زلمی نصرت
دنمارک
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
چند تذکر در مورد :
اعلامیهء کمیته انسجام برای اعادهء فعالیت حزب وطن
مورخ2011/07/06
خوانندگان نهایت گرامی ، اعضآ وفعالین سابق حزب وطن !
در این نبشته میخواهم ، به مثابه یکی از اعضای سابق حزب وطن که تا کنون در هیچ یک از سازمان های جدا شده از بدنه حزب دیروز وطن پیوند تشکیلاتی ندارم ، به ارتباط اعلامیهء مورخ 06/07/2011کمیته انسجام برای اعاده فعالیت حزب وطن در باره دعوت « تشکیلات موقت» به سوی کنگرهء حزب وطن که در سایت انتر نیتی حزب وطن به نشر رسیده است و به یک سلسله از مسایل بحث بر انگیز میان طرفداران از سرگیری فعالیت دوبارهءاعضای حزب وطن تماس گرفته شده است بطور مؤجز تذکراتی داشته باشم.
اما قبل از همه ميخواهم تصریح نمایم که: تا هنوز هم اکثریت اعضای سابق حزب وطن که در هیچ یک از سازمان های جدا شده از بدنه حزب وطن پیوند تشکیلاتی ندارند، ضرورت تشکل مجدد اعضای سابق حزب وطن را در یک سازمان سراسری و حضور سیاسی مجدد حزب وطن را در داخل کشور احساس میکنند و آرزو دارند که باز هم زیر یک چتر گرد هم جمع شوند!
اینکه این رسالت در شرایط موجود ، با درک این نکته بیسار مهم که حزب وطن دیگر نه در قدرت است و نه هم آن ساختار تشکیلات قبلی خود را دارد ، در حدود ۲۰ سال از حوادث ثور دوم یا بهتر ګفته شود از فروباشی حزب وطن میگذرد و آن حزب در شکل و معنی گذشته آن وجود ندارد ، از رهبران آن حزب فقط خاطره ها باقیمانده است، بیش از 20 حزب و سازمان نو از بدنه آن حزب جدا شده و هر کدام آن رهبران خود را دارد و اکثریت انها در چوکات قانون احزاب در داخل کشور راجستر هم شده اند و رسمیت هم دارند و در مورد راجستر نام حزب وطن سوال وجود هم دارد، چگونه و چطور تحقق خواهد یافت و جامعه عمل خواهد پوشید و تحت کدام شرایط ، فرمول، میکانیزم و اهداف، کنگرهء تدویر خواهد شد، قابل دقت و تأمل است.
با حفظ انچه گفته شد از هر نوع تلاش های متشکل و غیر متشکل اعضای سابق حزب وطن در تأسیس یک سازمان سراسری از طریق تدویر مجمع عالی (کنگره)که به خاطر پایان بخشیدن به انتظارات اکثریت اعضای سابق حزب وطن صورت بگیرد، حمایت و استقبال مینمایم و خود را از این روند جدا نمیدانم.
به نظر من در اعلامیهء مورخ2011/07/06 کمیته انسجام برای اعادهء فعالیت حزب وطن به سه نکته بسیار مهم که با نظریاتم همخوانی دارد تماس گرفته شده است .
نکته اول: در اعلامیهء یک نوع امادگی و تمایل به دیالوگ، بحث و گفتگو و نشست «علنی و رویا روی نه در عقب پرده ها و پنهانی» به منظور ختم بن بست ها و اختلافات و هماهنگ ساختن روش های و شرایط کار و حرکت و میکانیزم رفتن به سوی تدویر کنگره حزب وطن به منظور اعاده فعالیت دوباره حزب وطن دیده میشود .
که خوشبختانه دارد چنین نشست در شهر هامبورگ جرمنی عنقریب صورت میگیرد. در این نشست هر یک از ما مجال خواهند داشت تا نقاط نظر و طرح های خود را بیان و به قضاوت بگذاریم ، تبادل افکار نماییم، بگویم و بشنویم تا در نتیجه به یک راه حل معقول دست یابیم . درد ها ی مشترک را فقط میتوان با زبان و عمل مشترک و صاقانه و کنار امدن ها مداوا کرد و بس.
هر یک ما باید مسولیت خود را درک کنیم و در ای جهت بیندیشیم و فکر کنیم که برای یک حرکت بزرگ و سراسری ملی چه کرده میتوانیم. و چه باید بکنیم تا حزب وطن دوباره در داخل کشور در صحنه سیاسی کشور قد بلند کند ودر تامین صلح و ثبات در کشور در شرایطی که وطن و مردم وطن در حالت بسیار بد قرار دارند نقش و رول خود را ایفا نماید.
نکته دوم: مهمترین نکته و اصلی دیگری که در این اعلامیه مطرح شده و توجه مرا به خود جلب کرد و مرا واداشت تا بر آن مکث نمایم طرح ایجاد و تاسیس یک مرکز واحد انتخابی دایما فعال به منظور انسجام فعالیت اعضای حزب وطن در داخل و خارج از کشور تحت نام کمیته واحد انسجام سراسری برای اعاده فعالیت دوباره حزب وطن است که از نظر من این یک حرکت و گام مثبت است و در کل قابل حمایت و استقبال است .
به باور من فقط چنین یک کمیته واحد میتواند به پراگندگی افکار و بحران اعتماد و بی باوری ها ، چند دستگی ها ،دید خود محورانه و خود مطرح کردن ها ، خود خواهی ها تمایلات سلیقوی و شخصی و خود کامگی ها که از رهبران سابق به ارث به خود داریم و روح و روان و افکار ما را در بند خود دارد و برما حاکم است پایان بخشد و بس.!
نکته سوم: باور دارم همانگونه که تلاش های منفرد و مستقل در حوادث بغرنج و پیچیده کشور نمیتواند کاری واقع شود ، حفظ تشکیلات و تشکل ها ، گروه ها و حلقات خورد و کوچک نیز به هیچ وجه نمیتواند ما را به جاه یی برساند.
اگر ما واقعآ برای ساختن یک سازمان بزرگ سراسری ملی متعهد ، صادق و وفادار استم و برای ما اهداف و اندیشه ها محک است . در این صورت لازم است تا تمام تشکلات ، حلقات و گروپ ها و جزایر موجود بی درنگ منحل شوند و در یک سازمان بزرگ و عظیم سرنوشت خود را شریک بسازندو برای ان تلاش و مبارزه و از خود گذری صورت بگیرد. به همین تر تیب ما نباید بالای نقاطیکه در میان گروپ های محتلف به شمول حلقات چپ حساسیت ایجاد میکند ، بی مورد استادگی و پافشاری نماییم و برای انچه که هدف بوده نمیتواند ، برایش بجنگیم.
به صراحت باید اذعان شود که در چنین یک حالت حاکم بر سرنوشت تشکلات و حلقات و جزایر خورد و کوچک ما هیچگونه مکلفیت و پابندی نداریم تا در چنین تشکلات سرنوشت خود را رقم بزنیم.!
با همه مشکلات نا بسامانی ها و حالت بدی که در کشور حاکم است صحنه مبارزه در داخل کشور بسیار وسیع و گستر ده و ارایش جدید نیروها در حال تشکل و شکل گیری است که زمان ، مردم و نیروهای متعهد و رسالتمند در داخل کشور انتظار ما را نه کشیده و نه خواهد کشید.
بنآ ما حق نداریم بیش از این اهداف بزرگی را که در پیش است فدایی منافع گروپی ، شخصی و تمایلات سلیقوی خود و حلقات و گروپ خورد و کوچک بسازیم.
ما در مرحله بسیار نازک و حساس تاریخی و حتی خطر ناک قرار داریم که هرگاه در این راستا گام غلط و نا شیانه برداشته شود، با اطمینان میتوان گفت که این ما استم که اخرین میخ کوبی را به افتخارات گذشته ، نام و نشان و هویت حزب وطن برای همیش خواهیم کوبید.
ما باید از این مسئله که چرا؟ نهضت میهنی بعدآ نهضت فراگیر و اکنون «حزب واحد!» با داشتن کادر های با تجربه و تاثیر گذار و « مخفی بازان» دیروز در امور تشکیلات و سازماندهی فراگیر نشد ، اموخته باشیم و درس و تجربه گرفته باشیم؟.
سخن اخر اینکه:.
هرگاه هدف ما تحقق خردمندانه سیاست مصالحه ملی و اندیشه های دوکتور نجیب ا لله شهید در شرایط نو است پس بهتر است که اوتر از همه ما باید خود را ، شرایط و زمان را ، جامعه و مردم خود را بشناسیم با خود و افکار خود مصالحه کنیم و با خود جور بیاییم وبا وسعت نظر در عمل به مثابهء یک مصالحه کننده اگاه و با درد و رسالتمند و از خود گذر موضعگیری و رفتار داشته باشیم و گام های با احتیاط و سنجیده شده و مسولانه ، مفید و درست و ممکن به سوی اینده بر داریم.
پایان