احمد سعیدی

 

کاندید إصلی وپیروز قطعی در انتخابات آینده چه کسی خواهد بود؟

با توجه به گذشته سیاسی وهویتی برخی از مدعیان کرسی ریاست جمهوری  افغانستان اینبار کاندیداتوری برای عدۀ تکرار اشتباه وبرای برخی  آغاز یک انتباه وعبرت خواهد بود شاید هم کاندید  پیروزی درین میان باشد که مشخص کردنش درین برهه  پرشور وغبار آلود فضای سیاسی امنیتی کشور خیلی قبل  از وقت است ولی باز هم درین نوشته شعاع روشنی ستارۀ بخت مشتاقان این مسیر پرخم وپیچ را با بر جسته ساختن برخی شاخصه ها ونیاز ها به کنکاش میگریم تا  از سر در گمی آنعده از هم میهنان ما که درین راستا کمتر تجربه وآگاهی دارند وبا تشویش ودلهره زیاد به افق آیندۀ سیاسی افغانستان چشم دوخته اند قدری بکاهیم.نخست نام کاندیدان احتمالی را درین پروگراف رقم زده وسپس آنهائیکه را که از وجوه مختلف با هم مشابهت ومشارکت دارند در کته گوری های مختلف تقسیم بندی وسپس گذشته وایندۀ شان در یک ورق ویا صفحه پی میگیریم.

داوطلبان کابوس قدرت آنهم چوکی ریاست جمهوری در افغانستان کم نیستند.از آنجائیکه در افغانستان  أحزاب سیاسی قدرتمند  وخوشنام بسیاری کم است تعداد از داو طلبان  به شهرت واقتدار گذشته خویش امید وار بوده تلاش میورزند به نحو  همان نام وشهرت کاذب  را حفظ نمایند عدۀ به این باور اند اگر چانس ورود به دروازۀ قصر ریاست جمهوری ممکن نباشد لااقل بر پله های نزدیک قدم بگذارند که ما هم چشم تنگی نداریم مبارک شان باد واما توضیح این واقعیت که پیروزی مدعیان قصر ریاست جمهوری وبر گزاری انتخابات عادلانه یک رویائی کم تعبیر است کمتر از یک وجیبه نیست وحال دوستان را بنامهای کاندیدان احتمالی دور سوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان آشنا نموده بعد باکنار هم گذاشتن مشخصات وویژه گی ها  ایشان را به دسته های هم نظر وهمطراز جمع بندی میکنیم وروی مدعیان طراز اول  مکث  فشرده وکوتاه صورت میگیرد تا با عث ملال خاطر دوستان نگردد.

اما کاندیدان کته گوری اول : داکتر عبدالله عبدالله از آدرس ائتلاف ملی، محترم احمد ضیاء مسعود کاندید جبهه ملی، مار شال محمد قسیم فهیم گزینه طیف جهادی ها با اشارۀ و سفارش  استاد عبدالرب رسول  سیاف،محمد یونس قانونی واستاد أعطا محمد نور والی بلخ کاندیدان امید وار ومشروط،اینها همه شاخه های یک تنه و یک وجود  اند و رأئی دهندگان اینها هم بیشتر مجاهدین وغالباً غیر پشتونها خواهند بود.همین ویژه گی باعث میشود تا تعداد از ایشان از کاندیداتوری صرف نظر نموده  در اذا نفوذ وامکانات که دارند از حریف امتیاز بگیرند مثلا معاونیتها وزارت ها  وامثالهم ویا بدیل مناسب.تنها مسئلۀ که اینجا قابل بحث است این است که جناب احمد ضیاء مسعود کاندید جبهه ملی امیدوار از متحدین هزارۀ وازبک  خود نیز رأئی بگیرد که تا هنوز در تاریخ افغانستان سابقه ندارد یعنی رأئی دادن ازبک وهزاره به شهید  احمد شاه مسعود وپیروانش تا هنوز در کشور هرگز تجربه نشده است واین اولین باریست که ایشان از إعتماد وباور بین یکدیگر صحبت میکنند و تا هنوز متحد و با یک دیگر وفا دار اند در حالیکه آقای احمد ضیا مسعود شخصیت حلیم و متواضع دارای یک کرکتر مردمی است اما تا آخرین خط وفاداری دوستان شان به باور من در هالۀ از ابهام پیچیده است.حتی به من باور کردنش مشکل است. که این اتحاد تا آخر پا بر جا بماند اگر بماند چشم بخیل کور البته محترم داکتر عبدالله هم باور های دور قبلی را فراموش کند  چون دردور گذشته یک سلسله تبلیغات وچراغ سبز های از آدرس قصر سفید توسط هالبروک نشان داده شد و شعار دلچسپ تغیر و امید نیز جایگاه خود را داشت و در آن زمان  دو قطب عمدۀ مطرح بود واما حالا دیگر طرفداران محترم احمد ضیاء مسعود واستاد برهان الدین ربانی شهید  حامی اصلی وبا اعتبار این جریان راه خودرا از ایشان جدا ساخته اند و بعضی  مردم هم روی برخی ملاحظات به ایشان شاید تا آخرین خط نروند.

کته گوری دوم:داکتر زلمی خلیل زاد، سابق سفیر امریکا در افغانستان محترم علی احمد جلالی، وزیر داخله اسبق احتمالاً داکتر اشرف غنی احمد زی میباشند.هر چند جناب جلالی بخاطر امید واری ایکه از طرف حامد کرزی در دور دوم  انتخابات ریاست جمهوری بوی داده شده بود  واز کاندیداتوری به همین امید انصراف داد تصمیم داشت خودرا طور مستقل کاندید کند واما از قرائن بر میآید که جناب کرزی دران زمان با یک وعدۀ سر خرمن بر سر حریفان اصلی  کلاه گذاشته وبر خلاف وعده های قبلی غیر از جلالی از شخصیت های مورد نظر خود حمایت میکند به همین دلیل آقای جلالی در نشست که دو هفته قبل با داکتر خلیل زاد وتنی چند در دوبی داشتند به این نتیجه رسیدند تا در چوکات یک تیم مشترک کار کنند وبیشترین باور ها را به کمک شخصیت های مستقل و مطرح  دوخته اند. آقای خلیل زاد با بنیان گذاری بنیاد خلیل زاد و کمک ها انسانی به مردمان مستحق افغانستان که تازه آغاز شده امید وار است با استفاده ازکمک های همین  بنیاد مردم را بطرفداری خویش بکشاند گرچه بعضی افغانها عادت دارند امکانات را میگیرند با وعده وفاه نمیکنند اگر آقای داکتر خلیل زاد انفرادی حرکت کند و نتواند تیم کاری نیرومندی بسازد  سر نوشت خلیل زاد که خودرا نفر اول این گروپ حساب میکند مانند سر نوشت عبدالستار سیرت خواهد بود یعنی امکانات بباد میرود ولی هیچ چیزی در چنته باقی نمی ماند.واگر ایشان بتوانند یکجا با حزب حق وعدالت وجناب داکتر انورالحق احدی که حالا جناب پیر سید احمد گیلانی نیز همکاری دارد و مشوره می دهد  تیمی واحد بسازند میشود به آینده شان تا حدی امید وار بود.البته اختلافات عمیق که درین اواخر در شورای امنیت قصر ریاست جمهوری رخ داده احتمالا داکتر رنگین دادفر سپنتا را در کنار خلیل زاد وجلالی قرار میدهد چون تیم قصر تلاش دارند جناب رحمت الله نبیل را جانشین سپنتا ساخته وی را به بهانه  های گونانگون از قصر و شورای امنیت دور سازند گرچه جناب سپنتا تا آخر خط با مخالفت های که در داخل ارگ رخ می دهد نمی رود.

سوم کاندید حزب حق وعدالت:محمد حنیف اتمر کاندید حزب حق و عدلت نیز علاقمند پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری است ،جناب اتمر دارائی دو شایستگی  ویک امتیاز است اول مؤفقیت وی در دوره های خدمت در وزارت خانه های مختلف بخصوص انکشاف و دهات  که از خود کفایت مدیریت وابتکار نشان داده دوم استعفای داو طلبانه وی از وظیفه که از لحاظ اخلاق سیاسی خیلی معیاری وساز گار با سازه های مدرن ودموکراتیک جهان است واین گذشته روشن واصولی  مردم را نسبت به کفایت وصداقت شان باور مند میسازد.امیتاز اینکه تنها حزب سیاسی منضبط قانونمند ومتشکلی است که شخصیت ها ونخیگان زیادی از اقشار مختلف در تشکیل اآن وجود دارد ومیتوان گفت تنها حزبی است که داراائی اصول تشکیلاتی وانصباط حزبی میباشد .بر خلاف بعضی از کاندیدان دیگر کدر های رهبری این حزب همیشه در داخل کشور بوده پایگاه اجتماعی نسبتاه خوبی در بین مردم دارند این حزب متشکل از گروه ها شخصیت ها وسلیقه های مختلف جامعه است ونمیشود ایشان را دست کم گرفت ولی باز هم پیروزی این حزب به تنهای در افغانستان یک معما خواهد بود.

کته گوری چهارم  تیم حاکمیت:معمای کاندیداتوری در تیم حاکمیت که توسط شخص حامد کرزی رهبری میشود خیلی مرموز وپیچیده است.ازین دریچه  تا هنوزکله های گرگ زیاد به مردم  نشان داده شده و به ده ها نفر آقای کرزی وعده داده که کاندید که مورد حمایت من است شما میباشید یعنی صد ها سر را تر نموده و پشت پاکی رفته اما کاندید اصلی همچنان نا مشخص است.چهره هائیکه را که تیم قصر تا هنوز غیر مستقیم بر سر زبانها انداخته عبارت اند از داکتر فاروق وردک، وزیر معارف محمد عمر داود زی، سفیر در اسلام آباد عبدالقیوم کرزی، در مورد کاندیدان احتمالی که فوقا نامبرده شد.با آنکه داکتر فاروق وردک با داشتن نفوذ اجتماعی برخورد انسانی  بیشتر تمام شیرۀ وجود خودرا صرف خدمتگذاری مردم و به شخص حامد کرزی نموده ولی باز هم گزینه حامد کرزی هرگز داکتر فاروق وردک نخواهد بود بلکه  رئیس سابق دفترش عمر داود زی است معاونین داوود زی احتمالاً صلاح الدین ربانی و داکتر صادق مدبر بوده می توانند گفته می شود که جناب داوود زی  بنوع حمایت ادارات معلوم الحال ایران وپاکستان را با خود دارد واما نفوذ وإعتبار داود زی در بین افغانها زیر صفر است ، بعضی از افغانها داود زی را شخص معتمد پاکستان وایران و مزد بگیر  سفارت ایران در کابل میشناسند که از زمان گرفتن پول از سفیر ایران تا هنوز از یاد شان نرفته و جناب رئیس جمهور نیز گرفتن پول از ایران را توسط آقای داوود زی تائید کرده است از طرف دیگر جناب داوود زی در حال حاضر  شب وروز بدنبال پرویز اشفاق کیانی لوی درستیز پاکستان  میگردد با وی نزدیک شود  از نظر کسی پوشیده نیست.لذا در نهایت قیوم کرزی نیز با پشتیبانی بردادرش محمود کرزی به تلاش های خود دوام خواهد داد تا این چوکی مورثی بماند. انهم با مشکلات زیاد  زیرا حامد کرزی درست میداند که قیوم کرزی روی هر شرائط و روی هر مداخله  کامیاب شود ادعای تقلب وتخلف علیه ایشان ثابت است بدون شک کشور غرق در بحران می گردد . واماچانس که حامد کرزی دارد این است که ایشان  از تهمت ویا عیب جوئی هرگز حراس ندارد او گوش هارا کر زده فقط به هدف می اندیشد وفریاد مردم در گوشش حکم صدای سرنا را دارد .میگوید دموکراسی است هر چه میگوئید بگوئید در گذشته گفته اید چه شد که حالا من از انتقاد و تهمت ننگ داشته باشم.تبصره:

یک مسئله مرموز دیگر هم قابل بحث است وآن اینکه  شایعات  کشیدن حکمتیار از طریق تونل شورای عالی صلح در صحنه سیاسی کشوربر تعداد کاندیدان می افزاید.گو اینکه استخبارات پاکستان به همین دلیل از تلاش های رئیس شورای عالی صلح استقبال کرده  وگفتنی است که که درین پروگرام حکمتیار کاندید قصر ریاست جمهوری افغانستان به کمک پاکستان خواهد بود اما  کاندیدان زن در انتخابات آینده تا هنوز خانم فوزیه کوفی عضو پارلمان وخانم سیمین بارکزی خودرا کاندید اعلان کرده اند اینکه چه نوع ایندۀ در انتظار شان است.نیاز به تحلیل نیست هرکس جایگاه زنان را در جامعه سنتی افغانستان میداند ومن تنها برای شان پیروزی آرزو مکینم وچانس خوب...ومردم افغانستان از نشست وبر خواستهای پیهم در گوشه و کنار کابل نیز گفتنی های دارند که بعداً به تحلیل آن پرداخته خواهد شد  .

نتیجه: ضعف ها ، قوت ها ،چانس ها وتهدیدات کته گوری های مختلف کم وبیش توضیح شد واما برندۀ اصلی کسی است که از چندین کاندید با آعتبار درسطح ملی وبین المللی یک تیم کاری فعال ، صادق وبا إعتبار بسازد ودر جامعه سنتی افغانستان  متنفذین قومی وگروهی را بنوع جذب کند مثلا داشتن فرماندهان سابق جهادی که تا حال در بین مردم نفوذ دارند مانند اسماعیل خان در هرات وداکتر ابراهیم ملکزاده در غور و ملا شیر محمد آخندزاده در هلمند وگل آقا شیرزوی در قندهار رئیس عبدالواحد باغران وآمر لالی در جنوب غرب  خالد فاروقی ونادر کته وازی در پکتیکا وظاهر قدیر وحاجی امان خیری انجنیر عبدالغفار در جلال آباد  انجینر قرار در لغمان  حاجی مشوانی در کنر  ملک زرین در هرات حمید الله توخی در زابل احمد شاه رمضان زاده در بلخ استاد عطا محمد نور در ولایات شمال استاد حمید الله فاروقی در لوگر  وغیره شخصیت های سیاسی ،علمی ، فرهنگی ،  فر ماندهان با نفوذ که اسم های همه شان از حوصله این نوشته خارج است  خیلی تعین کننده است.چون ما درین ده سال نتوانستیم ساختار شکنی کنیم ویک جامعه پویا ودموکراتیک را اساس گزاری کنیم به همین دلیل تا هنوز رأئی هزاران تن در قید اجازه یک نفر است که با سازه های دموکراسی هم آهنگی ندارد واما واقعیت های موجود در جامعه ماست...  یا هو

 

 


بالا
 
بازگشت