.
عبدالباری عارض
زد و بندهای پنهانی علیه کشور
درین روزها بر سرعت توطئه ها و مداخلات اجانب در کشور ما افزوده شده است . علت هم واضح است ، تصور بر انست که با امضا توافقنامه میان واشنگتن و کابل تاحدی افغانستان را در برابر مداخلات بیرون مرزی محافظت خواهد نمود. و این مطلب بعضی کشورهای مداخله گر را متاثر ساخته است ، انان ارمانهای خویشرا برای تسلط بر افغانستان در پنا میبیند ، سرمایه گذاریهای ناروای شانرا برای دوام بدبختی و جنگ در افغانستان در خطر احساس میکند. لذا به حرکات و مداخلات ظالمانه ،غیر اسلامی و خلاف اصول همسایه داری میپردازد .
ملت مسلمان و رنجدیده ما درین مقطع حساس تاریخ برای نجات کشور خویش از شر همسایگان فرصت طلب، چنگ به دامان ملل متحد و امریکا زد و این کاری است که منافع کشور انرا ایجاب مینماید. اما بعضی همسایگان ازین امر جداً ناراحت شده اند زیرا انان افغانستان را باخروج قوای ناتو ملکیت خودها دانسته بودند و حالا که سیر حوادث خلاف میل انان حرکت میکند به توطئه ها دست میزند . و به تاسف باید گفت ،این مداخلات برای انان بسیار دشوار میبود اگر افغانان معلوم الحال در خدمت دیگران در نمی امدند. ولی اکنون تعدادی از اشخاصی که خود را افغان خطاب میکند در برابر ثروت برای دیگران کار میکند.همین سبب است که حکومت ایران باجسارت بیشتر خلاف تمام نورمهای جهانی و اصول دیپلوماتیک در ملاقاتی با رئیس مشرانو جرگه خواستار ردّ توافقات ستراتیژیک با امریکا شد ، این اقایون از جسارت زیاد خیال کردند که پارلمان افغانستان از انان نماینده گی میکنند نه از ملت مظلوم افغانستان. اما دیدند که نماینده ها در پارلمان حرکتی بسوی منافع مردم وکشور کردند همچنان مطبوعات داخلی و خارجی در ارتباط به توزیع پول از طرف ایران به وکلای پارلمان افغانستان برای ردّ توافق ستراتیژیک با امریکا نشرات کافی چه تحریری و چه تصویری بعمل اوردند و اظهار داشتند که ایران در کابل منازل مجللی را به کرایه گرفته در ان به انعده از ارتباطیان خویش که به سرمایه گذاری ایران ،داخل خانه ملت افغانستان شده اند ملاقاتهای برای ایجاد توطئه ها بعمل می اورند.
ایران وپاکستان اکنون میخواهند در عکس العمل دیگری در برابر توافقات ستراتیژیک کابل و واشنگتن ، با سرازیر نمودن پول به دوستان افغانی خود هدایات ضد مردمی را صادر و به اعمال شنیع دست میزند. شما شاهد هستید که درین روزها در مکاتب کشور سم پاشی رخ میدهد که از اثر ان روزمره و هفته وار دختران خوردسال و پسران خورد سال مسموم میگردد ، نوعیت این جرم و طرز ارتکاب ان شباهت به وقایعی دارد که در دهه شصت به وقوع می پیوست در انوقت هم تحت نام مجاهدین برای بدنام کردن مجاهدین به چنین سم پاشی در مکاتب حتی وزارت داخله دست میزدند و انگاه نیز همچو اکنون بشکل کمپاین این پروسه برای مدتی دوام یافت .انگاه محسوس بود که این کار را مسلمان و افغان انجام نمیدهد بلکه به وضوح مداخلات اجنبی ها را به نمایش میگذاشت. تکرار این وقاحت از طریق بعضی رسانه ها و نشرات جمعی به ایران و پاکستان نسبت داده شده است. و انرا یکی از عکس العمل ها در برابر توافقات ستراتیژیک با امریکا وانمود میکند. در حقیقت چنین اعمال دستپاچگی مداخله گران را نشان میدهد زیرا مسموم ساختن اطفال وطن، از یکطرف عمل ظالمانه در برابر اطفال و نو جوانان مسلمانان بوده از جانبی هم خیال خام جلوگیری از تحصیل و کسب دانش افغانستان را در سر میپروراند با درک چنان واقعیت ، مردم بدون سازماندهی بطور طبیعی وادار گردیده تا در برابر ظلم قرار گرفته و در کنار امریکا وسایر ملل پیشرفته ای جهان قرار گرفتن را ضرورت دانست. مداخله همسایگان و نیت شوم شان سبب اصلی توافقات ستراتیژیک فی مابین افغانستان وامریکا شد.تا به این وسیله مردم افغانستان نفرت انزجار خویش را در برابر مداخلات همسایگان ابراز نموده باشد. .
در اخبار تاریخی 13 /3/1391 رادیو ازادی گفتند ، دولت ایران سالانه یکصد ملیون دالر را تنها د پروسه تجاوز فرهنگی در افغانستان به مصرف میرساند. همچنان در تجلیل از سالگرد خمینی عکسهای بزرگی از جنال خمینی آخند در بازار های کابل ثبوت این مدعا است چنانچه مظاهره ای در اعتراض به ان نیز صورت گرفت و شعار عمده شان (ای مزدوران دیگه مزدوری بس است ، این کابل است نه تهران است و نه قوم ) بود.چنان وانمود میگردد که سفارت ایران در کابل علاوه بر مرکز دیپلوماتیک به لانه جاسوسی نیز مبدل شده است . شکی نیست که دولت از مداخلات ایران واقف است و اینکه عکس العمل نشان نمیدهد ، شاید مجبوریتهای داشته باشد و یا مقتضیات کنونی چنین ایجاب نماید. یقیناً امریکائیان مستقر در افغانستان نیز درین رابطه بسیار چیزها را میداند شاید ایجابات و مقتضیات زمانی چنان حکم نموده و فرصت را تشخیص مینماید ازین واقعیت انکار شده نمیتواند که افغانستان نسبت مشکلات زیاد هنوز به پای خود استاد شده نمیتواند چه رسد با ستیزه جوئی و تقابل با همسایگان . از جانبی هم طوری برداشت میگردد که پیچیده گی بزرگتر از منازعه افغانستان دانسته میشود و ایران بر علاون مداخله در افغانستان ، با ایالات متحده نیز به شکل غیر مستقیم در داخل جغرافیه افغانستان درگیر است. اگر معضله اتومی ایران همچنان انکشاف یابد احتمالات وقوع جنگ وسیع در منطقه متصور است. با در نظر داشت چنان وضع حاکم بر فضای منطقه ، ایران هم به زعم خود می کوشد مشکلات جدی را در افغانستان برای امریکائیان ایجاد نماید تا ازیکطرف مصارف سنگینی را متوجه امریکائیان نماید و از جانبی هم ایران فرصت نسبی را در مصروفیت امریکا در افغانستان تصور مینماید
نمونه دیگری از رسوائی ایران و بعضی کشورها ، در پریس کنفرانس مورح 14/3/1391نجیب الله کابلی در کابل برملا گردید . ( نجیب الله کابلی دردوره قبلی وکیل در شورای ملی بود همچنان مالک تلوزیون "امروز" است و طوریکه خودش میگوید رئیس جبهه مشارکت ملی است). موصوف گفت که جنرال دوستم و محمد محقق از ایران به صدها هزار دالر برای سازماندهی جنگهای داخلی در افغانستان بعد از سال 2014 ، در یافت مینمایند ، موصوف علاوه کرد ، من عضویت جبهه ملی افغانستان را داشتم(جبهه ملی مربوط دوستم و محقق میباشد) اما همینکه دیدم محقق و جنرال دوستم پنجصد هزار دالر را که از بیرونیها در یافت مینماید در ولایات شمال کشور برای سازماندهی جنگهای داخلی توزیع نمود ، تصمیم گرفتم مردم افغانستان را از حقایق جاری اگاه نمایم و قطع مراودات خویش را با جبهه ملی اعلام می نمایم و نیز فردای انروز در مصاحبه با تلویزیون شمشاد گفت (من اکنون اعلام میدارم که من در سنگر مردمی علیه این جنایتکاران مبارزه خواهم کرد و اگر شکی در ادعاهای من وجود داشته باشد لطفا حکومت یک محکمه ای را تشکیل دهد و من را مورد باز پرس قرار داده اسناد ثبوت این ادعاهایم را مطالبه نماید تا من ثابت نمایم که محقق و دوستم جنایتکار و مزدوران بیگانه اند.و برای سازماندهی جنگهای داخلی پول توزیع مینماید).همچنان موضوع دیگری که بهترین ثبوت مدعای اقای کابلی شده میتواند همانا نشر راپوری است که بتاریخ /3/1391 از ورای امواج رادیو ازادی پخش شد. در راپور گفته شده که اقای دوستم از پروژه های دولتی که مصروف استخراج نفت و گاز در ولایت سرپل است خواستار باج گردیده است. این موضوع انقدر جدی شده است که حکومت انرا به لوی څارنوالی افغانستان به اتهام دوستم محول نموده است.( اینست ګل دیګری که شګفت).
حال مردم افغانستان قضاوت کند که در وجود چنین تنظیمها و احزاب ضد کشور و مردم و این رهبران تراشیده شده توسط دیگران چگونه مردم و جهان امید بهبود شرایط و ایجاد صلح در افغانستان را داشته باشند ؟ از کی باید نالید ، چرا حکومت افغان و امریکا چنین عملکرهای انانرا تحمل میکنند؟ ویا اینکه به اغتنام از فرصت زمینه سقوط انانرا فراهم مینماید. زیرا این یک حقیقت انکار ناپذیر است که در وجود همچو افراد صلح و امنیت در افغانستان خیال است و محال . انان با سوء نیت بمنظور تفرقه بین افغانان ، تنظیمها تبعیضی را بر مبنای ملیت ،سمت و لیسان تشکیل داده اند . مهمتر انکه ملیتهای هزاره و ترکمن و ازبک باید در روشنی قرار داده شوند که رهبران نام نهاد شان برای کسب ثروت چگونه انانرا به پرتگاه جنگ خانمان سوز میکشاند . ملیتهای باهم برادر افغانستان! بیدار شوید ، به عوض انکه مقدرات خویش را بدست معامله گران بگذارید سعی نمائید مقدرات خویش را خود بدست گیرید. معامله گران شما را بنامهای گوناگون به جنگها و ویرانی کشور میکشاند. انان شما را در غیاب به اسارت دیگران در می اورند ، انان برای ثروت اندوزیهای نامشروع شخصی خویش اولاد و هستی شما را به نابودی سوق میدهند ،انان میخواهند یکبار دیگر شما را به فقر ،تنگدستی ،بدبختی و برادر کشی وا دارد ، میخواهند در بدبختی شما منافع فردی را جستجو نمایند . حقایق را تحلیل نموده از تفرقه بین ملیتهای باهم برادر وبرابر اجتناب ورزید. تا جلوی برادر کشی و ویرانی در کشور جنگزده خویش را گرفته باشید. دست بدست هم داده در راه ابادانی کشور ،اتحاد و احیای زنده گی مرفه در تحت لوای صلح و امنیت عمل کنید.
این متهمین هنوز هم در موترهای زهره و بادیگاردهای بی شمار و سکورت نظامی گشت وگزار مینماید . به عقیده من بعد افشاآت نجیب الله کابلی اکنون ملت انتظار موضیعگیری پارلمان و حکومت را خواهند داشت . اگر اتهامات وارده بر دوستم و محقق افترا باشد باید نجیب الله کابلی مفتری ثابت و مجازات گردد و اگر حقیقت باشد پس کدام مرجع برای جلوگیری از توزیع دالر دربین مردم بمنظور سازماندهی جنگهای داخلی ،مکلفیت برخورد قانونی را دارد ؟
ناگفته نماند که سخنان صریح نجیب الله کابلی نیز نشاندهنده پاور درعقب انست ورنه دوستم و محقق کسانی گفته شده اند که بزودی مخالف خویش را ازبین برداشته میتوانند. حتی بعضاً نشرات جهانی انان به کشتارهای جمعی متهم دانسته اند. به همین علت چندان کسی برای رویائی با انان دل خوش نمیکند. انچه که بسیار جلب توجه مینماید انست که تاکنون نه تنها پارلمان و حکومت عکس العملی در رابطه به اتهامات وارده نجیب الله کابلی سکوت اختیار نموده بلکه شخص اقایون دوستم و محقق هم سکوت را ترجیح داده اند. تا هرچه زودتر این هنگامه خموش شود . زیرا انان بلد اند که درین کشور هر چیز زود گذر است ، وقایع و جنایات مهمتر ازین اتفاق افتاده ولی به گذشت زمان وقایع خشنتر از ان به وقوع پیوسته که سبب فراموشی گذشته در اذهان عامه میگردد.