دكتراندس نبي هيكل

 

پارلمان باید با کمیشنکاری مبارزه نماید

 

پارلمان باید  تلاش نماید تا به ممثل عالیترین مظهر اراده مردم مبدل گردد. بیماری های مزمنی که ممکن است بسیاریها به آنها مصاب باشند ازانجام موفقانه ماموریت پارلمان جلوگیری می نماید. این بیماریها عمدتآ شامل خود نفعجویی و حمایت از منافع گروپی میباشد.

بحث بر سر شایستگی اعضای پارلمان کشورو دشواریهایی است که هم بر سر راه پارلمان و هم بر سر راه مردم قرار دارند. پارلمان از سازمانهای دیگردر این تفاوت دارد که  همه اعضای پارلمان  هم در عرصه فعالیتهای رسمی و هم در عرضه غیر رسمی همانند تیغ دودمه عمل مینمایند، در حالیکه همه اعضای سایر سازمانها  در عرصه غیر رسمی از سازمان خود نمایندگی نمی نمایند. تفاوت مهم میان این دو مثال در صلاحیت رسمی  از یکسو و مناسبات فردی از سوی دیگرقرار دارد، در حالیکه برای عضو پارلمان مناسبات  یک  بعد  اضافی  سودمند سومی میباشد.

خود نفعجویی عبارت از وضعیتی میباشد که فرد در آن نفع (مستقیم یا غیر مستقیم)شخصی را  نه تنها در اولویت قرار میدهد، بلکه  برای کسب آن از اصل " هرچه بیشتر بهتر" پیروی مینماید.

ممکن است تعداد آنانی که که از این اصل پیروی مینمایند شنیده یا خوانده باشند که این باورمندی  اقتصاد مایکرو میباشد، مگر فکر نمیشود که رفتار این افراد بر اساس آن تیوری انتخاب عقلی استوار باشد. مگر در عمل هستند بسیاری از افراد که میخواهند در معامله  فروش تخم دینوساور هم تخم را نگهدارند و هم قیمت آن را بدست آورند.

هرچند این دو بیماری تنها دشواریها نیستند، مگر زیان آورترین بیماریهایی اند که میتوان نامبرد.

وکیل پارلمان ( با رعایت استثنا ) از بسا لحاظ میتواند از مقام پنجساله به نفع فردی استفاده نماید.

1 . بحیث کمیشنکار:میتواندافراد را در بدل ارزش یا امتیاز دیگر مقرر نماید.  امضای قرارداد ها راتامین نماید، و از این قبیل.

2. بحیث نماینده منافع گروپ عمل نماید. این گروپ میتواند اتنیکی، سیاسی و یا حرفه ای باشد.

3. بحیث دکاندارو رهنمای معاملات فعالیت نماید.

 حکایات در برخی از محافل  رسمی و غیر رسمی ازشکایات برخی از وزرای برحال و مخلوع حاکیت دارند که اعضای مجلس نمایندگان از حق استیضاح بحیث اعمال فشار بر وزرا برای دستیابی به خواستهایی استفاده مینمایند که از وزیربرای بدست آوردن برخی از امتیازات انجام داده اند.

بدین ترتیب وکلای پارلمان با انجام نقش های یاد شده منافع شخصی و گروپی را بر منافع ملی اولویت میدهند.

بحث منافع گروپی/حزبی یکی از دشوار ترین مباحث است. دموکراسی لیبرال را برخی بحیث دموکراسی  گروپهای منافع نیز نامیده اند،مگر تفاوتهایی را باید در این رابطه در نظرداشت. گرچه افغانستان از لحاظ گروپهای منافع که بحیث گروپهای فشار عمل مینمایند سازمانیافته نیست، گروپهای ا تنیکی و سیاسی  بیشتر برای دستیابی به امتیازات عمدتآ مالی و مقام اعمال فشار مینمایند، و کمتر بر پالیسی ها به خاطرتامین منافع گروپی اعمال فشار مینمایند.

جدیت مجلس در رابطه با محکمه اختصاصی انتخابات  از یکسو مثالی از اولویت منافع گروپی/ حزبی بر منافع ملی میباشد و از سوی دیگر نشان میدهد که مجلس از انجام وظایف ملی پیشبینی شده توسط قانون اساسی بحیث عالیترین مظهر اراده ملی و نظارت از اعمال قوه اجراییه عاجز میباشد. هردو بیماری درجه آسیب پذیری مجلس یا پارلمان را در مارکیت سیاسی در افغانستان بالا میبرد.

کشورما در شرایط کنونی درگیر بحران های اقتصادی، نظامی و سیاسی میباشدو تعداد زیاد اولویتهای ملی در برابر پارلمان کشور قرار دارد، مگر جدیت پارلمان در قبال مسایل ملی  قابل سوال باقی می ماند. دلیل اساسی ناتوانی اجرایی پارلمان بخصوص مجلس نمایندگان را موضع قانونی آنها در رابطه با رییس جمهور نه، بلکه این حقیقت میسازد که پارلمان کشور به دلیل نفعجویی و تاکید بر منافع گروپی/حزبی   به ندرت قادر است بصورت متحدانه عمل نماید. اصل عمده عملکرد برای عده زیادی همان خود نعفجویی و تامین منافع گروپی/ حزبی میباشد.

نقشهایی را که از آن یاد کردیم، میتواند در نرمترین اشکال آندشواریهایی را برای افراد مانند بی انصافی و حق تلفی موجب میگردد، شکاف میان فقرا و اغنیا را وسیعتر میسازد و ازمسلکی شدن ادارات حکومتی و دولتی جلوگیری مینماید. همه اینها موضوعات مهم ملی اند که پارلمان وظیفه وارسی به آنها بر عهده دارد.

مردم از بی عدالتی: ازمظالم زورمندان، عصب اموال و دارای شانو تجاوز بر ناموس شان و فقان مرجع بازخواست شکایت دارند، مردم میخواهند کار به افراد با تقوا ومسلکی ( اهل کار) واگذار گردد، در حالیکه برخی از این نابسامانیها از پارلمان کشور منشآ میگیرند. "کور نیز میداند که دلده شور است" و عالیترین مظهر اراده مردم این ماموریت را دارد تا اراده واقعی آنان را بازتاب دهد وراه درمان دردها و نیازهای آنان را دریابد.

پارلمان شایسه مانند فرد شایسته به شایستگی خود میپردازد. اینمساله سزاوار  آن است تا در اجندای جلسات مجلسین قرار داده شوند. زمان آ فرا رسیده که وزرا نیز شکایات شان را به پارلمان و از تریبیون مجلسین به گوش مردم نیز برسانند.

شفافیتی که ورد زبان همه ی مقامات قرار دارد، خواهان چنین یک برخورد میباشد.

پــــــایــــان

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت