پاکستان اسرائیل منطقۀ ما
داکتر غلام محمد دستگیر
برومفیلد, کولورادو, ایالات متحدۀ امریکا
پیتر تامسن نویسندۀ کتاب " جنگهای افغانستان" به اصطلاح عوام "چلوصاف پاکستان را از آب کشیده"
منافقتها, درغگوییها, فریبکاریهای , چاپلوسیها, جنگ اندازیها, فتنه انگیزیها , در جان زدن ملل متحد و امریکای پاکستان را بصورت مشرح و بارها با اسناد و رویدادهای مستند به نشر سپرده است.
بنیاد پاکستان توسط بادار شان ,انگلیسها, روی پالیسی کلاسیک شان که " تفرقه بیانداز وحکومت کن" است, بنا نهاده شد. درحوالی سالیکه اسرائیل از غضب سرزمین فلسطینی ها بحیث یک مملکت از جانب قدرتهای بزرگ که همین انگلیس شیطان صفت در راس شان بود, در صفحۀ نقشۀ دنیا به پدید آمد؛ پاکستان از بنیۀ هند جدا و با غضب سرزمینهای افغانستان, بلوچستان, پنجاب غربی, سند, و بنگال شرقی خلق شد تا رول اسرائیل را که در آسیای جنوب غرب ( افغانستان جزء آسیای جنوب غرب است) بعهده دارد, پاکستان آنرا درجنوب آسیا (که خود عضویت این منطقه را دارد) با تخریب , شراندازی وفتنه انگیزی به پیش ببرد. متأسفانه که تا امروز پاکستان از لندن هدایت میگیرد , حمایت مبشود وکومکهای مالی و اقتصادی و تکنالوژی بدست میآورد. درهمین اواخر قرارگفتار کرزی که از تلویزیونهای افغانی پخش گردید صدراعظم جدید انگریز2.5 بلیون پوند به پاکستان کومک نقدی عرضه کرده است و معنی این را دارد که این انگلیس ابلیس صفت, این دشمن عنعنوی افغانستان جنگهای زبون کنندۀ شانرا با افغانها در قرن هژده و نوزده فراموش ننموده میخواهند با استفاده ازین چاکران و نواده های نا جایز خود, از افغانها انتقام بگیرند. همین انگریز ها اند که طالبها دشمنان دین و دنیای افغانستان را حمایت میکنند واز کشت کوکنار شان استفاده های نا مشروع بجا میآورند.
محمد علی جناح, که در 15 اگست سال 1947 تحت پادشاهی جارج ششم انگریز بحیث اولین گورنر جنرال پاکستان ,که جزء دومینیون آن کشور است, به اریکۀ دفترآن مقام راه یافت و روز یازدهم سپتمبر 1948 به اثر توبرکلوزو کانسر یکسال بعد از ایجاد پاکستان پدرود حیات گفت. بگمان اغلب, فکر میشود که ISI پاکستان واقعۀ دلخراش 9/11 را به اساس یاد بود روز وفات جناح پلان گزاری کرده باشد.
جناح, بنام محمد علی جناح بهایی قسمیکه اولین بیوگرافرش آقای Sarojinj Naidu مینویسد در 26 دیسامبر 1876 تولد یافته است. جناح کلانترین هفت طفل Mithibai و Jinnahbahi Poonja میباشد.
پدرش یک تاجر گجراتی بود که از کتیاوار به سند قبل از ولادت محمد علی نقل مکان نمود. پدر کلان محمد علی جناح Poonja Gokuldas Meghji یک هندوی Bhatia Rajput از دهکدۀ پانیلی ایالت Gondal در شهر کتیاوار بود. فامیل جناح به شیعۀ اسماعلیه مربوط بوده خود جناح بعدأ به گروپ شیعۀ های دوازده امام پیوست.
جناح یک شاگرد بیقرار بود واز یک مکتب به مکتب دیگر تبدیل میشد. در سند در مدرسۀ اسلامی کراچی ودر بمبئی در مکتب ابتدائیۀ Gokal Das Tej و باالآخره از لیسۀ عالی کرسچن میشنری سوسائیتی (Christian missionary Society) فارغ و بعد ازموفقیت در امتحان دخول به سن شانزده سالگی داخل یونیورسیتی بمبئی گردید.
در سال 1892 بدفتر کمپنی Graham’s Shipping and Trading واقع لندن انگلستان برای جناح یک موقعیت شاگردی پیشنهاد شد. این کمپنی با شرکت جناح بهایی پونجا, پدر جناح, در کراچی معاملات وسیع داشت. قبل از سفر لندن جناح با کاکا زادۀ خود Emibai Jinnah ازدواج کرد. متأسفانه این تزوج تنها دو ماه طول کشید و خانمش بلافاصله وفات یافت. در لندن جناح کار دفتر کمپنی فوق را ترک گفته شامل Lincoln’s Inn که امروزبنام London School of economics (LSE) شهرت دارد داخل و سه سال بعد بسن نوزده سالگی جوانترین باشندۀ هند بود که بحیث قانون دان در لندن پذیرفته شد. وی در قرن نوزده به لیبرالیزم برطانوی آشنا شد و به سیاست گرایی مترقی یک ملت دیموکراتیک معروض گشت. او به William Gladstone وJohn Morley دو سیاستمدار مقتدروقت احترام داشت و از
سیاستمداران هند به Dadabhai Naoroji و Sir Pherozeshah Mehta معتقد بود. وی به کومک دیگر شاگردان هندی که در کمپاین های موفق قبلی رول داشتند به کمپاین پارلمانی اقدام ورزیده و اولین هندیی بود که یک چوکی را در پارلمان بریطانیا نصیب شد. درینوقت است که جناح مفکورۀ مشروطیت بسرمیپروراند و بفکرخود ارادی هند افتاده گستاخیها و وتبعیضات انگلسیها را بمقابل هندی ها تقبیح میکند. حیات لندنی و غربی بر جناح بی تاثیر نماند. وی بهترین لباسهای بر روش غربی میپوشید ودر الماری لباسهای خود دو صد (200) جوره دریشی هائیکه توسط خیاط دوخته شده بود, داشت. همیش پیراهن یخن قاق به برمیکرد و گفته شده که هیچوقت نکتایی ابریشمی خود را برای بار دوم استعمال نکرده است.
دوست نزدیکش M.C. Chagla ( یکی از شخصیتهای برجسته هند که بحیث سفیر امریکا, نمایندۀ ملل متحد قاضی القضات محکمۀ عالی بمبئی و غیره ایفای وظیفه نموده است )گفته است که جناح گوشت خوک را خوش داشت و مؤرخ ستانلی ولپرت (Stanley Wolpert ) در کتابی که در بارۀآ جناح نوشته است , این گفتارچگله را تائید کرده است (ورود این کتاب در پاکستان از طرف حکومت پاکستان منع قرار داده شده است) Ahmed Akbar S در صفحۀ 200 کتاب خود زیر عنوان Jinnah, Pakistan and Islamic Identity مینویسد که: تقریبأ همه کتابهائیکه ماورای پاکستان نوشته شده است مینگارد که جناح به الکهول عادت داشته تنها در نزدیکی مرگ از نوشیدن الکهول اجتناب ورزیده است.
در دورۀ اخیر توقفش در انگلستان جناح زیر فشارهای متنوع قرار گرفت تا به هند برگردد وبا شرکت پدرش که بمشکلات روبرو بود کومک کند. وی در سال 1896 بهند برگشت ودر بمبئی اقامت گزید.
جناح بزودی یک حقوقدان مشهور و نامدار گردید. عقیدۀ لیبرالیزم وسیاست مترقی وی به اثرارتباطش با سه نفراز اعضای سترگ نشنل کانگرس چون گوپال کرشناگوکهل, فیروز شاه میهته و سرندرنات بنرجی بیشتر مورد تائید قرار گرفت. در 1896 به نشنل کانگرس هند پیوست و بعدأ عضو هیأت شصت نفری
Imperial Legislative Council گردید. این قونسل فاقد قدرت و اختیار بوده ازشمار زیاد وفاداران
غیر انتخاب شدۀ pro-Raj و اروپاییها تشکیل یافته بود. معهذا, جناح توانست که قانون جلوگیری ازازدواج اطفال راکه وقف اسلامی را قانونی مسیاخت از پارلمان هند بگزراند که به تعقیب آن به کمیتۀ "سندهرست" تقرر یافت. درآنجا به تاسیس اکادمی حربی در دیره دون رول مهم بازی نمود. در اثنای جنگ عمومی دوم جناح با دیگر میانه روان هند به امید اینکه بعد از جنگ بریطانیا برای هند آزادی سیاسی نصیب سازد, ازمساعی بریطانیا برای جنگ جهانی دوم حمایت نمودند.
جناح در ابتدا از پیوستن به All India Muslim League ابا ورزیده گفته بود که این لیگ بسیار اسلام گرا است. اما لیدرشپ مسلمانها را که در اقلیت بودند پذیرفت. ولی بعد ها بحیث لیدر مسلم لیگ ایفای وظیفه نموده است .در 1918 وی خانم دوم خودرا که از وی 24 سال خوردتر بود و دختر دوست نزدیکش Sir Dinshaw Petitکه یک فامیل سر شناس پارسیها بودند بنام Rattanbai Petit (Ruttie) بعد ازینکه به اسلام مشرف شد ازدواج کرد. “روتی” نام مریم را گرفت اما هیچوقت انرا استعمال نه نمود. در سال 1927 از هم جداشدند ودر سال 1929 روتی بعد ازیک مریضی وخیم فوت کرد و خواهرش فاطمه جناح تا آخر عمرش از وی پرستاری میکرد. باالأخره قسمیکه در بالا ذکریافت بتاریخ 9/11 بعد از یک خونریزی شدید و تشخیص توبرکلوز و کانسر در کویته جان بحق تسلیم نمود و در کراچی تحت یک گنبد کلان بنام "مزارقائید "دفن گردید. ستانلی ولپرت مینویسد: کمتر کسانی اند که سیر تاریخ رابصورت مکمل تغییر داده بتواند, و هنوز هم کمتر کسانی اند که نقَشۀ دنیا را تغییر دهد و بسیار مشکل است که بکسی برای تاسیس یک مملکت کریدت داده شود اما محمد علی جناح همۀ اینها را با اتمام رسانید.
جناح, مفکورۀ "دو ملت" را بسر میپرورانید ومیگفت هندو و مسلمانها قطعأ با هم دیگر زندگانی مصلحت آمیز نمیداشته باشند. در حالیکه امروز بصدها ملیون مسلمان در هند زیر پرچم دیموکراسی زندگانی دارند و این پاکستان است که آتش نفاق و کشتارها را با آی اس آی مفلوکش درمنطقه دامن زدن دارد.میگویند با ایجاد پاکستان از دوصد هزار تا یک ملیون هندو مسلمان بقتل رسیده است. اگر هند متحد میماند وPartition صورت نمیگرفت ازین کشتار بیمورد و نابسامانی جلوگیری بعمل میآمد . گاندهی در سال 1944 در بمبئی چهارده باربا جناح در بارۀ یک هند متحد متشکل از هندو و مسلمان ملاقات کرد اما منظور گاندهی بر آورده نشد .بهر صورت بعضی ها جناح و بعضی ها هم نهرو را مسوول تقسیم هند به دو مملکت هند و پاکستان قلمداد میدارند. نهرو پالیسی centralization و جناح پالیسی decentralization هند را تعقیب مینمود.ولی این جناح بود که از یک نشنالیست هندی بیک قدرت بیرحم ومکار تبدیل شده اتحاد هند را برهم زد تا پاکستان را روی دلایل مذهبی, کلچری, سیاسی و اغراض شخصی خود ایجاد نماید . پاکستان بتاریخ 14 اگست 1947 رسمأ اعلان گردید. در جلسۀ مسلم لیگ پارتی د ر سال 1940 در لاهور فیصلۀ ایجاد پاکستان هدف اساسی لیگ اعلان شده بود که از طرف کانگرس رد وبه انتقاد شدید اکثر مسلمانها مثل مو لانا ابولکلام آزاد, خان عبد الغفار خان, سید ابوالالله مودودی و جماعت اسلامی مواجهه گردید. در جولای 26 سال 1943 محمد علی جناح توسط یک عضو افراطی "خاکسار" با ضرب کارد مجروح ساخته شد.
وقتیکه الحاق کشمیر بهند اعلان شد, جناح این الحاق را غیر مشروع و نا روا نگاشته امر دخول اردوی پاکستان را به کشمیر صادرنمود. جنرال Auchinleck قوماندان اعلای تمام افسران بریطانیا به جناح وانمود ساخت که هند حق فرستادن عسکر خود رابه کشمیر دارد که لز ومأ به آن نائل شده است واما پاکستان این حق فرستادن عسکر را به کشمیرندارد و اگر جناح به این امر اصرار ورزد آچنلیک همه افسران بریطانیا را که در هردو جانب توضع دارد از صحنه خارج میسازد. چون پاکستان یک قسمت زیاد افسران عالی رتبه درمحوطۀ خود داشت و بر طرف ساختن شان بنقص شان تمام میشد, جناح صدورامر دخول عسکر خود را به کشمیرلغو نموده بعوض به ملل متحد پروتست خود را درج و خواهان مداخله شد.
دیده میشود که اساس پاکستان توسط یک شخصیکه تاریخ وی را یک نشنالیست بیرحم ومکاریاد میکند و جدایی پاکستان را از هند که نه هندو و نه مسلمان طرفدارآن بود, بنیاد گذاشته شده است. ما به این قائید اعظم که میخواست مملکت اسلامی ایجاد شود اما خود به شرایط اسلامی مجهز نبوده گوشت خوک صرف میکرد و الکهول مینوشید و این جماعت اسلامی که منشأء هندوستانی دارد و نمی خواست که مسلمانها از هند جدا شودو امروز به افغانستان امر صادر میکند که با هند روابط دوستانۀ خود را قطع نماید, روبرو هستیم. پاکستان برای ما مانند اسرائیل است که اسرائیل برای فلسطینی هاست:
اسرائیل بر کمپهای فلسطین راکت و خمپاره میریرزد و پاکستان بر سرحدات شرقی ما از کنر و نورستان تا جلال آباد و پکتیا و پکتیکا.
اسرائیل زیر بناء ,روشنفکران واطفال فلسطینیها را تباه میکند و پاکستایها از افغانستان را.
اسرائیل فقط راکت میبراند و چور چپاول وتاراج نمیکند, پاکستانیها آثار تاریخی , ریشه های درختان , چوکات دروازه های ما وسنگهای قبور ما را به تاراج برده اند.
اسرائیل برای فلسطینیها وسیلۀ کار فراهم میکند و پاکستان برای ما انتحاریون میفرستد.
اسرائیل به دین و مذهب فلسطینیها غرضدار نیست. پاکستان بضد مذهب حنفی حرکت دارد ووهابیزم و اخوانیزم را برما صادر میسازد.
اسرائیل تنها با آن شیعه های سرو کار دارد که امنیت داخلی شانرا متضرر میسازد. پاکستان که قایئد اعظم شان شیعه بود, امروز شیعه ها را که مسلمانان کارکن, زحمت کش و دانشمند اند کافر قلمداد میکند و بروز جمعه و در مساجد آنها را شهید میسازند.
اسرائیل هیچوقت نکوشیده است تا Zionism/Judism را بر فلسطینیها تحمیل نماید. پاکستانیها بر افغانها
Arabization تورید مینمایند.
اسرائیل وقتیکه بر فلسطینی ها راکت و خمپاره میریزد از صدور آن انکار نمی ورزد. پاکستان صدها راکت بر ما حواله میدارد و نامردانه انکار ورزیده میگویند (صد ها) راکت از راه و هدف خود منحرف شده بود.
اسرائیل از بعضی از اعمال ناشایستۀ خود بمقابل فلسطینی ها شدیدأ انکار میورزد. پاکستان نیز عین پالیسی را تعقیب نموده بروز دوهم اکتوبر 2011 خانم وزیر خارجۀ پاکستان با مصاحبۀ که با فرید رفیق زکریا در سگمنت GPSآن در تلویزیون CNN داشت جدأ از اعمال نا شایستۀ شان در مقابل افغانها انکار ورزیده حتی اکثر مسوولیتها را بر دوش امریکا حواله کرده است. باالأخره:
اسرائیل را یهودیان جهان کمک میکند که بر فلسطینی ها راکت و خمپاره وآتشباری نازل سازد. و پاکستان را عربستان سعودی و مدرسه های نامنهاد اسلامی کومک مینمایند تا مردمان مؤمن ومسلمان افغانستان را بخاک وخون بغلطانند و اگر بتوانند وهابیزم را پخش سازند.
اسرائیل دوست انگریز و امریکاست و پاکستان دشمن سوگند خوردۀ امریکا و غلام حلقه بدوش انگریز.
اسرائیل توسط انگریزوهمپیمانان شان برای آسیای جنوب غرب و فلسطین آفریده شد تا صلح و امنیت آن منطقه را برهم زند. پاکستان را انگریز برای ما آفرید تا صلح منطقه ما را برهم زند و خود با خاطر آرام بر دومینیون خود حکمروائی داشته باشد. امروز پاکستان علاوه ازین بن و بستها با اروپا و امریکا از حمایت چین و عربستان سعودی خود را برخوردارمحسوس نموده متکی میشمارد.
زمانیکه یک راکت از طرف فلسطینی ها بر خاک اسرائیل سرازیر میشود, اسرائیل این عمل شانرا با ده ها راکت قوی پیکرجواب میدهد. حکومت افغانستان جواب راکتهای پاکستان را با تضرع و لطفأ عرض میدارد.
وقتیکه یک تبعۀ اسرائیل توسط فلسطینی ها ترور میشود در مقابل اسرائیل ده و صدها نفرفلسطینی را یا محبوس میسازد ویا بقتل میرساند. اما کشتار افراد افغانستان توسط پاکستانیها از طرف حکومت افغانستان با وروروالی و پشتونوالی طرفه میرود.
پاکستان سران بلوچ را یکی پی دیگرترور نمود تا آنها را منفعل سازد و امروز اینکار را بر لیدران صلحدوست و رزم آزمودۀ افغانستان تطبیق مینمایند. پاکستان باید بداند که افغانستان بلوچستان نیست.
در پایان این نوشته بودم که شنیدم حکومت و وزارت دفاع افغانستان برای دفاع ازحملات پاکستان بر اردوی ملی امر آماده باش صادر نموده اند. خداج کند این عمل شان جدی باشد و بر دشمن بیرحم و مکار
مردم افغانستان از در دلسوزی و وروروالی پیشآمد نه نمایند. ومن آلله التوفیق
مأخذ:
1- Peter Tomsen, THE WARS OF AFGHANISTAN,
Messianic Terrorism, Tribal Conflict, and Failures of Great Powers
Public Affairs Press, New York: 2011
ISBN: 978-1- 58648-763-8 (Hard Cover)
ISBN: 978-1-58648-781-2 (e- book)
2- ASIA, David Lambert, 1989
3- Free Encyclopedia (Wikipedia: Muhammad Ali Jinnah
مؤلف این اثر از72 منابع مختلف استفاده نموده, ده اثر معتبر را برای کسب معلومات بیشترنام برده واز سیزده External Link یادآور شده است.
4- OUTCOMEIndia.com
5- M.C. Chagla: Wikipedia for his detailed Biography
6- Ahmed Akber S., Jinnah ,Pakistan, and Islamic Identity: the search for Saladin I1997). ISBN 0-415-14966-5; page 200.
7- اخبار و تلویزیون افغانیATN
8- یاد داشت داشت های نویسنده.
یاد دهانی:
از ارجمند امید دستگیر سپاسگزارم که کتاب ASIA تالیف David Lambert را در اختیار من گذاشت.