احمد سعیدی

 

تیم بحران آفرین وگروه بحران سنج وملت اسیر درپنجۀ بحران :

افغانستان در حلقه تیم ها وگروه های بحران آفرین وبحران سنج گیر مانده است یکی با بی کفایتی ، بی مسئولیتی وبی تفاوتی آفت بحران را توسعه وگسترش میدهد وگروهی در بیرون عمق بحران وپیامد های آنرا در ایندۀ افغانستان ذره بینی میکند وبد تر از همه اینکه مردم مظلوم افغانستان در برابر اثرات بدی بحران دست بسته اند وحتی کوچکترین چانس بخاطردفاع  در برابر هجوم مصیبت های ناشی از بحران وفرار را ندارند.ملت را قصدا اسیر پنجه بی رحم بحرانهای فراگیر وغم انگیز ساخته اند.

آفریدگاران بحران:  اینکه عامل زایش وافزایش بحران در کشور کیست نیازی به پاسخ ندارد،آری شلاق بی عدالتی وبی کفایتی حاکمان خود پسند روح ملت را خسته و وهوش هواس را بغارت برده است میدانید در اوج بحران وموج مصیبت های پیشبینی ناشده یکی رجز قهرمانی میخواند ودیگری کابوس وحشت را بعد از 2014 بی  شرمانه پیشروی مردم قرار میدهد در چنین حالتی مردم در بادیه بی سر نوشتی وحتی وحشت سر گردان اند. در آموزه های دینی بد ترین خصلت را دروغگوئی پادشاه  وتکبر مفلس وگدا  معرفی کرده است دو خصلت که در کشور ما به وفور مشاهده میگردد .دروغ سلطان پردۀ است بر همه نا رسائیها ومصیبتها وناگواریها وتکبر گدا هم طفره رفتن از نیاز ها ومشکلاتی است که مردم نا خواسته با آن دست وپنجه نرم میکنند اگر این دو واقعیت زیر پردۀ دروغ وریا پوشیده شود در دراز مدت بحران می آفرینند  که چون سونامی ویرانگر محیط زندگی را تیره وتار می سازد.شما در رسانه ها شنید ید که گروه بحران با تحقیقنامه چند صفحه ای آیندۀ افغانستان را بعد از 2014 سقوط درورطه نابودی پیشبینی کرد وانتخابات افغانستان را نیز یک خیال غیر عملی خواند گروه بین‌المللی بحران در این گزارش ۸۶ صفحه‌ای گفته که پلیس و ارتش افغانستان آماده نیست که مسئولیت‌های امنیتی را به دوش گیرند.این گروه افزوده که اگر دولت افغانستان برای پیشگیری از تقلب در انتخابات آینده ریاست جمهوری تدابیری روی دست نگیرد، برگزاری انتخابات شفاف ممکن نخواهد بود.به باور نویسنده آنچه را که گروه بحران مطرح کرده از الف تا یا حقیقت نیست اما بدون تردید کمی و کاستی های فراوان  وجود دارد که اگر جلو گیری نشود گفته های گروه بحران را در آینده نه چندان دور به یک واقعیت مبدل خواهد ساخت

پاسخ حکومت کابل یا مادر بحرانها: آنچه پیشبینی نهاد های تحقیقاتی از جمله گروه بحران را به صحت نزدیک میسازد موقف گیری ها نا سنجیده وإغراق آمیز نمایندگان حکومت است که با عث سلب إعتماد وباور مردم از ایشان میشود مثلا جناب حامد علمی معاون سخنگوئی رئیس جمهور در پاسخ میگوید:(( ما کشوری نیستیم که در سال ۲۰۰۲ به وجود آمده باشیم، کشوری هستیم با تاریخ چهار هزار ساله. اردو و پلیس ملی ما در حال حاضر بیشتر عملیات دفاعی را به صورت مستقلانه اجرا می‌کنند."خوب فکر کنید این استدلا در کاهش بحران وافزایش باور مردم تا چه حد کمک میکند ؟ ما کشور نیستیم که در سال 2002 بوجود آمده بشایم خوب قبل از ان در چه حالی قرار داشته اید این کشور کهن با حکومتهای ملوک الطوائیفی ویا تحت الحمایه واسیر گروه های مسلح اربابان وملا ها ده سال قبل بزور از دست طالبان گرفته شد وبما تسلیم داده شد اگر ما بگذشته خود قبل از 2002 افتخار کنیم معنی اش این است که ما بحکومت  های قبل از سقوط طالبان افتخار میکنیم که همه ناقص حقوق بشر وارزش های ملی ودموکراتیک است. یکی از رهبران کشور در سخنرانیهای أخیر خود گفت اگر جهاد را از تاریخ افغانستان بر داریم افغانستان در تاریخش هیچ چیزی ندارد.وهم اگر انتحار خوب میبود یکی از مفتیان ویا فرزندان شان خودرا انفجار میداد. این صحبت ها وادعا ها همه احسا ساتی وعاطفی است کشور را خوب معرفی نمیکند.ما اگر هزار سال جهاد کنیم وبرای مردم خود چیزی ساخته نتوانیم وجهاد ما جزء زدن وکشتن دیگر پیامدی نداشته باشد باز هم افتخاری نداریم وباید بگوئیم اگر جهاد آنقدر افتخار میداشت یکی از رهبران جهادی وفرزندان شان  نیز در راه جهاد شهید میشدند که نشدند خوب به هر حال باید به واقعیت های موجود در کشور إعتراف کنیم بر حقایق پرده نیاندازیم وبحران آفرینی نکنیم.

بحران آفرین بزرگ: دوستان گرامی وجود وگسترش بحران در افغانستان یک امر تصادفی  وخود جوش نیست بلکه بستن یک سلسله معادلاتیست که توسط حلقات بیرونی کنار هم گذاشته شده وتوسط  مسئولین بی تفاوت وعاقبت نا اندیش افغانستان کار کردانی میشود. افغانستان بعد از حضور جامعه جهانی چانس های بزرگ وطلائی را بدست آورد ونا جوانمردانه از دست داد.در هیچ مقطع از تاریخ افغانستان آنقدر مورد حمایت سیاسی نظامی واقتصادی جهان نبوده اما متأسفانه طی بیش از ده سال سیاست افغانستان  در برابر مشکلات امنیتی اقتصادی از لایه های ابهام بیرون نشده.گاهی دست بوسی ابر قدرتها وحامیان بین المللی وگاهی انکار وانزجار ودشمن خواندن ومتجاوز خواندن، گاهی مخالفین را دوست وبرادر خواندن وگاهی دشمنان دین ومیهن وبا نهاد های مدنی وأحزاب سیاسی نگاه دشمنانه داشتن ، این پارادکس بازی مردم را متعجب ساخته تا جائیکه نمیدانند دوست کیست ودشمن کیست ویا اینکه دوستی ودشمنی چیست جائیکه یک پدیده هم دوست است وهم دشمن  مثلاهم پیمان استراتیژیک وتعهدات امنیتی امضا میکنند وهم حضور همین کشور های هم پیمان را نشانه تجاوز واشغال معرفی مینماید.هم دست گدائی وسوال دراز میکنند وهم امداد گران را عامل اشاعه فساد واختلاس در کشور میدانند.بلی این مسئول اول کشور است که باید کمک های نظامی ومالی را درست مدیریت کند نه اینکه دیگران عامل بحران های فراگیر در کشور معرفی کند.بلی من قبلا کتابی را تحت عنوان ( بحران فرا گیر وفاجعه جبران ناپذیر ) برشته تحریر در آورده بودم که این پیشبینی ها قبلا در آن رقم خورده اما صد حیف که گوش دموکراسی افغانستان کر وچشم باریک بین  کور است وهمه چیز را در لایه خنده زهر آگین استبداد نرم می پیچاند.

بحران آفرینی در همه عرصه ها:در عرصه سیاست همان سیاست پارادکس وتناقض گوئی  جهت عوام فریبی وایجاد فضای بی اعتمادی بین همه مردم وحکومت افغانستان ومنطقه وجهان که همه را بر سر دوراهی قرار داده حال برای انسان سوال پیش می اید چرا یک حکومت من حیث یک تیم دروغگوئی وفریفتن اذهان عامه را تمرین میکنند  درسطح بین الملل با تمام کشور های عضو ناتو قرار داد عقد میشووفردای ان روز حضور هم پیمانان را نماد اشغال  ومداخله در امور مردم افغانستان  دانسته عمدا فضای بی إعتمادی را بیشتر از پیش گسترش داده است.حکومتیکه از مردم فاصله دارد وبزور حمایت کشور های خارجی بر گردۀ مردم لمیده ادعا دارد حضور خارجی مانع در راه رشد وصلح ومبارزه با اختلاس است وتلاش دارد خارجی ها زود تر افغانستان را ترک کنند بعدا هرچه بادا باد .بلی  گروه بحران سنج که مرکز آن در قلب کشور های حامی جناب رئیس جمهور است  اوضاع افغانستان را بعد از خروج نیروی های بین المللی خوب پیشبینی کرده اند ودرست همانطور میشود که آنها میدانند.

نکاتی را که گرووه بحران بر آن انگشت گذاشته:

نبود کفایت وظرفیت در نیرو های امینتی: بی باوری بین حکومت ومردم نسبت قانون شکنی اختلاس وحاکمیت ما فیائی تیم وگروه قدرت گرا ، به هیمن دلیل دیر نیست اگر بگوئیم حکومت مورد حمایت غرب در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ با بحران ویرانگر سیاسی مواجه شود."این تقریبا قطعی است که در شرایط کنونی، انتخابات  ۲۰۱۴  اگر توجه همه جانبه نشود با تقلب وسیع همراه خواهد بود بناءٌ گام‌هایی که انتقال با ثبات را تضمین کند، باید از همین حالا برداشته شود تا از رفتن سریع به سوی سقوط حکومت جلوگیری شود. زمان به سرعت می گذرد.ولی حکومت مصروف جنگ انداختن مردم وتهمت زدن به أحزاب سیاسی ومحدود کردن مطبوعات وبد نام ساختن جامعه مدنی است.حکومتیکه آزادی بیان را احترام نگذارد وبر پیشنهادات وانتقادات سیاسیون ودانشمندان گوش ندهد دموکراسی را توهین وآزادی های فردی واجتما عی را به بازی گرفته است.

اگر کشور از رهگذر امنیتی به طرف بحران میرود دلیلش سیاست های غیر عاقلانه شورای امنیت است که با پیش کشیدن بر نام آشتی غیر عملی انگیزه  ومورال مقاومت از نیرو های امنیتی  گرفته است.وهم این مهره های درون نظام بودند که افراد را خارج از تشکیل نیرو های امنیتی به نام قیام های مردمی در برخی ولایات مسلح کردند واز مدیرت وکنترول شان خودرا کنار کشیدند والبته سیاست اربکی سازی حکومت را به همان لبه میبرد که سیاست ملیشه سازی حکومت داکتر نجیب الله رابرد ومسئول این همه بحران ها وفجایع بعدی آن شخص رئیس جمهور وتیم بیگانه با مردم در داخل ارگ ریاست جمهوری است...  

 

 


بالا
 
بازگشت