ــــ

سیدموسی عثمان هستی

 

سیدموسی عثمان هستی مارک توین افغانستانی

قهرمان تسلیمی،روان شاد!احمدشاه مسعود چپ بود ویا راست؟

برگزارمحفل شهدا شهر مانرخراست

قاتل میوندوال بازرنگی گوش کراست

گفت دانایی اگرپیراش بدم هرخراست

آن مریدان نه اسپ و نه خرقاطراست

شاعربیترازو

معلم پیرسرفه کرده داخل صنف شدازشاگران خودپرسیدبچه ها می دانیندکه مطلب درس امروزماچه خواهدبودچون شاگردان می دانستندکه درشهرشان نیمه مردی زندگی می کندکه درچشم پاره کی شهرت خاصی دارد

گفتنداستادبیادداریدکه سالهای پارمادراین روز درس نداداشتیم درکلپ مردم اوکراین نیمه مردی روزشهدارابنام شهدای چپ افغانستان تجلیل می کردوهم یکی ازقاتلین روان شادمیوندول ناخواسته سرمنبردران مجلس به نمایندگی ازچپ سخنرانی می نمودوهم پهلوان های قامت پنبه مانندانقلابی می آمدندنمایش ضرب ومیل سیاسی بنمایش می گذشتند

معلم درلابلای سرفه های پیری که کوتایی نفس هم داشت گفت بلی خیلی شاگردن باهوش هستیدامروزروز شهدامی باشدقبل از ینکه بگویم چلوصاف جاسوسان وآدم کشان ازآب کثافت شان برآمده دیگر روزشهدای چپ وراست افغانستان دراین شهرتجلیل نمی شود

استاد پیرگفت من شنیده بودم می گفتند که روان شاد میوندوال یک مردراست گرابود حالا من متوجه شدم قاتل اش حق داشت به اجازه گردانده محفل درلباس چپ سخرانی کند

معلم پیرگفت تعجب دراین است که شما شاگردان چقدرزرنگ هستیدچراگفتید شهدای چپ همه شاگردان سکوت کردند

بعدشاگردان خنده کردنداستادپیرکه پیرشده بودهرچیزراماننددیوارنمکش به خودکش می کردودرلوحه مغزسیاه سنگ اش نقش ابدی می گردید

گفت من مثل شماشاگردان بی حیا ندیده ام شاگردان وارخطا شدندگفتنداستاد آب نادیده موزه ازپامکش خنده مامطلب نیشخند سرشما نبوده

چون شما گفتید که چقدرزرنگ هستید

مارابه این خنده گرفت که ما گفتیم قاتل میوندوال درآن روزدرلباس چپ سخرانی می نموداین یک کنایه ویک نیمه طنزنیم پخته بود

عوض یکه مارا می گفتید

شاگردان بی خبرازخود مارا زرنگ خواندیدحالا که شما گفتیدچقدر زرنگ هستیدمقصد شمارا فهمیدیم که ماگفتیم شهدای چپ نگفتیم شهدای راست وچپ ونگفتیم شهدای افغانستان

پیشانی معلم پیربازشدخنده کردگفت بازمی گویم که من اشتباه نکرده ام باز می گویم زرنگ هستید

دوباره معلم پیرمی گویدازشماکسی است که بگویدچرا نمی گفتند تجلیل از شهدای افغانستان خط قرمز بین چپ وراست می کشیدند همه دست خودرا بالا کردند

معلم پیر تعجب کردکه چطوراست که جواب این سوال مراهمه می دانند

معلم پیرسکوت کردبعد گفت هرکدام شما جواب سوال مرادرروی کاغذ بنویسد

کس حق نقل کردن ندارداگرکسی ازکسی نقل کرددرامتحان سالانه شامل شده نمی تواند نقال ونقل دهنده ناکام مطلق است

شاگردان قلم وکاغذگرفتندودرروی کاغذهمه نوشتند

رهبر فقیدچین مائوتسهتونگ گفته بود(مرگ یکی بزرگ ترازکوی تای است ومرگ دیگرسبک تراز پرقو،آنهایکه بخاطر خلق وارمان خلقهای محروم می اندیشندمرگ شان بزرگ ترازکوی تای است وکسانیکه نوکرامپریالیست وفاشیست است سبک ترازپرقو است )پس با یدخط قرمزبین شهدای چپ وراست کشیده شود

معلم پیر ورق هاراجمع کردبه شاگردان گفت برویدمن بعدازساعت تفریح نتجه سوالات شماراعلان می کنم

شاگردان بیرون ازصنف شدند ازیکدیگر می پرسیدندکه به جواب سوال چه نوشتیدهمه بایکدیگرمی گفتندنوشتیم به گفته مائوتسهتونگ فقیدرهبر چین(مرگ یکی بزرگ تراز کوی تای است ومرگ دیگرسبک ترازپرقو،آنهایکه بخاطرخلق وآرمان خلقهای محروم می اندیشندمرگ شان بزرگ ترازکوی تای است وکسانیکه نوکرامپریالیست وفاشیست است سبک تر از پرقو است )درحالیکه شاگردن خوشحال بودندکه جواب همه دارای یک نظراست به اصطلاع مرگ یاران جشن است اگراشتباه کرده همه کرده واگراشتباه نکرده همه نکرد

معلم پیرکه ورق های امتحان می خواندکتابی ازرهبرفقید چین نخوانده بود وچنین جوابی دردماغ آن خطورنمی کردکه همه شاگردان یک سان جواب بگویند

معلم پیرباخودگفت شاگردان بااین جواب خودصدبرصدبردند

حالابایدازخودسوال کردوجواب داد

اول ـــ قهرمانان وطن ما در خدمت امپریالیست بودند یا درخدمت سوسیال امپریالیزم

دوم ــ این جواب بایدداده شود،وقتیکه قاتل میوندوال درروزشهدای چپ سخرانی می کندایا آن محفل رامحفل چپ گفته می توانیم اگرقاتلین ملت ماچپ است قاتل میوندوال هم حق دارد که سخن رانی کند

سوم ــ کسی که این محفل درشهرما همه ساله می گرفت وچندکله خام هارادرآن محفل دعوت می نموداین شخص چه سابقه داردانقلابی است؟ ضد انقلابی است ؟یادر خانواده شیر شغال بدنیا آمده؟ تسلیم جنایتکاران جنگی شده؟ دست جلال رزمنده وکریم بها را ازدورویاازنزدیک بوسیده

درطیاره سوارشده پایگاه های انقلابیون را به روسها نشان داده

معلم پیروقتیکه این سوالهاراازخودمی کندپیش وجدان خودشرمنده می شود

بعدازساعت تفریح داخل صنف می شودبروی تخته مینویسد من بخاطریکه سالهادریک محفل نمایشی غیرانقلابی اشتراک کرده ام به نمایندگی ازخودازتمام ملت افغانستان معذرت جدی میخواهم که چرابه حیث یک معلم پیروباتجربه درچنین محافل ضدانقلابی بنام مردانقلابی اشتراک کرده ام

شاگردان ازخواندن چنین نوشته بروی تخته خسته وخجالت زده می شوندوخودرامنحیث اهل شهرمانندمعلم پیرخجالت زده می یابندباخودمی گویندکاش قبل می دانستیم که آن محفل ها نه محفل چپ بود ونه محفل راست ازاستاد نمی پرسیدیم واقعاً تجلیل درشهرماتوهین به شهدای چپ وراست افغانستان بودبازهم ماهی راهروقت ازآب بکشیدتازه است از بد بتراش توبه از خیزوجست خران توبه

گرچه هرسطر این طنزبه خواننده گل است

آنکه درمجلس شان بودبه آن داغ دل است

شاعربیترازو

من که باپهلون احمدجان بودم همچو مرد

بروی ای دوست که ترک تونخواهم کرد

یادتو با زبان یا با کاغذ و قلم خواهم کرد

عادتم است درخدمت مردباشم نه ازنامرد

شاعربیترازو

این طنزتقدیم به مورخ ودانشمندوطنم که درشهرماتشریف آورده یاخوداش خودرابه کوچه حسن چپ زده ویا اطرفیان آن که چلوصاف شان ازآب بیرون نشوداوراازمن پنهان کرده اند

دم اطرافیان اش گرم باد

حاجی صاحب وآن نیمه مرد انقلابی که با شمادیده بودندازدادن آدرس وتیلفون شماخوداری کرد

مثلیکه دوستان شمافکرکرده اندکه من پولیس آسترالیا هستم

بگذارکه دوباره به اوکراین برگردید باشماتماس می گیرم خدانگهداروحافظ تان

نوت : کوی تای بزرگترین کوه درچین است

 

 

 


بالا
 
بازگشت