کنفرانس بن <۲ >و معادلات دشـــــــــــــــــــوار افــغـانـســـــــــــــــــتان

 

تحليل گر دوکتور جلال بايانی
اگست 2011 ســــــــــويدن

 

 قســــمت دوم


'عبدالسلام ضعيف' سفير سابق طالبان در پاكستان، بتازگي اعلام كرد كه اين گروه در كنفرانس بن2 شركت نخواهد كرد.
كنفرانس بن دوم قرار است در ماه دسامبر با موضوع افغانستان با حضور بيش از 90 كشور در آلمان برگزار شود.
ضعيف معتقد است شركت كنندگان در اين كنفرانس( نمايندگان واقعي مردم افغانستان نيستند) و (قصد دارند مصوبات خود را بر مردم افغانستان تحميل كنند)(!!!). از نظر وي بدون حضور تمامي گروه هاي درگير در افغانستان، اين گونه كنفرانس ها تنها سبب افزايش مشكلات اين كشور خواهد شد.
** مذاكره با طالبان؛ دلايل و روندها
--------------------------------------
يكي از دلايل اصلي تمايل امريكا به مذاكره با طالبان را مي توان در اوضاع افغانستان جست. در حقيقت متصديان داخلي و خارجي افغانستان ديگر نمي خواهند جنگ را طولاني تر از 10 سال نمايند. زيرا از يك سو با دشمني مواجه هستند كه پس از 10 سال هيچ نشانه ضعفي از خود نشان نداده و پا به پاي كشورهاي خارجي حاضر در افغانستان حركت مي كند. پس از سال 2006 ناتو از يك سو نيرو و هزينه هاي جنگ افغانستان را افزايش داد و از سوي ديگر سلاح هاي جديدي را در مبارزه به كار گرفت اما نتيجه آن كاملا معكوس بود. يعني از سال 2006 به بعد با وجود اين اقدام ناتو، هم تعداد عمليات هاي انتحاري و تروريستي و هم تعداد كشته هاي ناتو افزايش يافت به علاوه آن كه در يك سال اخير مناطق شمالي و شرق افغانستان نيز مبتلا به شيوع حملات تروريستي شده است. سقوط بالگرد ناتو توسط طالبان علاوه بر آن كه سبب تعجب و عصبانيت 'باراك اوباما' رييس جمهوري آمريكا شد، معيار مناسبي براي براي سنجش توان رقيب ناتو در افغانستان است . دليل ديگر مذاكره با طالبان آن است كه مردم كشورهاي دو سوي آتلانتيك تاب تحمل ادامه جنگ و تحميل هزينه هاي آن را ندارند.
روند مذاكره غرب با طالبان با پيشنهاد انگليس جهت انجام مذاكره آغاز شد. گفته مي شود كه تاكنون مذاكرات پنهاني در پاكستان، عربستان و امارات عربي متحده با حضور نمايندگان غرب، دولت افغانستان و طالبان برگزار شده است. انگليس نيز كانال جديدي از مذاكره را با دعوت از برخي اعضاي طالبان به لندن ايجاد كرد. در مرحله بعد 'رابرت گيتس' وزير وقت دفاع امريكا و 'حامد كرزي' رييس جمهوري افغانستان بحث مذاكره با طالبان را علني كردند. سپس نماينده آلمان در افغانستان در 28 می خواستار حضور طالبان در بن دوم شد. اما جهت گيري 'رايان كراكر' سفير جديد امريكا در افغانستان، در يك خط موازي با اظهارات ديگر مقامات در خصوص حضور طالبان در بن دوم قرار نداشت. وي برخلاف دولت افغانستان، نماينده انگليس در افغانستان و ساير مقامات دخيل در اين كشور از عدم حضور طالبان در بن دوم خبر داد.
شناخت روندهاي پيگيري شده براي مذاكره با طالبان نشان مي دهد كه اين موضوع از يك ايده انگليسي به مذاكرات پنهان، مذاكرات انگليس – طالبان، مذاكرات علني دو جانبه امريكا – طالبان و در نهايت به دعوت از طالبان در كنفرانس بين المللي در بن آلمان ختم شد. يعني گام به گام نياز بيشتر به مذاكره با طالبان احساس شد و محدوده مذاكره در كنار شيوه مذاكره به سمت گسترش موضوعات و علني تر شدن مذاكرات حركت كرد. دليل اين روند را بايد در نياز نيروهاي خارجي در افغانستان جست.
گروه طالبان در كنفرانس بن اول در سال 2001 حضور نداشت و بسياري از تحليل گران معتقدند كه دليل اصلي شكست كنفرانس بن اول به بازي نگرفتن اين گروه است. اكنون بطور ضمني از طالبان خواسته شده تا در بن دوم شركت كند، طالبان با رد اين درخواست شايد مي خواهد اتهامات گذشته اي را كه امريكايي ها مبني بر 'فشار بر طالبان براي مذاكره' به اين گروه وارد مي كردند، رفع كند. اعضاي ناتوبه خصوص انگليســها در چند ماه اخير ديپلماسي پيشرويي را جهت فراهم كردن زمينه هاي حضور طالبان در بن دوم به كار گرفتند. اين اقدامات حتي به شوراي امنيت نيز سرايت كرد و اين نهاد با خارج كردن نام برخي از سران اين گروه از ليست سياه سازمان ملل، خواست اعتماد اين گروه را جلب كند اما طالبان به دلايل زير حضور در كنفرانس بن را نپذيرفت.
1- گروه طالبان براي مذاكره با نيروهاي خارجي شروطي را ذكر كرده بود كه مهمترين آن به رسميت شناختن طالبان و خروج نيروهاي خارجي از افغانستان است. اين شروط هنوز توسط نيروهاي خارجي جدي گرفته نشده و يا به عبارت بهتر عملي نشده است. طالبان نمي خواهد تا زماني كه اين شروط محقق شود به مذاكره بپردازد و از مواضع خود عقب بنشيند.
2- در كنفرانس بن دوم، بيش از آن كه طالبان به مذاكره با نيروهاي خارجي نياز داشته باشد، نيروهاي خارجي به مذاكره با طالبان نياز دارند. نيروهاي خارجي مي خواهند طالبان را از موضع امنيتي به جايگاه سياسي- اقتصادي وارد كنند. حتي برخي از افراد طالبان ادامه جنگ را فرصت مغتنمي مي دانند زيرا از نظر آنها با ادامه جنگ، حضور امريكا و نيروهاي خارجي در افغانستان تداوم مي يابد .
3- دستور كار بن دوم و جايگاه طالبان در اين كنفرانس به درستي مشخص نيست و در حلقه ابهام استخباراتی قرار دارد. دولت كابل اعلام كرده كه در صورت حضور طالبان در بن دوم، اين گروه بايد به عنوان بخشي از حكومت افغانستان و در قالب دولت اين كشور شركت كند. اما واقعيت آن است كه طالبان خواستار حضور مستقل است و نمي خواهد خود را در چارچوب هاي ديگران محدود كند.
4- دليل ديگر عدم حضور طالبان در كنفرانس بن2 جنبه هاي رواني – ايدئولوژيك واستخباراتی انگليس ، امريکا ، عربستان و پاکستان است. به لحاظ رواني نيروي طالب جنگجو است . اين گروه براي جهاد جايگاه ويژه برای امريکا و انگليس دارد . به لحاظ ايدئولوژيك نيز بازگشت به( سنت صحابه و اسلام اصيل)(!!)، مدنظر اين امريکا وانگليس است 5- دليل نهايي در تصميم طالبان را بايد در نگاه به آينده جست. اين گروه علاوه بر آن كه مي خواهد قدرت خود را به نمايش بگذارد و پرستيژ خود را از طريق رد درخواست غرب ارتقا دهد به دنبال آن است كه امتيازات بيشتري كسب كند. امريكا براي متقاعد كردن طالبان جهت حضور در ديگر كنفرانس ها و يا مذاكرات بايد امتيازات بيشتري به اين گروه بدهد. خروج 14 تن از اسامي طالبان از ليست سياه سازمان ملل، امتيازي اندك براي طالبان است ** پيامدهاي عدم حضور طالبان در كنفرانس بن <
۲ > را استخبارات امريکا و انگليس در موارد مشکوک وابهام چنين جمع بندی کردند(!!!؟؟؟ ) :
1- اولين پيامد تصميم طالبان بي نتيجه بودن مذاكرات بن دوم است . اين كنفرانس قصد داشت ضعف بن اول و ساير كنفرانس هاي بين المللي را كه در مورد افغانستان تشكيل شده بود جبران كند. اكنون دستور كار بن دوم از 'در كنار طالبان براي افغانستان چه كار كنيم؟ ' به ' با طالبان چه بايد كرد؟ ' تغيير يافته است. گزينه اي كه اكنون براي اين كنفرانس باقي مانده، دادن امتياز بيشتر به طالبان براي نشست هاي آتي و يا تقويت توان نظامي نيروهاي خارجي در افغانستان است كه گزينه دوم طي 10 سال گذشته بي نتيجه بوده زيرا همچنان برهم زننده نقش بازي در افغانستان به حفظ نقش بازي خود مصمم است.
2- امريكا و ناتو با توجه به شرايط جديد، نيازمند تدوين 'دستوركار جديد' و يا 'تاكتيك جديد' هستند زيرا استفاده از واژه استراتژي براي افغانستان سادگي است. تدوين اين دستور كار با توجه به تجارب 10 سال گذشته بسيار دشوار است زيرا در اين مدت از مذاكره تا اعمال شديد ترين حملات نظامي عليه طالبان آزمايش شده است.
3- افغانستان همچنان شاهد جنگ خواهد بود و شايد تجربه انگليس و شوروي در خروج مفتضحانه از اين كشور دوباره تكرار گردد. زيرا طالبان دشوارترين گزينه را پيش روي نيروهاي خارجي قرار داده است.
4- روند خروج امريكا از افغانستان كه بتازگي آغاز شده بود، كند خواهد شد. اوباما با وجود تمايل به خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان، پس از سقوط بالگرد نيروهاي ناتو در اين كشور اعلام كرد كه جنگ ادامه مي يابد. 'لئون پانتا' وزير دفاع امريكا نيز از ادامه عمليات نظامي در افغانستان سخن گفت. بر اساس اعلام نظر سنجي هاي صورت گرفته 71 درصد از مردم افغانستان معتقدند كه با خروج نيروهاي خارجي، افغانستان دوباره به دست طالبان مي افتد، لذا به نظر آنان، كند تر ساختن روند خروج تاكتيكي از اين كشور عقلاني خواهد بود.
هر چند وضعيت موجود افغانستان قابل مقايسه با سال 2001 نيست و در حال حاضر افغانستان داراي دولت و پارلمان است و گروه‌هاي جهادي ديگر قدرت و نفوذ « شيطانی » سابق را ندارند اما با اين وجود به نظر مي‌رسد كه گروه‌هاي سابق جهادی و تازه تأسيس شده اپوزيسيون به رهبري "عبدالله عبدالله " تلاش مي‌كنند تا در بن دوم جايگاهي داشته باشند و تشننه قدرت است. مهمترين جناح در صحنه افغانستان پس از دولت، اپوزيسيون <؟> است.
مقامات غربي در ماه‌هاي اخير چندين ديدار با عبدالله در افغانستان وخارج از آن داشته اند ن در مورد كنفرانس بن با وي رايزني كرده اند و به نظر مي‌رسد اظهار نگراني مقامات بلند پايه دولت افغانستان مانند كرزي و مشاور امنيت ملي وي "اسپنتا " در مورد حضور ديگر جناح‌هاي افغان در كنفرانس بن دوم، بر اساس خبرهاي دريافتي آنان از احتمال حضور اين گروه‌ها وجناح‌ها در كنفرانس بن دوم است.
كرزي در يكي از سخنراني‌هاي اخير خود به وضوح اعلام كرد كه در كنفرانس بن دوم از جانب افغانستان فقط نمايندگان دولت افغانستان بايد حضور داشته باشند و در غير اين صورت، دولت افغانستان كنفرانس بن دوم را تحريم خواهد كرد. اسپنتا نيز در سخناني نمايندگان دولت را در كنفرانس بن دوم، نمايندگان مردم افغانستان خوانده است.
در پاسخ به اين نگراني جناح دولتي، دفتر حامد كرزي در اطلاعيه اي اعلام كرد كه وزير خارجه آلمان در ديدار خود با كرزي اظهار داشته كه افغان‌ها در قالب يك گروه به بن دوم خواهند آمد اگر به ديگران سهم داده شود نيرو های چپ نيز سر و صدا بلند نموده که قابل تحمل نيست با وجود اين اظهارات، از تشكيل ائتلاف‌ جديدي خبر مي‌رسد كه بر مبناي آن، "محمد محقق " رهبر حزب وحدت كه در برخي مقاطع از قوم "هزاره " افغانستان نمايندگي كرده، "احمدضياء مسعود " برادر احمدشاه مسعود از قوم تاجيك و "عبدالرشيد دوستم " رهبر حزب جنبش ملي افغانستان كه به عنوان نماينده "ازبك "ها شناخته مي‌شود، با عبدالله عبدالله ائتلاف كرده اند .
انتقادهاي اخير محقق عليه دولت و شوراي عالي صلح نيز مي‌تواند به اين معني باشد كه وي در جناح منتقد دولت قرار گرفته است .
گرچه دولت افغانستان اعلام كرده كه در بن دوم بحث تقسيم قدرت نيست اما با توجه به بحث خروج نظاميان خارجي از افغانستان، زمزمه مذاكره امريکا با طالبان و احتمال دعوت از اين گروه دربن دوم، گروه‌هاي افغاني مصمم هستند تا در اين كنفرانس حضور يابند.
با توجه به تقسيم قدرتي كه در بن اول صورت گرفت و حضور بسيار محتمل طالبان در بن دوم، اين ذهنيت در ميان گروه‌هاي مختلف افغان شكل گرفته كه دربن دوم نيز تقسيم قدرت صورت خواهد گرفت.
به گفته برخي از كارشناسان افغان، رهبران جهادی و سياسي موجود در افغانستان معتقدند با توجه به اين كه ا مريكا قصد تغيير استراتژي در افغانستان را دارد، همراهي با اين كشور در اين مقطع حساس سرنوشت ساز است بخصوص برادران احمد شاه مسعود ضيا و ولی ، عبدالله عبدالله ، يونس قانونی ، محمد محقق ، رشيد دوستم ، گل آ غا شيزی ، رسول سياف ، برهان الدين ربانی ، پسران گيلانی و مجددی و خارج از حلقه جهادی نورالحق علومی ، سيدمحمد گلاب زوی ، سليمان لايق ، شهنواز تنی به همين مقامات مختلفی امريکايی آشكارا يا مخفيانه مشغول رايزنی ، همسوی و هم نظری در تمام منافع امريکا هستند . و همان گونه كه جناح‌هاي مختلف در تكاپو هستند تا در اين كنفرانس نقشي داشته باشند، كشورهاي همسايه افغانستان بخصوص ايران و بازيگران موثر در اين زمينه نيز تلاش مي‌كنند كه جايگاه خود را دربن دوم به دست آورند.
پاكستان، هند و تركيه از جمله اين كشورها هستند و تلاش‌هايي را در اين زمينه آغاز كرده اند.
در حالي كه از فعاليت‌هاي ايران كه سال‌ها از جمله تأثيرگذارترين كشورها در صحنه افغانستان بوده و ذخاير مکمل نفوذی در دولت ، است، دپارلمان ، قضا ، قوای مسلح و ميان سران جهادی و طالبی دارد در تلاش به دست آوردن امتياز بيشتر بوده برخي كارشناسان اذعان دارند كه طي سال‌هاي گذشته نقش ايران در تحولات افغانستان افزون شده است.
مقامات غربي از جمله برخي مسئولان مريکايی بارها بر نقش خطرناک ايران در صحنه افغانستان اذعان كرده اند .
بحث‌هاي ديگري نيز درباره اهداف بن دوم و بهره‌برداري‌های امريکا و غرب از اين كنفرانس مطرح است .
اما آنچه مسلم است اين است كه تمامي تصميم‌هايي كه خارج از افغانستان و توسط بيگانگان براي افغانستان اتخاذ شده، محكوم به شكست بوده و در نهايت به بنبست رسيده است.
راه حل بحران افغانستان همچنان كه افغان‌ها همواره تأكيد كرده اند، بايد بدور از مداخله بيگانگان توسط افغان‌ها ی ذيدخل در قضايای افغانستان و بخصوص ديگر انديشان ، وطن پرستان ، صلح و مصالحه جويان ترسيم اجرا شود.
در اين راستا، بن اول با شرکت به اصطلاح سران جهادی ،تکنوکراتها ، ارسطوکراتها ، عاملين ايران و پکستان مي‌تواند درسي باشد برای بن دوم . پايان

 

----------------------------------------------------------------

 

از حدود دو ماه پیش که اعلام شد ممکن است گروه طالبان نیز نمایندگانی برای کنفرانس ماه دسامبر در بن آلمان داشته باشد، حرف و حدیث ها و انتقادها درباره این موضوع ادامه داشته است. انتقادها به احتمال شرکت کردن نماینده یا نمایندگانی از طالبان در این کنفرانس زمانی بیشتر شد که حمله های تروریستی این گروه پس از مرگ بن لادن نه تنها فروکش نکرد، بلکه شدت بیشتری داشت و تخریب ها و کشتارهای وسیعی را موجب گرديد
نیروهای خارجی در حال ترک تدریجی افغانستان هستند و مقام های نظامی و امنیتی مدعی هستند که توانایی های طالبان و سایر شورشیان کمتر شده و این گروه ها توانایی مقابله رودررو را با نیروهای امنیتی دولتی و خارجی از دست داده و تنها به انتحارگری و انفجارهای تروریستی دل بسته اند. اما همین میزان خشونت و تخریب دامنه دار باعث شده است تا اغلب منتقدان صلح با طالبان، روی این قضیه انگشت بگذارند و بگویند که سازش و کوتاه آمدن با این گروه، یک گام رو به عقب است و این گروه و سایر شورشیان را برای کسب امتیازهای بیشتر مصمم خواهد کرد .

اکنون در حالی که گفته می شود هنوز روشن نیست که طالبان در کنفرانس بن شرکت خواهد کرد یا خیر، برخی اخبار و گزارش ها حکایت از تلاش هایی دارد که این گروه را در کنفرانس بن مشارکت دهد. منتقدان در افغانستان می گویند این برخورد موجب تقویت طالبان و حضور رسمی آنها در عرصه سیاسی خواهد شد و این گروه بار دیگر مجال ها و سنگرهای از دست رفته را یک به یک در اختیار خواهد گرفت.
اما سفیر بریتانیا در کابل می گوید: اگر طالبان حاضر به پذیرش فراخوان صلح دولت افغانستان شود و به فرایند صلح بپیوندند از شرکت این گروه در کنفرانس بن حمایت خواهند کرد. ویلیام پیتی گفته است: «اگر طالبان درخواست دولت افغانستان را مبنی بر دست کشیدن از خشونت و بر زمین گذاشتن سلاح و همچنین پیوستن به یک روند صلح قبول کنند، از شرکت آنها در کنفرانس بن حمایت می کنیم.
مقام های آلمانی گفته اند که آماده برگزاری این کنفرانس هستند و تلاش می کنند تا این نشست به رهبری خود افغان ها برگزار شود.
سفیر بریتانیا در کابل در حالی از شرکت مشروط طالبان در نشست بن حمایت کرده که وزارت خارجه افغانستان نیز گفته است اگر گفتگوها میان دولت افغانستان و طالبان برای پیوستن آنها به پروسه صلح پیشرفت داشته باشد طالبان فرصت شرکت در نشست را خواهد یافت. حال این پرسش نیز پیش می آید که آیا طالبان می پذیرد که در این نشست حضور یابد؟ و اگر حاضر شود چه خواسته ها و ادعاهایی را پیش خواهد کشید؟ اساسا آیا پذیرش این گروه به عنوان فعال سیاسی در افغانستان، چه پیامدهایی را در فضای سیاسی این کشور خواهد داشت
منتقدان صلح با طالبان بر این باورند که حتی حمایت مشروط از شورشیانی که سابقه خشونت و کشتار مردم را دارند و به لحاظ فکری نیز واجد تفکرات ارتجاعی و واپس گرا هستند، توجیه منطقی ندارد و باید مبارزه با ایشان را تا قبول شکست از سوی آنها و زمین گذاشتن اسلحه ادامه داد. اما ظاهرا مبارزه ده ساله با آنها در افغانستان به قدری فرساینده و کم نتیجه بوده که غرب را مجاب گرده است وبرای حفظ منافع انگليس ، امريکا و اتحاده اروپا تا راه گفتگو و صلح با ایشان را نیز در نظر بگیرد و از همه بيشتر نماينده سياسی انگليس در کابل که از نوه های « داکتر مکناتن » است ، برای احيا ، بقا غلامان خود دست پاه مذبوحانه زده و اقای ســــــفير با ضمير خوابيــــده که دارد مگر فاموش نموده اســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت ؟ ؟ ؟
طالبانيکه با لشکر متحجر ، وحشی و سياه انديش ، که در تاريخ افغانستان بعد از حبيب الله کلکانی  تراژديک ترين ، تاريکترين و مخوف ترين صحنه روزگار مردم افغانستان و بشـــــــــــــــرا رقم زدند .
طالبانيکه خلاف تمام موازين ملی ، بين المللی ، انسانی و اسلامی و زشـتر وبدتر از شيوه های بربری اســـــلافش که نقش های دو طرف يک سکه انگليسی ميباشند ، با يورش چنگيزی ، جهادی بکابل غرض انجام دساتير پنجابی های پاکستانی نخست از همه به دفتر نمايندگی سازمان ملل يورش برده و خلاف قوانين قبول شده بين المللی ريس جمهور منتخب مردم افغانستان را حلق آويز نمودند ، و ارباب های انها در لندن ، واشنتن ، مسکو ، تهران و اسلام آباد خشنود گرديده .
طالبانيکه پس از يورش چنگيزی ، جهادی به شهر های مختلف افغانستان بخصوص کابل ، لوگر ، باميان ، بلخ باستان و پروان سرسبز و به خاک و خون کشيده هزار ها شهروند آن ، تخريب مجسمه های تاريخی که يکی ازعجايب جهان بود ، موزيم غنی کابل و غرض انتقام اتنيکی با نهايت شيوه وحشی به شــــــــــــمالی ســـــبز و انگور زاراش يورش برده و سياست زمين ســـــــــــوخته که آرمان شاهان دست نشانده انگليس محمد نادر و محمد ظاهر بود و نسل کشی درمزارشريف را راه انداختند .
يورش طالب به کابل ياد آورد هجوم لشکر چنگيز و بيانگر عمق کينه و بی رحمی به افغانيت ، کرامت انسانی و ارزش های عالی اسلامی بود ، اين سياه دلان تاريخ که با دستان کينه پرورش يافته اند ، اهداف اســــــتعمار انگليس ، امريکا و پاکستان ايران را کمر نابودی زندگی ، زمين ، خانه ، انديشه ، سعادت ، ترقی و پيسرفت و حتا آزادی يک نسل را بسته اند و هنوز که هنوز است ادامه دارد .
طالبکه طرف ديگر آن مجاهد ميباشند در سال
۱۳۷۵ غرض رو ســـــفيدی مجاهدين توسط نيرنگ انگليس ، امريکا و پاکســــــــــــــــــتان به قدرت رسيدند ولی دير نگذشت که عمال غير اسلامی غيرانسانی و وحشيانه آنها ، ماهيت ، اهداف شوم و ساير انگيزهای انها که در سال 2001 بايورش « ناتو » در راس انگليس و امريکا آشکار و بر ملأ گرديد تا سرحد محو استقلال ، آزادی و خود اراديت افـــغــانـســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتان عزيز تمام گرديد.
اقای ســــــــــــفير « برتانيای کبير » در کابل !
هنوز خون شـــــهيدان ولايات لوگر ، باميان ، پروان ، بغلان ، سمنگان ، بلخ باستان ، فارياب ، شـــــبرغان و کابل زيبا از جبين خون آلود ملاعمر ، ملا ضعيف ، ملا برادر ، ملا متوکل ، ملا راکتی پاک نشده است ، هنوز دود و خاک مجســــــــمه های باميان در هوا است ، هنوز ارزش باستانی موزيم کابل که توسط مجاهدين و طالبان با غارت رفته در موزيم های شخصی خانم بينظير بوتو ، نوازشريف ، نصير شاه بابر ، اسلم بيک ، حميد گل و موزيم سلطنتی لندن قرار دارد ، هنوز آتش حمله انتحاری طالب و لذت بردن از قتل و خون مردم ننگرهار در حادثه نمايندگی کابل باک ننگرهار خاموش نه گرديده است ، هنوز خون جسد کودک هفت ساله اعدام شده هلمندی توسط طالبان در درخت خشک نگرديده است ، هنوز جسد دختر هشت ساله ای که توسط طالبان به حمله انتحاری واداشته شده بود يافت نگرديده هنوز بربرهای طالب دست از بدعت و الحاد بر نداشته اند ، هنوز گروه طالبان از تجهيز کودکان خورد سال با بم های ا نتحاری منصرف نشده اند .
اقای سفير کشور اشغالگر !!
هنوز نماز جنازه هزاران شـــــــــــــــــهيد وطن در حوادث انتحاری طالب ادا نشده ، هنوز طرحان قصی القلب خارجی انها حملات انتحاری و دست از قتل عام افغانها بر نداشته اند ، به ياد داريد انتحار کنند گان طالب با واسکتهای انتحاری ساخت پاکستان و ايران در دل شب بر هوتل انترکاننتال کابل ، ستی سنتر ، خوراکه فروشی وزير اکبر خان مينه حمله در هوتل انتر کاننتال برای هشت ساعت باکشتار مهمانان ، کارمندان و کارکنان اين هوتل پرداخته و انرا به آتش کشيدند .
اعدام يک کودک هفت ساله هلمندی توسط طالبان وحشی ومزدور برای انسان با درک ، با درد ، با وجدان و عاطفه به شدت وحشناک ، درد آورد و غم بار بوده ، واين نوکران شما نشان دادند که ب سان ارباب های خود پابند هيچ آيينی، قانونی ، روش و معادهدات جهانی و ملی نبوده ، اين جنايات هولناک از يک سو عمق سبعيت طالبان را به اثبات رسانيده و از سوی ديگر قلب مليونها انسان واقعی از شنيدن خبر اعدام طفل هفت ساله لرزيده و اما شما مدافعان کاذب حقوق بشر ، برابری ، دموکراسی در اروپا ، آسيا وامريکا خم به ابرو نياورده بلکه از اين جنايتکاران در کنفرانس
۲ بن نيز دعوت ميگردد. ادامه دارد

 

============ــــ=========

 


بالا
 
بازگشت