سنجر غفاری
زوال افراط گرائی وای اس ای
پاکستان امر حتمی شد
واقعیت بر این است که ابزار جنگ سرد به وسیله اتحاد مشترک ،انگلیس ، کشور های اسلامی چون سعودی ، مصر ،سودان ،کشور های افریقا ئی ، غربی ، مهره های مشخص و معین در وجود قیمومیت مالی شیخ های عرب در پاکستان پس از روی کار آمدن جنرال ضیآ الحق در اواخر دهه هفتاد واوایل دهه هشتاد دریک کمپاین مشترک نظامی استخبارا تی، اقتصادی ، اطلاعاتی و تبلیغاتی در انحصار قرار گرفتن دین و مذهب جهت استفاده از احساسات مذهبی ،عقیدتی و ملی مسلمانان کشور های متذکره منجمله مردم افغانستان و پاکستان بنیاد گذاشته شد. پیمان های دوگانه و استراتیژی معین و مشخص ناتو و وارشا جهان را به دو بلوک شرق و غرب بسوی دو قطبی شدن کشانیده بود. بنام جهان سوسیالیزم و امپریالزم کشور های را باهم در یک پیوند متزلزل قرار داده بودند که بزرگترین صدمه های سیاسی ، اقتصادی انسانی و محیطی را کشور های جهان سوم متقبل گردیدند. محور اساسی جنگ و مقابله افغانستان و محور شرارت ، تجموع و ارسال مصیبت ها افراط و بنیاد گرائی کشور پاکستان را انتخاب نمودند. کشور ایران را نگذاشتند تا به محوربزرگ تمدن وانکشاف اندیشه سوسیالیستی که مرکز پخش تیوری و اندیشه انقلابی جنبش های ملی و کارگری در وجود حزب نیرومند توده ایران بود بسوی انکشاف و مولد توانمندی فکری این اندیشه موفق گردد.
کمپاین مشترک استخباراتی غربی در وجود بازی های سیاسی و مذهبی استخباراتی فرانسه ، المان و انگلیس توانست ایران را برای آخندهای مذهبی آنوقت بسپارند به دلیل اینکه روحیه ضد امریکائی داشتندو یگانه بدیل درجهت جلوگیری وقطع نفوذ شوروی وایدیالوژی کارگری وسوسیالیستی در ایران محسوب میگردید. افغانستان را در کام ا ندیشه وبحران بزرگ ضدایدیالوژی سوسیالیزم بنام کفرو کمونیزم با اعلان جهادعلیه ایدیالوژی ورهبران حزب دیموکراتیک خلق افغانستان فرو بردند، شوروی وقت را در تلک بازی های مصیبت باری کشانیدند . در سرزمین پهناور هند پس از این که جنگ های مذهبی را میان سک ها و هندوها ، مسلمانان و هندو هامشتعل نمودند نهضت های مترقی وجنبش های ملی داد خواهانه را تحت فشار های سیاسی و اقتصادی قرار داده دست به ترور شخصیت های چون میرمن اندراگاندی وپسرش راجیف کاندی زدند این شخصیت ها تمایلات شان را بسوی شوروی وقت وبلوک شرق بیشترنشان داده بودند،راه جنبش عدم انسلاک درمنطقه وجهان را تعقیب میگردند .
حذف خانواده و قدرت سیاسی اصلاح طلبانه بوتو در پاکستان که بنیان گذارقانون اساسی و حاکمیت غیرنظامی در پاکستان بود بزرگترین جفای نظامیان پاکستان منجمله جنرال ضیاآ الحق در آینده سیاسی و نظامی کشورش محسوب میگردد.
رقابت های سیاسی و نظامی با کشوربزرگ و صنعتی هند، نمک حرامی نظامیان پاکستان دربرابرخلوص نیت رهبران ومردم افغانستان به خصوص در دو جنگ با کشور هند وستان که افغانستان و مردمش در جهت کینه و انتقام بر نخواستند تا از پاکستان باج بگیرند صبر و شکیبائی و مقاومت مردم افغانستان در برابر این همه جفاهای نظامیان پاکستان بیان این واقعیت را مینماید که پاکستان امروز با وجود دسترسی به اسلحه اتومی درحال تجزیه و تجرید قرار گرفته است چونکه کاذب و احسان فراموش است . برحق که خداوند دیر گیر وسختگیر است . تحمیل مصیبت ها و صدور آشوب و فتنه های غرض آلود نظامیان پاکستان برای مردم و کشور ما روبه زوال و به پایانش نزدیک میگردد . سالیان ایکه نظامیان و ای اس ای پاکستان باد کشت نموده بوند اکنون طوفانش را درو میکند . موقع آن رسیده است تا نظامیان بر خواسته از میان واقعیت های عینی و مردمی در پاکستان تصمیم بگیرند و در نجات و ثبات کشور و مردم پاکستان و منطقه همگام و همنوا گردیده بنیاد گرائی و شالوده تروریزم بین المللی را که مایه ننگ و شرم برای مردم و عزت پاکستان است ریشه کن نموده منطقه را به کانون گرم همگانی و انسانی مبدل ساخته ، اسلام واقعی را جاگزین شروفساد کنونی در کشور شان بنمایند . دو دلیل حکم بر چنین اجراات را مینماید .
دلیل اول:- ختم جنگ سرد،ایجاد استراتیژی جدید جهانی میان شرق وغرب،سازش وتوافق میان قدرت های بزرگ ،زیست همگانی درجهان پیشرفته اطلاعات و استخبارات،دسترسی به منابع بزرگ علمی و تخنیکی (انترنیت و کمپیوتر) ایجاد رقابت ها و مشترکات معین اقتصادی – سیاسی و نظامی میان متحدین ناتو و کشورهای بزرگ جهان منجمله امریکا روسیه ، چین در برابرهمدیگر وکشور های بزرگ صنعتی جهان بشمول اشتراک نظامی کشور المان در پیش برد برنامه های نظامی با امریکا وناتو که قبل ازجنگ سرد این امتیاز برای نظامیان المان داده نشده بود ،. نبود پیمان نظامی در مقابل ناتو . فرو پاشی اتحاد شوروی وکمپ سوسیالیتی درجهان ،آزادی اروپای شرقی از این تآ ثیرات عنصرعمده و اساسی دیگر اینکه نیروهای تند و بنیاد گرایان افراطی اسلامی ، منظوی و خیلی ها در انظار عامه جهانی بنآ بر انجام اعمال ضد بشری ، انسانی و اسلامی در وجود انتحاری ها و ترور های بی رحمانه ، متوسل شدن به انفجارات خونین در نقاط مختلف جهان به تروریزم بین المللی مبدل گردیده اند قبلآ وسیله عمده پیش برد جنگ سرد در مقابل قوت و قدرت شوروی و هم پیمانان شان استعمال گردید بودند میباشد .
دلیل دوم : - خلح روحیه و اعتماد جهاد و مجاهدت در مقابل حرکت های مشترک و متحرک نیروهای ناتو و متحدین برای رسیدن به اهداف بعدی شان در نقاط مختلف جهان که شامل گسترش استراتیژی های مشترک شان میباشد برای همیشه در وجود نیروهای محرک و وسیله قرار گرفتن شان برای ازمیان برداشته شدن قدرت و اهداف ضد ناتو که این بنیاد گرایان سیاسی و اسلامی ( کمربند سبز ) در مقابل دشمنان ناتو ومتحدین شان استعمال گردید و امروز وظیفه شان ختم است .
پس ازفروپاشی اتحاد شوروی مشاورین کاخ سفید اعلام نموده بودند که مبارزه و مقابله ما در جهان ختم نگردیده دشمن خطرناکتری از کمربند سرخ ( کمونیزم ) در مقابل ما (کمر بند سبز) وجود دارد که باید منظوی و نابود گردد. پس از شکست رژیم فقید دوکتور نجیب الله پاکستان و ای اس ای تلاش نمود تا از این فرصت استفاده وسیع بنماید که نمود و از وجود بنیاد گرایان مذهبی تند روترین را انتخاب نموده به تشکیل نیروهای طالبان پیشقدم گردید. . ناتو در برنامه ریزی ای اس ای خویش را متحد نموده تا آن زمان که پاکستان توانست قوت ها و نیروهای استخباراتی و نظامی اش را الی در وازه های جمهوریت های آ سیای میانه برساند. شکست طرح های صلح ملل متحد در برقراری صلح و ثبات در افغانستان ، ترور ملا بورجان ، ترور فقید دوکتور نجیب الله در سپتامبر 1996،ورود نظامیان طالب خلاف میل جامعه جهانی در آن زمان به داخل شهر کابل و اشغال کابل توسط شبکه های افراطی وبنیاد گرایان تحت رهبری ای اس ای پاکستان خلاف میل امریکا ، متحدین به خصوص شیخ های عرب صورت گرفته بود که خشم شان را علیه ای اس ای برانگیخت . مگر با بسیار دیپلوماسی و تحمل سیاسی خشم شان را فرو نشانده به اصطلاح مردمی ما قمار را باختند مگر حریف را از دست ندادند. ، فورمول صلح 6+2 و طرح های جدید که طالبان به آن موافقه نداشت چونکه ای اس ای مصلحت و منافع شان را در این طرح ها مشاهده نمیکرد.
بلاخره ظهورالقاعده و فعالیت های بن لادن علیه امریکا و غرب شکل و نوعه بازی را تغیر داده رهبری و تصمیمگیری طالبان همانند امروز به عهده ای اس ای قرار گرفت . امریکا پایگاهای افراط گرایان طالب را در افغانستان مورد ضربات راکتی قرار داد. پاکستان با حمایت از طالبان و القاعده با امریکا کاذبانه عمل نمود . تا اینکه خود را به سرحدات آسیای میانه رسانید و امریکا و متحدین تآ مل این حرکت های خود سرانه ای اس ای را نداشتند . حادثه 11 سپتامر 2001زمینه ساز حضور نظامی امریکا در منطقه شد که درواقعیت امر خنثی نمودن و مانع پیشروی پاکستان در آسیای میانه را درپی داشت این که ای اس ای و امریکا چه تهدات و نافرمانی ها علیه همدیگرنموده اند روی برنامه سازی طالبان و بن اول حالات پس از طی ده سال حضور نظامی امریکا در افغانستان و منطقه ، بازی های کاذ بانه و انتقام جویانه ای اس ای و حمایت پنهان و اشکار از طالبان ، موضع گیری خشن پاکستان علیه حاکمیت در افغانستان بیان یک واقعیت را مینماید که زمان و حوادث بعدی در پاکستان و منطقه پاسخگوی خواهد بود . مگر ای اس ای تصور مینماید که به این اعمال خویش ادامه میدهد و وسیله فشار علیه امریکا برای کسب برتری های استراتیژیکی برای کشور چین بر ضد روسیه ، هندو امریکا استحصال منافع خواهد نمود و در ادامه رقابت های نظامی اش با هندوستان و ادامه بی ثباتی در افغانستان به امتیاز طلبی هایش از کشور های عربی و غربی ادامه میدهد . خوشبختانه امروز سیاست و فورمول جهانی در تغیرقرار گرفته اتکا به القاعده و طالبان بنیاد گرا همانند اتکا به جهاد و مجاهدین که بدیل اش طالبان بود توانست برای کشور های غرب نتیجه مطلوب را یعنی شکست و بی اعتبارسازی کمربند سبزکه با استفاده از احساسات ملی و اسلامی مسلمانان جهان صورت میگرفت ببار بیاورد . مسلمانان جهان این واقعیت را درک نمودند که اعمال شریر و دور از کرامت انسانی و اسلامی ( انتحاری ) و سربریدن ها ، بی احترامی به مقدسات اسلامی ، پایمال نمودن حقوق معدنی مردان و زنان در اجتماع انسانی خلاف شرعیت بوده دیگر تجارت بنام اسلام و شرعیت غرای محمدی حرام و ناجایز است و این اعمال به وسیله شبکه های استخباراتی و حلقات معین در پاکستان سازماندهی ، حمایت و گسترش داده میشود . با ایجاد دولت فلسطین ، روشنی های جدید در سیاست زمامداران کشور های عرب منجمله احترام به حقوق و آزادی های زنان و مشارکت ایشان در برنامه های زیست مشترک اجتماعی ، نفی نمودن رهبر و سازمان القاعده ، خاتمه بخشیدن به استراتیژی طالبانیزم ساختن افغانستان و منطقه ، اتخاذ تصمیم مشترک علیه هرنوع نظامی گرائی به هدف خاص و یکه تازی ها در افغانستان و منطقه اوضاع و احوال کنونی منطقه و جهان این واقعیت را استحصال میدارد تا روی برچیده شدن علل و انگیزه مقاومت و حمایت لجوجانه ای اس ای پاکستان و حلقات محدود ی از نظامیان پاکستانی که زیر سایه افراط گرایا نی که تاریخ شان ختم ، موثریت و موجودیت شان سوال بر انگیز میباشد خاتمه بخشیده شود اگر نظامیان پاکستان جدا از مردم خویش و خواست جامعه جهانی به این لجاجت شان در حمایت از تروریزم افراط و بنیادگرایان علیه کشور و مردم افغانستان و هندوستان ، ایالت متحده امریکا و روسیه به بازی های کاذبانه و رنگ بازی های خویش ادامه بدهند مرتکب خطا و جفای بزرگ تاریخی در سرنوشت کشور و مرم خویش میگردند. مردم جهان ، افغانستان و پاکستان قربانی این شرارت پیشه گان گردیده و زمان حکم مینماید تا جاروب شوند . زوال حتمی بنیاد گرایان و تصفیه ای اس ای را مردم پاکستان سعادت و عزت شان میدانند و توانمندی شان این است تا در این امر ملی و انسانی با کاروان تمدن جهانی همگام بوده . در ویرانی ، ادامه جنگ و تراژیدی مردم افغانستان هیچگاهی خویش را توانمند و کشورشان را آزاد و متحد نخواهند یافت . نیروهای ملی و اقوام مختلف پشتونخوا وقبایل آزاد دوطرف دیورند سمبول نجات و آزادی در نیم قاره هند بوده و است . موجودیت کشور پاکستان وابسته به تآ مین صلح و برگشت ثبات در افغانستان و خاتمه بخشیدن به حمایت از بنیاد گرایی در منطقه گره خورده است . ادامه چنین اعمال کاذبانه به مفهوم انتحاری میباشد که در خانه خودش انفجار مینماید .
سنجر غفاری اکتوبر 2011