محمد ناصر کوشان
طالبان اهل مذاکره یا مبارزه
اینکه طالبان بادرنظرداشت پالیسی های تشدد آمیز شان درخور مذاکره و صحبت روی محور منطق اند یا خیر و یا اینکه با این گروه قرون وسطی مبارزه نظامی صورت گیرد نظریات متعدد وجود دارد.
قراین نشان میدهد که طالبان به خواست حکومت افغانستان مبنی بر مصالحه با این گروه نه تنها اینکه جواب رد ارائه کرده اند بل با تشدید حملات مرگبار خویش برتری نظامی خود را در جنگ علیه مردم افغانستان به نمایش گذاشته و هر روز تعداد کثیر از هموطنان مان را به خاک و خون می کشانند.
بدون شک حکومت افغانستان با ایجاد شورای عالی صلح در صدد امتیاز دادن های سیاسی به این گروه بوده در حالیکه طالبان با تزئید عملیات های تخریبی شان هر روز در سرتاسر افغانستان تلفات سنگین را به جانب حکومت و نیروهای بین المللی وارد میکنند و کوچکترین اعتنا و اعتقاد هم به اصل مذاکره و ختم جنگ ده ساله در افغانستان ندارند.
تجارب جهانی نشان میدهد که مذاکره زمان جامه عمل می پوشد که هر دو طرف درگیر در جنگ به عملیات نظامی علیه یکدیگر خاتمه بخشیده ودر یک فضای آتش بس نظامی خواسته های یکدیگر را مورد بررسی قرار داده و پیش شرطهای خویش را غرض تداوم مذاکرات ابلاغ نمایند در حالیکه طالبان از آغاز پیشنهاد حکومت برای مصالحه ، حملات خود را بیشتر از پیش افزایش بخشیده و هر گونه تفاهم با حکومت را باربار رد کرده اند ، پس در چنین حالت یگانه راه حل همانا افزایش فشارهای نظامی بر این گروه بوده تا معتقد به ختم جنگ و برگشت به زندگی ملکی گردند.
جای بسا تأسف است که حکومت افغانستان در ظرف 10 سال با بی کفایتی تمام نه تنها اینکه اعتماد اولین مردم را از دست داد بل هیچ اقدام جدی روی احیای اعتماد سازی در جامعه ننمود و کار اکنون بجای رسیده که این دولت تمرکز خود را روی مسایل علیای ملی کاملا از دست داده و به اقدامات میان تهی و عجولانه متصول شده است.
دولتیکه فساد در آن بیداد میکند ، قشرمتوسط و فقیر جامعه با گذشت هر روز فقیرتر میشوند چگونه می تواند سنگ از منافع ملی بر سینه زند در حالیکه یک عده اقلیت از مامورین عالی رتبه دولت با استفاده از هرج و مرج فعلی سرمایه های هنگفت اندوخته اند و در تداوم این حالت نفع خویش را می بینند. رئیس جمهوریکه با سخنان ضدونقیص اش گاهی طالب را تروریست خطاب کرده و گاهی هم برادر و یا هم در مورد کشتار بی رحمانه این گروه سکوت مطلق اختیار کرده و بجای نمایندگی ار مردم افغانستان به وکیل مدافع منافع پاکستان و طالبان تبدیل شده است چگونه می تواند در بسیج سازی اذهان عامه غرض مصالحه با کسانیکه خون عزیزان شانرا ریخته اند مؤفق گردد در حالیکه در برار کشته شدن افراد ملکی در عملیات قوای خارجی لهن بسا شدید و تهدید آمیز دارد پس چگونه میتوان وی را شایسته رهبری دانست در حالیه حکومتش از کثافت لبریز شده است.
اگر جناب ایشان از فرصت بدست آمده بعد از نشست بن استفاده اعظمی مینمودند و اصل شایسته سالاری و حب وطن را بر معامله و خویشتن پرستی ترجیح میدادند ، بدون شک تصویر افغانستان فعلی بعد از 10 سال بکلی سیمای دیگر میداشت ولی اکنون که جناب ایشان و اطرافیان مفسد و فرصت طلب شان با سرمایه های هنگفت مالی لبریز شده اند داد از صلح و رفاه مردم میزنند که با خوشبینی تمام به جای نخواهد رسید زیرا هر دو طرف معامله آزموده شده اند.
نوشته از محمد ناصر "کوشان"
ایالات متحده امریکا United States
واشنگتن Washington
جون 2011