مقدمه

بزرگترين بخشش در تاريخ جهان

« کلاه را به رسم سپاس به مارشال ازسر پائين ميآوريم ، اماآستين هارا بايد براى کار بالازنيم .»

اين سخنان را منسهولت وزير زراعت هالند از زبان يک دهقان در مرحل ه اى شنيد که هالند کمکهاى مارشال را بدست مى آورد. شعار اين دهقان درآن زمان ذهنيت عامه را بيان مينمود: سپاسگذارى ازکمکهاى اقتصادى امريکا بادرک اين ضرورت توأم بود که به هدف فايق آمدن بر ويرانيهاى جنگ بايد کار تشديدى صورت بگيرد.

هالند در زمان جنگ جهانى دوم خسارات عظيمى را متحمل گرديده بود. بعد از آزادى، کار اعمارمجدد درهالند بشدت آغاز شد. فابريکه هاى ويران آباد ميگرديد، ترميم پلها وسرکها رويدست بود و زمينهائيکه زيرآب رفته بود خشک ساخته ميشد. ازآنجائيکه بخش اعظم طاقت توليدى هالند از کار بازمانده بود، ضرور بودتا عملاً تمام اپرات توليدى کشورمورد بازسازى قرار بگيرد.

بسيارى کشور هاى ديگر اروپايى وضع بهترى نداشتند. تنها ايالات متحده امريکاميتوانست تقاضاى عظيم اروپا را به مواد خام ، ماشين-آلات و تجهيزات سرمايوى اقناع کند. پرابلم اين بود که در جريان سال ١٩٤٦ هالند وساير کشورهاى اروپايى با دالر هاى دست داشته خود به امريکا رو آوردند. اما اين دالرها براى واردات ضرورى خيلى محدود بود وميتوانست پروسه اعمارمجدد را با خطر مواجه بسازد. جورج مارشال وزير خارجه امريکا راه برون رفت ازين مضيقه را پيشنهاد نمود. او در جون ١٩٤٧ پلان کمکهاى اقتصادى بمقياس وسيع را براى اروپا ارائه نمود. درجريان سالهاى ١٩٤٨-١٩٥٢ هالند وپانزده کشور ديگر اروپايى مجموعاً ٦,١٤ مليارد دالرکمک از ايالات متحده دريافت نمودند.

يک بخشش با اين بزرگى را ه. م. هيرشفلد کوارديناتور عالى دولت هالند براى جلب کمکهاى مارشال در تاريخ جهان بينظير ناميد. بخش اعظم اين کمک بلا عوض بود. صرف يک قسمت کوچک ، بطورمثال در رابطه با هالند سيزده فيصد ، را قرضه تشکيل ميداد. مقدار مجموعى کمکى را که هالند بدست آورد به بيش از يک مليارد دالر بالغ گرديد که به نرخ امروزى اسعار قريب به ٢٢ مليارد گولدن ميشود. هالند بالنسبه کمکهاى بيشتر مارشال را بدست آورد: در سال اول حتى بيشترين مبلغ را بر فى واحد نفوس . احتمالاً آن بسکيتهاى مارياکاکى(کلچه هاى خشک وارزان - ف ک ) مشهورى که توسط آنها در خانه و. درييس صدراعظم وقت هالند از پ . هوفمن و ا. هاريمن دو نفر کارديناتوران عالى امريکا براى کمک مارشال پذيرايى بعمل آمد، درمورد بى تأثيرنبوده باشد. اين قصه وساير رويدادهاييکه تاريخ پلان مارشال را رنگين ميسازند درآتيه بتفصيل پيشکش ميشود.

درين کتاب
چه چيز حکومت امريکارا واداشت تا چنين مبالغ بزرگ پول را به شانزده کشور اروپا کمک کند؟ بعقيده يک امريکايى که در رازهاى امور ورود داشت « پلان مارشال يگانه جواب به تعدادى از دردسرها بود».١ جدى ترين دردسر براى امريکاييها پيشروى کمونيزم بود که از اوضاع ناگوار اجتماعى- اقتصادى در اروپا مستفيد ميگرديد. همچنان تهديدى که از ناحيه پروتکسيونيزم وسکون در تجارت اروپايى براى تجارت جهانى وجود داشت ، براى امريکاييها منبع نگرانيهاى جدى قرارميگرفت . بعقيده امريکاييها يک بخش مهم راه حل اين پرابلمها در همکاريهاى متقابل اقتصادى خود کشورهاى اروپايى نهفته بود. بنابر همين علت ايجاد يک سازمان دايمى در اروپابمثابه پيش شرط براى بذل کمکهاى مارشال مطرح ميگرديد. يک نظراندازى کوتاه به پشت پرده ها درپاريس ، جائيکه شانزده کشور اروپايى بخاطر دالر هاى امريکايى ميان خود درنبرد بودند، نشان ميدهدکه همکاريهاى متقابل اروپايى با چه پيچيدگى هايى آغاز شد واصرار امريکاييها براى انتيگراسيون اروپاى غربى چقدر اهميت داشت.

نبايد براى هيچکس حيرت آور باشد که هالند بسادگى کدام خريطه پولى از ايالات متحده بدست نياورده است. . مگر بايد جالب باشد که پلان مارشال چطور در عمل پياده شد ؟ موضوع کتاب هذا بهمين مطلب معطوف است . درينجا ، عجالتاً به هدف ورود در مطلب به بيان ساده بايد گفت : ايالات متحده دالر را بدسترس صادرکنندگان اقلام مشخصى از موادخام و ماشين - آلات قرار ميداد . متشبثانيکه کالاهاى مورد نظر را به هالند وارد مينمودند قيمت آنهارا بهگولدِن ( پول رايج کشور در آن وقت - ف ک ) به بانک هالند ميپرداختند . با اين گولدنها که در چوکات پلان مارشال پولهاى ارزش متقابل ناميده ميشدند ، انواع مختلف پروژه ها در هالند تمويل ميگرديد . با اين شيوه اعمار منازل مسکونى ، توسعه صنايع ومدرن سازى زراعت تحقق يافت . از پولهاى ارزش متقابل مصارف آنهايى هم پرداخته ميشد که به ايالات متحده بخاطر فراگرفتن دانش وتجربه امريکا در عرصه هاى صنايع وزراعت اعزام ميشدند . بمنظور اندازه گيرى اهميت کمکهاى مارشال براى اقتصاد هالند در عمق ووسعت ايجاب مينمايد تا کم ويا بيش فهرست مکملتر واردات وابسته به پلان مارشال و فهرست استقامتهاييکه پولهاى ارزش متقابل در آنها مصرف شده است ، ترتيب داده شود . در پهلوى اهميت مستقيم ، پلان مارشال از طريق آزادسازى ( ليبراليزيشن ) و رونق بخشى تجارت داخل اروپا بصورت غير مستقيم نيز هايز اهميت چشمگير بود .

در پهلوى سپاسگذارى عظيم بخاطر کمکهاى مارشال در هالند بعضاً صداهاى نا رضائيتى نيز بگوش ميرسيد . در جريان تطبيق چنان پروگرام کمکهاى وسيع و کثيرالجانبه وقوع اصطکاکات ناگزير بود . امريکاييها خيلى انتظار داشتند تا در مطبوعات توجه زيادى به پلان مارشال معطوف شود ، چيزيکه بعضاً بر پسند هالنديها ثقلت مينمود . چنانچه دريک تبصره هالندى آمده بود:

« امريکاييها سخاوتمند هستند ، اما خوش دارند که اين را هم بشنوند » .

پنجاه سال بعد

در يک ونيم سال اول پلان مارشال اذهان بصورت جدى مصروف مسئله اندونيزيا بود . اعمار مجدد اندونيزيا ( آن زمان مستعمره هالند- ف ک ) بمثابه يک پيش شرط براى احياى اقتصاد هالند ارزيابى ميشد . نه تنها در هالند بلکه در واشنگتن هم اين عقيده وجود داشت که « از دست دادن اندونيزى ، ولادت يک فاجعه » خواهد بود . بهمين لحاظ هالند يک کمک عليحده بالغ بر١٣٢ مليون دالر براى اندونيزى بدست آورد . اين مبلغ در بتاويا توزيع شد که درين مبحث خارج بررسى باقى خواهد ماند .

با آنکه مسئله اندونيزى توجه زيادى را بخود معطوف ميداشت ، علاقمندى عامه به پلان مارشال رو بگسترش نهاده بود . اين وضعيت مردم هالند را که بوسيله جنگ سخت تضعيف گرديده بود به آينده اميدوار ميساخت . هرکس ميتوانست ببيندکه چطور کشتى هاى مملو از غلات ، ذغال سنگ و ماشينهاى صنعتى در بندر روتردام پهلو ميگيرند . در مطبوعات وسيعاً انعکاس مييافت که کار ساختمان شاهراه ها ، کار توسعه خشکه در منطقه آيسلمير وحتى امور پروژه بزرگ دلتا از حساب کمکهاى مارشال تمويل ميشود .

وسعت مقياس پروگرام تصور انسان را به حيرت مى برد و اينک تا پنجاه سال بعدنيز متحير ميسازد . فکر ، با يک اندازه حسرت به زمانى بازگشت ميکند که درآن سياست بين المللى به دستآوردهاى زيادى نايل آمده بود. انسانهائيکه از نزديک در بوجود آوردن پلان مارشال سهيم بودند خودرا شاهد يک صحنه بخصوص در تاريخ ميشمارند. دين اشيسون معين وزارت خارجه امريکا ، در زمانى که جورج مارشال وزير خارجه بود وبعدتر جانشين او گرديد، خاطرات خودرا ازروى تصادف
Present at the Creation
نناميده است . در آن روز ها چيزهايى ساخته شده است که ما امروز به نگهدارى آنها مکلف هستيم : شکوفانى کشورهاى ما ، همکاريهاى متقابل ميان دول اروپا وپيمان اتلانتيک .

در سال ١٩٥٤ حکومت هالند مجموعه اى را تحت عنوان « بازگشت شکوفانى » بچاپ رسانيد . در آن مجموعه بزبان متخصصان طراز اول در عرصه هاى مختلف حکايت ميشد که کمکهاى مارشال تاچه اندازه براى احياى اقتصاد هالند ارزشمند بوده است . پيشگفتار کتاب بقلم صدراعظم آنوقت ، و. درييس نوشته شده بود . او ميگفت : « در تاريخ بندرت واقع شده است که يک تجربه کاملاً نو در مناسبات بين المللى بمانند پلان مارشال موفقيت چشمگير داشته باشد . ما احتمالاً در جريان زندگى سريع معاصر ودر ميان انبوهى از واقعات جهانى متمايل به فراموشکارى باشيم . اما بگذار پلان مارشال در خاطره ما ماندگار باشد، زيرا سمبول چنان همکارى واقعى است که توانست اهداف صلحدوستانه را در جهان به تحقق برساند.» ٢

بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت