ماند.
وی در سال 1921 برای تحصیلات عالی
به آلمان رفت. درسال 1313 بعمر 62 سالگی در کابل وفات نمود.
**
فیص محمد کاتب هزاره بن سعید محمد بن خداداد از هزاره محمد خواجه
غزنی است . وی مولف آثار زیادی از جمله سراج التوا ریخ بوده ، مولف و سوانح نگار
حبیب الله خان است. شخص فاضل ، ادیب ، روشنفکر و از جملة مشروطه خواهان ا ول بود و
در شیرپور محبوس گردید ، اما به سبب اینکه حبیب الله خان از زمان شهزاد گی او را
می شناخت و در نگارش سراج التوا ریخ خدمت میکرد ، بعد از مدت کمی رها شد. سال
ولادت او 1289 هق ا ست.