احمد سعیدی
افغانستان در دام رقابت هاي منطقوي
تحليل گران داخلي و خارجي مشكل افغانستان را برخاسته از رقابت هاي كشور هاي
منطقه مي دانند و تا كنون تعريف مشخص از منطقه به شكل علمي آن كمتر ارائيه
گرديده اين اصطلاح به طور مبسوط و بارز در ادبيات روابط بينالمللي از دير
زمانيست كه وارد گرديده و مكرراً روي آن تا کید نیز شده است و از آن اینطور
تعریف به عمل آورد تعدادي از كشورها كه در يك حوزه جغرافيايي مشخص و مرتبط
پيرامون هم قرار دارند و حفظ امنيت يكي به منزله حفظ امنيت سايرين بوده و تهديد
امنيت يك عضو به مثابه تهديد امنيت ساير اعضا تلقي ميشود بطور مثال
الف- حوزه جغرافيايي مشترك:
، كشورهايي را شامل ميشود كه به لحاظ فيزيكي و جغرافيايي، اشتراك داشته و در
محيط يكسان قرار دارند.
ب- منافع مشترك:
چنين كشورهايي از منافع يكسان برخوردارند، به نحوي كه تامين منافع هر عضو به
منزله تامين منافع اعضاي ديگر است، اين منافع ميتوانند در حوزههاي سياسي،
امنيتي، اقتصادي و فرهنگي تعريف شوند.
ج- تهديدات مشترك:
آنچنان كه منافع كشورهاي عضو مشترك است. تهديدات وارده از جانب عناصر خارجي نيز
ميتواند مشترك باشد. اين تهديدات در اشكال مختلف و فراخور محيط جغرافيايي و
ژئوپلتيك، شكل حكومتها و نحوه تعامل آنها با محيط پيراموني و فراموني دامنه
مييابند.
اين سه شاخصه، شکل هاي اصلي تعريف از يك مجموعه امنيتي منطقهاي هستند.. که
امنيت، آن را صرفا امنيت نظامي يا سياسي باید ندانست اقتصاد و حتي محيطزيست
نیز حوزههاي مفهومي امنيت هستند. از اين رو، اطلاق عنوان مجموعه امنيتي
منطقهاي، به مجموعهاي از اعضا، زماني صورت ميگيرد كه اين كشورها خود را به
شكل زنجيرهوار و مدور در كنار هم يافته و اجازه نميدهند عنصر يا عناصر خارجي
امنيت و منافع ملي آنها را تهديد كنند..
لازم به ذكر است كه بدانيم در بررسي و تنظيم روابط امنيتي، ميبايست ادراك
صحيحي از مقوله امنيت و عوامل تهديدكننده آن، داشته باشيم و ابعاد آن را
شناسايي كنيم. در اين راستا، پنج بعد نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و
زيستمحيطي براي امنيت در نظر گرفته ميشود. بعد نظامي امنيت سنتيترين محور و
بعد اساسي آن است و عبارت از ميزان قابليت نيروهاي مسلح يك كشور براي حفاظت از
حكومت و ملت در مقابل تهديدات ميباشد.
ابعاد ديگر يعني سياستسازي به عنوان بخش حياتي عنصر امنيت، امنيت اقتصادي به
معناي ارتقاي سطح زندگي مردم، بعد فرهنگي به معناي ميزان تحمل، انسجام و
همزيستي مسالمتآميز و بالاخره جديدترين جنبه امنيت يعني زيستمحيطي و فقط
اكوسيستم فيزيكي، به همراه بعد نظامي آن، سازندگان مقوله امنيت هستند. با توجه
به اين مباحث، شناختشناسي محيط پيراموني امنيتي افغانستان، صورت ميگيرد. اين
محيط با توجه به ابعاد مطروحه امنيت، محيطي ناهمگن و توام با رقابت- همكاري
است. وجود تنوعات قومي، زباني، فرهنگي و مذهبي موجب واگرايي در اين فضا شده
است. با اين حال نشانهها و اميدهاي رو به رشدي براي بسط ائتلافهاي امنيتي و
تعاملات مبتني بر دفاع مشترك ميان كشورهاي پيراموني افغانستان وجود دارد كه
آينده را براي حركت به سوي ايجاد سيستمهاي امنيت دستهجمعي روشن ميسازد.
1- مجموعه امنيتي منطقهاي شرق:
منظور از مجموعه امنيتي منطقهاي شرق كشورهاي ، پاكستان، چین تاجيكستان و
ازبكستان است. اين كشورها در شكل يك زنجيره تسلسلگونه حوزه جنوب شرق آسيا را
به آسياي مركزي مرتبط ميكنند. در اين مجموعه ويژگيهاي زير به چشم ميخورند:
2- جغرافياي بسيط مشترك؛
در اين مجموعه، كشورهاي عضو در حوزه ژئوپلتيك سياسي قرار دارند كه از چهارسو با
چهار منطقه مهم جهان در ارتباط است. از جنوب با حوزه جنوب و جنوب شرق آسيا و
شبه قارههند، از شمال و شمالشرق با حوزه آسياي مركزي از شرق با شرق آسيا و
از غرب با خاورميانه.
اين ژئوپلتيك بسيط و حساس، اعضاي مجموعه را در تعامل و ارتباط قابلتوجهي قرار
داده است.
3- ترانزيت؛
ترانزيت به معناي معبر عبور كالا و كاروانها، اين چهار كشور را در معرض، ايجاد
يك پل ارتباطي مشترك قرار داده است.
عبور قانوني و يا غيرقانوني كاروانهاي تجاري و يا حمل اسلحه و موادمخدر، اعضاي
مجموعه را نيازمند وضع قوانين ترانزيتي ساخته و در نتيجه، عنصر حفظ امنيت مرزها
را پررنگتر مينمايد.
4- سرحدات آسيبپذير؛
مجموعه امنيتي منطقهاي شرق از آسيبپذيري نسبتا بالاي سرحدات برخوردار است. در
اين مجموعه، سرحدات به دليل واقع شدن در شاهراههاي اساسي ارتباطي ميان نقاط
مختلف جهان، به شدت در معرض تهديدات خارجي و تعرضات قرار دارند و از اين رو
تهديد امنيت هر عضو، امنيت ساير اعضا را به مخاطره مياندازد.
در اين مجموعه امنيتي، افغانستان به دليل همسايگي با دو كشور ایران و پاكستان و
واقع شدن در نقطه اتصال مجموعه با ساير اعضا جايگاه ويژهاي دارد.
در هر سه مورد افغانستان ، از تعيينكنندگي بسزايي برخوردار است و با توجه به
قرابت فرهنگي كه كه با هر چهار كشور دارد، ميتواند به مثابه پاشنه محکم مجموعه
مزبور عمل كند.
افغانستان به دليل آنكه به آبهاي آزاد دسترسي ندارد، حوزههاي نفتي نیز ندارد
و از قدرت نظامي- تكنولوژي و فناوري برتر تسليحاتي برخوردار نیست، عضو مهمي در
اين مجموعه نخواهد بود. در تحليل امكانسنجي حضور افغانستان در مجموعه امنيتي
شرق بايد گفت كه در اين مجموعه افغانستان منافع و تهديدات مشترك قابل توجهي با
اعضا داشته و از اين رو بازيگر و عنصر فعال آن خواهد بود. به خصوص آنكه حفظ
امنيت مرزهاي شرقي با پاکستان توجه به گسترش تهديدات روزافزون وارده از جانب
کشور پاکستان و ادارات مشخص آن فعالان بينالمللي حمل سلاح و موادمخدر چشمگير
ميباشد.
5- مجموعه امنيتي منطقهاي جمهوريهاي آسياي مركزي و قفقاز:
فروپاشي نظام كمونيستي شوروي سابق و استقلال جمهوريهاي آسياي مركزي و قفقاز،
تعريف جديدي از محيط امنيتي پيراموني افغانستان در اين منطقه ارائه داده است.
به لحاظ سابقه تشكيل سيستمهاي دفاعي- امنيتي در اين منطقه، وجود سازمان گوام،
سازمان همكاري شانگهاي با عضويت چين و سازمان همكاري امنيتي مشترك، بيانگر
اهميت نياز به سيستم دفاعي مشترك در منطقه مزبور است.
سازمان گوام متشكل از چهار كشور گرجستان، مولداوي، آذربايجان و اوكراين
ميباشد. يكي از اهداف سازمان تبادل فناوريهاي نظامي، همكاري امنيتي و كمك به
توسعه سيستمهاي تسليحاتي اعضا آورده شده است.
سازمان شانگهاي به ابتكار چين و روسيه و با عضويت تاجيكستان، قرقيزستان و
قزاقستان و با هدف پاسخگويي به نيازهاي امنيتي اين كشورها تشكيل گرديد.
سازمان شانگهاي اهداف گستردهاي چون مبارزه با تروريسم و تامين امنيت كشورهاي
عضو را دنبال ميكند. با چنين نگرش مبسوط در قبال قضيه تامين امنيت، نزديكي
جمهوريها به يكديگر اجتنابناپذير است. اختلافات مرزي و ارضي بازمانده از
زمان شوروي كمونيستي، لزوم تقويت يك ائتلاف منطقهاي امنيتي در حوزه آسياي
مركزي و قفقاز را تقويت ميكند. ودر حالت انکشاف و رشد است
.
نتيجه:
با توجه به آنچه كه تحت عنوان شناختشناسي محيط امنيتي پيراموني افغانستان صورت
گرفت، امكانسنجي ايجاد مجموعههاي امنيتي منطقهاي در محيط پيراموني افغانستان
در شرایت موجود ، آسان به نظر می نمی آیدپيچيدگي و واگرايي نسبي در محيط
پيراموني امنيتي افغانستان ، به شكلي است كه جمهوری اسلامی افغانستان را در يك
پروسه سعي و خطا قرار ميدهد و تعامل با كشورهاي واقع در اين محيط را تاحدودي
مشكل ميسازد. با توجه به ويژگيها و خصايصي كه براي چهار محيط امنيتي در
پيرامون افغانستان برشمرديم محيط پيراموني امنيتي افغانستان در حالت كلي از
شاخصههاي زير برخوردار است:
1- ناهمگوني و واگرايي در ميان اعضاي هر مجموعه، به طور نسبي مشهور است.
2- اختلافات ارضي – مرزي ميان اعضا، غالباً وجود دارد.
3- تمايلات تجزيه طلبانه اختلافات قومي و زباني، مذهبي- فرهنگي، مشاهده ميشود.
4- ساختارهاي حكومتي كشورها عمدتا اقتدار محور ميباشند.
5- فرآيند دموكراسي در اين كشورها، ضعيف است.
6- امنيت در اين كشورها به طور كلي محسوس به امنيت ديگري گره خورده است.
7- در پروسه تامين امنيت «نگاه به بيرون» وجود دارد و عمدتا كشورها به دنبال يك
نيروي خارجي تامينكننده امنيت خود هستند.
8- پيمانهاي دو يا چندجانبه نظامي و دفاع مشترك در ميان اكثر كشورها،متشکله
مناسبات امنيتي آنها است.
9- در تعريف مفهوم حوزههاي امنيت، پيچيدگيهايي در ميان اعضا وجود دارد كه
قابل اغماض نيست.
10- مجموعههاي امنيتي پيراموني افغانستان از حساسيت ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك
مبسوطي برخوردارند.
11- اين مجموعهها هريك به نحوي درگير يك منازعه داخلي و يا يك جنگ خارجي
هستند؛
12- به لحاظ ساختارشناسي هر مجموعه ازيك يا دو قدرت محوري تشكيل شده و بقيه
اعضا پيرامون آن قرار دارند. ملاحظه خصايص برشمرده فوقالذكر آشكار ميكند كه
جمهوری اسلامی افغانستان در يك محيط امنيتي واقعاً پيچيده قرار دارد كه در هر
مجموعه و حتي با هر كشور عضو در هر مجموعه، به گونهاي از مناسبات و تعاملات
نيازمند است. ضمن اينكه هرگز نبايد فراموش كرد كه جمهوری اسلامی افغانستان در
منطقهاي واقع شده كه از حساسيت و آسيبپذيري بالايي برخوردار است و اين نكته
افغانستان را به سمتوسوي ايجاد پيوندهاي محكم ديپلماتيك با كشورهاي منطقه،
ملزم ميسازد. با توجه به تعاريف ارائه شده از مفاهيم «امنيت» و «مجموعه امنيتي
منطقهاي»، حقيقت مطلب در اين مقوله گنجانده شده كه حفظ «امنيت» در نظام امنيت
منطقهاي و در قالب هر مجموعه پيش گفته، عنصر اساسي دستيابي به يكپارچگي و
ائتلاف و در نتيجه افزايش ضريب امنيت مجموعههاي امنيتي منطقهاي خواهد بود.