بحران ادامه دارد !
افغانستان پس از آنکه ظاهراً در سال ١۹١۹ میلادی استقلال سیاسی خود را از دولت انگلیس بدست آورد، تا این زمان همچنان درگیر بحران گسترده و متداوم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میباشد.
عقب مانده گی شدید اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی سالیان متمادی و دگرگونی ها و تصادم های جدید سیاسی، حزبی، تنظیمی، مذهبی و قومی بعد از سال ١٣٥٢ خورشیدی تا زمان حاضر، این کشور را به جزیرۀ اشک و خون و سرزمین فاقد دولت و سیستم توانمند و قانونمند مرکزی مبدل کرد.
تحولات هفتم و هشتم ماه ثور سال های ١٣٥۷ و ١٣۷١ خورشیدی با درون مایه ها و اهداف کاملا" متضاد افغانستان را در سراشیب یک تلاطم سیاسی دیگری قرار داد که پی آمدش در برخی ابعاد تضعیف بیشتر نظام و اقتدار متزلزل و بیمار دولتی در افغانستان و زمینه ساز مداخلات آشکار بیرونی در امور داخلی این کشور گردید.
فروپاشی دولت دوکتور نجیب الله به شکل گیری حاکمیت مجاهدین در افغانستان انجامید و با ظهور امارت اسلامی افغانستان، مجاهدین از عرصۀ قدرت پا کشیدند. طالبان به استثنای ساحات تحت نفوذ فرمانده احمد شاه مسعود، کلیه ولایات، شهر ها، ولسوالی ها و دهات کشور را به تصرف در آورده و در قلمرو خویش حاکمیت مشابه نظام و سیستم آنسوی خط دیورند را پی ریزی کردند.
این تغیر ها و جهش ها بحران در کشور را وارد مرحلۀ عمیق تری گردانید و راه حل سیاسی قضایای افغانستان و اطراف آن را با چالش ها و دشواری های نوینی مواجه کرد تا حدیکه عامل صف بندی ها، جهت گیری ها و تبارز سیاست های جدیدی در مقیاس منطقه و جهان شد.
امارت اسلامی افغانستان که از جانب دولت های پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برسمیت شناخته شده بود، بدلیل مخالفت ها و تقابل ها آماج حملات ائتلاف جهانی در رأس ایالات متحدۀ امریکا قرار گرفت و در کمترین زمان از پا در آمد.
دولت پاکستان و جمع دیگری از کشور های همسایه و منطقه سوای جمهوری اسلامی ایران، درین اقدام و حرکت، ائتلاف جهانی را حمایت و همکاری کردند.
کنفرانس بُن آقای حامد کرزی را جانشین ملا محمد عمر آخوند گردانید. حکومت مراحل مؤقت و انتقالی را پشت سر گذاشت و وارد مرحلهٔ انتخابی شد. دو دور انتخابات ریاست جمهوری سازماندهی گردید و آقای حامد کرزی از جلسه بُن تا امروز در رأس قدرت در افغانستان حفظ گردید.
ده سال و اندی از زعامت آقای حامد کرزی و حضور بیش از چهل کشور در افغانستان سپری میشود و اما حاکمیت قانون، امنیت، توسعه و دموکراسی تا هنوز در همان حد و دایره شعار و آرمان باقیمانده و بحران درین محدودهٔ زمانی به مرز لجام گسیختگی نزدیک و نزدیکتر شده میرود.
جنگ شدت یافته است، بد امنی و فساد اداری بیداد میکند، دموکراسی بدنام شده است، بازار مواد مخدر رونق بیشتری کسب کرده است و قوای سه گانه دولت سرگرم دریدن گریبان های همدیگر میباشند.
گروه طالبان که عزم احیای مجدد امارت اسلامی افغانستان را دارند همه جا را به سنگر و هر مانع را به هدف تبدیل کرده اند. آنها ظاهراً در حال گرفتن مجال هر اقدام کار آمد و ابتکاری از دولت افغانستان و حامیان جهانی آن میباشند.
آقای حامد کرزی با یک چرخش تعجب بر انگیز با پیش گرفتن سیاست غرب ستیزی، دراز کردن دست طلب بسوی جمهوری های اسلامی ایران و پاکستان، تشکیل شورای عالی صلح، برادر خطاب کردن طالبان و دعوت اوشان به سازش و آشتی تلاش میورزد تا بر بحران کنونی چیره شده بر همه شوون زنده گی در کشور، غلبه حاصل کند.
و اما؛ دیده شود بحران فراگیری کنونی که ریشه در زمین شور و خارزار دهه ها بی عدالتی و خود محوری دارد بطور معجزه آسا با تلاش های متذکره مهار خواهد شد و یا دولت آقای حامد کرزی را نیز بمثابه یک لقمهٔ سهل الهضم دیگری بکام خود فرو خواهد برد؟
نویسنده: توریالی رزاقیار