خوشه چين

 

«جنبش عیاران»

سالگردشهادت امیرحبیب الله

خادم دین رسول الله(عیارخراسان)

(21 میزان 1308خورشیدی)

از سخنان یعقوب لیث صفاری.

من فرزند آزادگان جم نژاد، و صاحب ارث شهریاران آریانم.وزنده کننده ی آنچه از عزت آنان که از میان رفته!وطول ایام قدیم بر آنها قلم فراموشی کشیده است
من آشکارا خواهان انتقام آنانم .واگرکسی ازحق ایشان چشم پوشد من چشم نخواهم بست.درفش کاویانی با من است و امیدوارم که به فرآن بر تمام ملل برتری یابم.پس به همه بنی عباس بگوی که پیش از پشیمانی آماده ی خلع شوید!ما به قهر و به طعن نیزه ها و ضرب شمشیرها، شما را حکومت دادیم.
و پدران ما پادشاهی را به شما دادند اما شما به شکر نعمت ها وفا نکردید.
پس بازگردید به حجاز، سرزمین خود، برای خوردن سوسماروچرانیدن گوسفند!وآن گاه به یاری شمشیر تیزونوک قلم،من بر تخت شاهان خواهم نشست .

امیرحبیب الله کلکانی خادم دین رسول الله کی بود؟

1- شخصیت شناخته شده بین مردم«عیاری ازخراسان» انسان با وفا،با ایمان، آدم شجاع. برخاسته ازمیان توده ها،آشنا با درد ورنج وعذاب مردم ،ترجمان احساسات جریحه دارملت،پیش قراول خواست وآرزوهای مردم بود،خادم دین رسول الله برخلاف شاهان وامیران مستبد صادرشده ودیسانتی ازبیرون، ازجانب مردم امیرالمؤمنین قبول شده بود. نه یک دزد امیرالمؤمنین که برخاسته ازمیان ملت، مسلمان پاک دل وپاک طینت بوده به رو حانیون اعتما داشت.

اعتمادی که به حیاتش پایان بخشید.

پیشنهاد صلح ازجانب سرکاربه مفهوم دام است

امیرابومسلم خراسانی

و

امیرحبیب الله کلکانی

خادم دین رسول الله داوطلبانه به پایۀ دارنرفته بود.اوبه قران ایمان داشت،با دیدن ،نشان انگشت ومهربه قرآن وجلوگیری ازریختن خون بیگناهان،به نادرخان تسلیم شد. 2- درنتیجۀ تبادلۀ،هیأت بین طرفین به اساس پیشنهاد احمد علی «درانی» رئیس تنظیمۀ شمالی((طی فرمان شاه اما ن الله برای حبیب الله کلکانی امیرا لمؤمنین خادم دین رسو ل الله))رتبۀ((جنرالی)) داده شد.

جنرال برحال شاه امان الله بود. نه یک دزد

تکرار احسن! به توجه خوا نندگان محترم رسانیده میشود که هنوز شاه امان الله برسرقدرت بود که شخصیت حبیب الله کلکانی بحیث امیرالمؤمنین وخادم دین رسو ل الله«عیارخراسان»دربین مردم تبلوریافته وازاهمیت ویژۀ برخوردار بود .

او یک جنرال بود. نه یک دزد

3- انتخاب القاب امیر المؤ منین وخادم دین رسول الله برای حبیب الله کلکانی قبل ازبه قدرت رسیدن به اساس فیصلۀ شورای علما وروحانیون آنوقت درقریۀ ویس الدین کلکان درزمان تصدی شاه امان الله خان داده شد.اول به امامت امیر حبیب الله خادم دین رسو ل الله نمازخواندند وبعد حکم تکفیرشاه امان الله را صادر کردند. امیر امان الله خان به اثر فتوای علمای وقت کافر حبیب الله کلکانی((مسلمان)) شخصیت برحال امیرالمؤمنین خادم دین رسو ل الله بود نه یک دزد.

4- شخصیت شناخته شده بحیث شخص اول کشور((امیرالمؤمنین افغانستان)) درسازمان ملل متحد، درمساجد روزهای جمعه واعیاد بنامش خطبه خوانده شده است. او،رهبرقیام درپیشا پیش تحقق خواسته های جنبش دهقانی، امیرالمؤمنین، خادم دین رسول الله بود نه یک دزد.

امیرحبیب الله کلکانی امیرالمؤمنین افغانستان شخصیت آزاده ومستقل با امتناع ازپذیرش معاش استمراری ازانگلیس به مانند شاهان وامیران ،خارچشم برای انگلیس واقع شد.امیر بی سواد اما آگاه روشن ضمیر باوجدان به مراتب شریف ترازشاهان باسواد ودزدان چراغ بدست بود.

سابقۀ جنگهای شلیکی حبیب الله کلکانی درتاجکستان برضد تسلط کرملن بردل ستالین کارگر نیفتاد با حکم این منطق که درجنوب اتحاد شوروی نظام سیاه چیره شده است.دربین انتخاب دوبد ازدید ستالین،ترجیع داد که نمایندۀ انگلیس((نادرخان))براوضاع حاکم شود.

بناً خارچشم قدرت مندان درمنطقه بود نه یک دزد

اگرموضوع سواد درمیان است. که امیرحبیب الله کلکانی بی سواد بود.

1- امیردوست محمد خان بی سواد بود.ازصف غازیان ازتتمدره فرارکرد مکناتن بر سر اسپ سوار به پای مکناتن سجده نمود.امیردوست محمد خان شد. کسی اورا بی سواد نگفت. برعکس بنامش مکتب ساختند.

2- عبد الرحمن خان شخص بی سواد((حمایۀ امپراتوی تزار روسیه را وبریتانیا کبیر را با خود داشت))ونسخۀ نسل کشی را دردست گرفته.به نسل کشی تا به سرحد فاجعۀ بشری پیش رفت،داستان غم انگیز فاجعۀ بشری توسط امیر عبد الرحمن خان،نادرخان وبرادران اودردل تاریخ ثبت است.عدۀ هنوزدرزیرعکسش به رقص قوم برترخرامان میروند.کسی اوارا بی سواد نمیگوید.

1- تمامی امیران وسلاطین وحاکمان مستبد وجبار به حمایه خارجییها حاکمیت سیاسی را غضب کردند. برخلاف امیرحبیب الله خادم دین رسو ل الله انتخاب مردم بود نه یک دزد.

با حفظ احترام به موقف خانواده های باعزت وباشرف اقوام وملیت های باهم برادرافغا نستان تجزیه ناپذیر.به جواب هرزه گویان وهرزه نویسان باید نوشت که زمامداران پس از حبیب الله کلکانی چون نادرشاه وبرادرانش و ظاهرشاه دشمنان سیاسی "سقأ زاده" بوده و طبعاً بدنامی وسیاهی کارنامه اش را میخواستند. پخش اطلاعات اکاذیب«دزد»که مفهوم سیاسی داشت به آدرس خادم دین رسول الله برچسپ زده شده است.حال آنکه ازطرف هیچ محکمۀ دال برمجرم بودن اوصادرنگردیده است وسندی هم درین رابطه وجود ندارد.

فشارازحد زیاد وعدم توجه به حقوق وحقۀ انسانی،فرد،حلقه گروه،جمع«مردم»مقاومت بیشتری راسبب میگردد. جنبش عیاران دارد که سکوت را بشکند،اعتراض ودفاع ر ازخود حق طبعی دانسته،با ارائۀ گفتارونوشتار منطقی،قانونی،اخلاقی،عکس العمل «انسانی» را ازجانب مقابل مطالبه میدارند. راهی میدان عمل گشته میگویند.

سیاستهای نا بخردانه را باید با مهارتهای سیاسی که مایه ازاخلاق وشرافت انسانی میگیرد اصلاح کرد.

جنبش عیاران ازجمله تمامی برنامه های کاری خود درقدم نخست موضوع مرقد امیر حبیب الله خادم دین رسول الله راروی دست گرفته می پندارند که جسد به خاک افتادۀ امیرحبیب الله خادم دین رسول الله ویاران همرزمش((برخوردسیاسی است))برخورد سیاسی رابایدکه با بر خورد سیاسی پاسخ داد.

جوانان بیداروروشن فکران آگاه وطن پرستان باشرف وبا عزت،مبارزان فعال وعدالت پسند وزحمت کشان باغروروسربلند وطن با عیاران متفق القول اندکه در انتخابات آتیۀ ریاست جمهوری هرآن کاندیدی که باحفظ عقیدۀ ((افغانستان اشغال شده))ازداعیۀ برحق خادم دین رسول لله حمایت می کند.

حتماً پیروزی ازان اوست.

ادامه مطلب را بخوانید .....

زنده گی یعنی«حیات»عملیۀ تعمیری وتخریبی بین«تولد ومرگ» است مرگ به معنی توقف فعالیت های قلب وتخریب اعمال مغزی است.پدیدۀ مرگ.آنچه که درمورد انسان تعریف شده است. نمیتواند،اوصاف انسانی میت را زایل نماید.پس دراینجا سوال پیش می آید؟آنچه که درمورد«کرامت انسان» تعریف شده است. پس حق انسان«شهید»چیست؟آیا مرگ سبب زوال حقوق انسانی شده میتواند؟با این وصف((شهید)) ازتمام حقوق جسمی وحمایت معنوی برخوردار است.اگر چنین باشدکه اهلیت شخص((ازتولد الی مرگ)) دروجود مرگ تمام میشود.پس ضمانت اجرای تعرض به تمامیت جسمانی ومعنوی میت چیست ؟ وآیا این تعرض جرم است؟ حمایت ازبعد جسمانی انسان.

حمایت اسلام از بعد جسمانی انسان ازمسلمات است.چنانچه آیه‌ی33 سوره‌ی بنی اسرائیل و قسمتی از آیه 32 سوره‌ی مائده نیز به صراحت تحریم قتل به ناحق را،بیان نموده‌اند.این حمایت پس ازمرگ نیزازبین نمی‌رود.

یعنی که امیرحبیب الله خادم دین رسول الله،امیرالمؤمنین بوده،موقفش درمجامع ملی وبین المللی به حیث شاه نه بلکه بحیث امیرالمؤ منین رسمیت داشت. درمساجد بنامش خطبه خوانده شده است. بدین حساب حفظ کرامت و احترام به بعد معنوی انسان نیز درحقوق اسلام ازمسلمات است وروایاتی نیزهستند که اعلام می‌دارند:«احترام مؤمن ازکعبه بالاتر است»و«آبروی مؤمن مثل خون اوست» میت مستحق گوروکفن است وکفن به عبارتی مال وی به حساب می آید.حال چنانچه کسی به قتل ناحق دست بزند. میت«شهید»را بدون گوروکفن درمیدان رها نماید. مجازات به مرتکب چنین عمل جاری است.کتمان کنندۀ چنین اعمال باید که مجازات شوند. با آنکه سال گزشته،به اطلاع((شورای ملی،شورای علما وروحانیون،اکادمی علوم ،ووزارت علم وفرهنگ))جمهوری اسلامی افغانستان درخصوص «میت» امیرحبیب الله خادم دین رسول الله،رسانیده شده بود.ازجانب مسؤلین این علم برداران وحمایه گران شریعت غرای محمدی عکس العملی دیده نشد.بنأهمان تقاضا درسال جاری به افزایش قوت صد چندان ذیلاً بخوانید.

درست 83.سال ازشهادت،انسانی آزاده ، یلی سرفراز، جوانمردی دلیر، شخصیتی با وجدان ،پهلوانی باناموس ووطنپرستی آتشین وسربازعیاری از تاکستا نهای کوهدامان میگزرد.درحال حاضرنسل دیگری ازرزمنده گان ووارثان این«عیاران»به آیین آزاده گان وجوانمردان خراسان درفش ابومسلم خراسانی یعقوب لیث جنبش آزاده گان میهن خودرابه شانه کشیده اندوبه زیراین درفش گلگون باگامهای استواربسوی جشن مهرگان وباغهای پرمیوه وتاکستانهای سبزوخرم ،تخار، بدخشان،هرات قندهارپروان بلخ وسمنگان باجوش وخروش نوینی گام می نهند

ای انسان آزاده، ای مرددلیر،شخصیت باوجدان،غریب دوست ناموس پرور

عیارخراسان!83 سال قریب به یک قرن ازشهادتت میگذرد.با درجۀ افتخاری شهادت نایل آمدۀ.کنون ما دردارالفنا،بخاطرتثبیت هویت مردانگی،آزادمنشی، وطن دوستی،وناموس پروری درحال ازمایش قرارداریم.

لکۀ تاریخی سیاست با صابون عصری سیاست پاک میشود اگرچنان نشد.

آن روزگاران چندانی دورنیست که تابوت استخوانهای امیرحبیب الله خادم دین وهمرزمان وفادارش را صدهاهزارجوانمردان وکاکه های تاکستانهای کوهد امان پروان سمنگان بلخ شبرغان فاریاب هرات بزرگ قندهاربزرگ غزنه ی تاریخی بامیان کابل ورزمنده گان جنوب وشمال، خاوروباختر افغانستان مستقل ازدل ودامان شهرکابل وتپه های پیرامون مرنجان باهمه عظمت وشوروشعار های داد خواهانه بیرون آورندوما نندهمه شاهان وامیران،خلاف امرونهی سلاطین مستبد ووابسته به استعماربریتانیای کبیرومیراث خواران آنان،درجایگاه شایستۀ ایشان ود ردل ودامان کوهپایه های هندوکش بیداریادرقله های سرکش شمشاد وپامیر باهمه شوروشعوروبه فتوای عاقل ترین پیشوایان دین ودنیا دردل بیداراین آب وخاک باردیگرجاودانه شوندوبا چنین گامهای دوراندیشا نه وتاریخی زمینه های رشد شعورملی فرزندان همه اقوام وقبا یل برابرحقوق افغانستان واحد مستقل ودموکراتیک مساعدشودودرفضاء وهوایی تازۀ،پایه های ملتی نیرومندهمبسته ودوست داشتنی خودرادردل ودامان افغانستان امروزوخراسان کبیربنا نهند.

به امید آن روزیکه مردم ما تن به احترام به مقام انسان داده از،تحقیر،توهین، اقوام پرهیز نموده ومردم ازتعقیب،آزاروازیت حاکمان وسلاطین جبارنجات یابند. درسایۀ همبستگی ملی،همدلی وبرابری ازدل وجان،باصفا وصمیمیت زنده گی نمایند.

«جنبش عیاران»

اکتوبر-2012

 

 

 


بالا
 
بازگشت