سنجر غفاری
مکثی بر نبشته راز خوابیده
حرمت و احترام به مقام والای نویسنده گان و پژوهشگران تاریخ کشور ما افغانستان و ابراز امتنان و محبت به نویسنده راز خوابیده دوست گرانقدر محترم رزاق مامون ! نخست باید گفت هیچ رازی در دل تاریخ کشور و مردم ما خوابیده نیست . بزرگان ما بعد از تثبیت و تشخیص واقعیت ها را نبشته و قضاوت را برای مردم و تاریخ کشور گذاشته اند . قلب داغدار کشور و مردم ما چند دهه میشود که بخاطر بیان واقعیت ها و تسلیم نشدن به خواست و اهداف تحمیلی دشمنان سعادت همگانی فرزندان صدیق شان ناشی از حوادث تحمیلی بازی های غرض الود استخباراتی کشور های همسایه ، منطقه و جهان خونبار گردیده ، خانه مشترک ما افغانستان را به لا براتوار تثبت و تشخیص استراتیژی های سیاسی ، نظامی ، استخباراتی و اقتصادی قدرت های جهانی و منطقوی مبدل گردانیده اند . تاریخ کشور ما بیان این واقعیت را از هجوم اعراب الی لشکر کشی نیروهای متحد تحت رهبری ایالات متحده امریکا که پا در رکاب الاغ طالب گذاشته وبا قمچین عربی ، پالان پاکستانی ، زین انگلسی و شپوی امریکائی به اصطلاح به سرکوب و دستگیری شیخ عربی بن لادن و امیر المومنین افغانی ملا محمد عمر آخند سرگردان در قلعه های پامیر وهندوکش خواب تسخیر کشمیر پاکستان همرا با استخراج معادن و نفت و گاز آنطرف دریای آمورا به سر می پرورانند سرگردان ووجشت زده هستند . انگریز ها برای اهداف قرنها بعد خویش کشور هند را تجزیه نمود . پاکستان هم مانند اسلاف خویش انگریز ها از بیضه افراط گرائی و نماد تروریزم طالبا نیزم را جهت گسترش نفوذ خویش درمنطقه به ذایش گرفت . تلاش صورت گرفت تا میان روشنفکران و روحانیون افغان تضاد های عمیق بنام سیاست و مذهب بوجود بیاورند که چنان هم شد . سران قبیله ها در این فورمول استعمال گردیده فرزندان شان را باهم در گیر برای منافع اجنبی ها نمودند . تاریخ سیاسی و سیر تکامل اجتماعی مردم و کشور افغانها گره خورده بدین فورمول بیگانه ها الی امروز در گرداب بحرانها و حوادث می چرخد و خونبار تر از روز گذشته میگردد. مشروطه خواهان اول ، نهضت اصلا ح طلب و مترقی امانی ، بازی راه انداخته شده انگریز و پاکستان در شکست نهضت امانی با استفاده از احساسات مذهبی و ملی شهید حبیب الله کلکانی و در عقب کشانیدن اهداف بعدی شان در وجود محمد نادر شاه و استحکام بخشیدن نظام سلطنتی و حاکم بر سرنوشت ملی مردم ما با استقرار رژیم استبدادی آنوقت ، نهضت چپ دیموکراتیک تحت قیادت شهید سردار محمد دادو ، خلح قدرت ، جلو گیری از استحکام و گسترش اهداف ملی و فرامنطقوی شهید سردار محمد داود در یک کمپاین مشترک استخباراتی کشور های عربی و غربی به همکاری مشترک استخبارات ایران و پاکستان و بی اعتبار ساختن موقف و موثریت سردار سرخ نزد رهبری شوروی وقت بلا خره پیروزی قیام افسران نظامی تحت رهبری ح . د . خ . افغانستان در اپریل 1978حوادث و جریانات بعدی که منجر به حضور نظامی و حمایت بی دریغ شوروی وقت از رژیم گردید همه وهمه راز های خوابیده نمیباشند بنآ گفته میتوانیم که در افغانستان هیچ رازی خوابیده بوده نمیتوتند این مردم ما است که خوابیده نگهداشته میشوند و شده اند . شخصیت های تاریخ حوادث متذکره را میتوان چنین تثبت و هویدا نمود . غازی امان الله ، شهید سردار محمد داود ، شهید داکتر نجیب الله و شهید احمد شاه مسعود قوماندان مقاومت در مقابل تجاوز پاکستانی ها و نوکران شان که سنگر شکنان مهره های ملی و شخصیت های قابل حرمت و اعتباری از این مرحله تاریخ سیاسی و مبارزات آزادیخوانانه مردم افغانستان بوده و میباشند . در نبشته راز خوابیده ازترور فرزند صدیق مردم و ستاره نخست استخبارات افغانستان ستر جنرال غلام فاروق یعقوبی نیز شنیده ها و نادیده های را درج نموده اید که از دید و تحلیل بنده که یکی از افسران مسلکی اداره استخباراتی آن وقت و مسول امنیت کندک محافظ و قرار گاه وزارت امنیت دولتی الی سقوط رژیم قانون در اپریل 1992 بودم و این سقوط نتیجه یک بازی استخباراتی کشورهای همسایه و منطقه در ادامه امضا توافقات ژینو که منجر به بیرون کشیدن قوت های نظامی شوروی وقت از افغانستان و اعلام مشی انساندوستانه مصالحه ملی و خاتمه بخشیدن به کدورت ها و بی اعتمادی ملی میان افغانها منجمله روشنفکران و روحانیون میگردید به ناکامی کشانیده شد.
مرحوم یعقوبی انسان آرام و متفکری بود که اندیشه و ایمانش سعادت همگانی و ختم جنگ و کدورت ها ، استقرار حاکمیت قانون در سرنوشت همگانی همه اقوام و ملیت های ساکن در خانه مشترک را پیشه نموده بود و از این فورمول حمایت و حرکت مینمود . یعقوبی خود را به همه مردم و اقوام افغانستان میدانست . با هیچ نیروی سیاسی و اندیشه خارج از اراده و منفعت ملی سازش و سر سازگاری نداشت . او سپاه حزب و فرزند صداقت و ارمان همگانی خا نه واحد ما افغانستان بود . همه را جان پدر و فرزند خطاب مینمود . انسان بی نهایت حلیم و پرکار ، متفکر و کامل بود ، بی موجب شتاب زده و احساساتی نمیگردید . در حل قضایا آرام و با تدبیر آن برخورمینمود و بعدآ تصمیم میگرفت . همیشه جوانب عمده و بنیادی قضایارا مطالعه و تشخیص میداد. انسان مسلکی و فارغ از هرنوع تعصب بود . وظیفه شناس و پابند به حقایق بود. روی این اصل پیش بین حوادث قبل از وقوع آن بوده تدابیر و رژیم کاری شخص یعقوبی همیشه جلوکیری کننده بوده نه بشکل تعرضی آن که همانند امروز تکرار فاجعه و مصیبت های تحمیلی را حاصل میداد.
یکی از توانمندی های مسلکی و علمی مرحوم یعقوبی را میتوان در شکست کو دتای ناکام تنی گلبدین یاد آور گردید . که در جهان و منطقه به خصوص کشوری بحران دیده و معاصره شده ئی چون افغانستان که وزیر دفاع کشور در اتحاد و اخذ پلان از طریق کمپاین استخباراتی کشور های ضد رژیم و رهبری حزب وطن با موجودیت یک سلسله پرابلم های داخلی و وجود اپوزسیون مسلح و جنگ های جبهه ئی توانست تا هدف پرتاب شده را دوباره به نقطه وضع الجیش اصلی و مرکز قومانده وتصمیم گیری ( قرارگاه استخبارات پاکستان و گلبدین عقب نشینی بدهد ) فکر میکنم واقعیت عینی بود . یعقوبی دوست روز های دشوار افغانستان و مردمش بو د . نباید فراموش نمود زمستانی را که قوت های شوروی افغانستان را ترک مینمودند و دشمنان ملی و سعادت همگانی بخاطر کسب رضای بیگانه ها کابل و شهر های بزرگ و پر نفوس را در معاصره شدید اقتصادی و احتکار مواد غذائی اولیه قرار دادند .حکومت موقت عبوری را برای شان استخبارات پاکستان در نشست پندی تهیه دید .و حمله ناکام بر ولایات سرحدی منجمله جلال آباد و دفاع مستقلانه و جانانه فرزندام غیور افغان و اردوی ملی ما ، تدابیر و همکاری موثر ارگانهای امنیتی کشور ، به خصوص رهبری و سازماندهی مبتکرانه وزارت امنیت دولتی ، تلاش و همکاری مسلکی محترم سلطان علی کشتمند صدراعظم موفق وقت و رهبری با مسولیت درکتور نجیب الله و جان فدائی فرزندان صالح مردم افغانستان صفوف حزب وطن که در مقابل هر نانوائی و مغازه توزیع مواد اولیه غذائی و شاهراه های اکمالاتی در سرمای شدید زمستان اطفال و زنان را همکاری مینمودند . مگر دشمنان ملی با پرتاب راکت از گرسنگان استقبال مینمودند هرگز فراموش حافظه تاریخ عصر ما نخواهد گردید . راز خوابیده بیان قصه های را در خویش دارد که واقعیت هارا پنهان میدارد . باید در کتاب راز خوابیده از فداکاری ها ی همه جناح های مطرح و یا از جنایات و اشتباهات همه بشکل یکسان تعریف و بیان واقعیت میگردید که نشده است . اگر به اشتباه نرفته باشم شصت فیصد توصیف یک جناح در کتاب شما دیده میشود . باید با جرات بیان بداریم که همه سازمانهای سیاسی و جهادی در بحران و تراژیدی ملی مردم افغانستان نقش خویش را مطابق به خواست زمان به نفع بیگانه انجام داده است و میدهد. قضاوت را برای تاریخ و نسل های بعدی میگذاریم مگر حق تشخیص و تثبیت را همه داریم اما بشکل واقعیت آن کتاب راز خوابیده در مورد شخصیت های تاریخ و چهره های مطرح ، شنیده ها حکایات ، و قصه های یک زاغ و چهل زاغ هم گفتنی های موجود است . مگر مقوله شنیدن کی بود مانند دیدن در این کتاب فیصدی کمی را در خویش دارد . باید دیده ها بیشتر از شنیده ها در آثار نویسنده های مطرح و مبتکری چون شما که دارای استعداد خوب تجسسی هستید موجود میبود . اگر شما صبر و حوصله داشته باشید ، زمان مساعد گردید من بشما وعده میدهم که در تکمیل واقعیت ها و بیان حقا یق برای نسل آینده و جوان کشور ما که نباید تنها از شنیده ها و داستان در مورد واقعیت های تاریخ کشور شان به کتاب ها مراجعه نمایند همکاری مینمایم . میشود تا در نشست های مطبوعاتی ، کنفرانس ها و سمینار های علمی و تحقیقا تی بیان واقعیت های عینی صورت بگیرد به احتمال قوی که کتاب شما از ارزش بیشتری چون امروز در میان مردم ما برخوردار میگردد. من زحمات و تجسس شمارا در بیان واقعیت ها حرمت و احترام نموده قابل تقدیر میدارم و به جرآت و استعداد شما مانند یک دوست و هموطن افتخار مینمایم . بشما پیشنهاد دارم تا در مورد ترور مرحوم یعقوبی ، داکتر نجیب الله و احمد شاه مسعود باهم مشترکا یک نبشته و یا دیدگاه عینی را بیان بداریم تا واقعیت های تاریخی و احساسات ملی این شخصیت های مبارزکشور ما در عصرشان بیان واقعیت های باشد که ایشان بخاطر تحقق ارمان ملی و کشوری شان قربانی اهداف بیگانه ها گردیدند . همچنان اشتباهات شان را نیز بیان بداریم که منجربه ناکامی پروسه های گردید که بحران تشدید یافت و طالبان و تروریزم حاکم بر سرنوشت ملی و سعادت همگانی ما گردیده است . که مردم و کشور ما در گرو اندیشه های پنجابی ها ، وهابی های افراطی و نوکران انگریزی شان ( ای اس ای پاکستان ) قرار دارند .
کتاب راز خوابیده در مورد ترور داکتر نجیب الله و غلام فاروق یعقوبی رکلام و عنوان گردیده است . بعضآ همانند قصه های بگو بشنو چه شنیده یی است ، که ذهنیت بر انگیز میباشد . واین مطلب را خواننده گان حتمآ تائید میدارند . به خصوص بخش تماس داکتر نجیب الله با گلبدین که در کتاب اشاره شده است . که پنهان از یعقوبی صورت گرفته است . بکلی واقعیت ندارد . وهمچنان در بخش ملاقات اعضای بیروی سیاسی حزب و مرحوم ببرک کارمل ، در بخش های دیگر ملاقات دوکتور نجیب الله با محترم مارشال فهیم ، قضایای شمال و مناسبات جناحهای حزبی و سقوط حاکمیت داکتر نجیب الله واقعیت های ملی و مسولیت های تاریخی افراد و جناح های سیاسی و جهادی بشکل واقعیت آن بیان نگردیده است فقط قصه های شنیده شده به اصطلاح مردمی ما چند دسته و چند دهان میباشد . به امید این که بتوانیم همه واقعیت های عینی را بخاطر از میان برداشتن خصومت ها و کدورت های سیاسی و ملی در کشور خویش در یافت و بیان نمایم تا اشتباهات ما را نسل آینده سر لوحه کار و پیکار خویش قرار ندهند و بیاموزند که دوستان و دشمنان سعادت همگانی ما چگونه توانست تا خانه مشترک ما را به محل نا امن و عاری از اعتماد برای فرزندانش جهت حفظ و گسترش منافع خویش به مقابل همدیگر الی سرحد نابودی همه رشته های پیوند همگانی و حیاتی موفقانه کشانید . باید از این شیوه ها و عملکرد های اجانب پند بزرگ گرفت . بس است .
غیروکی کرم ، اپنوکی ستم ، ای جانی و فا این ظلمو نکر .
وحدت علمی و گذشت منطقی ما زمینه ساز شرایط عفو و پذیرش همدیگر مارا با هم فراهم آوری مینماید . اتحاد و محبت همگانی را برای همه افغانان و به خصوص قلم بدستان آزاد کشور خویش در بحران موجوده خانه مشترک ما افغانستان از بار گاه خداوند گار خلقت انسان تمنا دارم .
سنجر غفاری
بالا
بازگشت