مهرالدین مشید

 

چرخش  اسلام آباد به سوی مسکو رویکردی تاکتیکی بوده نه استراتیژیک

پاکستانی ها در مناسبات شان با امریکا بعد از سال 2001 برابر به سقوط طالبان بار دیگر در حال گذار از یک تجربۀ بحران آفرین استند. گزاف نیست اگر گفته شود که پاکستانی ها در بازی های استخباراتی و سیاسی در منطقه دست کوتاهی نداشته و برای بازی های سیاسی از داشتن بازیگران تردست استخباراتی و سیاسی نیز محروم نیستند. استراتیژیست های سیاسی و نظامی پاکستان وقت شناس بوده و با توجه به منافع ملی خود یکدست ومتحد عمل میکنند . چنانچه در آوان حملۀ امریکا بر افغانستان این درایت خود را آشکار گردانیدند که با یک چرخش 180 درجه یی که گویا پشتیبانی شان را از طالبان گرفته اند، امریکا را از عقب شمشیر زدند و تیغ از دمار سیاست های جنگجویانۀ آن بیرون کردند . بر امریکا چنان زخم کاری زدند که از کالبد زرهی آن نیز عبور کرد . امریکایی ها بالاخره پس از ده سال دریافتند که در بازی با نظامیان پاکستانی کوتاه تر از آن آمده اند که شاید تصورش را  هم نداشتند . امریکا طی ده سال گذشته با توجه به توقع روز افزون بر دست پرورده گان پاکستانی خود، به فریاد های در گلو  شکستگان افغانستان چه که به فریاد های زمامداران ناتوان و غیر جدی هرگز اعتنایی نکرد تا آنکه منافع امریکا و پاکستان در یک نقطۀ غیر قابل برگشت با یکدیگر اصطکاک نمود و روابط قدیمی و سنتی هردو کشور را به شدت تحت شعاع درآورد . با تاسف که امریکا ضرب شصت پاکستانی ها را در جنگ نیابتی افغانستان خیلی دیر درک کردند که وقت آن را گذشته می توان پنداشت. نظامیان پاکستان جنک ماهرانه یی را بر ضد مردم افغانستان زیر پوشش طالبان راه اندازی کردند که حتا دست امریکایی ها را هم از پشت بستند تا آنکه امریکایی ها خود را در برابر بازی های اسلام آباد به گونه یی شرمسار یافتند و برای رهایی از این  شرمساری با متوسل شدن به دپلوماسی پیدا و پنهان در صدد رهایی آن استند که تا کنون برگ برنده یی بدست نیاورده اند .

پاکستان با توجه به موقعیت حساس جغرافیایی اش در منطقه بویژه در اختیار داشتن آب های گرم هند، پیوند دهندۀ غرب و شرق بوده و از لحاظ ترانزیتی و تدارکاتی جایگاۀ خاصی را در مهم ترین و حساس ترین منطقۀ جهان دارا است؛ گرچند دشمنی های دیرینۀ تاریخی اش با هند و سه بار درگیری بر سر کشمیر با این کشور بر وجهۀ سیاسی اش به مثابۀ کشور حامی هراس افگنی در منطقه لطمه وارد کرده است و اما از این که چین به مثابۀ سومین قدرت اقتصادی در دنیا و دومین قدرت اقتصادی در آسیا را در کنار خود دارد . در کنار این از داشتن رابطۀ خوبی با دولت چماق بر دست ایران بهره مند بوده و حمایت آن از گروۀ جندالله مخالفان مسلح ایران، چندان شیرازۀ روابط نیک اش را  با ایران بهم نزده است ؛ شاید هم دلیل ناشکننده گی آن توافق آشکار و مخفی هر دو کشور بر سر افغانستان باشد که در تجهیز، تمویل و صدور گروه های شورشی به افغانستان با توجه به ضعف اقتدار و ورشکستی های سیاسی کابل با یکدیگر همدست بوده و دست بالایی دارند .

پاکستان با توجه به روابط منطقه یی و موقعیت جغرافیایی اش در جنوب آسیا دست بالایی در چنه زنی های سیاسی و استخباراتی با کشور های منطقه و فرامنطقه یی دارد . این موقعیت پاکستان را واداشته تا با امریکا وارد چانه زنی های امتیاز طلبانه شود؛ بویژه حالا که امریکا با نیروی 98 هزار نفری اش مصروف جنگ افغانستان بوده و برای تهیه و تدارکات آن نیاز شدید به پاکستان دارد . در ضمن امریکایی ها برای خروج خود بیشتر از این نیاز به همکاری پاکستان دارند که با جمع کردن دشواری مبارزه با تروریزیم و پیش بردن جنگ نیابتی پاکستان بوسیلۀ طالبان، این کشور را  در مقام بلندتری قرار میدهد که امریکایی ها ناگزیر اند تا دستان پاکستانی ها را محترمانه تر از گذشته فشار بدهند .

تنها دست بالای موقعیتی و جغرافیایی نیست که پاکستان را در موقف بهتری برای چانه زنی ها با امریکا داده است؛ بلکه از این هم بیشتر سیاستمداران تر دست و کهنه کار آن به مثابۀ پدران شیطان نه تنها در چرخاندن عرادۀ شیطانی در منطقه بالا دست اند؛ حتا در چانه زنی ها با امریکا هم دست کمی ندارند .  در بازی های سیاسی خیلی ماهر و موقع شناس اند وخوب عمل میکنند . در این روزها که درگیر مذاکرات سرنوشت سازی با امریکایی ها استند، برای زیر فشار قرار دادن امریکا و امتیاز گیری های بیشتر، باب مذاکرات پیدا و پنهان با روسیه را گشوده اند تا از برقراریی این نخ ارتباط برگ برنده یی را در برابر امریکا بدست آورند. پاکستان با استفاده از مناسبات خود با ایران در صدد تحکیم مناسبات با مسکو بوده که رابطۀ نزدیک چین با پاکستان نیز بر سنگینی روابطش با روسیه اثر گذار است؛ زیرا روسیه برای بهبود بیشتر مناسبات با چین نیاز دست تکاندن به پاکستان دارد که گرچند کاری و تعیین کننده هم نباشد و اما باز هم در سنگینی رابطه میان مسکو و پیکنگ بی تاثیر نیست  . روس ها میدانند که پاکستان دوست سنتی امریکا بوده و از این رو  در دوستی با پاکستان نیاز به دو گونه بازی دارند، از یک سو نگاه داشتن نزاکت های رابطه با امریکا و از سویی هم به چالش کشاندن امریکا بوسیلۀ پاکستان و انتقامگیری های دیرینه از سیاست های ضد شوروی سابق این کشور است . شگفت آور این که هر دو کشور پیشینۀ زیادی با یکدیگر برای بازی بر سر افغانستان را دارند .  این پیشینه با آنکه تجاربی از روابط زشت میان دو کشور را به نمایش میگذارد واز سویی هم از امید های هر دو کشور برای برکندن نهال دشمنی های دیرین و غرس نمودن نهال دوستی های تازه چیزی نمی کاهد؛ گرچند برای مسکو دشوار است تا به مثابۀ وارث شوروی سابق شکست هایش را در افغانستان در زمان تهاجم شوروی سابق از یاد ببرد و بویژه پاکستان را که در آن نقش حمایتی درجه اول را داشت وضربات سنگینی را بر نیرو های شوروی بوسیلۀ مجاهدین وارد کرد؛ اما باز هم برای مسکو خطر آفرین نخواهد بود تا با بازی سیاسی تازه دشمن قدیم خود را بر مصداق "فرستادن دشمن به جنگ مار " به جنگ امریکا بفرستد تا در آتش آن تصویر های جنگ سیاه را بعد از دهۀ هشتاد در  افغانستان به تماشا بنشیند . مثلی که امریکا بعد از دهۀ شصت  سفربری داوود بر مرز های افغانستان را با حمایت شوروی سابق به تماشا گرفت .

حالا که پاکستانی ها تصمیم گرفته تا راۀ  بدیل دوستی با امریکا را دریابد و روسیه را گزینۀ خوبی یافتند که از یک طرف خیلی ها نزدیک و از سویی هم رقیب جهانی امریکا است . پاکستانی ها خوب میدانند که روسیه مانند چین در حالی نیستند که مانند امریکا جیب خرچ برای نظامیان پاکستانی بدهد و از سویی هم از پاکستان به گونه یی بی نیاز استند . دوستی با پاکستان را پردرد سر تر از دشمنی با هند تلقی مینمایند؛ زیرا روسیه دوست سنتی هند است و به عکس هند دشمن تاریخی پاکستان و گزینۀ هندی برای روس ها بی درد سر تر است. از سویی هم هند با جمعیت بیشتر از یک ملیاردی اش شریک خوب تجاری، سیاسی واقتصادی با مسکو بوده می تواند . روسیه نمی خواهد با دست دوستی دراز کردن با پاکستان  خمی بر ابروی دوستی هایش با هند بیاورد . با توجه یه حساسیت های منطقه یی بود که چندی پیش رییس جمهور پاکستان سفری به هند داشت، تا با چراغ سبز نشان دادن ها راۀ مسکو را از  طریق دهلی بپیماید . پاکستانی ها دریافته اند، مثلی راۀ صلح کابل از اسلام آباد میگذرد، به همین گونه راۀ دوستی اسلام آباد به مسکو از طریق هند عبور مینماید .

پاکستانی ها این را میدانند و شاید هم استراتیژیست های پاکستانی رفت و آمد های دپلومات  های امریکایی به هند را به اشتباه گرفته باشند که گویا وادار کردن هند برای نقشگیری بیشتر در امور افغانستان ، مسکو را عصبی گردانیده است .  در حالیکه هندی ها در روش های سیاسی شان محتاط تر از پاکستانی ها بوده و حاضر نیستند تا سر های سبز را به قربانی باد های شرطۀ هراس افگنی رها کنند . بازی های هراس افگنانۀ اسلام آباد برای روسیه هم قابل پذیرش نبوده و نمی خواهد در بازی با اسلام آباد هراس پرور دردسر منطقه یی و جهانی برای خود فراهم سازد .  وجود لانه های هراس افگنی در پاکستان و حمایت، تجهیز، تمویل و آموزش هراس  افگنان در آنجا نه تنها برای روسیه؛ بلکه برای تمام کشور های جهان پذیرفتنی نیست . این رویکرد پاکستان لطمۀ سنگینی بر حیثیت آن وارد کرده  و این کشور را بحیث حامی هراس افگنی در جهان معرفی کرده است . سر تمام هراس افگنان جهان از امریکا تا اروپا و افریقا از یخن پاکستان بیرون می شود . چنانچه در عقب تمام  رخداد های تروریستی در امریکا، اروپا و آسیا دست پاکستان قرار داشته است و از آخرین مورد صدور هراس افگنی به کشور مالی رییس جمهور نایجیریا خبر داد که پاکستان جنگجویان افغانستانی و پاکستانی را به کشور یاد شده فرستاده است .

پاکستان می خواهد تا برضد امریکا خط لولۀ گاز را از ترکمنستان به ایران و از آنجا به کشور خود امتداد بدهد وبرای این کار در صدد توافق روسیه نیز است . چنانچه چندی پیش ربانی کهر وزیر خارجۀ پاکستان در 12 مارج سال روان سفری به مسکو داشت که هدفش جلب توجۀ مسکو به پروژۀ یاده شده بود. .این در واقع تلاشی است، بر ضد پروژۀ تاپی است که از حمایت امریکا برخوردار میباشد.  این پروژه ترکمنستان – افغانستان – پاکستان و هند را با یکدیگر وصل میکند .  این پروژۀ بزرگ که از لحاظ اقتصادی اهمیت استراتیژیک در منطقه داشته و در برقراری روابط میان ملت های یاد شده نقش کلیدی دارد، از همین رو لقب پروژۀ صلح را به خود گرفته است .

پاکستان با توجه به رویکرد های شیطانی اش، روزانه صد ها هراس افگن را وارد افغانستان میسازد . به همین گونه در صدد هراس افگنی های اقتصادی نیز گردیده است . می خواهد با کمک گیری از هراس افگنی به گونه یی به ترور اقتصادی افغانستان نیز بپردازد . گرچند پاکستان از نگاۀ سیاسی از ثبات چندانی برخوردار نبوده و هر آن دست خوش کودتا های نظامی و قضایی بوده و اما در مسایل بین المللی و استراتیژی های فراملی؛ دولت، اردو و گروه های سیاسی و مذهبی آن گزینۀ وموضع واحدی داشته اند . چنانچه موضع واحد و خصمانۀ آنها در رابطه به افغانستان به همگان آفتابی است .

هدف اساسی پاکستان از نزدیکی با روسیه نه به هدف توسعۀ همکاری های اقتصادی در راستای توسعه و پیشرفت کشور های منطقه؛ بلکه بخاطر بهم زدن برنامه ها و روابط نیک اقتصادی میان کشور های منطقه  و بسته بندی معادلات تازۀ شیطانی است . تلاش های پاکستان برای نزدیکی با روسیه استفاده از نفوذ این کشور برای مهار شدن سیاست های اقتصادی کشور های آسیای میانه به نفع پاکستان است تا در تبانی با روسیه و استفاده از رقابت های آن با امریکا، سیاست های اقتصادی در منطقه را در محور منافع خود بچرخاند . در حالیکه روسیه اهداف خاص خود را در منطقه و جهان دنبال کرده و رقابت های خود با امریکا وغرب را در راستای منافع ملی خود رقم میزند . موضعگیری سخت گیرانۀ مسکو در براب نصب سیستم دفاع راکتی امریکا در پولیند بر مبنای منافع ملی خودش بوده نه اینکه گویا روسیه از منافع ایران یا کشور دیگری دفاع میکند؛ زیرا امریکا مدعی است که راکت ها را بخاطر دفاع از حمله های احتمالی ایران و کوریای شمالی در اروپای شرقی نصب میکند .

دراین شکی نیست که روسیه و پاکستان در داشتن اهداف مشترک منطقه یی نظر های مشابهی دارند واما  این نزدیکی به اندازه یی نیست که بتواند زنجیرۀ روابط استواری را در برابر امریکا وغرب ایجاد نماید . هر زمانیکه پاکستان از امریکا ببرد، همان زمان مرگ آن فرا خواهد رسید و به سرعت تجزیه خواهد شد؛ زیرا این کشور از جهات گوناگون وابسته به امریکا بوده و بریدن پاکستان از غرب امری چندان ساده نیست . آنچه مسلم است، این که سیاست های پاکستان در رابطه به امریکا دچار نوعی ابهام و سر درگمی شده و برای رهایی از این ابهام گاهی به سوی چین و زمانی به سوی شوروی پای کاذب میکشد . این ها بیشتر بازی های سیاسی اند که اهداف مشخص اقتصادی را در پی دارند که از نگاۀ استراتیژیک نمی تواند،پیوند استواری را میان پاکستان و روسیه ایجاد نماید . از این رو تمایل و  چرخش اسلام آباد به سوی روسیه رویکردی تاکتیکی بوده، نه استراتیژیک . روس ها به خوبی آگاه اند که پاکستانی ها از آنان چه می خواهد و در این بازی نشاید چنان آغوش به آن بگشاید که سینۀ آن پیش از هر مصافحه آماج حمله های هراس افگنانۀ  پاکستان شود . روس ها  وارد کردن خنجر ها از پشت بوسیلۀ پاکستان بر بدن امریکا را بار بار به تماشان نشسته اند . بعید است که در دام ساده انگاری ها افتاده و قربانی فریب سیاسی پاکستان شود .

 21 جون 2012

 

 


بالا
 
بازگشت