وطن، ازادی واحترام به مقام والای انسان
شورای مرکزی حزب جمهوری خواهان افغانستان
2/8/1390 24/10/2011
کمیته سیاسي
متن سخنرانی رهبر حزب جمهوریخواهان افغانستان در کنفرانس سالیانهي حزب
الحمدلله ربالعالمين و صلات و سلام علي آله و اصحابه اجمعين
بسمالله الرحمن الرحيم
حضورِ تمامي خواهران و برادران محترم را در كنفرانس ساليانهي حزب جمهوريخواهان افغانستان خوشآمديد گفته و خير مقدم ميگويم.
خوشحالم كه پس از گذشت يك سال، دوباره در مراسم ساليانهي حزب جمهوريخواهان افغانستان، در خدمت شما قرار گرفتم. خوشبختانه با گذشت هرروز و هرسال حزب جمهوريخواهان افغانستان چه به لحاظ گسترش نفوس مردمي و چه به لحاظ ساختارهاي دروني و ظرفيتي، به سوي معياريشدن به پيش ميرود.
در ده سال گذشته حزب جمهوريخواهان افغانستان پيوسته طي كنفرانسهاي ساليانهي خود، اوضاع افغانستان را در نظر داشته و هرازگاهي موضعگيريهاي خود را در قبال حوادث و اتفاقات جاري در كشور، منطقه و جهان بيان كرده است.
سال گذشته يك سال متفاوت در يك دههي گذشته بود، در اين سال حوادث كلان و سرنوشتسازي در كشور به وقوع پيوست و جهان تازه پس از سالها مبارزه عليه تروريسم درك كرد كه "محور شرارت" و دهشتافكني كجاست.
نیروهای بینالمللی در افغانستان درک کردند عواملی اصلیی که سبب ناامنی و بیثباتی سیاسی، اجتماعی و امنیتی در افغانستان میشود، در پاکستان موقعیت دارد.
در این سال، اتفاقات کلانی در افغانستان و کشورهای دیگر منطقه به وقوع پیوست که هرکدام تأثیر به خصوصی را روی اوضاع امنیتی - سیاسی کشور داشت.
از پا درآمدن اسامه بنلادن رهبر شبكهي القاعده در نزديكي پايگاه ارتش پاكستان در ابيتآباد، روشن ساخت كه تروريسم پديدهي خارجي است و افغانستان قربانی تروریسمِ دستپروردهی کشورهای منطقه به خصوص پاکستان میباشد.
انتقادها بالاي كشور تروريستپرور و طالبگراي پاكستان در این سال بالا گرفت و جامعهی جهانی به ویژه امریکا در خصوص روابط سیاسی و دیپلوماتیک خود با این کشور تجدید نظر کرد؛ البته شک و تردیدهایی نسبت به مواضع مبهم امریکا در قبال پاکستان به شدت وجود دارد.
در این سال، شماري از كليديترين شخصيتهاي افغانستان جانهاي شان را براي دفاع از تماميت ارضي و تأمين صلح و ثبات در کشور از دست دادند.
ترور هدفمند و تکاندهندهی موثرترین فرماندهان امنیتی و رهبران سیاسی کشور که بسياريها مسوول طرح این ترورها را پاکستان میدانند، احساسات شهروندان کشور را به شدت جریحهدار ساخته است.
در یک برنامهي کلان ملی دیگر در سال پار، روند انتقال مسووليتهاي امنيتي از نيروهاي خارجي به نيروهاي داخلي افغان آغاز شد و بخش اول این برنامه با موفقیت و کامیابی نیروهای امنیتی کشور خاتمه یافت. این روند اگرچه با انتقادهایي به همراه است، اما عزم راسخ سربازان شجاع و دلیر افغانستان در به عهدهگیری مسوولیتهای خطیرشان در کشور قابل ستاش میباشد.
مصالحه و گفتگو با مخالفان مسلح دولت که از اهداف کلان ملی دولت بود، در سال پیش اوج گرفت و تمامی راهها برای کشانیدن طالبان و سایرگروههای مخالف مسلح به پروسهی صلح به کار بسته شد؛ اما صداها و طرحهای یکجانبهی حکومت برای گفتگو با شورشیان کارگر نیفتید و آنها همچنان برجنگ علیه نیروهای داخلی و خارجی تأکید ورزیدند و به کشتار مردم بیگناه و شخصیتهای متنفذ افغانستان ادامه دادند.
اتفاق بزرگ دیگری که در فضای سیاسی و اجتماعی افغانستان در سال پیش سایهافکنده بود، انتخابات پارلماني 1389 بود. این انتخابات که با تقلب و هرجومرجهاي بیسابقهیي روبرو شد، انتقادهای تندی را از جانب مردم و جهان بالای دولت افغانستان و کمیسیون انتخابات به همراه داشت.
درگیریهای ناشی از انتخابات مجلس تاکنون نیز به قوت خود باقی است و سرنوشت انتخابات مجلس به درستي روشن نيست؛ عدهیي پس از برگزاری پرماجرای این انتخابات، با بیباوری تمام به آیندهی دموکراسی در افغانستان نگاه کردند.
در کل، سال گذشته از پرماجراترین سالهای تاریخ سیاسی افغانستان بود و حزب جمهوری خواهان افغانستان در قبال تمامی حوادث اتفاقافتیده در کشور، آگاهانه و بادرنظرداشت منافع ملی و جوّ حاکم برکشور، موضع گرفت و دیدگاههای خود را به صورت آزادانه و بابرنامه ابراز داشت.
هرچند متأسفانه در سالهای پسین به دیدگاهها و خواستهای احزاب سیاسی و نهادهای مدنی که رکن اساسی و پایهیی نظامهای مبتنی بر دموکراسی و مردمسالاری را تشکیل میدهند، توجه شایسته و بایسته نشده است.
اما بیتوجهی به خواستها و نقطهنظرات نهادهای دموکراتیک، کوچکترین تأثیری روی تلاشهای مان در راستای بهبود وضع سیاسی و اجتماعی کشور نگذاشت و ما به عزم راسخ و برنامهی مدون در راستای اهداف مان که همانا تحقق خواستهای دیرينه و برحق مردم افغانستان بود، استوار گام برداشتیم.
از سوی دیگر، بدبختانه شماری از کشورهای منطقه و جهان، با تلاشهای پیگير و برنامههای براندازانه و با استفاده از تمامی امکانات در دستداشتهی شان در راستای تضعیف ارادهی ملت و دولت افغانستان برای عبور از وضع نگرانکنندهی موجود، سعی کردند. متأسفانه عدم توجه جامعهی جهانی و سازمان ملل متحد به این موضوع، روند سریع رشد و انکشاف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افغانستان را با رکود مواجه ساخته است.
این کشورها- پاكستان و ايران- با تأسف منافع استراتژیک و درازمدت شان را در منطقه، در بیثباتی، هرج و مرج سیاسی و تضعیف هرچه بیشتر دستگاه سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان جستجو میکنند.
برای همین است که ما در ده سال گذشته فرصتها و شانسهای طلایی و تکرار ناشدنی را از دست دادیم و یاهم نتوانستیم از زمینهها و فرصتهای در دستداشته به خوبی استفاده کنیم. بنابراین در این ناکامیهای ده سال اخیر، جامعه جهانی به دلیل راهکارهای نامناسبی که روی دست گرفته بود، مقصر اصلی میباشد؛ اما ما مردم افغانستان نمیتوانیم خودمان را در ناکامیهای موجود برائت بدهیم. به هرصورت ما باید از گذشتهی مان بیاموزیم و به فردا و فرداهای مان بیاندیشیم و براي آن برنامه بریزیم.
فرداهای مان تا زمانی به درستی رقم نخواهد خورد و به سرمنزل مقصود نخواهد رسید، که خودمان مسوولیتهای مان را در برابر کشور درک نکنیم.
به هرصورت ما در مورد قضایای کلان سیاسی در کشور پیش از پیش، موضعگیریهای مان را اعلام کردهایم و لازم میدانم بار دیگر در مورد قضایای ملی و کشوری موضعگیریهای حزب جمهوری خواهان افغانستان را اعلام کنم:
خروج نیروهای بینالمللی
نیروهای بینالمللی قرار است تا سال 2014 میلادی افغانستان را ترک کنند و مسوولیتهای امنیتی تمامی ولایتها و ولسوالیهای کشور را به نیروهای افغان واگذار نمایند.
حزب جمهوریخواهان افغانستان با درک نگرانیها در این زمینه، پیشنهاد میکند که جامعهجهانی نباید تا زمانیکه نیروهای امنیتی افغانستان قادر به تأمین همهجانبهی امنیت و ثبات در کشور نباشند، به عجله و بدون در نظرداشت عواقب منفیی که خروج زودهنگام آنها دارد، تصمیم به خارج کردن عساکرشان از افغانستان بگیرند.
ما خواهان واگذاری مسوولیتهای امنیتی کشور به نیروهای داخلی و خروج نیروهای بینالمللی هستیم، اما نگرانیهای که در مورد از دستدادن دستآوردهای اقتصادی و امنیتی ده سال اخیر کشور وجود دارد، باید جدی گرفته شود. در حقیقت جهان عواقبی منفی را که خروج ناسنجیدهی آنها میتواند به وجود آورد، باید در نظر داشته باشند.
هرچند نیروهای امنیتی افغانستان به لحاظ کمی و کیفی، به گونهی چشمگیری رشد کرده اند؛ اما تاهنوز با توجه به تهدیدات جدی موجود قادر نیستند از عهدهی مسوولیتهای خطیری که دارند به گونهی مطمیین کامیاب بدر آیند، از اینرو جامعهی جهانی قبل از خروج، باید توجه جدی به تواناییها و بلند بردن ظرفیتهای عملی نیروهای امنیتی افغان داشته باشند.
اگر وضعیت همینگونه ادامه داشته باشد و نیروهای بینالمللی هم تا سال تعیینشده از کشور خارج شوند، خطر دوباره مسلط شدن تروریسم بر افغانستان وجود دارد و جهان این خطر جهانی و منطقهیی را باید پیوسته در نظر داشته باشد.
ما بارها گفتهایم که خروج نظامی با درنظر داشت برنامه نه، بل با در نظرداشت شرایط امنیتی افغانستان صورت گیرد.
نیروهای خارجی قبل از ترک افغانستان، کشورهای منطقه و از جمله پاکستان و ایران را باید متقاعد سازند که در امور داخلی افغانستان مداخلات براندازانهی شان را متوقف سازند.
مذاکره با مخالفان مسلح
همهی جنگها به صلح منتهی میشود و صلح اولین و آخرین راه برای بیرون رفت از بنبست و هرج و مرج کنونی در کشور میباشد، اما صلح و گفتگو هم حدودی دارد که باید رعایت شود.
همه پذیرفتهاند که بحران امنیتی افغانستان راه حل سیاسی دارد، هرقدر این جنگ ادامه داشته باشد، از داشتههای مادی و معنوی افغانستان میکاهد و نتیجهی مطلوب را نمیتوانیم بدست آوریم.
اما گفتگو با کی؟
دیگر مذاکره با گروههایي که استقلال و خودارادیت ندارند و به دستور و فرمان کشورهای منطقه گام برمیدارند و عمل میکنند، معنایی ندارد.
طرف گفتگو و صلح باید از استقلال عمل و ارادهی آزاد برخوردار میبود که نیست؛ از این رو ما نیازمند هستیم که در راهها و روشهای رسیدن به صلح، بازنگری کنیم.
صلح با کسانی که روزانه دهها تن از هموطنان مظلوم و بیگناه مان را به صورت فجیعانه به قتل میرسانند، پس از این زبونی و تسلیمی تلقی میشود.
از سویي هم، ما هزینههای کلانی را برای نهادینهسازی دموکراسی پرداختهایم؛ بنابراین نباید به بهانهی مذاکره و صلح با گروههایي که مخالف توسعه و انکشاف کشور هستند و از سوی کشورهای منطقه سمتوسو داده میشوند، دستآوردهای اخیرمان را قربانی کنیم.
ما در طرحی که پیش از این تحت عنوان "راهکار خروج از بحران" ارایه کرده بودیم، به صراحت ذکر نمودیم که برنامهی کنونی صلح، روشن نیست و با روشهای اینچنینی ما به صلح دست نمييابيم.
حالا یک بار دیگر تأکید میکنم تازمانی که پاکستان قناعت داده نشود، گفتگو و صلح با شورشیان مسلح که در حقیقت شاخههای بحران هستند، به نتیجهیی نمیرسد.
گفتگو و مذاکرهی مستقیم باید با ریشهها و عوامل اصلی بیثباتی که در حقیقت در دستگاه سیاسی و استخباراتی پاکستان قرار دارد، صورت گیرد و این کشور متقاعد شود که از برنامههای براندازانهی بیشتر در قبال افغانستان خودداری کنند.
کنفرانس "دوم بن"(جهانی) و "استانبول"(منطقهیی)
ما در آستانهی برگزاری دو کنفرانس مهم و سرنوشتساز دیگر در مورد افغانستان قرار داریم. کنفرانس استانبول و کنفرانس "دوم بن" که قرار است در آیندههای نزدیک برگزار شوند.
در ده سال گذشته به کمک جامعهی جهانی دهها کنفرانس منطقهای و جهانی در مورد افغانستان برگزار شد و تعهداتی هم برای کمک به افغانستان در این کنفرانسها داده شد؛ اما با تأسف وعدههای سپرده شده از سوی کشورهای جهان عملی نگرديد.
حالا هم، ما دو کنفرانس بزرگ منطقهای و جهانی (کنفرانس دوم بن و کنفرانس استانبول) را در پیشرو داریم. در این کنفرانسها به گونهیي باید برنامهریزی صورت گیرد که مانند کنفرانسهای پیشین(توکیو، لندن، بن) بدون دستآورد خاتمه نیابد.
دستآوردهای این کنفرانس مستقیماً وابسته است به اینکه ما با چه طرح و راهکاری و با چه ظرفیتی در این کنفرانسها اشتراک میکنیم؛ حضور تیم واحد، همه شمول که شامل نمایندگان احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و دموکراتیک باشد، بیشتر توجه جامعهجهانی را جلب میکند و حتا تعهدات آنها را جنبهی اجرایی میبخشد.
در مسایل و موضوعاتی که قرار است در این کنفرانسها به بحث گرفته شود، باید دیدگاه احزاب سیاسی، نهادهای جامعهی مدنی، مراکز پژوهشی به گونهی جدی در نظر گرفته شود. در حقیقت، این کنفرانسها باید راه حلهای مناسبی را برای خروج از بنبست موجود بسنجد.
از طرف دیگر، تاهنوز مردم افغانستان از برنامهها و اهدافی که در این کنفرانسها قرار است بالای آن بحث صورت گیرد، آگاهی ندارند؛ دولت افغانستان و جامعهی جهانی مکلفاند آگاهیهای لازم را به مردم ابلاغ کنند.
اگر کشورهای جهان وعده و وعیدهایي را همانند کنفرانسهای پیشین، در این کنفرانسها به مردم افغانستان میدهند، باید صادقانه به وعدههای شان عمل نمایند. در گذشته اکثریت وعدههای داده شده عملی نگردیده اند.
تدویر لویه جرگه عنعنهای
در شرایط کنونی با توجه به تصامیم کلان ملی که در حال اتخاذ است، به تدویر لویه جرگهی عنعنهای ضرورت میباشد؛ اما در این مجلس کلان ملی باید نمایندگان واقعی ملت که از دردها و چالشهای دیرینهی مردم نمایندگی ميکنند، دعوت شوند.
در حال حاضر، ادعاهایي مبنی براینکه این جرگه به گونهی غیرقانونی برگزار میشود وجود دارد، از اینرو باید به این ادعاها و نگرانیها پاسخ داده شود و مجلسین شورای ملی باید از مسایلی که قرار است در این جرگه به بحث گرفته شود، مطلع شوند. بدبختانه عدهیي از نمایندگان مجلس، تدویر جرگهی عنعنهای را نفی مجلسین شورا از سوی حکومت تلقی میکنند، حکومت افغانستان در این زمینه باید نمایندگان مردم را قانع سازد. حضور فعال و محسوس نهادهای دموکراتیک، احزاب سیاسی و جامعهی مدنی به اعتبار این جرگه میافزاید.
در این جرگه مسألهی امضای پیمان استراتژیک با ایالات متحدهي امریکا به بحث گرفته میشود. روابط عمیق و راهبردی میان کابل و کشورهای بزرگ دنیا به نفع مردم ماست و به تقویت ساختارهای دولتی و دموکراتیک افغانستان کمک میکند. حزب جمهوریخواهان افغانستان برمبنای منافع ملی کشور خواهان روابط استراتژیک با تمامی کشورهای دوست افغانستان است. اما ما باورداریم که ایجاد پایگاههای دایمی خارجیها در کشور، سبب تشدید بحران میشود و رقابتهای منطقهای و جهانی را گسترش میدهد. از اینرو ما با ایجاد پایگاههای نظامی کشورهای بیرونی در افغانستان به شدت مخالف میباشیم.
مکلفیتهای جامعهی جهانی
جامعهجهانی در زمینهی تعهدات و وعدههای که با مردم افغانستان داشت، صادقانه عمل نکرد و بسیاری از برنامههای از پیش تنظیمشده به حال خودش باقی ماند.
در یک سال گذشته نگرانیهایي به وجود آمد که جامعهجهانی، کابل را در وضعیت نابهنجاری که قرار دارد رها میکنند و تا سال 2014 کمکهای نظامی، اقتصادی و انکشافی شان را کاهش داده و متوقف میسازند.
اگر این حدس و گمانها درست از آب درآید - که به نظر نمیرسد- وضعیت نابسامان دههی 70 یک بار دیگر تکرار میشود و افغانستان دوباره به میدان تاخت و تاز قدرتهای منطقهای و گروهکهای دستپروردهی شان، تبدیل میشود.
در کاستیها و ناکارامدیهای موجود از گسترش چشمگیر فساد گرفته تا افزایش تولید و کشت مواد مخدر، جامعهی جهانی مقصر است.
به گفتهی مقامهای مسوول، کشورهای کمککننده به درستی در راستای شفافسازی کمکها و مصرف آن در افغانستان نپرداخته اند؛ اکثریت پولها را به نام افغانستان آوردند و دوباره آن را بردند.
تاحالا در زمينهي تقويت زيربناهاي اقتصادي كشور، كارهاي لازم و در خور توجه صورت نگرفته است. به هر اندازهيي كه زيرساختهاي اقتصادي كشور تقويت شود، به همان اندازه نيز افغانستان ميتواند به خودكفايي اقتصادي و سياسي برسد.
كارهاي زيادي در راستاي بهبود كميت و كيفيت نيروهاي امنيتي كشور صورت گرفته است، اما اين كارها با توجه به مسووليتهاي خطيري كه نيروهاي افغان دارند، بسنده نيست. تجهيز، تمويل و آموزش نيروهاي داخلي كشور، تعهداتي است كه جهان با افغانستان داشت، آنها بايد به اين تعهداتشان عمل نمايند؛ در غيرآن، بدون نيروهاي قوي و خودكفا، تأمين امنيت اين كشور ناممكن ميباشد.
مکلفیتهای دولت
نپرداختن کشورهای جهان به مسوولیتهای شان در قبال افغانستان، به معنای درست عمل نمودن دولت کابل نیست. مقامهای افغانستان نیز نتوانستند رسالتهای شان را در برابر ملت افغان به درستی انجام دهند. بخش بزرگي از مسوولیتها و مکلفیتهای دولت پس از تشکیل نظام نوین سیاسی، دستنخورده به جای خودش باقی مانده است.
تطبیق قانون
دولت مکلف به تطبیق قانون و نهادینهسازی آن در جامعه بود، اما تنفیذ قانون در جامعه متأسفانه با دشواریها و موانعی جدیی مواجه است. تاحالا در راستای برداشتن این موانع گامهای بایسته برداشته نشده است.
تاهنوز گروههایي که خود را فراتر از قانون میدانند، در درون و بیرون از دولت به صورت گسترده فعال هستند و در ولسوالیها و قریهجات دوردست، به جای قانون حکومت میکنند. حتا طالبان در مناطقی که مسلط هستند، مقررات دلخواه شان را که بسیار سختگیرانه و طاقتفرسا میباشد، به جبر و اکراه بالای مردم تطبیق میکنند.
زدودن فساد
به گفتهی مقامهای ادارهی مبارزه با ارتشا و فساد، گسترش روزافزون فساد اداری به سطح کلان و میلیون دالری، افغانستان را در سطح جهان بدنام ساخته است.
ادارهی مبارزه با ارتشا و فساد همچنان گفته است که شماری از مقامهای بلندپایهی دولتی در فساد مالی کلان دست دارند، این وضع برای مردم افغانستان و کشورهای کمک کننده مایهی ناامیدی میباشد.
بدون هیچ تردیدی فساد گسترده و خطرناک، بزرگترین دلیل بیعلاقگی جهان به کمک بیشتر به افغانستان است. اگر روند ارتشا و فساد همچنان همینگونه ادامه داشته باشد، کمکهای کشورهای جهان کاهش یافته و متوقف خواهد شد؛ ما نیاز به مبارزهی خستگیناپذیر در برابر این پددیدهی خطرناک داریم. مبارزه با فساد صرف وظیفهی دولت نیست، مردم نيز در این زمینه مکلفیت بزرگتر از دولت دارند؛ مردم میتوانند با کمک به نهادهای دولتی مشترکاً جلو چپاولگران داراییهای عامه را بگیرند.
محو مواد مخدر
براساس آمارهای جهانی، افغانستان کماکان در صدر فهرست کشورهای تولید کنندهی مواد مخدر قرار دارد و بیشتر از 90 درصد مواد مخدر جهان را تولید میکند.
این کشور بیشتر از سه میلیون معتاد دارد و کسانی که به مواد مخدر آغشته میشوند هر روز بیشتر میشوند.
مواد مخدر یکی از منابع کلان تمویل گروههای تروریستی است و در ناامنی و بیثباتی در کشور نقش محوری را بازی میکند. براساس آخرین آمار سازمان ملل متحد تولید مخدر در سال گذشته 61 درصد در افغانستان افزایش یافته است.
مقامهای مبارزه با مواد مخدر در کابل، کشورهای منطقه و جهان را در گسترش میزان تولید مخدرات مقصر میدانند. به گفتهی این مقامها "اگر مواد مخدر در افغانستان تولید میشود، مصرف آن در کشورهای منطقه و جهان صورت ميگيرد."
تولید و کشت مواد مخدر بزرگترین آسیب را به امنیت، اقتصاد و نظام اجتماعی افغانستان وارد کرده است. مبارزه با این پدیدهی مدهش، تلاش جهانی و منطقهای میخواهد.
ما باور داریم که مبارزه با این نابسامانیها و مشکلات، صرف وظیفهی دولت نیست؛ هر فرد افغان در قبال این موضوعات مسوولیت و رسالت دارد. ما مردم افغانستان باید انتظارات ایدهآل و کلان را از دولتها و کشورهای خارجی کنار بگذاریم و خودمان در قبال مسوولیتهای مان دست به کار شویم.
آيندهي افغانستان
اگر جهان و دولت افغانستان با بيتوجهي از كنار نابسامانيها و ناهنجاريهاي كنوني عبور كنند، آيندهي نه چندان مناسبي در پيشروي افغانستان قرار خواهد داشت.
تا سه سال ديگر مردم افغانستان شاهد برگزاري سومين انتخابات رياست جمهوري، پس از تشكيل نظام سياسي نوين در كشور، خواهند بود.
در انتخابات پيشروي رياست جمهوري، شوراي ملي، شوراهاي ولايتي و شوراهاي ولسواليها، احزاب سياسي، نهادهاي مدني و شخصيتهاي صاحبنفوذ براي نجات از بحران و گزينش چهرههاي ملي و ميهنپرست بايد مسوولانه عمل كنند و موضع مناسب اتخاذ نمايند.
متأسفانه در انتخاباتهاي گذشته به دليل ابهاماتي كه در قانون انتخابات وجود داشت و كه ما تازه دموكراسي و انتخابات را تمرين ميكرديم، جنجالها و كشمكشهايي به وجود آمد كه بايد نميآمد؛ اما بايد از گذشتههاي مان بياموزيم و به وضعیت حال وآيندهي مان بپردازيم.
اعضاي حزب جمهوري افغانستان نيز با درك حساس بودن شرايط سياسي و مسووليتهاي خويش، از همين اكنون در مورد انتخاباتهاي آيندهي كشور تدابير و برنامهريزيهاي لازم را اتخاذ خواهند کرد.
انشاالله ما تا يك سال ديگر كنگرهي عمومي حزب را در كابل برگزار خواهيم كرد و در آن موضعگيري مان را در قبال انتخابات رياست جمهوري دور بعد ابراز خواهيم داشت.
در كل ما دولتمردان و زعمای افغانستان مسووليت داريم كه دستآوردهاي نظام جديد پساطالباني را كه در آن ارزشهاي دموكراتيك و مردم سالارانه با پرداختن هزینههای گزاف تاحدودي نهادينه گردید، حفظ كنيم.
ما مسووليت داريم كه وطن مان را از معضلات كلاني كه در حال حاضر با آنها دستوپنجه نرم ميكند برهانيم و پابهپاي كشورهاي منطقه و جهان در كنار خانوادهي بينالملل آبرومندانه و با وقار زندگي كنيم.
ما مكلف هستيم كه به وابستگيهاي اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي مان، نقطهي پايان بگذاريم و سرنوشت ملت مان را به گونهيي كه شايسته آن است، رقم بزنيم. ورنه، ديگر نه جهان ما را به عنوان كشورِ بارِ دوش خواهد پذيرفت و نه هم غرور ملي چندهزارسالهي مان بيش از اين، با اين وابستگيها سازگار است.
در پايان یک بار دیگر تأکید میکنم که ما بايد در مبارزه با فساد کلان مالی و اداری، مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با تروریسم و دهشتافکنی، مبارزه با افراطيت و بنيادگرايي و مبارزه با دشمنان قسم خوردهی ملت مان بسیج شویم و از حیثیت و شرف سرزمین مقدس و پر افتخارمان دفاع نمايیم و نگذاریم بیشتر از این، مظلوم واقع شده، دیگران بر ما بتازند و قدرت کاذبشان را به رخ مان بکشند. تا زمانیکه تک تک افراد جامعهی مان با وجدانهای آگاه و مسوولیتپذیر در برابر این همه نابسامانی نایستند و یکدست و متحد حرکت نکنند، بازیابی غرور ملی و تاریخی مان ناممکن خواهد بود.
به اميد پيروزي و سربلندي ملت بزرگ و نجيب افغانستان و به امید پایان جنگ و ویرانی. تشکر از توجه تان
بااحترام
صبغتالله سنجر
رهبر حزب جمهوريخواهان افغانستان
Email : Sebghatullah_Sanjar@yahoo.com
Mobile : 0799715895