خيرخواهی يا نيرنگ ؟!

مصلحت انديشان هم عدالت را قربانی ميکنند و هم حقيقت را و اما ديکتاتوران ملت را ؛ شيوع فساد اداری و اجتماعی ، بارزترين دسـتأورد حاکميت های قانونگريز و استبداديست و در نظام های فاسد ، صداقت جرم بشمار ميرود خطر فساد و قانونگريزی خيلی وخيم تر از خطر تروريزم است ما شاهديم که بقدر رشد فساد تروريزم نيزتوسعه يافت و بقدريکه قانون زيرپا شد فسادهم رشد کرد چه کسی نداند که فساد (1) چقدر امنيت را برهم ميزند؟ و چگونه دشمن را تقويه ميکند؟ تا زمانيکه با قوانين برخورد چنين سليقوی و سياسی شود بحران ابعاد وسيع تر خواهد يافت

من در حيرتم که مشاورين ارشد جناب کرزی شيطان هستند يا ساحر وگرنه او چگونه ميتواند هميشه حريفان سياسی و قومی و حتی متحدين دولتی خود را فريب دهد؟ پپامبراکرم (ص) ميگويد: مومين دو بار از يک سوراخ گزيده نميشود و نيز ميفرمايد (ص) که : مسلمان هوشيار و با فراست است يعنی حافظة قوی و زکاوت سريع دارد ولی رهبران سياسی و نظامی جبهة متوفای مقاومت خصوصا معاونين نهام نهاد رئيس جمهور ازبن تا کنون فريب ميخورند در توطئة بن فريب خوردند ، در کميسيون تدوين قانون اساسی ، در جرگه ها ، در هر دو انتخابات رياست جمهوری ، در تشکيل کابينه و بالاخره همين ديروز ؛ در نظر دارم تا قبل ازبن دوم درين باره چند نمونه از اشتباهات مرگباری را که ائتلافيون کرزی مرتکب شدند برشمارم تا بار ديگر چنانچه شير أدم خورده باشند قربانيان تروريزم و تبعيض تکرار نکنند ولی در خصوص دادگاه گرچه من در مضمونی بنام حکومت ؛ پارلمان را ترور کرد " استدلال کرده بودم که هرگونه تمکينی به فيصله های دادگاه اعتراف و اعتبار بخشيدن باين بيدادگاه است

قانونی يک عضو ارشد مجلس عوام نيز گفت که حتی اگر يک نفرهم از مجلس عوام تعويض شود اعتبار و حيثيت پارلمان و کميسيونها زير سوال ميرود" ولی تصور ميشود که اولا معنوی زير فشار های گوناگون به نحوی کوشيد کرزی را راضی سازد ازين اشتباه معنوی کرزی استفاده کرد و معاونين خود را نيز گولزد استانکزی (2) يعنی کرزی ، شما دقت کنيد بطورغير مستقيم معاونين کرزی و ديگرانيکه درين جلسه بودند حکم دادگاه خاص را پذيرفتند ولی گفتند بعد جنائی انتخابات نيز تحقيق شود أنهم توسط محکمة کابل ، أنگاه احکام دادگاه و محکمه ، واجب التنفيذاند يعنی چه ؟ اين همان چيزی بود که کرزی ميخواست از يک طرف به دادگاه توسط نوابغ جهل اعتراف صورت گرفت و از جانبی برفيصله مجلس عوام که دادستان و قضات را غيابی استيضاح کرده بودند خط بطلان کشيده و اعتبار الکو ، عظيمی و ديگران اعاده شد

خوب حالا محکمه کار های جناتی چه کسانی را نيز تحقيق ميکند و چه فيصله خواهد کرد؟ خود حديث مفصل بخوان ازين مجمل اولا نبايد اجازه داد که فيصله های دادگاه را به مسائل جناتی ربط بدهند و بعدهم دادگاه جز نامزاد های را که کميسيون سمع شکايات به دادستانی فرستاده حق ندارد تحت تعقيب قرار دهد چرا که طرف نامزادها جز همين نهاد نميتواند باشد دادگاه های فوق العاده و اضطراری در تمامی مدار تاريخ استناف ناپذير بوده اند ولی چرا کرزی دادگاه خود را به يک دادگاه عادی و استناف پذير تبديل کرد؟ بخاطريکه پای نمايندگان اخراجی را به تلک بکشد تا نمايندگان و کميسيونها بلاخره به نحوی باين دادگاه اعتراف کنند و اعتبار بخشند يعنی عوض کميسيون مستقل انتخابات به دادگاه مراجعه کنند تا فيصله های دادگاه وجه قانونی پيدا کند من در کانکور امتحان دادم و در فاکولتة طب کابل کامياب شدم ولی رئيس دانشگاه کابل مرا از صنف ميکشد کجا بايد مراجعه کنم؟

معنوی گرچه در کنکاش توجيه کرد ولی مرتکب اشتباه خيلی بزرگ شد او فراموش کرده بود که کميسيون انتخابات ساحل عاج اعلان کرد که رئيس جمهور برحال کشورش باخت ولی شورای تفسير قانون اساسی ساحل عاج بر خلاف کميسيون موضع گرفت چون موضع کميسيون مستقل انتخابات بر حق بود از حمايت دنيا برخوردار شد و کار رئيس جمهور بزندان کشيد در افغانستان همان موقف شورای تفسير قانون اساسی ساحل عاج را تيم کرزی برهبری الکو گرفت امروز ديگر کرزی خود طرف است و بايد معنوی عليه کرزی در مجامع بين المللی اقامة دعوا ميکرد که در امور کميسيون ها مداخله کرده است ولی برعکس ما شاهد نحوی کرنش و عقب نشينی رئيس کميسيون مستقل انتخابات بوديم گرچه معنوی بزبان حال ميگويد که : چون رئيس جمهور با تواضع از ما خواست که مشکل را حل کنيم زير تأثير برخورد عاطفی کرزی ايثار کرديم راز موفقيت کرزی درين ده سال عليه حريفان سياسی و قومی او در نيرنگ و تواضع و چربزبانی او بوده : خم خم رفتن صياد بهر قتل مرغکان است

اگر حکم دادگاه نافذ شود روسای هر دو کميسيون محاکمه خواهند شد و بايدهم چنين شود چرا که نفاذ اين فيصله خود مثبت جرم أنهاست حيرت انگيز است که الکو برخلاف نص قانون اساسی ميگويد: ما جزء حکومت نيستيم و خود را فوق پارلمان (عاليترين مظهرارادة مردم) ميداند ولی معنوی در طرح شش فقره ای خود اذعان ميکند که کرزی رئيس ما هم است در حاليکه کميسيون انتخابات ؛ حقوق بشر و سره مياشت خارج از چوکات اداری دولت اند و گرنه مستقل يعنی چه؟

کرزی ، لودين ، الکو، زابلی ، خرم ، ارسلا ، داودزی ، تره کی ، بشرمل و استانکزی با ديگر ياران خود عليه کميسيون مستقل انتخابات توطئه کردند و بعد از انفاذ حکم حقيق ، بديهی است که رهبری هر دو کميسيون نيز محاکمه شوند ازين تنازل و چراغ سبز معنوی کرزی استفاده کرده و بعد از وعده ها و دروغ های رنگا رنگ جرئت يافت که بگويد: تا مشکل پارلمان حل نشود من نا مزاد وزيران را نخواهم فرستاد يعنی من مشروعيت پارلمان را قبول ندارم حالا بايد بار ديگر نماينده ها فريب نخورند و همه وزراء را استيضاح و از کابينه سلب مشروعيت کنند چرا که استيضاح عظيمی و الکو چندان وجه قانونی نداشت گرچه حق دارند که أنها را از تشبت در امور مردم منع نمايند خصوصا قضات حتی نميتوانند ديکروزهم سرپرست باشند بدبختانه کرزی يک بار شينواری را بر خلاف سن قانونيش تعين کرد و حالاهم قانون اساسی را بار ديگر زير پا ميگذارد گرچه برای کسيکه بيش از67 بار بنود و موادی از قانون را نقض کرده باشد عاديست ولی بهای چنين استدبدادی را نسل های أينده خواهند پرداخت

اگر وزراء سلب اعتماد نشوند کرزی وقت خواهد يافت تا حکم دادگاه را تعميل کند و شرايطی را بوجود أورد که پارلمان ديگر فلج و مرثيه خوان شود و اگر بکنند کرزی نميتواند تمامی وزارت ها را با سرپرست اداره کند چنين کاری نقض صريح قانون اساسی است

بنابرين اگر پارلمان از حقوق قانونی خود هرچه زودتر استفاده نکند کرزی تلاش دارد نماينده ها را در ولسی جرگه نيز دربرابر هم قراردهد و باز بعد از حکم ديگر دادگاه استيضاح سودی ندارد ولی حالا حق قانونی دورة شانزدهم است و اين بهترين وسيلة فشار بر ديکتاتور و نيز بديهی است که خيلی از نمايندگان در خصوص برخی وزراء سوالات زيادی داشته باشند

شوربختانه برخی از وکلاء بيش از حد خود فروخته و دولتی هستند غافل از اينکه وکيل اصولا بوکالت از مردم وظيفه دارد که در برابر خودسری و فزون طلبی حکومت قرار گرفته و بر اعمال و رفتارش نظارت کند فلسفة تشکيل پارلمان همين است و گر نه چه نياز بود که با يک چنين مصارف گزاف وکيل و پارلمان مطرح باشد وکيلی که از مواضع حکومت بر خلاف منافع ملی و نظر موکلين خويش حمايت ميکند مامور و ستون پنجم ارگ در شورای ملی است بنابرين موضع برخی از وکيلان خيلی نفرت انگيز و غلط است شايدهم معنای وکالت را ندانند واگر چنين وکلای از طرف مردم انتخاب شده باشند چون حکومت از مخالفين حمايت ميکند و اين وکيلان سخنگوی حکومت در پارلمان هستند پس موکلين أنها کسی جز طالبان و حزب اسلامی نخواهند بود چراکه وکيل مردم چطور ميتواند از يک چنين حکومت فاسد و مردم ستيزی دفاع کند که در برابر پارلمان سنگر گرفته است؟

من بحيث يک شهروند افغانستان اين پيشنهاد را ميکنم چرا که امروز کسانيکه بايد حافظ قانون باشند با تشکيل دادگاه های سياسی ؛ تدوير جرگه های عنعنوی ، زدوبند های مخفيانه با دشمن ، قانون گريزی و تحريف قوانين مردم را هنوزهم در لجنزار بحران و نگرانی غرق ميسازند بايد از سلطان زوی و حاجی قدير سپاسگذار بود که هر دو طرف به مبارزات مدنی پافشاری ميکنند و اميدواريم چنين تلاش های بتواند فرهنگ دمکرسی و عدالت خواهی را که بازتاب بيداری و رشد سياسی توده هاست در جامعه تقويه بخشد "وعسی أن تکرهواشيا وهوخيرلکم وعسی أن تحبواشياوهوشرلکم "صدق الله العظيم

-------------------------------------------------------------------------------------------

1-فساد چيست ؟ همه از فساد ميگويند ولی هيچ کسی تا کنون فساد را تعريف و تشريح نکرده است فساد اداری مفاهيم خيلی وسيع دارد که از رابطه سالاری گرفته تا رشوت و اختلاس و ميرزاقلمی و خيانت وتبعيض در تعينات و برخورد با مراجعين و متهمين وتفسيرهای يعنی انواع قانونگريزی و قانون ستيزی را شامل ميشود مفسد اداری تنها کسی نيست که رشوت گرفته باشد يا مرتکب اختلاس شود بلکه هر مقامی که از قانون فرار يا عدول ميکند و با مراجعين و شهروندان برخورد تبعيض أميز و غرض ألود نموده و شائسته سالاری را کم بهاء ميدهد و از مدار خواسته ها و نيازهای واقعی و فوری مردم خارج ميشود واز قدرت و موقعيت خويش سوء استفاده ميکند فاسد است فساد واقعی و بزرگ و خطرناک تنها رشوت و اختلاس يا فساد مادی نيست بلکه فساد سياسی و اداریست ده سال شد که در بارة فساد سخن گفته ميشود ولی هنوز مردم نمی دانند که چه چيزهای را فساد ميگويند؟ در يک تحليل نهائی ميتوان گفت که امروز دولت افغانستان خصوصا حکومت مصدر فساد است اما چطور؟ بگذار موضوع را بوقت ديگر ، شما وقتی بدانيد که پرچمدارا ن مبارزه با فساد خودشان فاسد ترين اند باور ميکنيد که ازين ملک نميتوان فساد را کاست؟چرا که صلاح جامعه و نظام به حاکميت قانون وابسته است و زمانيکه قانون ابزار قدرت شد از قانون ديگر ساطور ميسازند و با چنين ساطوری بيداد و فساد را بذر و ترويج ميکنند

2- من عليه هر کسی ادعا ميکنم اسناد و شواهدی دارم اولا جناب استانکزی مامور حکومت است و نميتواند بيطرف باشد چرا که امروز منازعه ميان مجلس عوام و حکومت جريان دارد و هيچ يک از طرفين دعوا نميتوانند بر مسند قضاوت بنشينند و ثانيا نظريات و مصاحبات قبلی او همه بدفاع از دادگاه بوده و مانند بشرمل و ديگران هيچ وقت نتوانسته نظر حقوقی و بيطرفانه بدهد چنين شخصی اگر بوکالت از رئيس جمهور عضو کميسيون شده خود ميرساند که رئيس جمهورهم طرف است و چه سندی بهتر ازين بر اثبات ادعای مجلس عوام ؟ در حاليکه استانکزی مهندس کميسيون اخير بود مشکل أنگاه شروع شد که دادستانی کل ودادگاه عالی نيز جانب حکومت را گرفتند و حکومت توانست ازين دو نهاد عليه کميسيون مستتقل انتخابات و مجلس عوام استفاده کند و استانکزی در تشکيل دادگاه نقش کليدی داشت .

بالا

بازگشت