محمدیعقوب هادی
اصولگرائی یکی از مشخصات وحدتخواهیست
حزب مردم افغانستان درگذاراز برزخ
مجموعه سیاسی «حزب مردم افغانستان» بتاریخ 21 ثور1391 در شهر کابل پایتخت افغانستان زیر نام «کنگره وحدت» سازواره حیات سیاسی خود را با طرح وتصویب اساسات درونی واهداف مرامی و گزینش نام «حزب مردم افغانستان» اعلام نمود . گزارش اساسی «کنگره وحدت» ،حزب برآمده از تصویب این نشستگاه را در پیوند اندیشه ورزی با نهضت های استقلال خواهانه و آزادی دوست، جریانات سیاسی دموکراتیک، مترقی و عدالت خواه و امتداد آرمانها، خواست ها ومطالبات آ نها در وجود متعهد ترین ، وفادار ترین وصادق ترین نمایند گان سیاسی مردم بنام مردم از میان مردم ودر خدمت مردم به تعریف میگذارد .
گزارش اساسی «کنگره وحدت»حیات سیاسی مجموعه سیاسی خودرا در بیان اختصاری آنچه انجام شده و آنچه که این حیات سیاسی را تضمین میکند در چهار4 بخش به حیث پایه ساختاری که وجود یک مجموعه سیاسی را تجسم داده مطرح میکند در این باره به نقل از گزارش اساسی «کنگره وحدت» میخوانیم:
رفقای عزیز!
کنگره ما وظایف خطیری در پیشرو دارد. انتخاب نام حزب، تصویب اسناد برناموی و تشکیلاتی، خط مش ستراتیژیک و انتخاب ارگان های رهبری کننده در دستور کار کنگره ما قرار دارد
کنگره وحدت این وظایف را که طرح آن بر بنیاد نظریات، غور ودقت اعضای سازمان وکنکاش های فکری آنان به نشستگاه کنگره را یافت با روحیه هم باوری به انجام رسانید. تصویب آنچه را «کنگره وحدت»انجام دادیک دست آورد است. دست آورد از جهت شکست خاموشی، بی تحرکی و انتظار، دست آورد از جهت تائید تفکر وحدتخواهی نیرو های هم اندیش، دست آورد از جهت خود یافتن اعضای سازمان در متن طرح های تصویب شده که هر رفیق متعهد برای اجرائی ساختن آن احساس مکلفیت میکند.
اما وقتی ضرورت بحث روی مسایل کادراجرایوی پیش میآید این بحث مسایل تصویب شده کنگره وحدت را به هیچ صورت مورد سؤال قرار نمیدهد. بخصوص که مشکل در مورد کادر اجرائیوی از «کنگره وحدت» بیرون نیامده است. این مشکل همگام با افرادی داخل نشستگاه تصمیم گیری رفت و در قدوم آنان دوباره بیرون آمد. همه میدانیم ملاحظات در مورد کادر اجرائیوی پیشینه دور ونزدیک دارد. این ملاحظات عمومآ با نظرداشت نتائیج کار صلاحیتداران تشکیلاتی مطرح است. یعنی زمانی که مرجحیت ها و ارجهت ها به ثمر نمی نشیند معلومدار که نقش منفی کادر اجرائیوی ملاحظاتی را بروز میدهد . بطور مثال در مورد اشکالات به ثمر رسیدن پروسه وحدت دو حزب رفیق به حیث یکی از اولویت ها میتوان این ملاحظات را در مورد کادر اجرائیوی مطرح کرد. چرا که حرارت تلاش موقف گیری در کادر اجرائیوی، پروسه وحدت این دو سازمان رفیق را به چالش کشید. حالا به جای آنکه آن کاستی ها جبیره شود شایقین کسب صلاحیت های بیشتر تشکیلاتی اختیار مداریهای بیشتر را طلبگار استند.
حالاسؤال اینجاست که کدام تفکرات با گزارش اساسی «کنگره وحدت» همنواست؟ کیها میتواند طرح مرامی مصوب آن را مأخذ قرار داده اجرائی بسازد؟ معلومدارآنانی که به این طرح و دیدگاه موافقت داشته باشند. هرگاه کسانی برای کسب صلاحیت های تشکیلاتی چنه بزنند که گفتارها و نوشتار های شان شهادت دگر گونه دارد. پس این چنه زنی ها برای کی وبخاطر چی؟
بلی حضور افراد تصادفی کهنه ونو، شایقین مقام وقدرت، افراد متزلزل، تعهد شکن و فرصت طلب، اماتوران سیاسی و مبارزین موسمی، هرگاه در پروسه مبارزه حزبی سیاسی محسوس باشد ملاحظات هر رفیق را باید بر انگیخته بسازد. خود مختاری ها چه در گذشته وچه در آغاز پراگند گی وبعدعمر این پراگندگی، یا در پرده تاریک خاموشی های بیمعنی ویا با معنی ، گوشکانی های نا روا، گویش های غیر مسئولانه و جفا کارانه ملاحظات رفقا را باید بر انگیخته بسازد.
چشم داشت آزمندانه ونامشروع به صلاحیت های تشکیلاتی، سلوک خود خواهی ها و خود بینی ها، ضعف ایمان ، باور، تعهدو صداقت آرمانی واندیشه باوری اگر در حلقات حزبی وجود داشته باشد باید ملاحظات هر یک از رفقارا بر انگیخته بسازد.
همانطوریکه درسطور بالا اشاره شد در واقع پدیدههای مضر و منفی از این تباربود که پروسه وحدت میان نیرو های هم اندیش را نیز به چالش کشید. تصادفی نیست که گزارش اساسی «کنگره وحدت» به تفکر وحدتخواهی صحه گذاشته وبالای طرح وحدت با سازمانهای مماثل (نیرو های هم اندیش) مهر تأکید گذاشت، و مشکلاتی که در مسیر اقدامات عملی دو حزب رفیق صورت گرفته قابل حل خواند
ازلحاظ تفکر وحدتخواهی آنچه تا اکنون در باره چالش های وحدت نیرو های هم اندیش مدنظر بوده موضعگیریهای احتیاط آمیزی بوده که با اساس رعایت اساسات تشکیلاتی مجموعه های سیاسی، صورت گرفته است. اما این احتیاط ها تا حدی نخواهد بود که پا فشاری برای تصاحب نا مشروع صلاحیت های تشکیلاتی از راه فشار وبا پا گذاشتن وتمرد از اساسات اساسناموی در درون سازمان ما نادیده گرفته شود ، ویا شیوههای که زمانی توانست وحدت نیرو های هم اندیش را ببازی بگیرد و اینبار در درون خود سازمان میخواهداِعمال شود. در غیرصورت چنین پا فشاریها برای تصاحب نا مشروع صلاحیت های تشکیلاتی هرنوع احتیاط را بر هم خواهد زد.
هرگاه زبان این قلم فهما واقع شود منظور؛ رفع کدام مشکل مجهول نه ، بلکه مشکل از قبل شناسائی شدهء یست که هیچکس حق ندارد برای رفع این مشکل چون گذشته ها، مشکل دیگر را خلق نماید. در این خصوص مشکل دیگر وقتی ایجاد میشود که اهداف مجهول در تدابیر معلوم دنبال گردد، لذا بخاطر باید داشت فکر تدابیر پیشگیرانه که پیروزی عمل انجام شده را پیشبینی کند کارآمد نخواهدبود. مشکل دیگر وقتی ایجاد میشود که رفتار های اشتباه آمیز با فهم نادرست از انحصار قدرت حزبی توجیه گری شود، در حالی که واقعیت وعینیت معکوس آن باشد. مشکل دیگر وقتی ایجاد میشود که فکر فدا ساختن دستان توانمند و سرهای از خود گذر وحافظ پرچم مبارزه در میدان اصلی مبارزه با پلانگذاریهای پنهانی در اذهان خودغرض پرورانیده شود
لذا با نظر داشت اصول گرائی وحدتخواهانه ضرورت به باز گویی است، هرگاه به انعطاف پذیری های مشروع که طرح شده توجه صورت نگیرد مسئولیت عواقب آن بدو ش کسانی خواهد بود که تشنج خلق مینمایند
در خاتمه به منظورعاقبت اندیشی گفتن این نکته به عنوان هوشیار باش از شکار دوم این پلانگذاریها ضروری پنداشته میشود. اجازه ندهید خاطرات تلخ سرنوشتی ما بار دیگر با دلخوشی های مو قتی پیش کشیدن به صلاحیت های تشکیلاتی که از این رهگذر نا کجا ها نشانی گردیده تکرار شود. آرزو داریم که حزب مردم افغانستان کسی را از دست ندهد و هیچ تنی هم نخواهد تا خود ش را بخودیء خوداز دست بدهد..........
محمد یعقوب هادی