شورای مرکزی حزب جمهوریخواهان افغانستان
کمیته سیاسی
" راهکارهای خروج از بحران"
تاریخ:۱۵اسد سال ۱۳۹۰ 6اگست سال 2011
درامد
پس از گذشت ده سال از حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان، اکنون اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی کشور، به مرحله یی حساس تاریخی رسیده است.
جامعه جهانی و امریکا که ده سال پیهم مردم افغانستان را در راستای مبارزه با تروریسم و دهشتافکنی، بازسازی، انکشاف و توسعهیی اقتصادی و سیاسی، کمک و همکاری کردند، اندک اندک بار و بنه شان را جمع کرده و خروج نظامیشان را از افغانستان آغاز نمودهاند.
ناتو و امریکا تصمیم گرفتهاند که تا سال 2014 میلادی تمامی مسوولیتهای امنیتی افغانستان را به گونهیی تدریجی به نیروهای امنیتی افغان واگذار کنند.
خروج نیروهای بینالمللی از کشور در وضعیتیکه جنگ علیه تروریسم و دهشتافکنی به اتمام نرسیده و هنوز به شدت ادامه دارد، هر لحظه خطر امکان از دسترفتن دستآوردهای دهسالهیی جامعهیی جهانی و دولت افغانستان را به میان میکشد.
تحلیلگران هشدار میدهند در صورتیکه جامعهجهانی یک باره به حضور گستردهی نظامی- سیاسی خود در افغانستان پایان دهد، افغانستان که تازه در صدد به پا ایستادن است، دوباره به پرتگاه سقوط نزدیک خواهد شد.
هرچند امریکا و شماری از کشورهای دیگر قول دادهاند که خروج نظامی آنها تدریجی است و بناً خطری را به دستآوردهای چندسال اخیر افغانستان ایجاد نمیکند، اما گمانهزنیهای وجود دارد که با خروج نیروهای نظامی ناتو و آیساف، کمکهای مالی و توسعهای این کشورها به افغانستان، نیز به پایان برسد و یا هم به کاهش سنگین مواجه گردد.
از سوی دیگر، کنفرانس بزرگ دیگری زیر نام «بن دوم» قرار است تا چندماه دیگر در آلمان برگزار شود؛ در این کنفرانس گفته میشود پیرامون قضایای مهمی چون مصالحه با طالبان و روند انتقال مسوولیتهای امنیتی، بحث و گفتگو شود. در این زمینه جهان و به خصوص دولت افغانستان دیدگاههای احزاب سیاسی، آگاهان اجتماعی- سیاسی، جامعهمدنی و روشنفکران را باید در نظر داشته باشد.
همچنان قرار است لویه جرگه عنعنوی برگزار شود، رئیسجمهور کشور کمیسیونی را جهت برگزاری لویه جرگه عنعنوی موظف نموده است. تدویر لویه جرگه فرصتی است که در آن باید تلاش صورت گیرد، نماینده گان اصلی مردم، احزاب سیاسی، نهادهای مدنی واجتماعی، روشنفکران به خصوص نمایندگان مجلس و شوراهای ولایتی به جرگه دعوت شوند و آنها پیش از پیش باید در جریان قضایایی که قرار است در جرگه به بحث گرفته شود، قرار داده شوند.
با در نظرداشت موارد فوق و نگرانیهای که پیرامون قضایای کلان سیاسی کشور در حال حاضر موجود است، حزب جمهوری خواهان افغانستان خواستار تدویر کنفرانس بزرگی زیر نام "راهکار خروج از بحران" شد و در نظر دارد قبل از برگزاری کنفرانس از طرحها، پیشنهادها و نظریات ارزشمند دانشمندان کشور در مورد اینکه چگونه میتوانیم از سقوط در یک فاجعه یی کلان کشوری جلوگیری کنیم و دستآوردهای چندین سالهیی را که به قیمت خون هزارها افغان غیور به دست آمده است، حفظ نماییم، استفاده نماید.
با توجه به نکات که گفته آمدیم، پیشنهادهای ذیل را به جامعهی جهانی و دولت افغانستان ارایه مینماییم:
خروج نیروهای بینالمللی
1- جامعه جهانی تا زمانیکه نیروهای امنیتی افغانستان قادر به تأمین همه جانبه امنیت و ثبات در کشور نباشند، نباید به عجله و بدون در نظر داشت عواقب منفی که خروج زودهنگام آنها دارد، تصمیم به خارج کردن عساکرشان از افغانستان بگیرند.
2- در حال حاضر مردم و شماری از کشورهای دنیا به شدت از خروج سریع نیروهای بینالمللی از افغانستان بدون در نظرداشت احوال این کشور نگران هستند، که این نگرانی جدی است؛ هر آن ممکن است دست آوردهای اقتصادی و امنیتی افغانستان سیر نزولی خود را بپماید. جهان عواقبی منفی را که خروج ناسنجیدهی آنها میتواند به وجود آورد، باید در نظر داشته باشند.
3- هرچند نیروهای امنیتی افغانستان به لحاظ کمی و کیفی، به گونهی چشمگیری رشد کرده اند؛ اما تاهنوز با توجه به تهدیدات جدی تروریستان و دهشتافکنان قادر نیستند از عهدهی مسوولیتهای خطیری که دارند به گونهی مطمیین کامیاب بدر آیند، از اینرو جامعهی جهانی قبل از خروج، باید توجه جدی به تواناییها و بلند بردن ظرفیتهای عملی نیروهای امنیتی افغان داشته باشند.
4- اگر وضعیت همینگونه ادامه داشته باشد و نیروهای بینالمللی هم تا سال تعیین شده (2014) از افغانستان خارج شوند، امکان این که تروریستان دوباره بر مردم افغانستان مسلط شوند و تحجر فکری خویش را روا بدارند، بعید نیست؛ بنابراین، خطر دوباره مسلط شدن تروریسم بر افغانستان را جهان باید پیوسته در نظر داشته باشد.
5- اقتصاد افغانستان تا هنوز به کمک جهان وابسته است، دولت درحال حاضر به تنهایی حتی توان تمویل معاشات پرسونل کاری خود را ندارد، بنابراین، باید مسألهی وابستگی اقتصادی افغانستان جدی گرفته شود؛ خروج زودهنگام نظامی جامعه جهانی به شدت افغانستان را به لحاظ اقتصادی آسیب میرساند.
6- در کل باید خروج نظامی با در نظر داشت برنامه نه، بل با در نظرداشت شرایط امنیتی افغانستان صورت گیرد.
7- پیش از خروج نیروهای بینالمللی، جهان، کشورهای منطقه و از جمله پاکستان و ایران را باید متقاعد سازند که در امور افغانستان مداخلات شان را متوقف سازند.
مذاکره با طالبان
جنگ هم اکنون میان طرفهای درگیر در افغانستان ادامه دارد و مصالحه هم در جریان است. همه پذیرفته اند که بحران امنیتی در افغانستان راه حل نظامی ندارد، هرقدر این جنگ ادامه داشته باشد، از داشتههای مادی و معنوی افغانستان میکاهد و نتیجهی مطلوب را نمیتوانیم بدست آوریم. بنابراین گفتگو و مذاکره آخرین ابزاریاست که باید همه به آن تن در دهند.
اما چگونه گفت وگویی؟
A- دولت و جامعهجهانی نباید به هیچ صورت، دستآوردهای چند سال اخیر را قربانی صلح و مذاکره با مخالفان کنند؛ ما هزینههای کلانی را برای نهادینه سازی دموکراسی و مولفههای ارزشمند آن که تازه در جامعه وجهه نهادینه شدن را پیدا میکند، پرداختهایم. بنابراین، نباید به بهانهی مذاکره و صلح دستآوردهای ده سالهی ما قربانی شود.
B- پیش از خروج نیروهای بینالمللی از کشور تا سال 2014، افغانستان و جهان مشترکاً باید راه حل سیاسی را برای پایان بخشیدن به معضلهی موجود امنیتی و سیاسی در کشور بسنجند.
C- همانگونهی که ذکر شد، برای بحران امنیتی موجود راهی جز مذاکره و گفتگو و جود ندارد، بنابراین باید مکانیزمی را جستجو نماییم که پروسه مذاکره با مخالفان را سهل تر سازد.
D- مذاکره باید از آدرس مردم افغانستان صورت گیرد. اکنون برنامهی مذاکره مشخص نیست و اکثریت امور مربوط به مصالحه به صورت پنهانی به پیش برده میشود؛ مردم حق دارند بدانند چی درحال وقوع است.
کنفرانس "دوم بن"
همان گونهییکه رییس جمهور کرزی گفته است سال جاری به خاطر برگزاری کنفرانس دوم بن و آغاز روند انتقال مسوولیتهای امنیتی به نیروهای افغان و تلاشهای صلح و مذاکره، بسیار مهم و سرنوشت ساز برای افغانستان به حساب میآید.
بنابراین:
1- درست تاچندماه دیگر کنفرانس "دوم بن" در آلمان تدویر میشود. جهان و دولت افغانستان در مورد مسایل و موضوعاتی که در این کنفرانس به بحث گرفته میشود، باید دیدگاه احزاب سیاسی، نهادهای جامعهی مدنی، مراکز پژوهشی را به گونهی جدی در نظر داشته باشند.
2- در حقیقت، این کنفرانس باید، راه حلهای مناسبی را به خروج از بن بست موجود بسنجد؛ همانند کنفرانس" اول بن"، نباید " دوم بن" خود به "بنبست" برسد.
3- در این کنفرانس باید تمامی جناحهای سیاسی و طرفهای درگیر قضیهی افغانستان حضور داشته باشند.
4- تاهنوز مردم افغانستان از متن برنامهیی که در این کنفرانس قرار است بالای آن بحث صورت گیرد، آگاهی ندارند؛ دولت افغانستان و جامعهی جهانی مکلفاند، آگاهیهای لازم را به مردم از طریق رسانهها ابلاغ کنند.
5- در محور برنامههای بن تقویت نهادهای دموکراتیک و ارزشهای مردم سالارانه قرار داشته باشد.
6- در این کنفرانس، نمایندگان احزاب سیاسی راجستر شده باید حضور فعال و محسوس داشته باشند.
تدویر لویه جرگه عنعنوی
در شرایط کنونی با توجه به تصامیم کلان ملی که در حال اتخاذ شدن است، نیاز وجود دارد لویه جرگهی سراسری، بادر نظر داشت موارد زیر، تشکیل شود.
1- در لویه جرگه نمایندگان واقعی ملت که از دردها و آلام مردم نمایندگی کنند، دعوت شوند.
2- مسألهی پیمان استراتژیک با امریکا و پایگاه دایمی که قرار است، روی آن بحث صورت گیرد، با نمایندگان مردم در لویه جرگه مطرح شود.
3- ولسی جرگه و مشرانو جرگه از تدویر جرگه، شاکی هستند؛ چون آنها در جریان اصلی تشکیل جرگه قرار ندارند، از این رو مجلسین شورای ملی باید از مسایلی که قرار است در این جرگه به بحث گرفته شود، مطلع باشند.
4- نمایندگان احزاب سیاسی راجستر شده باید در این جرگه حضور فعال و محسوس داشته باشند.
5- قرار است در این لویه جرگه مسئله پیمان استراتیژیک با ایالات متحده امریکا به بحث گرفته شود؛ حزب جمهوری خواهان افغانستان برمبنای منافع ملی کشور خواهان روابط استراتیژیک با امریکا است، ولی با ایجاد پایگاههای دایمی نظامی امریکا در افغانستان مخالف میباشد.
مردم را نباید دستکم گرفت!
آن گونهی که انتظار برده میشود مردم در جریان قضایایی که در حال گذر است، قرار ندارند؛ همه چیز غیبت مردم برنامهریزی و اجرا میشود.
باور ما این است که حضور مردم در حاشیه، از حمایت آنها با جامعهی جهانی و دولت میکاهد. جامعهی ما در جریان مذاکره با طالبان، کنفرانس دوم بن، دلایل اصلی خروج خارجیها در شرایط نامناسب کشور و... قرار ندارد، مردم را نباید دستکم گرفت.
برای موفقیت پالیسیهای جهان و دولت افغانستان در قبال مسایل محوری کشور لازم است، موضوعات ذیل به گونهی جدی در نظر گرفته شوند:
1- جهان الزاماً برای کسب موفقیت در افغانستان، دیدگاه مردم را در نظر گیرد.
2- نمایندگان مجلس و شوراهای محلی که در حاشیه کنفرانس بن و لویه جرگه عنعنوی قرار دارند، باید از جریان این نشستها آگاه باشند.
3- اعتماد از دست رفتهی مردم نسبت به آیندهی شان باید دوباره احیا شود.
4- مردم انتظار دارند، وضعیت سردرگم موجود پایان داده شود.
5- جهان استراتژی گیچکنندهی خود را در قبال افغانستان تغییر دهد، تا فعلاً برنامههای مشخص در راستای کاهش و یا هم نابودی بحرانها از کشورهای دنیا از جمله ایالات متحده در کشور ندیدهایم.
تقویت نهادهای دولتی
ما معتقدیم، تا زمانیکه نهادهای دولتی و کارمندان ادارهی عامه، از ظرفیت بلند خدمتگذاری به مردم بهرهمند نگردند، راهی که میرویم ما را به نتیجه دلخواه نمیرساند.
در ده سال گذشته چنانی که لازم بود به تقویت و گسترش ظرفیت نهادهای دولتی پرداخته نشد. مردم زمانیکه به ادارههای دولتی به منظور رفع چالشهای شان سر میزنند، با نارضایتی تمام از ادارات بر میگردند؛ این در حقیقت نشان میدهد که ما در امر کسب رضایت مردم ناموفق بودیم.
حالا باید:
1- راههای را جستجوی نماییم که از طریق آن نارضایتی مردم جبران شود و اعتماد از دست رفتهی آنها اعاده گردد.
2- در برابر هیولای رو به گسترش فساد باید چاره اندیشید و این چاره جز اعلان جهاد و مبارزه جدی در برابر آن چیزی دیگری بوده نمیتواند که همزمان همکاری گرم مردم را با خود داشته باشد. در این شکی وجود ندارد که بدون جلب اعتماد و همکاری مردم نمیشود در هیچ پروسهیی به ویژه روند مبارزه با فساد موفق بدر آمد.
3- ادارات دولتی محلی باید مورد بازنگری جدی قرار گیرند.
4- تقویت نهادهای دولتی میتواند به طور گسترده از نارضایتی مردم بکاهد و آنها را به همکاری با دولت تشویق نماید.
5- به هر اندازهیی که نهادهای دولتی تقویت شوند، به همان اندازه از میزان نفوذ مخالفان مسلح دولت در میان مردم در روستاها کاسته میشود.
جلوگیری از بحران اقتصادی
اکثریت نهادهای ناظر بینالمللی در افغانستان از جمله "گروه بینالمللی بحران" هشدار داده اند، در صورت خروج نیروهای خارجی و بیتوجهی جهان در زمینهی تقویهی اقتصاد افغانستان، این کشور دوباره بحران شدید اقتصادی را تجربه خواهد کرد.
حتا در حال حاضر، وضعیت اقتصادی کشور در آستانهی خروج نیروهای بینالمللی رو به وخامت نهاده است. تقویت وضع اقتصادی مردم افغانستان میتواند در زمینهی ثبات و امنیت در کشور که هدف نیروهای بینالمللی نیز است، مفید و ثمربخش واقع شود.
بناً جامعهی جهانی پیش از آنکه افغانستان به سمت بحران و فروپاشی اقتصادی حرکت کند، باید همکاریهای لازم و تصامیم مناسبی را در این زمینه اتخاذ نماید.
در ده سال گذشته کارهای در زمینه توسعهی اقتصاد افغانستان صورت گرفت؛ اما چنانی که لازم بود در بخش زیربناها سرمایهگذاری لازم و بهینه صورت نگرفته است. بیتوجهی به زیرساختهای اقتصادی و انکشافی در کشور سبب شده است تا افغانستان نتواند به خودی خود حداقل نیازمندیهای بودجهی عادی خود را جوابگو باشد.
بنابراین، لازم است پس از این، به زیربناهای اقتصادی که در زمینهی خودکفایی افغانستان میتواند موثر تمام شود، توجه لازم و بایسته صورت گیرد.
افغانستان زمانی به خود کفایی اقتصادی میرسد که:
1- در کنفرانسهای آینده بینالمللی در مورد افغانستان، مسأله خودکفایی افغانستان مورد بررسی قرار گیرد و راههای جستجو شود تا از آن طریق افغانستان قادر شود تا چند سال دیگر سرپای خود بایستد؛ زیرا طبعی است کمکهای جهانی به این کشور روزی قطع خواهد شد، از این رو، روزی باید افغانستان متکی به خود باشد.
2- سیستم زراعت و دامداری در کشور که به شکل خیلیها ابتدایی جریان دارد، باید میکانیزه گردد و نیازمندیهای لازم دهقانان و زارعین کشور تأمین گردد.
3- توجه لازم به تقویت شرکتهای تولیدی و زمینهسازی بهتر برای تجار و سرمایه گذاران به خاطر سرمایهگذاری در کشور میتواند کمک شایانی به رشد اقتصادی و انکشافی افغانستان داشته باشد.
4- توجه به تقویت اقتصاد روستاها و جلوگیری از سرازیر شدن مردم به شهرها.
5- زارعین افغانستان در حال حاضر توانایی رقابت با مواد تجاری خارجی را ندارند، از این رو، باید در زمینهسازی لازم به خاطر به فروش رسانیدن مواد تولید شدهی داخلی در داخل کشور انجام شود.
نتیجهگیری
در ده سال گذشته مردم افغانستان و جهان در راستای بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی افغانستان، قربانیهای بیشماری داده اند. دستآوردهای که با قربانیهای هنگفت بدست آمده اند، نباید به هیچ قیمتی از دست داده شوند.
هرتصمیمی که در مورد افغانستان صورت میگیرد، باید با درنظرداشت وضعیت حاکم سیاسی- امنیتی این کشور اتخاذ شود.
تقویت ساختار سیاسی نظام و دولتداری و بلندبردن ظرفیت خدمتگذاری به مردم در نظام میتواند تضمینی باشد به آیندهی درخشان افغانستان.
در حال حاضر، چنانی که لازم بود به ظرفیتسازی در نهادهای دولتی پرداخته نشده و به همین دلیل، بر اساس آمارها حمایت مردمی از دولت روزتاروز کم میشود.
هم اکنون شکاف عمیقی میان توسعه شهرها و روستاها دیده میشود. دولت به انکشاف اجتماعی و سیاسی دهات چنانی که لازم بود، نپرداخته است، از اینرو، گفته میشود میزان حمایت مردمی از دولت در روستاها کمتر از شهرها است.
بناً باید در زمینهی کاهش شکاف بزرگ توسعه و انشکاف در همه عرصهها میان شهر و روستا توجه شود. در صورت عدم توجه به این معضل کلان، این مسأله در آینده میتواند سبب چالشهای کلان سیاسی- امنیتی شود.
براساس گزارش نهادهای بینالمللی در حال حاضر، امنیت شهرها به مراتب نسبت به روستاها بهتر است؛ گفته میشود دلیل این مسأله حمایتی است که مردم از دولت در شهرها دارند.
از سوی دیگر، زدودن قدرت از مرکز و سپردن مسوولیتها و صلاحیتهای لازم به ولایتها و مسوولان محلی( قدرت غیرمتمرکز)، به گونهی چشمگیری میتواند در استواری و صلابت نظام موثر تمام شود.
حضور محسوس مردم در کنفرانسها و جرگههایی که قرار است درآینده تدویر شود، کمک میکند، فیصلهها و اجراآت کنفرانسها و جرگهها لازمالاجرا و موثر باشد.
در کنفرانسها و جرگهها حضور نهادهای مدنی و احزاب سیاسی میتواند مشروعیت و قدرت بیشتر به فیصلههای آنها ببخشد.
بااحترام
صبغت الله سنجر
رهبر حزب جمهوری خواهان افغانستان
ادرس دفتر مرکزی :
کابل افغانستان ، قلعه فتح الله خان سرک ششم دفتر حزب جمهوری خواهان افغانستان
ایمیل ها : sebghatullah_sanjar@yahoo.com/
شماره های تماس: 0700601771 /0799715895