کمباور کابلی
(یادداشت و طنز هفته)
ایها الناس ، در ایران اسلامی ، هوس مردن نکنید!
چند هفته پیش ، نیروهای امنیتی ، اطلاعاتی تهران ، یک کارگرجوان جنوب شهری را که اتفاقا وبلاگی هم گشوده بود و گاه با شهروندان دیگر درد د لی میکرد، زیر شکنجه های وحشیانه، سر به نیست کردند . دو روز پیش مادر پیچه سپید این جانباخته ء نگون بخت را که یگانه نان آور خانواده بود، در مراسم چهلم عزاداری وی، میخواستند با ضربات باتوم ولگد، از پای درآرند. در همانحال خواهر ستار بهشتی ، وبلاگ نویس معدوم را نیز تهدید به مرگ و اختطاف کودک نوزاد وی کرده بودند.
در کشور های دیگر، رژیم های خودکامه ، مخالفان دولت را میکشند، اما در ایران اسلامی ، هم مخالف سیاسی را به قتل می رسانند، هم فک و فامیل و ریشه و عشیره اورا از روی زمین برمیدارند، انگار نه انگار که آدمی مثل ستار بهشتی ، روزی ، روزگاری زنده بود، که صفحه ای انترنتی داشت ، نام این صفحه الکترونیک را هم نهاده بود « انتقاد »! از گرانی شکوه سر میکرد، از نبود هوای پالوده، گله داشت،باری از نبود آزادی بیان و جمعیت رو به تزاید « زندانی سیاسی» در کشور، اندوهش را روی صفحه میریخت ۰ گفته میشود این روزنامه نویس ، خواستار تغییرات اساسی سیاسی به گونه مسالمت آمیز، در مرز وبوم آبایی شده بود!
****
مردن درا یران امروز ، فاجعه است ؛ اگر شما یک مرده ء معمولی باشید ، یافتن و خریدن یک قبر چند متره ، بسیار گران و سرسام آوراست ، تازه ، تنها هزینه « سدر و کافور»، که ایرانیان بر پیکر متوفی ، افشانند ، ارتقاءنجسته است بلکه دستمزد آخوندی که بر گوش میت اسامی مبارک ۱۲ امام را میخواند و بر جنازهمتوفی، نماز میگزارد، نیز به حدی اوج گرفه است که هیچ مرد ه ای ، انتظار آنرا ندارد( گفته میشود که مزد گورکن و آخوند نماز گزار بخاطر تحریم های بین المللی، بالا رفته است) بهرحال اگر این دو متر زمین را ، یعنی مقبره خویشتن را، نزدیک صحن اصلی امامزاده ، انتخاب و تدارک کنید، گمان میبرم گرانتر از خریدن یک اپارتمان لوکس در تاجکستان، تمام میشود!
اگر شما ، مثل ستار بهشتی یک مرده ی سیاسی باشید ، آن وقت ممکن است ، متصدیان امامزاده ها( گورستان ها) در هیچ کجای ایران ، اجازه دفن به شما ندهند ، زیرا دفن مرده در ایران اسلامی ، مجوز رسمی دولتی ، میخواهد و در صورت عدم موجودیت این سند، جنازه روی دست وابسته گانش می ماند !
یادم رفت بگویم ، گورستان های ایران که بیشتر آنان « بهشت زهرا» نام گرفته اند ، رییس و مدیر و دفتر و سالون انتظار و خدم وحشم دارد
ودنگ و فنگ آن از اداره رسمی شهردار کابل ، بیشتر است.
***
واما کمباور که گزارشهای این چنینی را خوانده است، طنزی نگاشته، خطابه ای ایراد داشته، وشاید به زعم خویش راه حل های هم ارائه داده است . شاید لحن و لهجه ء کمباورکابلی نیز اندکی ایرانی شده باشد!
***
خانم ها و آقایان، اگر خیال مردن ، یا هوس « اعدام شدن» داشته اید، این ایده را بگدارید کنار!
خدا شاهد است صرف نمیکند ( یعنی به صرفه نیست)
اگرتا حالا، نیت « مخالفت» با دولت داشته اید ، از خیر این امر بگدرید! مگر سرتان را ما رگزیده است. خوب، وقتی در برابر دولت اسلامی ، علم ستیزه جویی بر افرازید، میدانید، سربازان گمنام امام زمان، نیروی انتظامی خدمتگار خلق، لباس شخصی ها ی عزیز،تا چه حد دچار زحمت میشوند.خوب، وقتی شما، مرتکب گناه مخالفت میشوید، همینکه جهت تزکیه روح و تحول نفس اماره، به زندان، رهنمایی شدید،« باز پرس» بینوا و شکنجه گر مهربان، ، راهی ندارد، جز این که با هزار زحمت و مرارت ، حضرتعالی را از سقف اتاق زندان ، مثل لاشهء گوسفند، آویزان کند! سپس بوسیله باتوم و چماق و هرچه دم دستش بود، بر شقیقه چپ شما بکوبد تا قدری به خود آیید واندکی « انسان» شوید!
خانم ها،آقایون ! امید وارم پس از دیدن و شنیدن وقایع حبس و اعدام ستار بهشتی ( حواس تان باشد که به ایشان مرحوم گفته نمیتوانیم، چراکه مخالف دولت اسلامی بوده ست) کم وبیش، سر عقل ، آمده باشید! مگر شما بیکارید، با دولتی ، محاربه می کنید که در کنف حمایت امام زمان استَ، مگر به حرف و اعتراض دوتا بچه سوسول، این دولت ، ساقط میشود!!
چرا خود را به « اعدام» مواجه می سازید و اجازه میدهید، پس از مرگ، فک و فامیل شما، بیچاره شوند،اقارب تان ، میان راه خانه و زندان، کاملا مستاصل گردند!
نکنید ، آقایون، مگر شما بیکارید۰۰۰۰۰