محمدعوض نبی زاده
نسل کشی دربهسود ودایمیرداد پایان نیافت
تهاجم کوچیهای مسلح پاکستانی ونسل کشی در بهسود ودایمیرداد پایان نیافت و باردیگر مانند هشت سال گذشته خون وآتش در این ساحه با شدت بیشترازسالهای قبل بیداد میکندگرچه جنایات هدفمند کوچیهای مسلح پاکستانی صرف بعد ازیک وقفه ی کوتاهی تقریبا یک ونیم دهه در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان در دهه هشتاد میلادی بیش از یک قرن است که درهزارستان با بی رحمی وشدت بیشتر جریان دارد. ریشه ی اصلی این جنایات به زمانی بر میگردد،که امیرعبدالرحمن خون آشام به نسل کشی و ژینوساید مردم هزاره دست زد و فرمان غصب زمینهای اجدادی مردم هزاره را به کوچیها ی پشتون تبار در مناطق جنوب کشورصادرنمودودر ضمن کوچیها بتدریج، اراضی کشت شده وعلفچرها ی مردمان هزاره ی دایزنگی، بهسود، دایکندی، ناهور، مالستان و جاغوری رابزور تسخیر وضبط کردند. کوچیهای پشتون تبار پیش ازتقسیم نیم قاره هند بنام کوچیهای قبایل سرحد آزاد یاد میشدند وامروزآنها خود راکوچیهای افغانستانی میدانند دولت افغانستان باید اول تشخیص دهدکه آیا این کوچیها ازقبایل پشتون تبار افغانستان هستند و یا از قبایل پشتون تبارپاکستان ودوم اینکه کوچیها درزمان حکومت امیرعبدالرحمن در قتل عام 62 فیصد نفوس مردم هزاره واشغال اراضی زراعتی اجدادهزاره ها در مناطق جنوب چون قندهار – ارزگان – زابل و هلمند نقش عمده داشته اند که باید ازهمه اولتر این اراضی غصب شده توسط کوچیها به هزاره ها وارثین اصلی زمینهای مذکوردر جنوب مستردگردد و کوچیها در بدل قتل عام 62 فیصد نفوس مردم هزاره باید جبران خساره بپردازند پس دولت فعلی کابل میتواند اقدام به بر گشتاندن زمینهای غصب شده اجدادهزارهها در دوران امیرعبدالرحمن، به وارثان اصلی آنان ، نماید که توسط شماری از اقوام پشتون تبار تصرف شده است ، بر گشت دادن مجدد زمینهای غصب شده مردم هزاره در مناطق جنوب که میتواند زمینه ی اعتماد سازی میان اقوام هزاره و پشتون را بوجود آورد.متاسفانه کوچیهای مسلح طالبی اکنون همه ساله جنایاتی مرتکب میشوند که درراستای منافع غیر انسانی بیگانگان بوده که تمام دارایی های طبیعی و علوفه زار مردم بومی را به نابودی میکشانند. استخبارات نظامی پاکستان ، در همکاری بابرخی از حلقاتی حکومت کابل همه ساله تروریستان و گروه های دهشت افگن و خرابکار را زیر نام کوچی تجهیز و تمویل نموده، به منظور ایجاد وحشت به کشتار انسانهای بیگناه به ساحات بهسود ودایمیرداداعزام وبا اکمالات لوژستیکی و تسلیحاتی چون تحفه مرگ به این سرزمین صادر میکنند. برخی حلقات دررژيم کابل همراه باگروه طالبان و حزب اسلامی حکمتیار دست به بازیهای خطر ناک جهت فریب جامعه جهانی زده است که اعزام و تجهیزکوچیهایمسلح در بهسود ودایمیرداد نیز یکی از پلانهای سرکوبگرانه ی آنان بوده تا مناطق امن هزارستان رابوسیله کوچیها ی مسلح ناامن ساخته و زمینه تشدید جنگهای داخلی را در افغانستان فراهم ودر مجموع سراسرکشوررا دست خوش تشنج و بی ثباتی سازد تا ازمطالبات دادخواهانه وعدالت پسندانه احزاب سیاسی و نهادهای مدنی طرفدار رشد دموکراسی جلوگیری وحتی برخیها راسرکوب و حذف فزیکی نمایند. چنانچه طرح ترور استاد محقق در بامیان نیز، یکی دیگرازاهداف گروه های تروریستی وحکومتی برای حملات بیشتر بر مردم هزارستان و تضعیف جبهه ضد تروریزم، بوده اند که نمادازضعف این گروه برای تضعیف ارزشهای دموکراسی وازادی بیان در افغانستان است از انجائیکه این حادثه با حملات سازمان یافته کوچیها طالبی با همکاری حکومت کابل در بهسود و دایمیرداد بی ارتباط نمی باشد چون در صورت موفق بودن ترور،گروه های تروریستی همراه با کوچیهای مسلح تهاجم خونین را در دیگر مناطق هزارستان نیز توسعه میدادند . سازمان ملل متحد ,نهاد های مدافع حقوق بشر باید قبل ازهمه نسل کشی بی رحمانه ی هزاره ها در بهسود و دایمیردادو حذف فزیکی رهبران دلسوز هزاره را هرچه زود ترجلوگیری کنندوفضای خون آلود این مناطق را با حمایت از تروریستان خون آلودتر نسازند. ایتلاف سه ضلعی که دربالا ازآن تذکر رفت فرصت دوباره برای کوچیهای مسلح پاکستانی را بوجود آورده تا سنت اشغالگری قبیله ی حاکم ادامه یابد وجامعه جهانی را دریک اجبارسیاسی و نظامی قرارداده و زمینه تشکیل یک حکومت کاملا انحصارگرای قبیله ای را توسط این ایتلاف به انها بقبولاند و سالانه بیش ازچهار میلیارد دالر بخاطرمصارف نظامی نیروهای مسلح طالبی را بعد از سال 2014 از جامعه جهانی حاصیل و حکومت مستبد قبیلوی طالبی را با ساختار جدید بالای اقوام دیگر افغانستان تحمیل نمایند. این درحالیست که بر اساس توافقات سال گذشته وفرمان صادرشده ی، رییس جمهور باید کوچیها در محل مشخص اسکان که چند سال قبل به این تراژیدی خونین پایان داده می شد.ولی عدم تحقق توافقات سال گذشته وسکوت معنی دار حلقات حکومتی در زمینه ی این فاجعه نشانگر آن است که حکومت تمایلی برای حل این معضله ندارد.چون درفرمان هیچ امتیازی برای قربانیان قضیه نسل کشی مردم محلی داده نشده بلکه سعی گردیده با بازی درکلیمات با ابراز همدردی ازموقف کوچیها دفاع و مناطق هزارستان را علفچر دانسته وجنایات کوچیهای طالبی را قانونی بحساب آورده است . ریس جمهور افغانستان به تداوم نسل کشی در بهسود و دایمیردادچندان توجهی نداشته وبر کشته شده گان نسل کشی افراد ملکی و بی دفاع اعم از اطفال – زنان وپیر مردان در بهسودو دایمیرداد که همه ساله مورد تهاجم وتصفیه ی قومی قرارمیگیرند، خاموشی اختیار مینماید پس چگونه خودرا“رئیس جمهور همه ی مردم افغانستان میداند ؟ همه آگاه اند که در بهسود و دایمیرداد جنایاتی بوقوع پیوسته و انسانهای بیگناه در اثرتجاوز کوچی های مسلح پاکستانی ، جان شان را از دست میدهند چون حلقاتی درحکومت کنونی خود این شعله های خون وآتش رادربهسود ودایمیردادافروخته است وامسال نیز از مدتی چندین روز به این سو مانند هشت سال گذشته بیش از دوهزار نفر افراد مسلح، طالبی مجهز با سلاحهای سبک وسنگین به نام کوچی با بیرقهای سفید طالبان به مناطق بهسود و دایمیرداد حمله نموده و مردم محل را مجبور به ترک خانه های شان کرده است که باحملات وحشیانه خانه و کاشانه ی مردم محل راغارت وحریق و صدها جلد از قران شریف و چندباب مسجید و حسینیه را به اتش کشیده است ازقرار معلوم کوچیهای مسلح طالبی خود را مسلمان و طالب العلم اسلامی میدانند پس چگونه به خودها حق میدهند که صدها جلد از کتاب کلام الله مجید وچند مسجید و حسینیه را حریق و اتش بزنند وبدین لحاظ به مسلمان بودن انها شک وتردید بمیان میاید که این کوچیهای طالبی نه تنها مسلمان نیستند بلکه به کتاب اسمانی و مراکز دینی نیزاحترام ندارند ، اما کوچیهای طالبی به جای اینکه مجازات به نسل کشی شوند، از سوی دولت جبران خساره دریافت میدارند که این امتیاز دهی ، باعث گردیده تا مهاجمین طالبی هرسال باشدت بیشتر از سال دیگربه تکرار حملات به بهسود ودایمیرداد ترغیب شوند ولی به مردم اسیب دیده محلی که قربانیان اصلی فاجعه اند هیچ جبران خساره یی تعلق نمیگیرد. تکرارتهاجم همه ساله ی کوچیهای مسلح پاکستانی در بهسود – دایمیر داد وبرخی از مناطق غزنی نمادی از هلوکاست و نسلکشی پایان ناپذیریست که بنا بر نبود زمین های زراعی کافی در هزارستان، مردم محلی هر طایفه و قوم، مناطقی را به نامهای“بیده جای” ویا ایلاق جای احیا و هر سال برای تامین علوفه ی مواشی شان استفاده میبرند. ولی تهاجم کوچیهای مسلح پاکستانی در هزارستان، تمامی علوفه و چراگاههای موجود را نابود میکنند.بناءمردم محلی مجبورند برای دفاع ازجان، ناموس و خانه های شان در برابر این تهاجم خونین و ویرانگر، خط دفاعی مردمی در قریه جات ایجاد تا، ضربات سنگینی را به نیروهای مهاجم طالبی وارد نمایند در حالیکه دولت کابل امسال قبل از شکست مهاجمین مسلح کوچی به گفته های مردم محل و رهبران جامعه هزاره در مورد اخبار تهاجم آنها باورواعتماد نداشت ولی بعد از شکست کوچیها ی مسلح - حکومت کابل برتهاجم گروه طالبان در بهسود و دایمیرداد اعتراف نموده و در حدود سه صد نفر از اردوی ملی را به حیث نیروی حایل درساحه جنگ جا بجا کرده است اما جامعه جهانی و مدعیان پرآشوب حقوق بشر وغیره نهاد های طرفدار دموکراسی را چه شده که هر سال تکرار این فاجعه غیر انسانی را به تماشا نشسته و هیچ عکس العملی از خودها در دفاع ازانسانیت نشان نمی دهند. در صورتیکه همه میدانندکه بهسود ودایمیرداد دراین روزها در آتش خشم دشمنان دیرین هزاره ها میسوزد و حتی یخ زده گی غیرت برخی از چهره های حکومتی مردم هزاره نیز تاهنوز آب نشده که سکوت آنان معنی دیگری جز ذلت پذیری نمیتواند داشته باشد، بر نگرش قبیله ی حاکم چه درقالب دولت - کوچی وطالب تغیرات چندانی نسبت به گذشته ها درمورد هزاره ها بوجودنیامده است،چون در زمان عبدالرحمن هم هزاره ها را میکشت و خانه های شان را آتش میزد، بدون این که از عواقب جنایات شان بترسد، امروز نیزهمان کار را انجام میدهد چه بهتر خواهد بود که برخی از حلقات حکومتی لباس متعفن, تعصب, جهل, حسادت و برتری خواهی قومی را از تن بیرون کنند تا دیدگاه و رویکردهای اقوام محروم کشور وجهان, نسبت به آنان تغییر نماید .
دهم - ماه – جون - سال 2012