اسد خانپور

 

جنایات و توطعه های کشور های غربی و شرکای صهیونست شان در جهان

چگونه غربی ها و  صهیونست ها کشور ها را تاراج کرده و می نمایند ؟

قسمت اول

جهانی شدن و اقتصاد بازار آزاد بهترین ابزار استعمار نو برای غارت و چپاول سرمایه هاو منابع ملی کشور ها

اگر  به تاریخ نظر اجمالی بیاندزیم ، و آنرا از حدود هزار سال قبل  تا به حال  به بررسی بگیرم  ،  بوضاحت  در  می یابیم ، از اوانیکه  هالندی ها ، بعدا انگلیس ها و سایر کشور های اروپایی با استفاده از زور و جنگ افزار دست به مستعمره سازی در جهان زدند ،  در طول همین مدت  تمام جنگ هایئکه در جهان به وقوع پیوسته است ، هدف عمده آن اشغال و به خاک و خون کشیدن کشور ها ، و مهمتر از همه  تاراج و غارت منابع شان بوده است .

اما در قرن بیستم خصوصا بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به ملاحظه می رسد ، که استعمار نو در پهلوی آن تکتیک های کهنه ، از بعضی شیوه ها و تکتیک های جدید یعنی نرم افزار ها  تحت نام و شعار های زیبا و موزون دموکراسی ،حقوق بشر ,جهانی شدن و بازار آزاد  استفاده بیشتر و بهتر نموده  که برای شان  به مراتب موثر تمام شده است  .

   ،مسلما کشور های غربی و شرکای صیهونست شان در پهلوی جنگ و تجاوز با استفاده از جنگ افزار ،در بسیاری کشور ها از وسایل و یا نرم افزار های به شکل  مدرن و پیشرفته آن یعنی دموکراسی ،آزادی ،حقوق بشر ، جهانی شدن ، بازار آزاد  و غیره ، به خاطر تحت تسلط  آوردن کشور ها و هم  غارت و چپاول سرمایه ها و منابع شان قسمی استفاده کرده. ، که حتی یک مرمی هم در آن به کار برده نه شده است

درینجا لازم است تا در قدم اول به تعریف و معنی اصطلاحی بازار آزاد بپردازیم
بازار آزاد را می توان در پرنسیب  چنین تعریف نمود  : "بازار آزاد عبارت از  بازاری می باشد که  دولت در امور اقتصادی واجرای  مقررات کدام دخالتی  نداشته   و صرف  مقررا ت را  در برابر زور یا تقلب مورد اجرا قرار می دهد   ، این یک اصطلاح ایست  که  توسط اقتصاددانان معاصر به کار گرفته می شود  . بازار آزاد مستلزم حفاظت حقوق مالکیت بوده  اما  هیچ نوع مقررات ،  کمک مالی ،  سیستم واحد  پولی ، و   انحصار دولتی را  نه می پذیرد  . که البته  بر عکس بازار کنترل شده می باشد  که در آن  دولت  مقررات مربوط به قیمت و یا نحوه استفاده از  مالکیت را مورد اجرا قرار  می دهد"   اقتصاد بازار آزاد در حال حاضر به صورت  اقتصاد بازارپذیرفته شده   که در  کشور های همچو   ایالات متحده آمریکا ، انگلستان ، کانادا و آلمان مروج بوده  ، و به همین ترتیب  درکشور های  اتحادیه اروپا و برخی کشورهای دیگر تحت نفوذ ایالات متحده آمریکا ، مانند ژاپن و  هم بعضی 

کشورهای در حال توسعه رایج می باشد .

خلاصه اینکه اقتصاد بازار آزاد انحصار گری را نپذیرفته ، نقش دولت و یا حکومت در آن کمرنگ بوده و وظیفه دولت صرف نظارت و کنترول انهم در مقابل زور و فساد می باشد .
نکته بسیار مهم و قابل توجه  در متن  فوق این است که دولت باید  مقررات را   در برابر زور و تقلب مورد اجرا  قرار دهد   ، اما قسمی که دیده می شود متاسفانه کشور های غربی  ،در اکثر موارد نه تنها  تطبیق مقررات را   در برابر زور و تقلب  در بازارهای خود شان پیاده  نکرده اند  ، بلکه  استفاده از زور و تقلب  را به عنوان بهترین  سلاح  برای مداخله سیاسی و اقتصادی در دیگر کشور های  جهان  به کار گرفته اند .
 اگرچه در ایالات متحده آمریکا با وجود ادعا های  داشتن عالی ترین سیستم اقتصادی و نظام  دموکراتیک در  جهان ، ما به صراحت مشاهده می کنیم  که  همه ساله به  صدها بانک  و شرکت  اعلام ورشکستگی می کنند ، که  در اکثر موارد  تقلب و فساد زیدخل بوده و  دولت قادر به  مراقبت و کنترل آن مسائل  نه می باشد . چنانچه  رسوایی های  بیش از حد و  شرم آور کمپنی های  مادوف  ، برادران لیمن، شرکت انرون
(Madoff Computer Programmers , Lehman Brothers  , Enron Corporation  )
 
و  صدها کمپنی ,بانک ها و موسسات  دیگر ، بهترین مثال ها  می باشند ، که  به صد ها بیلیون دلار را اختلاس و حیف و میل نموده اند .
چنانچه وال ستریت این بزرگترین بازار اسهام و یا بورس جهان در ایالت متحده که منحیث بزرگترین مرجع جرایم و جنایت اقتصادی علیهه بشریت تلقی می گردد ، و ما خوب شاهد  بحران اقتصادی سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ وال ستریت بودیم که باعث ورشکستگی اقتصادی و  رکود مالی در سراسر جهان گردید،  و به اساس برسی های بانک جهانی و سایر موسسات مالی خسارات ناشی از آن به تریلیون دلار برآورد شده است

این همه بحران ها نه آنکه به مثل کدام  آ فت  باشد ، که از کدام طرف نازل می شود ، بلکه اکثرا  پلان شده بوده و  به خاطر دستبرد سرمایه های کشور های خود شان و سایر کشور های جهان همه ساله عمدا  ایجاد می گردند ، به اصطلاح آب را خط کردن و ماهی گرفتن است  .
کشورهای غربی  که اغلب  به  اقتصاد بازار آزاد خویش افتخار بی حدو حصر  می نمایند  ،و  ما همیشه از رسانه های شان می شنویم و  احساس می کنیم  که  بازار آزاد  برای شان  بسیار رفاه ، پیشرفت  و ترقی به  بار آورده ، که در پرتو آن توانسته اند  جامعه با شکوه و شوگوفان بسازند که  شاید اینگونه  ادعا های   شان  تا حدودی  به واقعیت نزدیک  و حق به جانب باشند  ، اما در حقیقت  چنین نبوده و راز های دیگری در آن نهفته می باشد .
. اگر ما سوابق  این کشورها را  از زمان  استعمار تا به امروز به بررسی بگیریم  ،  به  وضاحت در می یابیم   که  آنها نه تنها  در  بازار های  خود شان صد ها نوع فساد و  صدمه های اقتصادی و مالی را با عث گردیده اند  ، بلکه به صورت عموم در  مسائل اقتصادی و سیاسی بسیاری از کشورهای جهان  به ویزه کشورهای مسلمان و  جهان سوم مداخله بی شرمانه نموده ،  که بدون شک  اکثر سرمایه های شان  را از همان تجارت های غیر قانونی ، قراردادهای غیر عادلانه ، انحصارگری و  غارت منابع و سرمایه های این کشورها توام  با جنایت ،قا چاق  ، تقلب ، فساد و مملو از هر نوع از ظلم و بی عدالتی به دست آورده اند  .
علاوه بر این ، آنها با بی ثبات کردن این کشورها و  ایجاد ترس و تهدید در  میان آن ها همه ساله   به  میلیارد ها  دلار سلاح خویش را بالای شان به  فروش رسانیده  و در قدم دوم  مردمآن این کشور ها را  مجبور ساخته اند تا به  میلیاردها دلار سرمایه های شان به بانک های کشور های غربی انتقال دهند و هم یک تعداد زیاد سرمایه داران ,تروریست ها ,جنایت کاران  و  قاچاقچیان با سر مایه های شان به غرب پناهنده شوند  .
 اگر ما کشور های  هند ، چین و ژاپن را با کشورهای غربی به مقایسه بگیریم ، مسلما   سطح فساد ، رسوایی و بی عدالتی در این کشور ها  بی نهایت  کم به ملاحظه می رسد اما  در عین حال آنها دارای سیستم بسیار پیشرفته اقتصادی می باشند که  ژاپن سومین اقتصاد بزرگ در  جهان بوده و  هند  به یکی از ستاره های اقتصاد جهانی در سال های اخیر مبدل گردیده و  پس از چین  دومین کشور اقتصادی   رشد سریع در جهان محسوب می شود .
بعضی از مردم فکر می کنند که اقتصاد بازار آزاد  بسیار بهتر از کمونیسم بوده  در کشورهای کمونیستی شما نمی توانید هر چیزی آزادآنه انجام دهید . برخی از کشورهای کمونیستی  جدی  تر از دیگران بودند  ، اما پیام اصلی کمونیسم این است که مردم هیچ حقوق ندارند و دولت کنترل همه چیز را به دست دارد  با این حال  در اقتصاد بازار آزاد شما می توانید کارهای بیشتری نسبت به اقتصاد کمونیستی انجام دهید ....  که هر گز چنین نه می باشد ،

 به طور مثال  اگر ما کشور  چین را  به عنوان یک سیستم اقتصاد کمونیستی مد نظر بگیریم که البته  دومین  اقتصاد بزرگ در جهان است. همچنان اغلب  کشور های غربی بهترین روش ها و سیستم های اقتصادی و اجتماعی شان را از سیستم اقتصادی کمونیزم الهام گرفته و آنرا در حیات روزمره شان  مورد تطبیق قرار داده اند .
 در واقعیت امر اینکه  در اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای سوسیالیستی سابق  با وجود  کنترل قوی  دولتی  و اندک بودن   تقلب و فساد  نسبت به کشورهای سرمایه داری ، بالاخره از هم پاشیدند و به حیات خویش ادامه داده نه توانستند   ،آن همه  به خاطری اتفاق افتاد که در نظام سیاسی این کشور ها  فقط سیستم یک حزبی به شکل  دیکتاتوری حکمفرما بود  ،و  علاوه بر ان در بازار های شان  هیچگونه منافع شخصی و یا رقابت اقتصادی به ملاحظه  نمی رسید .
البته این یک واقعیت  مسلم است  که در زمان   جنگ سرد ، در اواخر قرن بیستم فروپاشی کمپ  سوسیالیسزم  و تجزیه کشور  یوگسلاویا   یکی از دسایس و  توطئه های  بزرگ  کشورهای غربی و جوامع  یهودی محسوب شده .    و در ضمن بزرگترین دست آورد شان  در جهان به شمار می رود اگر ما نگاهی به کشور های سوسیالیستی قبلی باندازیم  و تنها فاجعه اقتصادی شان را مورد بررسی قرار دهیم  بی نهایت  تکان دهنده تر  از فاجعه افغانستان است . بدیهی است که با آوردن بعضی  اصلاحات  و تغییرات  در  نظام اقتصادی و سیاسی شان  مانند کشور چین و ویتنام آنهانیز  می توانستند  خود را از فاجعه بزرگ در امان نگاه دارند .
بعد از رسیدن  به اهداف شوم و  نا  مقدس شان   ، تمام جوامع یهودی یکجا  با جوامع غربی ، سازمان ها و دولت های شان  با سرمایه های هنگفت  و امکانات بزرگ اقتصادی ، اما بر عکس  کشورهای سوسیالیستی با یک رکود کامل  توام  با بحرانهای سیاسی و اقتصادی و  غیره مشکلات عینی ایکه مواجه بودند ، آنها (غربی ها و صیهونست ها )به  مانند  ملخ   تحت شعار های جهانی شدن , بازار آزاد و دموکراسی به  این کشور ها حمله ور شدند . و تمام منابع ، جایداد های اساسی  و ساحات تجارتی مهم را اشغال و غارت نمودند . و بعدا  به نام سرمایه گذاری ، تمام زیربناهای  های مهم مانند صنایع ، معادن  ، ارتباطات ، حمل و نقل ، انرژی ، و غیره را  به  بسیار قیمت نازل  و ارزان به شکل قرارداد های غیر عادلانه خریداری ، که با  مقایسه  قیمت های  بازار آزاد آن زمان  غیر قابل  باور و تصور است.
 سپس هزاران  کارخانه  ، شرکت های تجارتی  ، بانک ،شرکت بیمه و سایر سازمان ها و موسسات شان را در  این کشورها تاسیس  نمودند تا به  خوردن و مکیدن خون مردم  برای همیش  ادامه بدهند .

بررسی ها نشان می دهد ، که تقریبا ۷۰-۸۰ فیصد  منابع این کشور ها ، اعم از معادن ،زیر ساختها  ، ساحات تجاری ، رهایشی ،زمین های زراعتی و غیره ساحات ، که ارزش آن  به تریلیون ها دالر می رسد, طوری مورد دستبرد قرار گرفته ، که حتی یک مرمی و یا بم هم در آن به کار گرفته نه شده است .
شاید این کشور ها (کشور های سوسیالیستی سابق  ) اکنون بعضی ساختمان های جدید ، مراکز تجاری ، خیابان های  مدرن ،مکان های تجاری، راه آهن و صدها چیز زیبای دیگر داشته باشند ولی  متاسفانه بیش ازین  مالک نیستند .. برخی از مردم  آنچه که در زندگی داشتند به کلی از دست دادند  ، حتی  خانه ها  و آپارتمان های شان را  و  در خیابان ها زندگی می کنند  تا زمانیکه  می میرند. بسیاری از این  قربانیان  بازار آزاد  ، برای فراموش کردن رنج و  اندوه شان   ،  فقط  همیش الکهول می  نوشند و  سیگار.دود می کنند
در  زمان سیستم سوسیالیستی حد اقل هیچ کس از گرسنگی  و بی خانمانی نه می مرد البته مسلم است که  در نظام سرمایه داری  مردم ثروتمند , غنی تر و  فقرا،  فقیرتر می شوند.
حتی دولت روسیه این برادر بزرگ هم  به خاطریکه دین  برادری  خود را انجام داده باشد   ، به طور ناگهانی به سرمایه داری تغییر جهت داده  ، مانند  ماهی بزرگ که ماهی های  کوچک را  در اقیانوس ها می خورند  ، با اجرای  بعضی از قرارداد ها  از جمله  فرودگاه و غیره  جاها مبادرت ورزیده  وآنها را  به قیمت های بسیار نازل خریداری نموده است .
 با وجودیکه  این کشورها تمام هست و بود شان را  فروخته و همه چیز را از دست دادند ، با آنهم به  میلیاردها یورو از  صندوق بین المللی پول ، بانک اتحادیه اروپا و دیگر بانک های بین المللی مقروض بوده و هم  مردم  شان به میلیاردها یورو از بانک ها و شرکت  های خصوصی مقروض می باشند ..
لازم به یاد آوری است  که ، کشورهای یوگوسلاویا سابق و   اروپای شرقی  ( کشورهای سوسیالیستی سابق ) ، بنابر  موقعیت جغرا فیایی  شان  ، زیباترین مناطق اتحادیه اروپا بوده  و نسبت  طبیعت عالی  و آب و هوا ی گوارا خیلی ها شهرت  داشته،  در عین حال  از منابع سرشار  و درآمد های  چشمگیر بر خوردار می باشند

در فارسی یک مقوله داریم ، " آن قسم بکش تا خونش نه ریزد "، براستی هم  که همان طور کشتند  تمام منابع و جایداد های اساسی این کشور ها که  به تریلیون ها دالر ارزش دارد  که حتی از محاسبه ،زهن و درک انسان خارج می باشد ، طوری مورد دستبرد و تاراج قرار می گیرد ، بدون آنکه حتی یک مرمی و یا بم هم استعمال  گردد.، و  پیمانه این همه مصیبت هاو ترازیدی هایی ایکه بر سر این کشور ها تحمیل گردید ، به ده ها مراتب بزرگتر ،و فاجعه بار تر از ترازیدی افغانستان می باشد .

پایان قسمت اول

asad.khanpour@hotmail.com

 

 

 


بالا
 
بازگشت