محمد ابراهیم سکندری
وقتی راست خطر ندارد چرا دروغ ؟ !
تذکرات وپیشنهاداتیکه زیر نام رفیق شیر محمد بزرگر رئیس نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان و رئیس نوبتی حزب واحد در سایت بامداد اقبال نشر یافته است ،برایم تعجب آور است . زیرا شناخت 25 ساله ایکه شخصأ با ایشان دارم او یک افسر با انظباط وبا دسپلین ویک کارمند سیاسی خوش زبان و ملایم طبعیت بود، اصلأ چنین متن زشت و غیر رفیقانه با کرکتر ایشان مطابقت نمی کند.
به یقین میتوان گفت که آنچه بنام تذکرات و پیشنهادات رفیق بزرگر به نشر سپرده شده است، چیزی در حد یک دروغ نامه ایست که با شخصیت و محیط پرورشی و تربیتی محترم بزرگر مطابقت نمی کند بلکه به گمان صد در صد تراوش ذهن افرادی است که در اروپا ساکن اند.
مبتکرین آن یادداشت، پیوسته به گذشته، اینبار نیز، با انتشار نامه ای تحت عنوان تذکرات و پیشنهادات در واقع تیشه به ریشه وحدت زده اند. میخواهم دراین نوشته نکات مورد بحث آن یادداشت را به بررسی بگیرم ولی از آنجاییکه آن یادداشت بشکل پراگنده نوشته شده است بنأ من هم ناگزیر پراگراف به پراگراف آنرا مورد بحث قرار دهم. غرض جلوگیری از طوالت کلام از تحریر مجدد پراگراف ها امتناع میورزم. امید بتوانم تسلسسل موضوعات این نوشته را مراعات نمایم .
درمورد پراگراف اول آن میخواهم اضافه نمایم : وحدت با نهضت فراگیر خواست واراده رهبری و اکثریت مطلق کادرها و صفوف حزب متحد ملی افغانستان بوده است .ما بعد از سالها دوری و جدایی،سالها شک و تردید اما سالها تلاش مشترک با چنین اقدام شجاعانه، مسؤولانه و وطندوستانه دست زدیم ، زیرا ایجاد یک حزب ملی و مترقی نیرومند و خدمتگذار را ضرورت عاجل و تأخیر ناپذیر لحظۀ کنونی برای مردم و کشور خویش میدانیم .
در ادامه پراگراف اول تذکرات وپیشنهادات تلویحأ ازاقدامات یکجانبه حزب متحد ملی در پروسه وحدت تذکر رفته است . اما مشخص نشده کدام اقدامات یکجانبه ؟ . آیا جانب نهضت فراگیر در مورد اقدامات یکجانبه کاندیداتوری رفیق حبیب منگل در پُست ریاست جمهوری اسلامی افغانستان ، سفر رفیق شیر محمد بزرگر رئیس نهضت فراگیر و رئیس نوبتی حزب واحد ،در کشور آلمان غرض اشتراک در کنفرانس چپی ها بتاریخ 28 و29 جنوری 2011 ، تدویر کنفرانس مورخ 6 عقرب 1390 شورای بلخ نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی زیر نام کنفرانس شورای بلخ حزب واحد و تدویر کنفرانس مورخ 4 عقرب 1390 شهر کابل نهضت فراگیر که هیچگونه مشروعیت نزد کمیته اجرائیه توحید و انسجام مرکزی ندارند ، چه توجیهی دارند ؟ .
در پراگراف دوم آن یادداشت از صدور اعلامیه 16 اسد 1390 هیات رئیسه شورای عالی حزب متحد ملی افغانستان یاد آوری شده است. در این مورد باید گفت که پاسخ دقیق به این ادعا در ویدیو فلم های نشست 10 سیپتامبر 2011 که در کشورشاهی هالند بر گزار شده بود واز طریق سایت بامداد ، گرچه بدون استیذان رئیس نوبتی حزب واحد و سخنوران آن جلسه به دست نشر رسیده است ، ارائه شده است . تهیه کننده گان یاد داشت در بخش دیگر این پراگراف اضافه نموده اند که "ازمدتی بدینسو ، زیر پوشش شعار تدویر کنگره حزب واحد ، کارزارسربازگیری برای تدویر کنگره یکجانبه وغیر دموکراتیک درجریان است ". باید تذکرداد که تصمیم و اقدامات رهبری پشتپرده نهضت فراگیر در مورد تدویریکجانبه کنفرانس مورخ 6عقرب 1390شورای بلخ نهضت فراگیر وتدویر کنفرانس مورخ 4 عقرب 1390 شهر کابل ، که مورد خشم اکثریت اعضای وحدت خواه نهضت فراگیر قرار گرفت و کنفرانس ها را ترک گفتند و مشروعیت آنها را زیر سوال بردند، خود مبین این حقیقت است که نهضت فراگیر تصمیم دارد تا مخالف طرزالعمل کمیته توحید وانسجام مرکزی، کنگره یکجانبه را دعوت نماید. این ادعای شان در مورد حزب متحد ملی افغانستان فرا تر از یک خیال بافی غرض ورزانه ، چیز دیگر نمیتواند باشد.
تهیه کننده گان یاد داشت تا هنوز از همان موقف های زمان حاکمیت ایشان ، اعضا و کادر های باتجربه وبا فهم حزب واحد را سرباز خطاب مینمایند . هنوز که هنوز است میخواهند اهداف شخصی خویشرا در لای دساتیر حزبی پیچانیده و بالای اعضای حزب تحمیل نمایند . آنهاباید خوب بدانند که اعضا وکادر های فعلی ، اعضا و کادر های دیروزی نیستند . وضعیت رقتبار سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی تقریبأ دو دهه اخیرکشور در طرز دید و اندیشه شان تغیر کلی را وارد نموده و به تجارب شان ا فزوده و دایره درک و فهم شان را از زندگی و سیاست وسیعتر ساخته است. امروز هر کدام ازاین کادر ها توانمندی پیشبرد وظایف دشوار و پذیرفتن مسوولیت های مهم را دارند . کادر امروز ، صلاحیت و صلابت آنرا دارد که خود تصمیم بگیرد وخود راه بیرون رفت از بحران را جستجو نماید .
جالب است حلقه رهبری اروپائی نهضت فراگیر وحامیان ایشان که خود مسببین اصلی وضعیت ناهنجار کنونی در ساز مان اروپائی حزب واحد و هم در مجموع مسئوول بن بست کنونی در تدویر کنگره وپروسه وحدت میباشند، کادر ها و فعالین را به مقاومت علیه " شکست سناریوی وحدت"، دعوت میکنند . چرا دروغ ؟. آیا آنها نمیداند که کادر ها و فعالین حزب واحد از پلان ها و اقدامات یکجانبه بعدی ایشان درمورد شکست پروسه وحدت آگاهی کامل دارند ؟. باید از خاک زدن به چشم کادرها، اجتناب نما یند.
در ادامه می افزایند که ریشه دشواری های پروسه وحدت را توضحیح میدهد ، ولی به تعقیب مینویسد که" نه، هنوز وقت است" . جالب است ایشان با نوشته تذکرات و پیشنهادات رفیق بزرگر بنحوی به ادامه پروسه وحدت خط بطلان کشیده اند. دیگر چه چیز باقی مانده است که از دید کادر ها آنرا پنهان میدارند ؟؟؟. ازدید این قلم که قبلأ درنوشته زیر عنوان عدم شفافیت در پروسه وحدت آنرا تذکر داده بودم ، مشکل اساسی نهضت فراگیر در پروسه وحدت انتخاب رهبری است که در یاد داشت خواسته اند آنرا زیر نام مشکلات تخنیکی ، پرده پوشی نمایند .
گفتنی است که آنچه در فراخوان بنام پیش شرط مطرح شده است ، بر خلاف ادعایکه در تذکرات وپیشنهادات توضحیح نادرست شده است، میباشد. این خواست جانب نهضت فراگیر است ، که رفیق علومی در کنگره از کاندیداتوری برای پُست ریاست حزب واحد خود داری نماید بعدأ آنان تن به تدویر کنگره خواهند داد. در این مورد دو صفحه را بیمورد و بیجا سیاه نموده و خواسته اند از حقیقت موضوع طفره بروند. این پیش شرط که از جانب نهضت فراگیر در مورد عدم کاندیداتوری رفیق علومی، طرح شده است از نظر ما ، ما هیت کنگره حزب واحد را زیر سوال می برد و ارزش های دموکراتیک کنگره منجمله حق کاندیداتوری و حق ابراز رای اشتراک کننده گان و صلاحیت نماینده گان منتخب کنگره ومفهوم کنگره را در مجموع از محتوا تهی میکند .
محترم علومی در جلسه 10 سیپتامبر2011 در کشور شاهی هالند در مورد انتخاب رهبری آینده حزب واحد اظهار عقیده نموده گفتند " شماخود تصمیم بگیرید که رئیس آینده حزب شما کی باشد. دراین مورد چند روزقبل ضمن تماس تیلفونی بارفقا درمرکز، گفتم درصورتیکه امکانات برای تدویرکنگره باشد حتی درغیاب من شما کنگره را دعوت کرده میتوانید ، این مایه افتخار من خواهد بود که شماشخصی را مطابق نورم های دموکراتیک در کنگره انتخاب نمائید که ما وهمه نیروهای ملی ، مترقی و دموکرات کشور را بدورحزب واحد بسیچ بسازد ولی هیچ گونه پیش شرط را در این مورد نماينده گان کنگره نخواهند بپذیرد ". اما با لجاجت و سر سختی میخواهند تا رفیق علومی مخالف نورم هاوپرنسیب های دموکراتیک به نحوی از کاندیداتوری خویش منصرف شود .
قابل یاددهانی میدانم که در تذکرات و پیشنهادات بخش های از فراخوان اعضای حزب واحد را که به نحوی مراجعه به اعضای حزب واحد میباشد ، تا غرض بیرون رفت از بن بست نظریات ایشانرا ارائه بدارند ، تفسیر وارونه نموده و بمنظور انحراف اذهان اعضای حزب در خورد خواننده گان میدهند.
در بخشی از فراخوان آمده است "سنگ اندازی در راه تدویر کنگره حزب واحد و بدانوسیله جلوگیری از واحد شدن صف وطنپرستان افغان، بخشی از تلاش های تب آلود آنانی است که وحدت نیرو های ترقیخواه را بسود خود نمی بینند وعملا بحیث ابزاری در دست دشمنان وطن، آگاهانه و یا غیر آگاهانه، در راه وحدت وسیعتر نیرو های ترقیخواه موانع خلق میکنند."
مگر کجای این ادعا غلط است؟ کی نمیداند که نیروهای ارتجاعی و دشمنان مردم از وحدت نیروهای ملی ومترقی کشور در هراس اند و غرض جلوگیری از یکجا شدن آنها مشکلات و موانع ایجاد مینمایند ؟. آیا این پراگراف به توضحیح بیشتر نیاز دارد ؟.
در مورد ضرورت از سر گیری نشرات سایت وطن ارگان نشراتی شورای عالی حزب متحد ملی افغانستان ، هم در اسناد رسمی وهم در جلسه فعالین شورای اروپائی بتاریخ 10 سیپتامبر2011 به صراحت بیان شده است . اینکه دوستان ما چشم بینا و گوش شنوا ندارند ، تقصیر ما نیست .
تذکرات و پیشنهادات با ارائه ارقام غلط در مورد شورای حزبی بلخ و شهر کابل اذهان کادر ها وفعالین حزب را مخدوش ساخته با احساسات شان بازی نموده است، وقتی که راست باشد،چرا دروغ؟. مطابق نورم نماینده گی برای کنگره از هر 50 نفر 1 نفر میباشد . ایشان بازهم در تفکیک شورای بلخ 53 نماینده از نهضت فراگیر و26 نماینده از حزب متحد ملی را مشخص و قید نموده اند . ولی از تفکیک نماینده گان شهر کابل طفره میروند وصرف اضافه میکنند که نمیتوان سرنوشت 257 نماینده شهر کابل را درمعادلات سیاسی نادیده گرفت ، ولی ازتفکیک آن عاجز میمانند، اگر ما مطابق نورم نماینده گی 50 را ضرب 257 کنیم 12850 نفر میشود.آیا سازمان ما در کابل دارای این کمیت است؟. بنأ حقیقت چیزی دیگر است که تذکرات و پیشنهادات نمیخواهد آنرا توضحیح نماید . من میتوانم ارقام دقیق آنرامستند با امضای اعضای کمیسیون توظیف شده ،خدمت شما ارائه بدارم ، ولی بگذار که تهیه کننده گان " تذکرات و پیشنهادات" ازاین عمل خویش ندامت کرده ، از کادرها و اعضای حزب واحد پوزش بخواهند .
رفیق عزیز وگرامی شیر محمد بزرگر را در این یادداشت چقدر انسان بی صلاحیت معرفی نموده اند حالانکه رفیق بزرگر ، در یادداشت مورخ 18 میزان 1390 خویش براساس پیشنهاد شورای اروپائی حزب واحد ، جهت هماهنگی امور کمیته توحید و انسجام مرکزی با رفقای حزب متحد ملی ، معاون اش رفیق داود راوش را توظیف مینماید ورفیق راوش در همکاری با رفیق بهادر معاون حزب متحد ملی افغانستان که او نیز بر اساس هدایت رفیق علومی بمثابه نماینده با صلاحیت در قسمت پیشبرد کار کمیسیون معرفی شده است ، کار های بعدی را کواردینه مینمایند .
چنانچه در فراخوان آمده است ، به اساس هدایت رفیق علومی رئیس نوبتی حزب واحد بتاریخ 20 میزان 1390 جلسه کمیته اجرائیه توحید وانسجام تحت اجندای مشخص دعوت میشود . رفیق بهادر موضوع را با رفیق راوش کواردینه مینماید . نظر به پیشنهاد رفیق راوش وهدایت رفیق علومی جلسه کمیته اجرائیه توحید و انسجام مرکزی بتاریخ 24 میزان بتعویق می افتد . اینکه رفیق راوش چرا جلسه را بتعویق می اندازد ، تیلفون های مکرر رفیق شفیق اله توده ئی و رفیق رزمیار باعث میشود تا رفیق راوش به آن تصمیم تن دهد. وبه همین ترتیب تیلفون رفیق ولی زیارمل از اروپا هم با آدرس رفیق بهادر عدم آماده گی رفقا در جلسه 24 میزان را تاکید مینماید . تااینکه یک روز پیش از جلسه رفیق نعیم زیارمل مسوول تشکیلات حزب متحد ملی با رفیق انجینر عزیز مسوول تشکیلات نهضت فراگیر تماس میگیرد ومیخواهد بالای اسناد جلسه حرف بزنند ، موضوع تدویرجلسه از جانب رفیق عزیز رد میشود وبه همین شکل رفیق راوش هم به همان تصمیم رفیق عزیز تن میدهد . بنأ بعد ازاین همه کار ها چطور میتواند که یک رئیس حزب بدون اطلاع باشد ، پس واضع است که هدایت دهند ه گان کسانی دیگر اند .
درمورد پیشنهاد تدویر کنفرانس های بلخ و شهر کابل و تاریخ تدویر کنگره که در یادداشت رفیق بزرگر مشخص شده است ، خاطر نشان سازم که درآن اصلأ صداقت وجود ندارد . چرا ؟؟؟ :
1- زمانیکه رفیق علومی چندین بار تاریخ تدویر کنگره را در جلسات کمیته اجرائیه توحید وانسجام مشخص نمودند ، چرا مورد پذیرش نهضت فراگیر قرار نگرفت ؟؟؟.
2- وقیتکه رفیق علومی جلسه مورخ 20 میزان 1390 را دعوت نمود ، چرا رفقای نهضت فراگیر در آن شرکت نکردند . حال که ، رفیق علومی در جریان یک سفر ، خارج ازافغاستان بسر میبرند ، چنین پیشنهاد طرح میشود؟ .
3- اگر رهبری پشت پرده نهضت فراگیر ، میخواستند که کنگره حزب واحد به زودی دایر شود ، تذکرات وپیشنهادات توهین آمیز و اهانت آمیز را از طریق سایت بامداد به دست نشر نمی سپردند .