بنام خداوند حکیم!

فراخوان جنبش سرتاسری جوانان افغانستان، که قبلاً در ویبلاگ انترنتی جنبش جوانان دموکرات افغانستان، بخاطر تکمیل و نظر خواهی جوانان و دوستان عزیز به نشر رسیده بود، بتاریخ 15 نومبر 2003، از طریق تریبیون کنفرانس " بررسی قانون اساسی جدید و نظام سیاسی آیندهء افغانستان" که به ابتکار کنگرهء ملی افغانستان در شهر گیسسن آلمان تدویر یافته بود، به خوانش گرفته شده و مطرح گردید.

این فراخوان ضمن اینکه موردِ پشتیبانی شرکت کنندگان کنفرانس قرار گرفت، در همزمانی و همزبانی با تظاهرات و حرکت های دانشجویی در شهر های مختلفِ افغانستان، به ضرورتِ این نهاد سیاسی –  مدنی تائید گردید.

اینک جهتِ نشاندادن همبستگی نهادها و سزمانهای جوانان ( اعم از زن و مرد –  در داخل و خارج کشور) و زمینه سازی کار مشترک ( فکری، سیاسی و تشکیلاتی) بخاطر اعلام حضور سیاسی جدی در حیاتِ سیاسی جامعه به نشر وسیع تر آن در تمام نشرات و رسانه های جمعی خواهیم پرداخت.

امیدواریم فرهنگیان، سیاسیون، و جوانان عزیز به اهمیتِ یک مشت واحد بودن برای ساختن یک نهاد قوی  سیاسی ، پی برده نظریات و استقبالیه های خویشرا درین رابطه ارسال و یا به نشر بسپارند.

با عرض حرمت

 junbeshejawanan@hotmail.com

بنام خداوند آگاهی

فراخوان:

«افغانستان و ضرورتِ یک جنبش سرتاسری جوانان»

سرود عشق رندان میسراییم              نوای بلبل جان میسراییم

طلوع صبح صلح آرزو ها                به هنگام بهاران میسراییم

خوشاآن نغمه های مُلک خواهی           که با جمع جوانان میسراییم

برای کندن زنجیر و زندان                 بسان شیر غُران میسراییم

وقتی به تاریخ سیاسی افغانستان نظر میکنیم ، آنچه نگاه ها و افکار مان را جلب میکند، صفحات سیاهء حاوی ا ز استبداد، قتل، کشتار های جمعی، نسل کشی ها، حاکمیت های نا مشروع، محکومیت ها ومظلومیت های بی نذیری میباشد که از منظر علمی و اخلاقی، حیثیتِ زهر ِ کشنده و شمشیر ِ برنده را داشته است.

این پدیده که هر کدام به نوبهء خود مؤلدِ بد بختی های عظیمی در جامعهء ما بوده ، نه تنها جامعهء ما را از نظر تاریخی  قرن ها به عقب کشانیده، بلکه با ارتجاع و مزخرفاتِ سُنتی وقشری هم خوی و هم خاصیت نموده و به فرهنگ های نادرست ِ پدر سالاری ، مرد سالاری و قبیله سالاری در جامعه رنگِ تقدُس بخشیده است.

وقتی این پیشینهء تاریخی را که وجدان بخشی از جامعه را ملوث به پلیدی ها نموده است، از امارات ِ نا مشروع اُمرا و استبدادِ مستبدین شاهی، مورد مطالعه قرار دهیم؛ این روال ناسالم با طی طریق خویش، در طی سه دهء اخیر( با آغاز حاکمیتِ ح.د.خ.ا ) فصل جدیدی را در کتاب سیاه تاریخ افغانستان رقم زد ، که میتوان آ نرا مرحلهء تاریک ، ولی در حال انفجار تاریخ افغانستان دانست.

 باری کشت نمودن مین های تفرقه در جامعه که اکثراً در کار خانه های کشور های خارجی ساخته و تولید شده بودند، بنام های اکثریت و اقلیت، قوم، نژاد، زبان، مذهب و ... توسطِ حاملان قدرت در سه دهه اخیر انفجار داده شد که در واقع زهر کشنده آن در پیچکاری های قوم و قبیله توسطِ طالبان به بخشی از مردم افغانستان زرق گردید. با بدست گرفتن سرنوشت مردم افغانستان توسطِ طالبان در تبانی با تروریزم بین المللی القاعده و کشور های حامی شان، ارزش های دینی، فرهنگی و عنعنوی مردم در معرض خطر نیستی  و فنا قرار گرفت. و با تعبیر و تفسیر قشری و بنیاد گرایانه یی صادر شده شان از دین، به مزخرفاتِ ناپسندِ جامعه رنگِ دینی داده شد و با شمشیر دین کمر دین نیز مضروب گردید.

تمدن دو هزار ساله کشور را به تاراج بردند، و گلوی جشن عنعنوی نوروز را به دار آویختند. و شاید در صورتی نبودِ مقاومت ِ مردم افغانستان بر ضدِ این بیگانه خویان فرهنگ ستز، حیثیت،هویت و اتوریتهء کشور نیز به زیر خاکهای سیاه میگردید.

حادثهء هولناکِ یازده سپتمبر و بیداری ملت های جهان از خوابِ سنگین و غفلتِ ننگین، شبِ یلدای این سه دهه را در حالی به پایان برده و صبح دیگری را به ملتِ افغانستان به ارمغان آورد که ابر سیاه هنوز آسمان صاف و آبی افغانستان را گرفته و باروتِ کشندهء آن" مین ها"   در فضا می پیچد.

همین حالا نیز مردم افغانستان ، بخصوص جوانان  انتظار بهار پر گلی را در تاریخ سیاسی خویش در چوکاتِ یک دموکراسی واقعی( و دور از ابر و باروت) دارند. آنها معتقد اند که سرنوشتِ جامعه و مردم نه بوسیلهء توپ و تفنگ و زور خارجی، بلکه بواسطهء تفاهم، تعادل، رسیدن به خود آگاهی ، تجدد، صمیمیت و غیر وابستگی- سیاسی و اقتصادی تعین میشود.

لذا در آشفته بازار سیاسی افغانستان – بخصوص درین سه دههء اخیر – گروها و افراد زیادی کتابِ سیاه تاریخ کشور را رقم زدند.–  وبد بختانه که هنوز هم میزنند –  اما هیچ گروهی، نه با ماهیتِ قومی و دینی و نه با ماهیتِ ایدیولوژیک، یا نتوانستند ویا نخواستند به فرهنگِ ناپسندِ  پدر سالاری و مرد سالاری و باور های پدرسالارانه و مرد سالارانهء خویش نقطهء پایان و خطِ بطلان بکشند. با استفاده و یا با  باور به این فرهنگِ نا پسند، راه رشدِ جوانان و زنان با تکیه به باور های سنتی گرفته شده؛ مجال ِ بگو مگو از ایشان گرفته شد. جوانان –  اعم از زن و مرد – ضمن ِ اینکه موردِ شفقتِ مردان و پدران قرار نگرفته، با توجه به سنت ها از سوی نسل ِ" با تجربه" و سنت پرست (کهنسالان) موردِ ضرب و ستم و حتی از نظر روحی نقصانی گردیدند. ذهنیتِ گرفتن ِ حق و حقوق، و آمادگی برای کار های سیاسی و کار های بزرگ از نزدِایشان بر چیده شد.

احساساتِ پاک و بی آلایش آنها موردِ سؤ استفادهء قدرت ها قرار گرفت و ... اما جامعهء سنت ناشکن ِ افغانستان این قشر نیرومند و فعال ِ خویش را هرگز تحویل نگرفت.

آیندهء افغانستان به جوانان تعلق دارد. و جوانان در این بُرهه، در چوکاتِ  تشکلهای سیاسی در تصمیمگیری های خویش سهیم باشند و نگذارند تا آبی که چرخ های آسیاب قبلی را فعال کرده بود، فعال نگه داشته شود. آرزو میرود تا  جوانان سرنوشتِ خود را خود بدست گیرند. جوانان بمثابهء یک نیروی چشمگیر ِ سنت شکن، ترقی خواه، تجددطلب، آگاه  باقدرت و با احساس که میراثد در آیندهء افغانستان میباشد ضمن اینکه بار سه دهه نسل قربانی شده و بد بختِ خویشرا بدوش بکشند، باید به عنوان بدیلی معقول در چوکاتِ یک نیروی سیاسی –  سرتاسری –  مبنی بر خواست های مبرم فعلی مردم افغانستان و سیاسی در منطقه و جهان، نقش مثبت و مثبت و برازنده یی در تعمیر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی جامعه ایفا نموده و با احساساتِ پاک و عقل نابِ خویش جوابگوی نیازمندی های سیاسی آیندهء افغانستان باشند.

در قبال این شرایط لازم است آن بخش از قشر جوان و روشن بین ِ افغانستان ( اعم از زن و مرد) در داخل و خارج ِ افغانستان که به منافع ملی اُلویت بخشیده این حرکت و جنبش را صادقانه ، بدون با درنظرداشتِ آفاتِ قومگرایی ، زبان پروری و مذهب باوری همراهی نموده، علی الرغم زیست درمناطق ِ مختلفِ جهان، همبستگی سیاسی و عملی محکمی را بوجود آورند. تا باشد که بر اساس آن  یک نیروی سیاسی با کفایت، متشبث و پیگیر ؛ نه تنها برای جستجو و پیاده کردن راهِ بیرون رفت از دایره های شوم سنتی انباشته از بی کفایتی، مصلحت جویی و معامله گری قبلی ؛ بلکه برای ضمانتِ تأمین ِ آرمانهای مقدس ِ مردم افغانستان تحتِ نام ِ جنبــــــــــش ســـــــــر تـــا ســـــری جــــوانـــــــان دمـــــــوکـــــــرات افغـــــــــــانســـــــــــــتان ، تشکیل یابد.

 

با حُرمتِ فراوان به جوانان ِ نو اندیش ِ افغانستان

از دوستان غزیز خواهشمندیم تا هرچه زودتر پیشنهاداتِ خویش را بخاطر ِ بهبود ِ مسأله برای ما فرستاده ممنون سازید.    

junbeshejawanan@hotmail.com  


بالا

بعدی * بازگشت * قبلی