چند روز قبل شهر شیکاگوی آمریکا میزبان اجلاس بزرگ کشور های عضو ناتو بود. یکی
از محور های مهم بحث در این نشست کمک برای نیروهای امنیتی افغانستان و موضوع
خروج نیروهای ناتو از این کشور بود. باوصف بحران اقتصادی که دامن کشورهای عضو پیمان ناتو
را گرفته است، تجدید تعهد از سوی کشور های عضو این پیمان برای حمایت و کمک به
افغانستان بعد از سال
۲۰۱۴،
نمایانگر اهمیّت افغانستان به عنوان یکی از مباحث مهم در مناسبات بینالمللی
به شمار میآیداتو در این نشست تاریخی، بر سه مسألۀ مهم، تاکید کرد: توافق بر
تعیین زمان مشخص خروج نیروهای این پیمان در آخر سال
۲۰۱۴،
ایجاد تعهّد رهبران دولتهای عضو ناتو برای حمایت سیاسی و اقتصادی از افغانستان
برای ده سال پس از سال
۲۰۱۴
و تقویت ظرفیتهای ساختارهای امنیتی افغانستان برای تأمین امنیت و دفاع از
پروسه دیموکراتیک در افغانستان.نبود همگرایی ملی افغانستان، برای اینکه بتواند برنامههای مطرحشده
در کنفرانس شیکاگو را با نیازهای مردم همآهنگ سازد، با چهار چالش بزرگ روبهرو
است. نخستین چالش، نبود همگرایی ملی است. نخبهگان و
رهبران سیاسی در افغانستان، به گرایشهای قومی، زبانی و سلیقههای ناشی از
آنها، چسپیدهاند. این کار سبب شده است تا تمامی برنامههای سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی، زیر سایۀ این پدیده قرار گیرد. بدین ترتیب، منافع ملی نیز
جایگاهش را در افغانستان پیدا نکرده است و گرایشهای منطقه ای، جاگزین آن شده
اند.این چالش، شاید مهمترین مانع برای رسیدن به ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی در
افغانستان باشد. همین موضوع افغانها را از مسیر دولت سازی و ملتسازی منحرف می
سازد. افغانها زمانی میتوانند به یک شریک سازنده در جهان
بدل شوند که ارادۀ ملیشان را به جهانیان نشان دهند. این همگرایی، میتواند
وحدت ملی را به بار آورده و نقش مخرب دولتهای همسایه را، که با نفوذشان در
گروههای قومی، ضربۀ شدیدی را به وحدت ملی افغانها وارد میکند، مهار
سازد.مداخلات پاکستان مساله دوم مداخلات پاکستان در امور داخلی افغانستان
است. پاکستانیها نه تنها مداخلات نظامی در امور افغانستان داردند،همچنان روند
سیاسی این کشو را، که اصلاحات و توسعۀ اقتصاد ملی را در بر دارد، مانع میشوند.
دولت پاکستان افغان ها را در اذهان جامعه بینالملل مردمی معرفی کرده اند که با
توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مخالفت دارند. افغانها باید با شناخت دقیق از
اهداف استراتیژیک پاکستان در مورد افغانستان، خواستها و ارادۀ این دولت در
برابر افغانستان را شناسایی و آنها را برای خویش تعریف کنند. دو سال پیش رو، فرصت مهمی را در برابر دولت
افغانستان قرار داده است. شرایطی که حمایت گستردۀ جامعۀ بینالمللی با افغانها
است و حیطه مانورهای پاکستان با غرب در حال محدود شدن است. تنش بهوجود آمده در
روابط پاکستان و آمریکا، نمایانگر این فرصت است.ضعف در نظام سیاسی
چالش سوم ضعف در نظام سیاسی افغانستان است. حکومت
افغانستان، از فساد گسترده اداری، نبود حاکمیت قانون و عدم کارآیی در دستگاه
دولت، رنج میبرد. انتخابات پیش رو یک فرصت تاریخی برای مردم این کشور است. در
این انتخابات، مردم باید هوشمندانه رای بدهند و رهبران مترقی انتخاب کنند:
رهبرانی که عامل یک دولت کارآ، شفاف و همکار با جامعه جهانی شود.وابستگی
اقتصادی چهارمین چالش در برابر دولت افغانستان وابستگی
اقتصادی این کشور به کمک های خارجی است. در ده سال گذشته جهان از نظام جدید در
افغانستان حمایت گسترده اقتصادی کرده است ولی متاسفانه ساختارهای اقتصادی
افغانستان، نتوانستند سطح تولیدات ملی را بالا ببرند که زمینۀ خودکفایی در کشور
میسر شود. بر بنیاد معلومات ارایهشده از سوی وزیر مالیۀ
افغانستان در شورای ملی، به تاریخ بیست و نهم ماه مه،
۹۰
درصد اقتصاد کشور وابسته به کمک های خارجی ها است. خروج نیروهای بینالمللی و
محدودشدن برنامههای توسعهیی جامعۀ جهانی، عامل بحران گستردۀ اقتصادی در
افغانستان خواهد شد. دولت افغانستان، باید برنامه های خودکفایی اقتصادی و توسعۀ
اقتصاد ملی را در صدر اولویت های کارش قرار دهد. چه باید کرد "شهروندان افغانستان، در یکی از مهمترین دوران
تاریخ معاصر خویش قرار دارند. دولت افغانستان، باید این اهمیت تاریخی را به
خوبی درک کند و به ارادۀ مردم پاسخ دهد." متمرکزشدن حمایتهای سیاسی نظامی ناتو در یک ساختار
و میکانیزم مشخص، میتواند در شکلگیری افغانستان باثبات، نقش مهمی داشته باشد.
ناتو در افغانستان باید به میکانیزمهای نظارتی بر تطبیق و اجرای برنامههای
این نهاد تمرکز کند. دولت افغانستان هم باید در چهارچوب ارزشهایی دولت داری
خوب چون شفافیت و حسابدهی، عمل کند. میکانیسم های نظارتی باید دربرگیرندۀ نقش سازنده و
فعال هر دو ساختار سیاسی و نظامی ناتو در افغانستان باشد. حمایت سیاسی و نظامی
ناتو از افغانستان، تأثیر مهمی روی ذهنیت عامه داشته و مردم را به آینده
باورمند می سازد. مردم افغانستان به خوبی میدانند که همکاری و تعامل با ناتو،
افغانستان را تا حدی از آسیبپذیری کشورهای منطقه در امان خواهد داشت. شهروندان افغانستان، در یکی از مهمترین دوران تاریخ
معاصر خویش قرار دارند. دولت افغانستان، باید این اهمیت تاریخی را به خوبی درک
کند و به ارادۀ مردم پاسخ دهد. نکته قابل عطف این است که جهانیان، با ارادۀ
مردم افغانستان، همنوایی دارند و این، یک فرصت بسیار بااهمیت تاریخی است که
نباید به هدر رود.