داکتر جلیله سلیمی
چی تضمین وجود دارد که تعهدات جامعه جهانی شکننده نخواهد بود؟
به ادامه کنفرانس های پی در پی و مجا لس مکررکه معمولا با تعهدات جامعه جهانی همراه است اینبار کنفرانس شیکاگو بار دیگر با تعهدات وسیع کشور های عضو ناتو در حمایت الی سال 2024 از افغانستان و تمویل اردوی ملی این کشور در میان موج بزرگ از اعتراضات بیکاران و مخالفان جنگ در افغانستان دایر گردید ولی به مقایسه گسترده بودن این همه تعهدات در سال های گذشته مردم افغانستان کمتر نتیجه مثبت که اینده افغانها را تضمین کند احساس کردند.
از آغاز حضور جامعه جهانی در افغانستان این جمله به تکرار شنیده میشود که افغانستان را تنها نخواهند گذاشت ولی با گذشت زمان و فشار های سنگین مردم بر دولت ها، تغییر نظام در کشور های متعهد، بحران شدید مالی در کشور های عضو ناتو ، عدم رضایت بیشتر مردم در غرب برای حضور در افغانستان ،افزایش شدید تعداد بیکاران در غرب ، فشار روزافزون مردم غرب برای بیرون راندن پناه جویان از کشور هایشان ، افزایش تعداد احزاب راست گرا در غرب چنین تصور میشود که این تعهدات شکننده بوده و مستلزم ثبات اقتصادی و حمایت مردم در کشور های مربوطه انهاخواهد بود .
رکود بر بازار های جهان سیطره انداخته که زندگی را برای مردم غرب دشوار ساخته است . نگرانی از گسترش بحران مالی از بزرگترین مشکلات کشور های غربی است که در طول چندین سال گذشته نتوانسته اند آن را حل کنند واین مشکلات در اعتراضات مردم بر ضد بیکاری وعدم پرداخت مصارف هنگفت جنگ در افغانستان در جاده های کشور های غربی معمولا شعار داده میشود.
عدم حمایت بیشتر مردم در کشور های عضو ناتو از ادامه حضور در افغانستان ،بحران شدید اقتصادی وپرداخت مصارف هنگفت مالی در جنگ افغانستان در این مدت برای کشور های عضو ناتو غیر قابل تحمل بوده همواره در صدد این بوده اند که یک طوری نه یک طوری این بار سنگین را از شانه های خود پایین بیاورند.پس چی تضمین وجود دارد که تعهدات جامعه جهانی در سال های آینده شکننده نخواهد شد؟
ادامه تنش ها در منطقه و جهان هم ممکن سبب خواهد شد تا توجه متعهدین را اندک اندک از افغانستان کمرنگ بسازد چون این تجربه هم در گذشته ثابت شده است که در آغاز جنگ های عراق و افغانستان توجه بیشترجامعه جهانی به عراق بود و افغانستان با وجود پیچیده بودن مشکلات اش بیشتر به فراموشی سپرده شده بود .
افغانستان در طول ده سال گذشته فر صت های طلایی برای احیای زیر بنای اقتصادی خود را از دست داد و حالا اکثریت مردم ما از آینده موهوم میترسند . بیکاری و فساد منجر به فرار جوانان از کشور شده و هر روز به تعداد پناهنده گان افغان در کشور های غربی روبه افزایش است .اکثریت قشر جوان و تحصیل کرده افغان با وجود داشتن تحصیلات اکادمیک منتظر فرصت اند که تا چگونه بتوانند ازافغانستان خارج شوند .
عدم شایسته سالاری وانتخاب اشخاص و افراد در پست های بلند ادارات دولتی به اساس مصلحت های حزبی ، قومی و شخصی ، نا دیده گرفتن قشر جوان مستعد و تحصیل کرده که نمیتوانند حمایت رهبران احزاب ، گروه های مسلح با نفوذ محلی را داشته باشند سبب گردیده است که تا بخش بزگ از نفوس کشور که جوانان اند به آینده نا امید بوده و در صدد فرار از این منجلاب بدبختی به کشور های دیگرباشند .
زیر بنا ی جامعه افغانستان تا الحال به اساس مصلحت های شخصی ، قومی و حزبی گذاشته میشود و و این روند هر روزرو به افزایش است . فساد پیشه گان از حمایت وسیع اشخاص با نفوذ و مقامات دولتی برخوردار اند . هنوز افغانها برای حل مشکلات خویش به قانون نه بلکه به اشخاص ورهبران احزاب و گروه های مختلف مراجعه میکنند .
تقلب در انتخابات پارلمانی اکثریت آنهایی را که مردم افغانستان انها را نمیپذیرفتند به پارلمان راه داد و مردم را به شفافیت این روند و این نهاد بی باورساخت .
در حالیکه مردم افغانستان در طول ده سال گذشته از تقلب گسترده و فساد روز افزون خسته شده اند این آخرین فرصت برای افغانها خواهد بود تا با این تعهدات جامعه جهانی برای بار دیگر برای دوباره سازی جامعه خسته از
فساد و بی عدالتی تلاش کنند وصادقانه به احیای زیر بنا های جامعه خود را آماده بسازند ولی در ضمن بیم آن میرود این تعهدات میتواند شکننده هم باشد پس افغانها باید برای چنین حالت هم خود را آماده بسازند.اگر این تعهدات شکننده نباشد پس دولت داران در افغانستان بار دیگر فرصت خواهند یافت تا اشتباهات سال های گذشته را جبران کنند.
ولی سوال اینجاست که آیا استفاده از این فرصت در سال های آینده هم مانند سال های گذشته خواهد بود؟