کوشش بعضی از قصر نشین ها و افراد فرصت طلب برای کشیدن افغانستان به دامن جنگهای داخلی

 

 

ناصرکوشان

 

افغانستان با یک سیمای غیر متجانس قومی در خطر فرو رفتن به یک بحران عمیق زدوبندهای قومی چون سالهای پس از سقوط  حکومت داکتر صاحب فقید نجیب الله می باشد. با کمال تأسف درین اواخر نشانه های از فتنه ریزی بین اقوام ساکن افغانستان به نظر میرسد که عواقب آن برای تأمین همبستگی نسبی موجود بین ملیت های مختلف خیلی ها وخیم و قابل تشویش است.

دشمنان مردم افغانستان با استفاده از یکعده نوکران داخلی شان در درون نظام  فعلی و خارج از آن به حساسیت این موضوع بکلی پی برده و با کمک های مالی و معنوی با این عده محدود در صدد برهم زدن همبستگی اقوام در افغانستان می باشند تا راه را بسوی باز کردن جنگ های داخلی آرام آرام باز نموده  و افغانها را کما سابق به گریبان هم ریزند.

 اینکه مقوله قوم و ملیت نه تنها از نگاه ارزشهای والای اسلامی بل از نظر زمانی  در قرن 21 ام موضوع کاملا بی ارزش ، پیش پاافتاده و شایسته یک ملت با تاریخ 5 هزار ساله نمی باشد ، ولی متأسفانه بنابر گروگان شدن اکثریت از اتباع کشور در سیطره یک کتله کوچک فرصت طلب این اختلافات همواره در افغانستان بنیه تمامی مشکلات اجتماعی و سیاسی را تشکیل داده که الگوی خوبی آن جنگهای داخلی سه دهه اخیر می باشد.

ای کاش قانونی در افغانستان وجود می داشت که مجازات شدید را متوجه هر فردیکه تعصب قومی روا می دارد می کرد و هر فرد و نهادیکه به چنین عمل ضد منافع ملی و همبستگی افغانها اقدام می کرد از طریق وسایل اطلاعات جمعی برای کافه ملت معرفی میشد تا درس عبرت به دیگران و تحکیم وحدت بیشتر بین اقوام ساکن در کشور میشد.  به نظر من منحیث یک افغان افغانستان در حال حاضر نسبت به هر چیز دیگر به اصل هم دیگر پذیری و عزم واحد برای خنثی کردن دسایس دشمنان مشترک مان نیاز دارد.

بدون شک دشمنان وحدت ما با زیرکی تمام در تمامی نهاد های ملی افغانستان چون دانشگاه ها ، اکادمی علوم و بقیه نهادهای ذیصلاح علمی رخنه کرده و با استفاده از دست نشانده هایشان در صدد ایجاد اختلافات بین ملیت های ساکن در افغانستان بوده که در برابر این موضوع همه ما باید بصورت مشترک خیلی ها حساس و تعقل پذیر بود. چنانچه نشر اثر اتنوگرافی افغانستان در هفته گذشته توسط اکادمی علوم افغانستان و اهانت به ملیت شریف هزاره در آن خود نمایندگی از سرآغاز تکتیک جدید دشمن برای بی ثبات ساختن افغانستان محسوب شده و با استفاده از مهره های جابجا شده شان درین نهادها دارند آرام آرام تصویر افغانستان بعد از 2014 را در ذهن شکل میدهند.

این را نباید نظرانداز کرد که اکثرا درجوامع بعد از بحران بخصوص در جوامع سنتی مثل ما هویت های قبیلوی و ملیتی بر هویت ملی  همواره سنگینی کرده و بنابر عملکردهای یک سلسله عناصر کینه توز این حساسیت ها به تدریج انبوه شده و به زدوبندهای قومی مبدل گردیده است.

در آخر کلام کشوریکه دانشمندان و اهل خبره چون مولانای بزرگ ، سلطان محمود غزنوی ، ابوعلی سینای بلخی ، جامی ، کاتب هزاره ، خوشحال خان و غیره را در خود پرورانده است چه نیاز به زدن تابلوهای امام خمینی در شهر و بازار داشته و یا هم ضایع کردن وقت گرانبهای متعلمین مکاتب به توصیف ضیأالحق و بوتو دارد ، در حالیکه کشور خود ما مملو از داستانهای غنی علمی و تاریخی بوده و ژرف نگری به آن حس وحدت و حفظ منافع ملی را در شریر نسل آینده افغانستان نهادینه خواهد کرد. 

 

Author: Naser Koshan

Washington, U.S.

July 2012

 

 


بالا
 
بازگشت