توردیقل میمنگی

 

کوچی های مدرن امروزی یا نیروهای با نام ونشان فاشیسم وتروریسم درافغانستان

 

معضلۀ خونین ومزمن کوچی ها که در گذشته ها، با همۀ جوانب غیر منطقی وغیرانسانی بودن آن، معطوف به هجوم های فصلی دامداران خانه بدوش اطراف کوه های سلیمان ومناطق همجوارآن به قلمروافغانستان میگردید، امروزبه یک دانۀ چرکین سرطانی مبدل گردیده است که، بقا وانکشافات بعدی آن مسلماً میتواند، یک خطرجدی وخانمانسوزبه وحدت وهمبستگی باشندگا ن کثیرالملیة وحتی موجودیت کشور ما بحیث یک قلمرو واحد بحساب آید.

  کوچی ها دیگر دامپروران خانه بدوش پشتون نه بلکه نیروهای مسلح دایما در خدمت طالبان ودیگر حلقات تروریستی فاشیستی افغانستان ومنطقه اند که، درقلمرو پاکستان ومناطق پشتون نشین دو طرف خط دیورند تجهیز وسازماندهی گردیده ، درجهت نیل به اهداف معین سیاسی ونظامی بطرف  کشور ما اعزام میگردند.

   این نیرو های سازمان یافتۀ عقیدتی ونظامی که از وجود رمه هاوگله های حیوانات معیتی خویش، بحیث وسیلۀ سطر واخفا ی اهداف ومقاصد شوم سیاسی ونظامی خود استفاده مینمایند، دیگر آن دامپروران بدوی در جستجوی چراگاه وعلوفه برای مواشی خود که، همه ساله در فصل بهار، راه های طولانی وصعب العبورکوهستانی را، از طریق سلسله کوه های هندوکش وبابا یکجا با رمه های خود زیر پانموده و تا نقاط دور دست کشورما نقل مکان، ودر فصل خزان هم واپس ازهمان مسیر ها باز گشت مینمودند نبوده، بلکه نیروهای سازمان یافتۀ نظامی، با داشتن اهداف وعقاید مشخص اشغالگرانۀ فاشیستی مذهبی طالبی میباشند که، سواربرانواع مختلف وسایل نقلیۀ مدرن ومجهز با انواع سهولت های مورد نیاز، یکجا باتعداد معینی مواشی که آنهارا نیز وسایط بار بری عظیم الجثه ومدرن تیلردارتا مناطق دور دست انتقال میدهند، بمناطق مختلف افغانستان هجوم آورده ، با کسب حمایت های پلانگزاری شده، از جانب منابع استخباراتی حامی جنگ در افغانستان، ودولت حامد کرزی بصورت مستقیم وغیر مستقیم آن، جبهات مورد نیاز جنگ های تروریستی را بازگشایی، ودر خدمت تداوم وانکشاف پلان شدۀ تروریسم وبنیاد گرایی در توأمیت با حلقات فاشیستی دیگر درین سرزمین قرار دارند.

  اطلاق کلمۀ کوچی براین نیرو های تروریستی که با سرازیر شدن خود جان، مال وناموس مردم افغانستان را در سرتا سرقلمرو آن با خطر تجاوز وبر بادی مواجه میسازند کاملاً نادرست، ودر واقعییت امر منحرف سازی ذهنیت ها، ازماهییت واهداف شوم این گروه های فاشیستی، در توأمیت با دیگرحلقات فاشیستی وعظمت طلب کشوراست که، به شیوه های مختلفی از گذشته های دور تا به امروز مصروف فعالیت بوده، واکنون با بهره برداری از اوضاع  فعلی کشور، یکجا با ده ها معضلۀ دیگر پدیدۀ کوچی را هم سازماندهی ، وخواهان امتیاز گیری به نفع تحکیم پایه های حاکمیت انحصاری وتک ملیتی خویش درین سرزمین میباشند.

 قراین انکار ناپذیری گواه برآن است که، دولت غیرملی وقبیلوی حامد کرزی که، به شیوه های مختلف وتحت عناوین متنوعی چون مذاکره وآشتی با طالبان، رها نمودن زندانیان جانی طالبان ازبند، تهیه و تدارک تذکره های الکترونیکی باهویت پیش نویس شدۀ افغان برای همه، دعوت جرگۀ قبایلی باشندگان دو طرف خط دیورند، تدارک تدویر لویه جرگه وغیره در حال قربانی نمودن منافع مجموعی مردم افغانستان،در پای منافع حلقات فاشیستی قبایل حاکم کشوراست، در کنار دیگر فعالیت های هدفمند وپلان شدۀ خود توطئۀ کوچی هاراهم یک بار دیگرفعال وبا گسیل وجابجا سازی گروه های آدمکش وفاشیست تحت همین نام در مناطق غیر پشتون نشین، خصوصاً مناطق مرکزی هزاره نشین وشمال کشور که جایگاه تاریخی واجدادی باشندگان بومی ازبیک، تاجیک، تورکمن، هزاره، ایماق، قرغیز، قزاق، تاتار وغیره محسوب میشود، تنظیم وتسریع نموده واز این طریق خواهان راه اندازی یک سلسله جنگ های فرسایشی دیگر در قلمرو افغانستان وبهم زدن ثبات وامنیت در مناطق امن کشور است، که بیشترینه از جانب استخبارات های کشورهای بیگانه تمویل ورهبری میگردد.

 همین اکنون شواهد نشان میدهد که عدۀ کثیری ازکوچیهای نام نهاد سواربرموترهای آخرین مدل یکجا با مواشی مورد نیاز خود دردو جبهه که یکی مربوط به ساحات هزاره نشین بهسود، غزنی، بامیان، میدان ووردک، دایکندی، ارزگان، پروان وغیره بوده،وجبهۀ دیگرآن هم مربوط به مناطقی، درمسیر راه مواصلاتی اندخوی میمنه ، نوارمرزی افغانستان با تورکمنستان وازبکستان و ساحات دشت لیلی و یولغون زارهای انتهای منطقۀ قرمقول واطراف ولسوالی دولت آباد فاریاب ودیگر مناطق شمال کشور چون قندوز، سمنگان، سرپل، جوزجان، بغلان  بادغیس، تخار وغیره میگردد، به شکل مسلح ومجهزبا انواع سلاح های سبک وسنگین در حال جابجا سازی قرار داشته ومنتظر اجرای اوامر بعدی در جهت راه اندازی جنگها درین مناطق هم مرز با جمهوریت های آسیای میانه میباشند.

 هدف اساسی از جاری شدن پروسۀ خونین کوچی درین شرایط دشوار زندگی مردم ما که ، برعلاوۀ هزاران بدبختی زادۀ جنگ خشکسالی هم دامنگیر ایشان گردیده است ومردم از همین حالاکه فصل بهاراست، در رابطه با تأمین علوفۀ حیوانات ومواشی خود دچار مشکلات ونگرانی های جدی بوده، ومواشی دست داشتۀ خودرا از نگرانی تلف شدن آنها به اثر قلت آذوقه وعلوفه به بهای بسیاراندک عرضۀ بازار نموده وبا یأس تمام با تقدیر شوم خود دست وگریبان اند،صرفاً جنگ وکسب امتیاز به نام کوچی وجابجا سازی تروریستهاتحت همین نام وعنوان میتواند بحساب آید، وموضوع یافتن چراگاه در زمین های خشک وبی علفی که حتی ضرورت های ابتدایی باشندگان محلی را نمیتواند تکاپو کند، با هیچ منطقی نمیتواند توجیح پذیر باشد.

 البته بد ساختن اوضاع زندگی مردم، از ملحوظات اقتصادی وامنیتی ومبتلا سازی مردم به فقر وبی روزگاری، از طریق مشتعل سازی نا آرامی هاتحت نام جنگ با کوچی ها، کاریست مفید بحال انکشاف تروریسم وبنیاد گرایی باجلب وجذب مردم بیکارومحتاج به صفوف نیروهای تروریستی طالب والقاعده که، این خود پلان وپروژۀ سهمناک دیگری است که دولت آقای کرزی وحلقات استخباراتی کشورهای حامی جنگ در افغانستان همیشه به شکل گیری وعملی شدن آن علاقمند بوده ودراکثر نقاط شرقی وجنوبی کشور هم از همین تکتیک ها استفاده های وسیعی رابعمل آورده اند!!!!

 پس صراحتاً باید اذعان داشت که تهدید های امنیتی مناطق هزاره نشین کشورتوسط نیروهای آرایش یافته در لباس کوچی،  یکجا با گسیل هزاران جنگجوی مسلح تحت نام کوچی بمناطق دیگر شمال هندوکش یک پروسۀ انتقال جبهات جنگ از جنوب به شمال کشور است که که کوچی بازی از افزار های شناخته شدۀ این عملیات بحساب میآید.

 هرچندی که عدۀ از افراد دولت کرزی وشئونیستهای سنتی کشورما میخواهند که این مهاجمین مسلح وجنگجویان تربیت یافتۀ طالبان را با مخلوط سازی درمیان دامپروران خانه بدوش مناطق جنوب وشرق کشور، به آنها هویت واعتبار پشتون بودن ایجاد نموده وقضایا را شکل ونماد قبیلوی پشتون وغیر پشتون اعطا نمایند، ولی مدارک موجود ازآن ساحاتی که این مهاجمین درآنجاها همین اکنون حضور دارند، گواه برآن است که، ایشان اکثراًازجملۀ پشتون های متعلق به قلمرو افغانستان نبوده، شهروندان پاکستانی اند که، اشتراک درینگونه تهاجمات را همزمان با اهداف تروریستی وگسترش دهی جنگها درمناطق مختلف افغانستان، بحیث یک راه بدست آوردن امتیازات اقتصادی وتصاحب زمین، بافروش ویا اجاره دهی دوبارۀ آن به مردم محلی مورد استفاده قرار داده، واز مردم بی بضاعت نوار مرزی افغانستان هم بحیث گوشت دم توپ وپیش قراول این عملیاتها بهره برداری مینمایند.

  چنانچه اسناد بی شماری از گذشته ها وجود دارد که، دولت ها جهت متوطن سازی این گروه های استفاده جو، درمناطق مختلف کشور، اقدام به توزیع زمین وساختن خانه وغیره نموده اند که، متأسفانه ایشان بعدازبدست آوردسندملکیت زمین ها وخانه ها اکثراً آنهارا دوباره بفروش رسانیده وبا بدست آوردن پول نقد دوباره به خانه های خود در پاکستان عودت نموده، ومنتظر مساعد دیگری برای از سر گیری همچون دست بردی برای خود باقی مانده اند. زیرا که آنها هیچ نوع علاقۀ با سرزمین ومردم افغانستان ندارند وتهاجمات فصلی برای ایشان نوعی تجارت وسرگرمی محسوب میشود که هم پول وزمین بدست میآورند، وهم پلان های تروریستی حلقات جنایتکار طالبانی را در عمل پیاده میسازند.

 پشتون تعریف نمودن این مهاجمین صرفاً بخاطر تکلم آنها به زبان پشتوونادیده گرفتن تعلق ذاتی ایشان به پاکستان، خیانت بزرگی به حق مردم پشتون افغانستان وشریک سازی هموطنان بی گناه ما در جنایات انجام شده ازجانب آن حلقات تروریستی وفاقد پیوند هموطنی با مردم افغانستان است، که عدۀ از معتقدین اندیشه های فاشیستی وسردمداران قبیله سالاری همیشه به آن متوسل گردیده وبا سردادن شعار لر وبر پشتونخوا، حقیقت را مخدوش وزمینه را برای اینچنین استفاده جویی های غیر مشروع مساعد میسازند.

 این خود بزرگترین جفا وجنایت برعلیه مردم بیچاره ومظلوم افغانستان ومنافع دایمی ایشان در مجموع است که ، باید است با آن مقابلۀ همه جانبه وافشا گرانه صورت گیرد.

 در همین وضعیت فوق العاده بحرانی وحساس کشور است که دین مبارزه بر علیه این پدیدۀ منحوس بمثابۀ یک وظیفه ورسالت میهنی وانسانی در برابر نسل روشن بین وآگاه جامعۀ ما قرارگرفته، واز همگان میطلبد که با کنار گذاشتن هر نوع توهم خود برتر بینی وتفاوت های قومی، قبیلوی، مذهبی، نژادی، لسانی، منطقوی وغیره در کنارهم قرار گرفته ومانع از تداوم حیات وموجودیت این پدیدۀ منحوس در جامعۀ ما شوند.

 پدیدۀ کوچی یک ویروس سرطانی درزندگی مردم ستمدیده وهزار پارچۀ افغانستان میباشد، که منافع مجموع مردم افغانستان دررابطه با آن آسیب پذیر، ویافتن راه حل دایمی برای این بلای خانمانسوزوظیفۀ تأخیر ناپذیرهر تبعۀ این کشور دررأس دولت افغانستان است.

 دولت آقای کرزی وتیم افغان ملتی آن اگر واقعاً خودرا منسوب به همه مردم افغانستان میدانند، ومیتوانند قبیله پرستی های مرسوم خودرا که تا همین اکنون هم درخدمت ، نفاق وپراگنده سازی باشندگان افغانستان وتقسیم نمودن آنها به کتگوری مختلفی که به هیچ وجهی به نفع هیچ یکی از آنها نیست، قرار گرفته، صرف نظر نمایند، پس نباید بیشتر از این با کوبیدن به دهل لر وبر پشتونخوا منافع کلی مردم کشور را قربانی اهداف شئونیستی وبد حاصل خود کنند.

  هر آن کسی که این کشور را وطن خود میداند وبه مردم این سرزمین کوچکترین علاقه وپیوندی را احساس میکند ، هر گز به مهاجمین پاکستانی تحت نام کوچی اجازۀ این همه بیداد گری وچپاولگری درحق مردم کشور مارا نمیدهد.

  آنانیکه باوسیله سازی همزبانی وهم تباری منافع ملی ومیهنی مارا زیر پا میکنند، وحق برادرهزاره، ازبیک، تاجیک، پشتون، تورکمن وهر یکی ازواحد های قومی موجود درقلمرو افغانستان راپامال خواسته های شیطانی اجانب، منجمله پاکستانی ها میسازند، خائینین وجنایتکاران نا بخشودنی در برابر مردم ومیهن ما اند که، ازمفهوم وماهییت هموطنی هیچ چیزی را درک نمیکنند، وفقط درجستجوی خون ونژاد توهمی خود اندکه ساده ترین تعریف آن هم فاشیسم است!!!! 

           آرزومندیم که باورهای فاشیستی در کشور ما هر چه زود تر نابود شود وجستجوی منیت های بر تر، برای هرقوم وقبیلۀ که باشد، جای خود به هم پذیری انسانی با قبول واقعییت های وجودی همه ودر کنارهم اعطا نماید.

 

 

 


بالا
 
بازگشت