کرزی صاحب ! این کارتون است ، یا توبرهْ حاتم طایی؟ !

سه روز قبل به کاخ ریاست جمهوري اسلامي افغانستان رفتیم ، زیر دروازهْ بیرق تیر و بطرف کاخ سفید ریاست جمهوري در حرکت بودیم که  نا ګهان نظرما به یک زنده جان افتید که  بسیارعریض ، ضخیم و نا متناسب بود ، و لې طول نداشت . به قانون رسامي هم برابر نبود . که از نظرخواص جینتیکی  بمطالعهْ عمیق  D N Aآن ضرورت مې افتد . زیرا یک مخلوق عجیب و غریب است که خداوند به حکمت بالغهْ خود آنرا خلق کرده . بنظر ما باید اینچنین زنده جانها بخاطر عوایْد زیاد درعجایب خانه ها  نګهداری می شد . موصوف لباس خاکستري بر تن داشت ، و نصف تنهْ آن واسکت پوشیده بود ، مګر در بغل خود دوسیه کلان هم ګرفته بود ، و در پهلوی شخصی راه میرفت که قد وی تا عینک زانوی آن شخص میرسید ، و بطرف دفتر خود در حرکت بود . ما را حیرت برد که کرزی صاحب اینچنین اشیا را از کجا آورد ه باشد ؟ زیرا قبلاً هم کرزی صلحب سه نفرمستخد مینیکه با هم  برادربودند و عین قد و قواره داشتند ، در ارګ نګاه کرده ، و سایْر مأ مورین ارګ آنهارا جینیات ارګ میخواند ند . و فرق این جنس با آن جینیات تنها این بنظر میرسید که اجناس قبلي (جینیات ارګ ) کلالت زبان داشتند ، و لی این جنس کمې پېشرفته تر بنظر میرسید . زیرا فکر میکردیم که شاید شی موصوف از جمله کارتونهایی باشد که سخن میزند . ما هم بطرف دفتر آن شی در حرکت بودیم . حینیکه به دروازهْ دفتر رسیدیم دیدیم که دیوان  دیوان ریاست دفتر است . و آن شی عریض و ضخیم مانند شلغم کابلي سر چوکی خود طورې نشسته  که سر آن با سطح میز برابر معلوم می شد . وقتیکه بطرف سیف پیسه میرفت از بند لهای دالربه مردم دلخواه خود میداد .مګر شی خاموش و مرموز بنظر میرسید ، ولې تا آخر ما تشخیص نکردیم  که آن شی کارتون ناطق بود ، یا توبرهٌ حاتم طایی ؟ که از آن آدرس  بمردم خاص پول توزیع می شد ، مردم رابملاقات کرزی می برد ، و رازها ی کرزی در آن کیسه نهفته بود ؟ !!!.......