محمدیعقوب هادی
بسوی پیروزی با ترک دیموکراسی شعاران توطئه گر
مقدمه ای از رهگذر پاسخ به دیموکراسی شعاران
انسان به حیث پدیده حیات، موجود متفکر،متحرک،متجدد، متأثر و متغیر است. این مفاهیم معرفت، انسان را هم بصورت جمعی وهم بصورت فردی تعریف میکند. معرفتی که انسان را هویت میبخشد خودش خالق آن است. سیاست به عنوان یکی از این خلاقیت هاست.
سیاست به عنوان دانستنی تجربوی بنیاد های را برای تنظیم امورمطرح خود ارایه میدهد. دیموکراسی یکی از این مفاهیم است. دیموکراسی قبل از آنکه معرف تنظیمات رفتار های مجموعهای در وجود نظام ها، دولت ها، احزاب وسایر اجتماعات انسانی باشد، اول در مفهوم خودش قابل تعریف است. مفهومی که از یک صفت (مردم) استخراج شده است. مردم یعنی جمعیت انسانی که مستحق حق زندگانی، به طرز فکر مشروع انسانی و شایسته خود شان استند. پس دیموکراسی قبل از همه در مفهوم ذاتی خودش معنا دارد.
ارزش دهی به «جز» به حیث اجزای «کـُـل» معنای دیموکراسی است . این «جز» را هرگاه نظر ورای یک فرد در قیاس بگیریم این همان یک نظر و یک رأی است که اکثریت با آن تعریف میگردد. یعنی همان 50+1 که تعین کننده میشود.
امروزه ما شاهد آن هستیم که چگونه دیموکراسی مانند روایت دین باورانه «فی سبیل الله» مورد بهره برداری قرار میگیرد. مردم در خدمت دیموکراسی بجای دیموکراسی در خدمت مردم، قرار میگیرد. همانطوری که وِرد فی سبیل الله در دهان سیاسیون دینی که در بدل آن طلبگار جنت، حورو غلمان و...میشوند دیموکراسی شعاران نیز در ازاء شعار دیموکراسی اراد ه وخواست خود شان را به کرسی مینشانند. در حالیکه کاربرد دیموکراسی بیان مُطالبات مشروع است. دیموکراسی را اول در مفهوم خاستگاه آن باید شناخت. یک شخص به عنوان جزء از کـُـل چه حقوقی را طلبگار است؟ دیموکراسی در چنین باور ریشه پیدا میکند ودر عمل شگوفه میکند وحاصل میدهد. درواقع مفهوم دیموکراسی از منبع نیاز های مشروع سر چشمه میگیرد ودر جویباربنیاد های سیاست جریان پیدا میکند
دیموکراسی دراجتماعات مختلف به اساس تعریف وماهیت خود اجتماعات کاربرد پیدا میکند. مثلاً دراین رابطه، مجموعه های سیاسی و یا احزاب را در نظر میگیریم. احزاب مجموعه از اشتراک هم فکران تعریف شده است یعنی اشتراک که داوطلبانه وبه اساس آزادی فکربرای تأمین منافع عمومی صورت گرفته است. پس دراین مجموعه مفهوم دیموکراسی متوازن با خواست این مجموعه مورد بحث قرار میگیرد. مفهوم دیمو کراسی را از یک مجموعه اجتماعی با تعریف مشخص و ماهیت جداگانه برای یک مجموعه اجتماعی متفاوت دیگر به عاریت گرفتن درست مانند آن است که برای یک پای هفت نمبر یک جوره پا پوش دوازده نمبر را ویا بر عکس آن را بخواهیم بپوشانیم.
نگاهء دیگر به رویکرد های توطئه
متأسفانه که عده توطئه گر ، دسیسه سازو تقلب کار در حزب ما ( حزب مردم افغانستان) برای تطبیق اراده و خواست خود شان از دیموکراسی سوءاستفاده برده و به اساس چنین استفاده جوئی از نام دیموکراسی بالای حزب ما بحران را تحمیل نموده اند. با شعار دیموکراسی ، در صدد سرکوب دیمو کراسی استند. بالای ساختمان ( اساسنامه) مجموعه سیاسی ما که با رأی ونظراعضای حزب ما بنا یافته، توسط بمب های نقاشی شدهء با شعار دیموکراسی حمله نموده اند . از ما هم میخواهند آن را برای تباهی سرنوشت خود ما بپذیریم. آنان کسانی اند که مفهوم دیموکراسی را در ماهیت تفکر اعضای حزب بزرگ ما ( ح د خ ا) نیز نا دیده میگیرند. سرکوب گران دیموکراسی از دیموکراسی به این عنوان سخن میگویند که دیروز در حزب بزرگ ما دیموکراسی وجود نداشت. اگر به گذشته آنان توجه شود درواقع آنان نسبت بخود معترف استند. چون آنان دیروز هم از طریق کودتا که به کودتا هژدهم معروف ومستند است غاصب قدرت شدند و اکنون نیز توطئه کودتا را سازمان دادهاند این اعتراف آنان کاملآ بجاست .
یعنی دیروز هم این کودتا چیان خلاف منافع عمومی در مجموعه همفکران ، اعضای حزب را بخاطر طرح ونظر شان در قبال سیاستهای حزب در مسایل بیرونی و درونی حزب از وظایف شان سبکدوش ساختند واکنون باز هم با سازماندهی توطئه علیه منافع حزب وتاکید به تقلب و جعل بر علیه خواست شریفانه اعضای حزب قرار گرفته وبا امکان دست داشته برای به کرسی نشاندن توطئه تلاش میکنند.
همه میگویند برای رفع بحران در حزب انتخابات دوباره صورت گیرد آنان با استفاده از صلاحیت های غصب تشکیلاتی یکجا با آدمهای پشت پرده تأکید میکنند که تقلب را قبول کنید. کجای این عمل آنان باز گویی از رفتار دیموکراسی در عمل دارد؟ اما دیموکراسی ، دیموکراسی گفته روان استند .
دیمو کراسی درباور ریشه میگیرد تا در عمل شگوفه کند. پدیده ایکه در تفکر شورای حلقوی توطئه گران بر علیه اراده اعضای حزب ما نه خوانده میشود، نه دیده میشود ونه محسوس است.
پاسخ وطرح عملی
شاید سؤالی بوجود بیائید چرا آنانی را که صلاحیت تشکیلاتی شان نزد ما اعتبار ندارد، مورد بحث قرار میدهیم ؟ به نظر این قلم پاسخ این سؤال را در یاداشت رفقای شورا های کشوری در اروپا که از جانب رفیق گرامی سید عسکر نجم در سایتهای انترنتی به نشر رسیده ، باید دریافت نمود.
بردداشت نویسنده این سطور از یادداشت رفقا چنین است که: مصلحت ها پایان یافته ودیگر باید اجازه داده نشود توطئه گران از نام حزب خود ما بر علیه حزب خود ما ورفقا استفاده نمایند.
دیگر باید اجازه داده نشود که هویت ما را توطئه گران ودسیسه سازان علیه خود ما استفاده نمایند.
د یگر باید اجازه داده نشود که از نام کنگره، گذشته سیاسی ما زیر سؤال برده شود واز نام دیموکراسی حلقه غاصب صلاحیت های تشکیلاتی رأی ونظر اعضای حزب ما رامانند گذشته سرکوب نمایند.
رفقا درست، دقیق ، اندیشمندانه و خرد مندانه فکر کرده اند. پلان های وسیع جریان دارد. توطئه گران در صدد پیش کشیدن رفقای که هویت شان از خوش نامی های گذشته سیاسی ما متأثر است میخواهند پناه گاه دیگر بسازند. اما نمیدانند که اعضای حزب ما به میراث های معنوی ارزش قایل استند. این میراث های معنوی برای اعضای حزب ما تفکرسالم حزبی ، اصولیت، پیگری از تعهد آرمانی و اندیشه باوری است . لذا هرآنکس که بر ضد این مفاهیم قرار بگیرد نزد اعضای حزب اعتبار نخواهد داشت...............................
درست در جریان نگارش این یادداشت بودم که پلان توطئه گران عملی شد
لذا این بحث را باچند سخن مختصر که به اساس ضرورت مشرح خواهد شد متوجه پیش آمد تازه میسازم تا تصورات ما چه پیامد های را در قبال خواهد داشت.
قیام سپاهیان حزب در حالی از طریق شورا ها وجمع آمد های رفقا بسوی هدف به پیش میرود، که توطئه گران باز هم با پیش کشیدن رفیق خود ما برای خود پناه گاه ساختند. آنان کوشش کردند که حزب را در دشواری دیگر قرار داده ورفیق کاوه کارمل را در برابر اعضای حزب مواجه بسازند. اما با صراحت تمام اعلان باید نمود که هر گاه رفیق کاوه کارمل با درایت سیاسی تن به این پزیرش داده باشند که از صلاحیت تفویض شده در جانبداری اصولگرایان حزب قرار بگیرند وبا خواست تدویر پلینوم شورای مرکزی برای انتخابات دو باره همنوائی کنند بدون شک که موقف رفیق کاوه کارمل مشروعیت خواهد داشت. در غیر آن قیام توقف نخواهد شد. هدفی را که رفقا نشانی نموده اند به پیش خواهند رفت.
پیروز باد قیام سپاهیان حزب ما
پیروز باد اصولیت ،حزبیت و رفاقت
محمد یعقوب هادی