سیدموسی عثمان هستی

 

میگویندقتل های"سیاب"رستاق تخارتحت نظراحمدشاه مسعودصورت گرفته است

 

دروغ گویندملت داردضدوکین

نفاق انداختند بین دین وآئین

نمی داند، رازحقیقت  ملت ما

میان ما نفاق انداخته بی دین

سالها ست که باغبانان قتل وکشتارازخون ملت افغانستان لاله زارجنایت بردامان بی رحمی ساختندودرصحن همان تالاب خون کشتی ظلم وزور را راندند وخودرا مانند نهنگان وحشت برساحل قدرت ومزدوری رساندند.

پایه های محکم دولت شاه شجاع امریکایی،  همین پیروان شاه شجاع های روسی  وشاه شجاع های آی اس آی ،شاه شجاع های ایرانی وازبکستانی بعد از جنگ های طولانی موش وپشک بازی به دستور باداران خارجی شان مستحکم است. آنها در یک سوراخ بنام حکومت وحکومت داری درآمدند  ، با قروت تلک سیاست بازی می کنند واز دور ونزدیک به آن قروت سیاست میل بوسه زدن دارند.

می کنم لیک  از دورو نزدیک بوی اش

می زنم بوسه ازدورنزدیک برروی اش

بعضی ها مانند فهیم ، احمدضيا وداکتر عبدالله عبدالله گاهی به خانه می نشینند وبعدا دوباره مانندخرلنگ به کارون برگشته ، در کاروان سیاست های دولت دست نشانده استعمار سرقطارمی شوند. خلیلی ها ودوستم ها ودیگرجنایتکاران مانند حضرت مجددی ، سیاف ، گیلانی، علومی ، گلاب زوی ، شهنواز تنی  ، ملا ضعیف ،ملا سلام ، خرم وغیره یک روزمخالف دولت اند ولی روز ديگر کاسه لس استعمارگران هستند.  اینهالکه های ننگين دامان تاریخ وبشریت هستند که نه خود می شرمند ونه از کسانیکه با اینها سلام وعلیک دارند.

مقصدازچند جمله بالا این است :

ولسوالی رستاق، همانند بسیاری دیگر مناطق افغانستان شاهد درگیری های خونین درجریان جنگ های داخلی ، خصوصاً وقتیکه حتی موش درخانۀ علاقداری خواجه بهاوالدین که پایتخت شورای نظارجای نمی شد ، برای نگهداری مخالفین شورای نظارجائی نداشتند. آنهانمی توانستند تا اسيران را بشکل زندانی نگهداری کنند ،  پس آسان ترين کار برای شان اين بود که بدون محاکمه ،بعدازخواندن سرودکلشنکوف ، اسيران را به گلوله می بستند. جنازۀ شان را به کرم های قبرهای دسته جمعی می سپردند تا جمجمۀ این قربانی ها به موزۀ تاریخ راه یابد و خط وخال جنایات جنایتکاران درتاریخ شود

نام بکش درکاه دان بنشین !  این جنایتکاران ازهمین قماش انسانهای نام بکش درکاهدان بنشین هستند وبه جنایت خودافتخارمی کنند. آنها ميگفتند که دشمنان خودرا نابودکردیم! ای کاش یکدیگررا بنام دشمن ميکشتند! تمام ملت را به نام دشمن خود کشتند. آنها یک روزجنگی هستندوروز دیگرآشتی ! این کاررا درکابل ،درکعبه ، درجبل آلسراج ، درمزار، درهرات ، درایران ،درپاکستان ، دربن وغیره جاهابارها تکرار شد.

این قبردسته جمعی نيزازجمله همان قبرهای دسته جمعی بود که احمدشاه مسعود درچاه آهوی پنجشیرداشت . افراد این قتلگاه مخالفین احمدشاه مسعوددر تخاربودند.  درتخاربجز ازاحمدشاه مسعود دیگر جنایتکاران دسترسی به کشتار جمعی نداشتند.هیچ کس نمی تواندازاین حقیقت انکارکند.

ملت افغانستان بایدفهیم مارشال کلینر، عبدالله عبدالله ، قانونی ، بسم الله محمدی وغیره را بخاطراین قبر دسته جمعی رستاق محکمه کنند.

 چنانچه فهیم دربرابرسوال یک خبرنگارکه ازاوپرسیدکه شماگفتید ازروزیکه احمدشاه مسعودبعدازگرفتاری پهلوان احمدشاه شروع به جنگ کرددرهرعمل همراه با احمد شاه مسعود بوديد گفت :

ـ بلی نه تنها من دیگران هم همراهی کردند.

(مقامات محلی درولایت تخاردرشمال افغانستان ازکشف یک گوردسته جمعی خبر داده اند.

این گوردرمنطقه ای به نام "سیاب" در شش کیلومتری شهرک رستاق درولایت شمالی تخارپیدا شده است

نظربه اعترافی که مارشال کلینرکرده این قبردسته جمعی  مربوط به زمانی است که احمد شاه مسعود درآن منطقه حکمروانی داشت ومارشال کلینر حیثیت وزیردفاع رادرقلمرومحلی احمدشاه مسعودداشت.

مردم به خبرنگار بینام گفتنداین قبردسته جمعی صددرصد درزمان احمدشاه مسعود بوقوع پيوسته است.

پیش ازاین هم درچندین محل ،درمناطق مختلف افغانستان ازجمله کابل، گورهای دسته جمعی پیداشده است.

این قتلگاه هامربوط به احزاب وجریاناتی است که سال‌های طولانی را درجنگهای طولانی سپری کرده اند. جنایت کاران حزب دموکراتیک خلق مزدور دولت روس ، مجاهدين غلام حلقه برگوش آی اس آی وامپریالیست مسئول اين کشتارگاهها هستند.

مزدوران طالبی که  درمناطق مختلف دربخشهای مختلف کشوربنام گروه های مسلح غیرمسئول حاکم بودند ،در خانه جنگی نقش غیر انسانی خودراداشتند ، نيز مسئول قتل های دستجمعی بيشماری هستند.

هنوزهم جنایتکارن محلی مانندجنایتکاران گذشته درتمام مناطق افغانستان قدرت دارند ، آنها گروه های مخالف خود را نابود می ساززند..

هم اکنون خانواده های زیادی درافغانستان هستندکه می گویند، سالهاست در مورد زنده ویا مرده بودن برخی ازخویشان و نزدیکان خوداطلاعی ندارند. وهمچنان مثل سالهای گذشته دوستان واقارب شان ربوده می شوندودرگورهای دسته جمعی دفن می شوند. سبب این ناسامانی ها نبودن حکومت مر کزی در سه ونیم دهه بوده است.

وکسانی درقتل ملت افغانستان بنام چپ وراست  دست شان به خون ملت آغشته بودامروزازقلدران  حکومت کرزی می باشند. یکتعداد شان به غرب ، پاکستان ، ایران وممالک عربی پناه برده اندو به خاطر پنهان کردن جنایت های گذشته خوددرخارج ازوطن  ، به خودسایت های مدافع حقوق بشرساخته اند. میدان راشغالی دیده اند ،خودشان ودلقکان شان با بی شرمی ازخوددفاع"!" می کنند. آنها مدافعین خودو جنایتکاران تاریخ شده اند وهنوزهم خواب بیروی سیاسی ، کمته مرکزی ، قوماندانی ، جنرالی ، وزارت ، رهبر ورهبری در آیینه خیال خود می بينند. گاوان کور کنجاره خواب می بینند !

ولی خون ناحق دست ازدامان قاتل برنمی دارد. چپ وراست دروطن ما مرتکب جنایت شده اند. جنایت ازاین ها با لاتراز جنایت ستون پنجم است که مقایسه به جنایت ستون ششم نمی شود. من قبلاً دریک نوشته جنایتکاران سه ونیم دهه رادرچوکات ستون پنجم رابا اسناد ودلایل قانع کننده داخل ستون ششم کردم وگفتم جرم وروش جنایتکارانۀ ستون ششم با جرم ووجنایت ستون پنجم فرق کلی دارد ، که از طرف نویسندگان وطن پرست خیلی استقبال شد. وحالا یکتعداد نویسندگان با وجدان درنوشته های خودجنایتکاران سه ونیم دهه قبل افغانستان درستون ششم می نامند.

جنایات جنایتکاران افغانستان باجنایتکاران ستون پنجم فرق زیادداردوهیچ نوع شباهت جنایی بت هم ندارند. اگرجنایتکاران جنگ های سه دهه افغانستان را درقطارجنایتکاران ستون پنجم قراربدهند تخفیف درجرم شان قایل می شوندکه درحقیقت یک جفا به ملت افغانستان ومنطقه است.  این نوع جنایت درزمان چنگیز ، مغل هم ثبت تاریخ نشده است. امید است حقوق بشر درافغانستان جنایتکاران سه ونیم دهه را افشا وبه دادگاه بین المللی بسپاردتا زنده ومرده جنایتکاران محاکمه شوند

 

 

 


بالا
 
بازگشت