محمد الله وطندوست
مقاومت مردم در برابر طالبان وتشویش حاکمیت
درین اواخر در ولسوالی ها، قرا و دهات مردم در برابر مظالم و وحشت طالبی به مقاومت آغاز نموده، طالبان را از مناطق زیست خود بیرون رانده اند و امنیت مناطق خود را خود تامین نموده اند. این حرکت که از یکی از ولسوالی های غزنی آغاز شد و در ولایات ننگرهار و فاریاب ادامه یافت، بعید نیست که در ولایات دیگر نیز گسترش یابد و جنبش عظیم ضد طالبی در سراسر کشورنضج و قوام یابد.
حرکت ضد طالبی که هنوز در نطفه قرار دارد و نشان دهنده عکس العمل مردم در برابر افراط گرایی، تحجر قرون وسطایی و مظالم غیر انسانی آنان تلقی می شود ، جریانی طبیعی و برخواسته از ضرورت جامعه و دارای بار مثبت است. اهمیت اینجنبشرا از اینجا نیز می توان ارزیابی نمود که پارلمان کشور بنابر ماهیت محافظه کارانه خود در برابر این حرکت خود جوش عکس العمل نشان داده، جنبش ضد طالبی را که خواست بر حق توده های ملیونی مردم را منعکس می سازد، به نیروهای بیرونی و جنگ سالاران قبلی و کشور های همسایه نسبت می دهد و اظهار تشویش می نماید که در عقب این حرکت دست نیرو های مرموز و استخبارات کشور های دیگر دخیل است.
اگر مسله را عمیق تر مورد بررسی قرار دهیم، در می یابیم که ظلم و ستم طالبان، حاکمیت قرون وسطایی آنان، جنایت نسل کشی و سیاست زمین سوخته که در قسمتی از کشور از جانب آنان اعمال شد. چهره خشن زن ستیزی و ضد فرهنگی طالبان , مرد م افغانستان را با چهره حقیقی و نیات شوم آنان بخوبی آشنا ساخته مردم تحمل تکرار حاکمیت آنان را ندارند. تسلط امروز آنان در بعضی نقاط کشور نیز ادامه همان حاکمیت قبلی ضد بشری آنان است که با قتل و غارت دارایی مردم و ربودن لقمه نان دهقان و چوپان همراه است و مردم را واقعا به ستوه آورده است. مردم که سالهای طولانی به نیروهای بین المللی و دولت مزدور دلبسته بودند و امیدوار بودند که دست یغما گر طالبان توسط نیروهای مسلح کشور از زنده گی آنان کوتاه خواهد شد، دریافتند که این دلبسته گی و امیدواری نابجاست. آنان متوجه شدند که رهبران دولت با خطاب طالبان منحیث برادر و دعوت آنان به صلح، زمینه نفوذ آنان را روزتا روز مساعد می سازد و نیروهای بین المللی نیز بدون اخذ نتیجه لازم از مبارزه با تروریزم به ترک کشور آغاز نموده اند و مبارزه بر ضد ترور را به نیرو های مسلح داخلی که صلاحیت و کفایت آنان زیر سوال است، می سپارند. امروز مردم با چشم باز می بینند که طالبان این نیروی مزدور قرون وسطایی چشم امید به خروج نیرو های خارجی بسته اند و از همین حالا پلان های شوم خود را در غصب حاکمیت بعد از خروج آنان پنهان نمی کنند و عناصر، افراد و نیرو های از حاکمیت نیز به این روند یاری می رسانند و علنی و مخفی از نظریات و افکار طالبی حمایت می نمایند و از طالبان چهره معتدل و مورد قبول ارائه می دارند. در چنین حالتی که مردم از حاکمیت آغشته با فساد به ستوه آمده اند و از عواقب حاکمیت طالبان نیز بنابر تجربه قبلی هراسان اند، راهی جز مقاومت در برابر طالبان و ایجاد حرکت های مردمی در برابر آنان سراغ ندارند. نیروهای سالم در حاکمیت و خارج از آن اگر فکرمی کنند که این حرکت خود جوش مردم را جنگ سالاران داخلی و یا هم استخبارات بیگانه سمت دهی می نماید، خود در تقویت این جنبش پیشقدم شوند و دست نیروهای مرموز داخلی و خارجی را از وجود این جنبش مردمی کوتاه سازند.
مسلم است که در هر جنبش، عناصر فرصت طلب، مزدوران خارجی، نیرو های عقب گرا مخصوصا در کشوری مثل افغانستان که عناصر و نیروهای فروخته شده با هزاران رشته مریی و نا مریی به کشور های خارجی وابسته اند , نفوذ می کنند و می خواهند آن را به بیراهه بکشانند. وظیفه نیروهای سالم اندیش و مردمی است که رسالت خود را در برابر مردم در چنین مقطع تاریخی به خوبی ادا نمایند. نگذارند که نیروهای فرصت طلب حرکت مردمی خود جوش را به بیراهه بکشاند و از نتیجه و دستآورد آن به نفع ارتجاع بهره برداری نمایند.
امیدواری موجود است که همه مردم افغانستان با پیوستن به این جنبش و محافظت آن از دستبرد دشمنان مردم افغانستان با نابودی کامل طالبان بشمول طالبان نیکتایی پوش در ایجاد دولتی که دموکراسی واقعی را تمثیل نماید و کشور را به پیشرفت و ترقی و عدالت سوق دهد نقش خود را بخوبی ایفا نمایند