حفیظ اله حازم

 

شوونیزم باز ترکان افغانستان را نشانه گرفت

 

جای هیچ تردیدی نیست که در آستانه انتخابات آتی کشور زد و بند ها و جعل و تزویر همیشگی صورت نگیرد.جمع آمد هایی که در مزارشریف درین اواخر از طرف رهبران اقوام تحت ستم افغانستان صورت گرفت شوونیزم عظمت طلب را دچار مشکل مخیله یی کرده. زیرا وحدت واقعی و صادقانه این اقوام بدون شک مهر تایید را بر پایان بزرگ سالاری شوونیزم میکوبد.

طوطیه و دسیسه سازی؛ و بجان هم انداختن اقوام در لحظات حساس تاریخی شیوه یی است که شوونیزم در طول تاریخ میراث دار آن است، و با هر شیوه ممکن و دشمنانه تلاش میورزد تا اقوام ستم دیده افغانستان ر ا بجان هم اندازد و از آن بهره سیاسی کسب نماید.

چنانچه تاریخ شاهد و گواه این گفته در مقطع های گوناگون حوادث خونبار کشور ماست.

چرا جوزجان؟ و چرا هر بار حادثه ها از جوزجان می آغازد؟

دشمن انتخاب درستی دارد.در شمال افغانستان جوزجان از اهمیت خاص ستراتیژیک  و تاریخی برخوردار است .جوزجان اولین ولایت و شبرغان اولین شهر صنعتی و کارگری افغانستان بود،شبرغان مهد هزاران کارگر جان به کف تصدی افغان گاز و تفحصات نفت و گاز در شمال افغانستان بود که با قیام کارگری و دادخواهانه در برابر حکومت جبار و ظالم ظاهر شاهی بخاطر اعاده حقوق بر حق شان دست به اعتصابات و تظاهرات زدند و با پای پیاده در شرایط رژیم خون خوار و ظالم ظاهر شاهی تا شهر پلخمری راه پیمایی کردند.

شبرغان شهر روشنفکری و روشنگری افغانستان بود و بعد از سقوط حکومت داکتر نجیب اله هم شبرغان از اهمیت و اتوریته قابل توجهی برخوردار بود.

شبرغان مهد تولد جنرال عبدالرشید دوستم قهرمان افغانستان و رهبر جنبش ملی و اسلامی افغانستان است.طالبان هم در زمان سیطره قدرت شان آنچه در توان داشتند با شبرغان و شبرغانی ها ظلم کردند و آنرا ویران نمودند.شهری که در زمانی از شهر های زیبا و آباد افغانستان بشمار میرفت.

طالبان بی فرهنگ کاری که کردند بی فرهنگی شان را در مقابل فرهنگ به نمایش گزاشتند.سینما و امثالهم را حرام اعلان کردند ولی در هیچ شهر افغانستان بجز شبرغان و میمنه سینما ها را تخریب نکردند.چنانچه تنها در شهر کابل بیشتر از ده سینما موجود بود و همچنان در شهر های دیگر افغانستان که همه سالم باقی ماندند و تنها سینمای شبرغان و میمنه حرام بود.......

ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا

تفرقه و دشمنی با اشکال گوناگون ادامه دارد ،ایجاد شقاق بین ترکمن ها و ازبیک ها هم نمونه بارز این دشمنی ها است که با ایجاد شوراهای ترکمن و ازبیک میخواهند در بین آنها فاصله ایجاد کنند .

نبود مدیریت سالم و ظهور یک عده منفعت طلب به خاطر حفظ منافع طبقاتی شان و زمینه ندادن روشنفکران محلی وطن پرست و معتقد به آرمان های مردم از دیگر شیوه هایی است غرض ایجاد فاصله بین مردم. اینها شیوه هایی اند که بصورت آشکار و پنهان از طرف قدرتمندان تحمیل میگردد.

انتصاب والی ها هم در هر ازمنه یی از تاریخ در ولایت جوزجان با دشمنی و دقت لازم در تفرقه اندازی صورت گرفته.

چنانچه جمعه خان همدرد والی قبلی جوزجان که فقط بخاطر قتل عام جوزجانی ها از جانب کرزی صاحب مقرر شده بود و کارش را هم به وجه شایسته انجام داد و ده ها جوان ترک تبار شبرغانی را به خاک و خون کشاند و قتل عام کرد.قابل یادهانی است که این قتل عام ها در جریان یک تظاهرات دادخواهانه و مسالمت آمیز صورت گرفته بود.که این عمل خاینانه جمعه خان از طرف حاکمان جبار کشور و شخص کرزی صاحب مورد تقدیر و ستایش قرار گرفت و به پست وزیر مشاور ارتقا داده شد.

خون نا حق دست از دامان ظالم بر نداشت

دیده باشی لکه های دامن قصاب را

و این بار باز هم فقط بخاطر چند پارچه کردن ترکان افغانستان تفرقه را در میان رهبری جنبش ملی و اسلامی افغانستان انداختند تا این قوم غیور و دشمن ستیز را از پشت خنجر بزنند و چنانچه این امر به خواست شوونیزم ادامه دارد.

ولی با تاسف کنار رفتن ها مشکل مردم ما را حل نمی کند و کنار آمدن هاست که دشمن تکانه میخورد و از وحدت است که میتوان بر دشمن غلبه کرد و بر خواست حقوقی مان نایل آییم. و گرنه همان شعار معروف ( تفرقه بیآنداز حکومت کن)ادامه خواهد داشت و در مقطع های گوناگون تاریخ افرادی را به غلامی خواهند گرفت و در سرکوب مردمان علیه مردمان شان بکار خواهد گماشت.

طوریکه در نخست اشاره رفت شبرغان مهد و خواستگاه ، حق طلبان و آزاده گان سر بر کف بوده و قیام های مردمی بصورت فشرده و مسالمت آمیز غرض تحقق آرمانهای والای ساکنان آن سرزمین همیشه ثبت صفحات زرین تاریخ کشور ماست.

امروز باز آن زمان فرا رسیده تا با اعتصابات همگانی و تظاهرات خیابانی مردم شریف شبرغان به پا خیزندو نفرت و انزجار شانرا با دسیسه گران و دشمنان مردم ما اعلان بدارند.و نگذارند وحدت مردمی کوچک ترین خدشه و آسیب ببیند. بدون شک کسانی که درین بازی برعلیه منافع مردم شان قرار میگیرند ،روزی جوابده اعمال شان خواهند بود و تاریخ همه اعمال  ما را در قلب خود پنهان دارد و برخورد تاریخ سخت گیرانه و نا بخشودنی خواهد بود.

تاریخ ثابت ساخته که حق داده نمیشود، حق گرفته میشود.

انجنیر حفیظ اله حازم  

 

 


بالا
 
بازگشت