محمد الله وطندوست

 


قتل عام هزاره های کویته و واکنش افغان ها


در مدت یکماه در دو حادثه جداگانه در حدود دو صد نفر از از باشنده گان شهر کویته که اکثریت آنان را شعیان هزاره تشکیل می داد، جان های خود را از دست دادند و صد ها نفر نیز مجروح گردیدند.
گروه تروریستی جنگهوه مسول این قتل ها شناخته شده اند. گروهی که در دشمنی با شیعیان از چند سال بدینسو شهرت کسب نموده، هرگونه حادثه تروریستی ضد شیعیان به این گروپ نسبت داده شده است.
در ارتباط حوادث کویته چند نکته قابل بحث است:
نکته اول اینکه چرا در کویته که شیعیان مظلوم ترین گروپ اتنیکی را تشکیل می دهند، مورد حمله تروریستی قرار می گیرند و چرا این گروپ در طول صد سال گذشته که کویته را ماوای امن تشخیص داده اند از این چنین حوادث مصئون بودند. به نظر می رسد که هزاره های کویته با زحمتکشی و کار و فعالیت که خصیمه این قوم را تشکیل می دهد، توانسته اند در اقتصاد شهر نقش قابل توجهی کسب نمایند و با رقابت و حسادت دیگران مواجه شوند. از جانبی چون کویته به مرکز فعالیت طالبان افغانی تبدیل شده و طالبان نیز هیچگاهی دشمنی خود را با شیعیان پنهان نکرده اند می توان در حوادث خونبار کویته، دست طالبان را نیز در آستین گروه جنگهوی پاکستان تشخیص داد. استعمارگران انگلیس که همیشه با راه اندازی جنگ های مذهبی و قومی توانسته اند تسلط خود را در منطقه حفظ نمایند، بعید نیست که این نیرنگ ضد انسانی خود را به شاگردان بومی خود در پاکستان نیز انتقال داده باشند. مختصرا می توان متذکر شد که در حوادث خونبار کویته دست های مرموزی دخیل است که می خواهند با برهم زدن ثبات و آرامش نقش اقتصادی شیعیان هزاره را تضعیف نمایند و آنان را به ترک خانه و کاشانه شان مجبور نمایند.
واکنش در برابر حوادث کویته گرچه از جانب هزاره های کویته و مردم هزاره افغانستان گسترده بود و با راه پیمایی و اعتصاب اعتراض خود را ابراز داشتند اما از جانب دولت افغانستان و حلقات روشنفکری و مدنی زیاد چشمگیر و قابل توصیف نیست. دولت افغانستان همیشه چنین حوادث را با ابراز تسلیت و صدور پیامی خلاصه نموده هیچگاهی نمی خواهد با گروپ های تروریست و آدمکش همچون جنگهیوه طالبان و القاعده خود را مواجه نماید. حامد کرزی ریئس جمهور کشور نمی خواهد با ابراز عکس العمل در برابر چنین حوادث برادران نا راضی خود را بیشتر از این نا راض نماید و پروسه یکجانبه صلح را که هر روز با حوادث انتحاری و تروریستی برادران ناراضیش زیر ضربات مرگبار قرار می گیرد، همچنان ادامه دهد. از ریئس جمهور و دولتی که از فرق تا انگشت پا در فساد غرق است توقع همدردی در برابر هموطنانی که خارج کشور زنده گی می کنند توقع بیجاست. این فساد پیشه گان حاکم در سرنوشت مردم ما که قدرت دفاع از باشنده گان مردم کشور را ندارند و حتی امنیت خودشان را نیرو های مسلح خارجی تامین می کند، چگونه در برابر هموطنان هزاره باشنده کویته احساس مسئولیت خواهند کرد. از جانبی تسلط روحیه قبیله سالاری و فاشیسم کور قبیله نمی گذارد مسند نشیان کابل بجز حواریون خود دیگران را نیز در نظر گیرند و با دیگران نیز ابراز همدردی نمایند.
اما روشنفکران، جامعه مدنی، احزاب صدگانه سیاسی و نیرو های اپوزسیون نیز در مورد قتل عام مردم هزاره که تداوم نسل کشی عبدالر حمن خان و ملا عمر را تداعی می کند و عواقب وخیم آن می تواند دامنگیر دیگران نیز گردد، عکس العمل بموقع و کافی نشان نداده اند.
بایست روشنفکران، جامعه مدنی و سیاستمداران کشور جواب دهند که آیا حوادث کویته و اصولا هرگونه حادثه تروریستی به گروپ و کتگوری خاص از باشنده گان مربوط می گردد و منسوبین قوم و گروپ معین باید عکس العمل نشان دهند؟
آیا مدعیان سیاست وکیاست مدعیان روشنگری نیز به قبیله و قوم و کتگوری و گروپ های معین تقسیم شده اند که در برابر حوادث بصورت جمعی نمی توانند عکس العمل نشان دهند؟
واضح تر اگر گفته شود آیا در برابر قتل هزاره ها تنها روشنفکران هزاره بایست صدای اعتراض خود را بلند نمایند وبه اعتصاب و مظاهره و راه پیمایی بپردازند یا روشنفکران رسالت مند دیگر ملیت ها و اقوام نیز مکلف اند رسالت روشنفکری خود را ادا نمایند و با مردم هزاره ابراز همدردی نمایند؟ فردا اگر ازبک ها،تاجک ها، پشتون ها، ترکمن ها، نورستانی ها و پشه یی ها و دیگر گروپ های ساکن کشور با چنین حوادثی مواجه شدند، صرف روشنفکران منسوب به همان ملیت بایست اعتراض نماید و صدای خود را بلند نماید یا همه روشنفکران و مدعیان روشنگری وظیفه دارند تا بصورت فشرده و یکدست در برابر مظالم اعتراض نمایند؟ و صدای رسای قشر آگاه جامعه را به جهانیان برسانند؟
حرکت اعتراضی عده یی از جوانان اعم از پسران و دختران در شهر کابل قابل قدردانی و سپاس است. آنان در هوای سرد زمستان در برابر مقر نماینده گی ملل متحد به اعتصاب غذایی پرداخته اند و خواسته های خود را به مقامات ملل متحد سپرده اند. اعتصاب هموطنان در هالند به ابتکار محترم حاجی عنایت علیزاده آغاز گردیده، همچنان ستایش بر انگیز است. اما سوال اینجاست که آیا تنها گروپ های محدود اعتراض کننده در کابل و هالند مسئولیت دارند تا در برابر نسل کشی هزاره ها در کویته عکس العمل نشان دهند و یا همه روشنفکران و آگاهان مکلف اند تا خشم و انز جار خود را در برابر نسل کشی ابراز دارند و صدای مردم مظلوم هزاره کویته را هرچه رسا تر به گوش جهانیان برسانند؟
در حالیکه با اعتصاب کننده گان و اعتراض کننده گان کابل و هالند همنوایی خود را ابراز می دارم، از همه روشنفکران مترقی می خواهم تا اعتراض خود را در برابر حوادث کویته و حوادث مشابه آن هرچه بلند تر ابراز دارند و توجه جهانیان را به نسل کشی فجعیی که در قرن بیست و یکم براه انداخته شده است جلب نمایند.
با صدا های مترکم،منسجم و یکدست و اعتراض های گسترده و همه جانبه می توان از تکرار چنین حوادث جلوگیری کرد و حاکمان غیر مسئول را متوجه وجایب مسئولیت های شان کرد

 

 


بالا
 
بازگشت