نوشته: دکتر حمیدالله مفید
دریچه ی به سوی همسویی
در بد و خوب شریکیم و وفادار و سهیم
توآمانیم و زیک گوهر همزاد همیم(۱)
زمان می گذرد ،گرد باد حوادث، اندیشه ی وحدت و همسویی ما را به کدامین سرزمین ساحل و یا طوفان توفنده حوادث خواهد رسانید.
حزب یک سازمان سیاسی فرازنده و فروزنده ی است، که آگاهانه ایجاد می شود و در پی افگنی آن سه پدیده نقش موثر و مدبر دارند :
نخست اندیشه: که گام آغازین و سنگ بنای اساسی یک سازمان سیاسی را می سازد.
دو دگر: هموندان و یا اعضا حزب که بازوی عمده و مهم یک سازمان سیاسی را بار می آورد.
سه دگر: سازمان سیاسی به مثابه جایگاه و پایگاه یک حزب سیاسی .
این هرسه ، سه ضلع یک مثلث واحد، حزب را می سازند.
اندیشه یا طرح مرام نامه حزب واحد در سفری از اعماق قلب هموندانش گذشت و نخستین سازمان سیاسی دگر اندیش ، دادخواه و دادجو است ،که برنامه و اساس نامه اش از بستر گرم دیدگاه همگان بر خاست ، پختید و سفتید و در تلألویی پذیرفتن، چشم به راه برگزاری کنگره خود است، که بر آنها برچسب تأیید بزند. و آرایش و پیرایش زیب، جام جهان نمای سیاسی کشور عزیز ما افغانستان سازدش. از این رو در جستار کنونی از مبحث اندیشوی حزب هوشیارانه طفره رفته است.
سازمان سیاسی یا سختار تشکیلاتی حزب واحد از وحدت آگاهانه ، صادقانه ، صمیمانه دو حزب همسو وهم اندیش یعنی متحد ملی و نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان پی افگنده شد. این وحدت به اثر خواست و تقاضای زمان و پافشاری آگاهانه و صادقانه اعضای انها صورت گرفت. رابطه میان حزب واحد و هموندان آن را می توان به مثابه خانه مشخص و مستقل و صاحب خانه ی مختار و مقتدر به دیده گرفت ، اگر چنین مناسبتی خدشه دار شود نه حزب می تواند بود و نه اعضای آن .
عناصر بیرونی بر نیرومندی و توانایی حزب را مردم ، هوا خواهان ، احزاب همسو وهم اندیش دولت و سایر نیرو ها تشکیل می دهند.
در این جستار نیزکاری به تشکل سیاسی و ساختار تشکیلاتی حزب واحد ندارم و می توان این مبحث را به آینده ها موکول کرد.
آن چه ، که من را در این جستار به پژوهش و بررسی وادار ساخت، المنت ها وعناصر تشکیل دهنده حزب یعنی هموندان آن است که تا حال روانشناسی اجتماعی آنها به بررسی گرفته نشده است .
از مبحث ها یادداشت ها و جستار های نشر شده خبر گان حزب در سایت ها به چنین فرایند باید رسید:
هموندان حزب واحد به سه کتگوری روانشناسانه بخش بندی می شوند:
یکم: اصول گرایان یا هموندانی که به اصول و پرنسیب های حزبی ، سخت کوشانه وسنتریالیزم سیاسی باورمند هستند ، ونمی گذارند تا کوچکترین تخطی از اصول حزبی صورت گیرد. این ها اکثریت اعضای حزب واحد را تشکیل می دهند که شامل بخش اعظم حزب واحد از هردو بخش متحد ملی ونهضت فراگیر را می سازند و اکنون مشترکآ با هم می رزمند و اکثر شبکه های سیاسی ، وتشکیلاتی حزب را در اروپا بدست دارند.
دوم:دگر اندیشان و دموکراسی گرایان حزب واحد ،که قبل از همه طرفدار دگر اندیشی ، دموکراسی ، آزادی و انتخابات شفاف و آزاد هستند و در این راه با هر نوع سازش و سوزش مخالف می باشند . همواره طرح های رهنمایی کننده شان را چی در جلسات وچی در سایت ها به نشر رسانیده اند.اینها نیز در میان هموندان حزب واحد از هردو بخش تعداد زیادی را می سازند و در برخی از کشور ها و ایالات کشور آلمان در پست های سیاسی نیز گزیده شده اند.
سوم: رادیکال ها و تحول پسندان که گویا با هر نوع سازش با اصولگرایان مخالف می باشند و با پیشکشی انتقاد های سوزنده و رادیکال می خواهند تا تحولاتی جدی در ساختار تشکیلات شورای اروپایی ایجاد شود. این بخش رفقا اکثرآ عضویت خود را در حزب به حالت تعلیق قرار داده اند. ، این بخش اعضای حزب واحد به ویژه در اروپا سختگیرانه با مسایل برخورد می کنند ، نوشته های خود را در سایت های دیگر زیر نامهای مستعار ویا به نام خود به نشر می رسانند . در این بخش نیز برخی از رفقای متحد ملی ونهضت فراگیر پیشین قرار دارند ودر این اواخر با نشر فهرستی از انتقادات ودر همکاری با برخی از رفقای به نشر ویب بلاگ به نام سنگ محک نیز زده اند .
با شناسایی این سه کتگوری از رفقای حزب واحد ، اکنون اختلافاتی که در زمینه های مختلف حیات حزبی حزب واحد به ویژه در اروپا پدیدار است ، به پرسش کشیده می شوند :
نخست در زمینه گذشته های سیاسی: نزدیک به اکثریت رفقای هر سه کتگوری در زمینه پیامد های پلینوم هژدهم با هم همگون میندیشند ، مگر برخی از آنها با پیشکشی این مسایل کهنه ، ژولیده و فرسوده آینده حزب واحد را به چالش می کشانند .
از دیدگاه این قلم دامن زدن مسایل مربوط به گذشته نه تنها سرنوشت حزب را در اینده به دشواری ها روبرو می سازد ، بل که ، وحدت حزبی را نیز به چالش می کشد .
بادرد ودریغ خاطر نشان باید ساخت که ،امکان این که به گذشته بر گردیم و به باز سازی و ساختمان گذشته بپردازیم ، وجود ندارد،یادآوری گذشته ها فقط زخم های روانی را تحریک می کند و روح و روان را آزرده می سازد جز غم و اندوه دست آورد دیگری ندارد ، کی دیده است خردمندی را که ساختمان جدید را بالای تهداب ساختمان کهنه وفرسوده بنا نهد ؟ اگر چنین بنایی اباد شود ، به زودی فرو خواهد ریخت.
اگر گذشته ی خوبی داشته ایم و فرایند های نیکو، آنها را چراغ راه خود قرار بدهیم ، نه مایه تباهی و بر بادی خود ،گذشته را به گذشته بسپاریم و اینده را با شادکامی ، همسویی و هماندیشی بنگریم .
آنهای که دودسته به گذشته چسپیده اندو چنین می انگارند ، که بدون تحلیل و به نقد کشیدن گذشته و استفاده از آن آینده را نمی توان ساخت سخت در اشتباه اند ،باید ، لباس واندیشه های کهنه وفرسوده را دور ریخت .
و اکنون چگونه خود را از درون حافظه غبار آلود گذشته واز سنگری که خود را در پشت آن پنهان کرده ایم بیرون بکشیم ؟ چگونه می توانیم از این گودال نفرین شده بدبینی و تخریب بیرون برایم واز زیر لحاف فرسوده و کهنه گذشته برخیزیم ؟
ما باید خود را وجدان خود را وروح خود را برهنه در آینه آینده ببینیم . لازم است تا سفر خود را در درون اعماق قلب خود پایان برسانیم واز درد و رنج و تاثرات گذشته رهایی یابیم .آنگاه نه تنها در زندگی سیاسی بل که در زندگی اجتماعی و خانواده گی خود نیز آدم بشاش ، سرحال و شاداب می شویم. وبه حیث یک حزبی درست اندیش و درست نگر هم به درد جامعه می خوریم وهم به درد حزب واحد وهم به درد قافله داران نسل های آینده .
دوم در زمینه مسایل اختلافاتی کلی که موجب ایجاد بحران های سیاسی در داخل حزب واحد در اروپا شده است: به دامن کشیدن این مبحث شاید این خامه را نیز زیر ساطور سانسور سایت حزب قرار بدهد ، مگر ایا می توان آفتاب تابناک تموز تابستانی حقیقت را با دو انگشت آن هم ضعیف و ناتوان، که از سوزش گرما عرق کرده پنهان کرد؟
اگر این جستار به نفع این و یا آن بخش بلغزد ، آن گاه ارزشش به شیزی نمی ارزد ، در این نوشتار تلاش می شود تا نارسایی های موجود برجسته گردد و برای بیرون رفت از بن بست های کنونی راه حل های نیز بدیده نگریسته شود
در این خامه فقط وفقط عشق به حزب واحد عشق به انسان ، عشق به دگر اندیشی وعشق به دادخواهی وعدالت پسندی بازتاب می گردد ، تلاش صورت می گیرد تا همه مسایلی که را که به هیاهوی باران سپرده شده وتهداب حزب واحد را به تخریب می گیرد برجسته شود. وراه های بیرون رفت آن نیز پیشنهاد گردد :
۱- پس از انتخابات شوراهای ایالاتی و کشوری کشورها بنا بر تخطی های محدودی که از اصول دموکراسی در برخی از کشور ها صورت گرفت و بالای فهرصت دستجمعی رای گیری علنی صورت گرفت و در برخی دیگری از ایالات وکشور ها که اصول گرایان اکثریت را داشتند،انتخابات به صورت سری انجام ودر نتیجه تلاش به عمل آمد تا هیچ نماینده ی در شورای آلمان و شورای اروپایی خلاف میل اصول گرایان گزیده نشود ، موجب نا رضایتی برخی از دگر اندیشان و رادیکال های حزب گردید و آنها تمام انتخابات را به چالش کشیدند .
در حقیقت این نخستین جوانه های اختلاف بودکه سر بلند کرد ، پس از آن هرگاه این تخطی ها به رخ رفقا کشیده شد ویا در جلسات مطرح گردید ، با آنها برخورد دیکتاتور مابانه صورت گرفت ، انتقادات نه تنها شنیده نشد و به نشر نرسید بل که انتقاد کننده گان نیز سرکوب و ازیت گردیدند و توسط یک دو رفیق ناترس انتقاد کننده گان توهین و تحقیر نیز شدند .
۲- بخش اصول گرایان که اکثریت را در شورا های کشور ها وشورای اروپایی در اختیار دارند ، همه یی آنهای را که انتقاد می کردند ، از پروسه ی کار های سیاسی و تشکیلاتی به دور ساختند و اوضاع را طوری فراهم کردند تا دگر اندیشان ورادیکال اندیشان در جریان انتخابات رای بدست نیاورند .این شکست مایه دلهره گی و دل خورده گی وافسرده گی دگر اندیشان ورادیکال های حزب واحد در اروپا شد ، آنهای که به بخش دگر اندیشان تعلق داشتند ، به مبارزه ولی غیر فعال ادامه داند و آنهای که به بخش رادیکال های حزب تعلق داشتند ، عضویت خود را به تعلیق قرار دادند و به مبارزه سیاسی ، انتقامجویی ، انتقادگرایی ، وحتا دست به تخریب شخصیت ها ی مخالف شان نیز زدند .
۳- پس از انتخابات چون اصول گرایان تقریبآ همه شبکه های اساسی چون هیات رییسه ، هیات اجراییه وشعبات اساسی چون تشکیلات ، مالی ، رسانش و فرهنگ وسایت های نشراتی بامداد ومشعل را در اختیار دارند به دگر اندیشان و رادیکال ها موقع آن را ندادند تا اعتراضات شان را در جلسات بیان بدارند ویا اگر هم بیان می کردند با آنها برخورد اصولی وخلاف میل آنها صورت می گرفت وبه آنها نیز موقع نشر داده نمی شد تا انتقادات ودیدگاه های شان را در سایت ها به نشر بر سانند. این مساله موجب دلسردی و اعتراض آنها شد و اوضاع طوری دگر گون گردید، که هم دگر اندیشان وهم رادیکال ها دست به اعتراضات آتشفشانانه و تحرک آمیز بزنند .
اکنون این اعتراضات و دغدغه ها به بحران بزرگ سیاسی مبدل شده است ، نباید چشمان خود را بست و از کنار این همه حوادث رنج آور و بحران زا سر به پایین به راه خود ادامه داد .
همه اعضای حزب سرجوینده ودل شورنده دارند ، دیری نخواهد پایید که حزب ما به میدان تازنده گان و بازنده گان مبدل شود ، تازنده گانی که به هیچ گونه اصول اخلاقی انسانی در این بازی خشمگین پای بند نیستند ، پس از هر سناریوی جدید، خود را برای تخریب اماده می کنند ، امروز سرنوشت حزب واحد نقل مجلس عام و خاص شده است ، نباید موقع آن را داد تا ازتن وتوش حقوق دیگران بکاهیم وبه سیادت وخود کامگی خود بیفزایم اگر این حزب خانه ی مشترک همه ی ماست و جایگاه و پایگاه همه حزبی ها، باید به ندای همه گان گوش فرا دهیم .
برخی از دشمنان« پشت سنگر تفرقه ودشمنی کمین گرفته»(۲) ، با استفاده از این اتهامات و تخریبات، عقده های غم انگیز شان را آهسته آهسته باز می کنند ، و امواجی دردی را که در عمیقترین ومخفی ترین اقشار خیالات شان جا گرفته باز می کنند وبا استفاده از آبی که توسط هموندان خود ما در آسیاب نفرت شان می ریزد و دندانه های اسیاب شان را به تحرک می اندازند ، در سایت های پر از نفرین و اتهام شان به دامن نه تنها حزب واحد بل که به دامن پاک رفقا نیز لکه های دروغ می ریسند .
تخریبات آنها به تصویر های یک خواب فراموش شده می ماند که تنها به درد تنهایی شان می خورد .
چگونه میتوانیم از این گودال نفرین شده بد بینی ، تخریب و دموکراسی کُشی بیرون شویم ، وهمه با هم یکبار دیگر شجاعت خود را در همبستگی و اتحاد با هم امتحان کنیم ، ویران کردن ساده ولی آباد کردن خیلی دشوار است .
لازم است تا اوضاع واحوالی را فراهم کنیم تا تخریب وتوهین یکدیگر را در اذهان و روان خود مدفون کنیم به جایش گل های خندان همسویی ، هم اندیشی هم تاییدی را آبیاری کنیم .
پیشنهاد در زمینه بیرون رفت از دشواری های کنونی:
نخست :نمی توان منکر شد و نباید هم منکر شد که ، که سازمان شورای اروپایی حزب واحد در اروپا به یک تکانه جدید نیاز دارد ، این تکانه باید به دست خود رفقا وبه اشتراک رفقا صورت گیرد. اما چگونه؟
پیشنهاد می شود تا نشست مشترک هیات ریسه شورای اروپایی با اشتراک رفقای کمیسیون مشورتی پیشین شورای اروپایی ، به شمول رفقا: نور احمد نور و کاویانی پیشکسوتان حزب واحد ، ودعوت رفقای اعتراض کننده چون رفیق شمس ، رفیق سیاووش ، رفیق سکندری و آنهای که اعتراضات شان را در سایت های دیگر ویا ویب بلاگ سنگ محک به نشر رسانیده اند ، افزون بر رفیق پرشور رفیق سروری ، رفیق سید عسکر از برلین، رفیق هدایت حبیب و یکعده رفقای دیگری که در دلهای شان حرف های نا گفته دارند تحت ریاست رفیق رزمیار ریس شورای اروپایی ، در کشور هالند بر پا و همه اعتراضات گفته ها ونا گفته ها ی رفقا را بشنوند ودر رفع دشواری ها یا به قناعت رفقا پرداخته شود ویا تصامیم جدیدی که مایه قناعت رفقا را فراهم کند اتخاذ گردد، با شرکت دادن سایر رفقا در تشکیلات رهبری شورای اروپایی ویا ایجاد یک کمیسیون مشورتی جدید ، که در آن اکثر رفقای بخش های دگر اندیشان ورادیکال ها نیز شامل باشد ، به شکوه وعظمت سازمان ما میفزاید .
دودگر:من به انتقاد و مبارزه داخلی درون حزبی سخت باورمند هستم ، مبارزه داخلی و درونی حزبی، حزب را پالایش و آرایش تازه می بخشد ، از انحرافات اساس نامه یی و مرام نامه یی جلو گیری می نماید . و در حقیقت میدان تازه رشد و انکشاف سالم حزب را فراهم می سازد . سازش با انحرافات و سر شور دادن با نارسایی ها مبارزه را کند و سازمان سیاسی را به رکود مرگبار و سقوط در لجن زار سیاسی روبرو می سازد.مگر این مبارزه چگونه باید به سر برسد؟
از دیدگاه این قلم، مبارزه باید آگاهانه ، فاکت وار و در داخل تشکیلات موجود سیاسی انجام گیرد ، با بایکوت کردن ها ، مقاطعه کردن ها و تخریبات بدون دلایل و برهان ، تخریب و کوبش های بی موجب شخصیت ها ، راه را به بیراهه می کشاند ، شخصیت انسانها از تعرض مصون است ، ما باید بجای شخصیت ها اندیشه ها و کار کرد ها را به چالش بکشانیم ، شیوه ای مبارزه نادرست ، عملکرد ها و اجراات غیر اصولی را که رشد و تکامل سازمان سیاسی را بطی می سازد به باد انتقاد بگیریم .
در این حال لازم است تا با منطق روشن چون آفتاب درخشان بهاری و سلاح برنده ی بهینه سازی در پیکار مبارزه داخل حزبی رفت.نارسایی های موجود اجرایی در شورای اروپایی و شورای رهبری کشور ها را نباید از طریق نشر در سایر سایت ها به چالش کشانید . من به این باورم که اشتراک در جلسات حزبی ارایه منطق درست در پیشکشی نارسایی ها، راه نجات شورا های حزب واحد در بیرون از کشور است . هم چنان توقع دارم تا شورای اروپایی با برخورد سالم، دموکراتیک و رفیقانه انتقاد های وارده را بر بنیاد دستور حزب واحد از داخل کشور به برسی بگیرند و نگذارند، تا بیشتر از این، نارسایی های موجود، مایه سقوط مرگبار شورای ما در جدال ناسالم توهین و دشنام دادن ها شود .
به این منظور از گرداننده گان سایت بامداد نیز صمیمانه تقاضا می دارم تا در بازتاب دیدگا های رفقای نه تنها اندیشوی بل که در همه امور چی تشکیلاتی و چی اجراییوی بپردازند ، تا پیش از آن که رفقا در دیگر سایت ها پناه ببرند ، بهتر نیست تا دیدگاه رفقا در سایت خود شان بازتاب شود ؟
به این منظور پیشنهاد می نمایم تا در سایت وزین بامداد لنکی جدید زیر نام انتقاد ات و پیشنهاد های اعضای حزب باز شود، دیدگاه ها ونظریات ، انتقادات وپیشنهاد های رفقا در آن بازتاب یابد. البته نباید از دیده به دور داشت،هرگاه اعتراضات وانتقاد های رفقا نا پسند ونادرست است ، به آنها پاسخ ارایه گردد ، ویا هیات تحریر به قناعت آنها بپردازد. یک بار دیگر تأکید می کنم که مبارزه و جدال سیاسی درون حزبی، حزب را پالایش و آرایش تازه می بخشد و از نارسایی ها جلو گیری می کند . سکوت، عامل سقوط و برپایی جنجال های نا پسند سیاسی می گردد. به شرطی که این مبارزه وجدال در داخل تشکیلات موجود حزب انجام گیرد، نه در خانه های بیگانه گان ونه در کوچه های دشمنان ودر سر چوکهای کهنه فروشان سیاسی.
آرزو دارم تا این خامه حساس ترین بخش روح رفقا را تکان بدهد ، و آنهای را که خود را از تناب نا امیدی رها کرده اندو از مبارزه وعضویت در حزب واحد دست کشیده اند یکبار دیگر به دامن پاک و پر مهر حزب بکشاند.
از دیگاه این جستار لازم است تا لبه مبارزه از سوی خود به سوی دشمن مشترک دور داده شود، نباید با سیاست های کج دار و مریز حزب واحد و سرنوشت آن را به بازی گرفت .اکنون لازم است تا رسالت خود را با شکستن استخوان های اهریمن تخریب و توهین به انجام برسانیم .
اعضای حزب نمی دانند ، که با دست بسته ویا دست باز پشت کدام دیدگاه و سیاست ایستاده شوند ،
زمان آن رسیده است که حزب واحد به جایگاه تپش و رویش هزاران مبارز راه آزادی ، دموکراسی ، دگر اندیشی ، دادخواهی و عدالت جویی مبدل شود و زمین را زیر پای همه ستم پیشه گان ، فریب کاران ، رشوه ستانان ، جنگ افروزان ، و دشمنان آزادی و عدالت داغ کنند و به تبع آن نقاب از چهره های مدعیان دروغین عدالت و انساندوستی بر افگنند . شوربختانه که برخی بزرگ مبارزه ما نیز از اثر تاختن ها و باختن ها ونیز در همین فرهنگ تخریب و توهین کردن ها صدمه می بیند . زمان سرنوشت ساز وتقدیر سوز حزب واحد به دست های ما وابسته است .
نباید رفقای خود را به گونه ی « بچه ی مردم » پنداشت .(۳) همه فرزندان یک خانواده اند . همه ما در دامن یک حزب بزرگ شده ایم و بگذارید تا در کنار هم نه در برابر هم برزمیم ، این رزمایش و آزمایش هنگامی به بهره دهی می ر سد که ستون های پنچم و حتا ششم دشمنی را نیز فرو ریزیم و در جایش ستون های استوار هم اندیشی ، همسویی و هم باوری را آباد کنیم . در پایان آرزو دارم تا این جستار دریچه یی به سوی همسویی باز نماید. بادرود
دکتر حمیدالله مفید
شهر هامبورگ ۲۱ ماه جولای ۲۰۱۱
۱- سروده ای از حافظ شیرازی
۲- ضرب امثل ایتالیایی
۳- اشاره از نام یک داستان جلال آل احمد از مجموعه « سه تار»