سیدموسی عثمان هستی
نامه سرکشاده طنزی به دوست ایمیل کننده راجع به قاچاقبران انسان
خانم شاگردحزب دموکراتیک خلق نابکار
دورويی توملت راکرده بیچاروخسته وزار
بظاهرهست ژورنالیست و سیاست مدار
به باطن باشد قاچـــــــــــاقبروکلاه بردار
زندباد حامد جان کرزی پوپلـــزی سردار
بدورخود جمع کرده دزدو قاچاقبرو غدار
این دولت ندارد سرخود جز امریکا بادار
چیزیکه عیانست نيست هربارقابل تکرار
ایمیلی بدستم رسید که با سنگ وچوب قلم به روی وسر فرشته جان حضرتی ،احمدولی جان مسعود وضیا جان مسعود زده شده بود. دراين ايميل ، این سه نفر را متهم به قاچاق انسان نموده اند . درقسمت قاچاقبری این افرادآنچه که واقعيت بود نوشته وبه من ایمیل نموده اند. درحالیکه من را مرد بزدل خوانده وگفته که وعده هايی که به ملت داده بوديد زیر قول خود زديد واز سایت ها فرار کرديد ، گوشه خانه را گرفتيد تا روزی سناتور شوید. من خبر دارم که در لست سنا توران نام تو هم دیده می شود:
«باد شود باران شود خدا مراد خوشه چین را ميدهد. »
گوشهً از ایمیل را داخل قوس می گیرم ، از حرفهای رکیک دوست ایمیل کننده صرف نظر می کنم :
(در مورد همکاری(
...
) با فرشته حضرتی دختر وکيل جان محمد پنجشيری که در کابل با ايجاد کانال
استخباراتی با سفارت سويدن مقيم کابل ويزه انکشور را توزيع ميکند و اين ويزه توسط
احمدولی مسعود و احمد ضياء مسعود در بدل ۳۰۰۰۰ دالر امريکايی به فروش رسانيده
ميشود وتا اکنون ۱۶۰ تن پاکستانی و ۵۵ تن ايرانی و ۷۸ تن افغان را به اروپا
فرستاده اند که بيشتر انها
تقاضای پناهندگی نموده است.
با
حرمت فراوان
)
دوست عزیز ! کرسی سناتوری را مفت به کس نمی دهند. کسانی که به این مقام های رسیده انددر مکتب های سیاست وجاسوسی دود چراغ خورده اند ومفت به این مقام ها کسی رسیده نمی تواند. خصوصاً در مملکت ما که از دوصدو چند سال به این طرف شاهان وزمامداران واطرافیان شان دولت های چپی وغیرچپی حلقه به گوش داشتند وفرمان بردار دشمنان ملت افغانستان واستعمار کهن ونوین بوده اند. دیروز پدران شان مزدور حلقه بگوش بود وامروزخود شان هستند و به اين کار شان افتخار هم میکنند. حالا که به من گفتی که من می ترسو و بزدل هستم بگفته دوستان ایرانی دستت درد نکند ، دم شما سالها گرم باد!
خدمت بزگوار به عرض برسانم که چیزهایی را که من می دانم شما نمی دانید واز نوشته شما معلوم می شودکه تو هم مثل استادم محترم هاشمیان مرا نشناخته ايد . من گلایه ندارم.
چیزهایی درقسمت مرحوم !؟ احمد شاه مسعود من قبلاً نوشته بودم که جریانات را قبل ازمن هیچ کس حتی مورخین کشورهم نوشته نکرده بودند وخبر نداشتند. شخصی از گز وبر آن نوشته های من زده وبه همدستی افغان جرمن آنلاین آنرا بنام یک مرده بنشر رسانیده اند. سایت افغان جرمن که تحت نظر چند کفتار پیراداره ميشود ، استاد بزرگوار مرا فریب دادند ، توسط اين استاد بعد از نشر کتاب مقدمه نوشتند واز طریق افغانستان آزاد بنشررسانيدند. با این شیطانتها شخصیت هاشمیان و درستی سایت وزین افغانستان آزاد را زیر سوال برده اند. من به سایت افغانستان آزاد احترام خاص دارم ، خصوصاً به استاد بزرگوارمعروفی صاحب واستاد موسوی که هردوحیثیت استاد را بمن دارند. اين يک یاد آوری بود نه گلایه . نه از سایت گله دارم نه از استاد هاشمیان که مصروف خط دیورند است. ( من همان طوریکه طرفدارآزادی دیگر ملل تحت اسارت هستم ، از حقوق برادران پشتونستان براساس خواهش خودشان ، دفاع وطرف داری می کنم. آن ملت حق دارد که سرنوشت خويش را خود تعین کند ، نه دولت افغانستان ، نه دولت پاکستان ونه قدرت های جهانی. آنها حق دارند که خط منحوس دیورند را به رسمیت بشناسند ویا نشناسند. ما بخاطر پیوند خونی ونژادی ومنطقوی در خدمت شان قرار داریم. اگر با ما یکجا ميشوند .يا نميشوند برادر ما هستند تصمیم شان پیش ما قابل قدر است. )
من می دانم ، که شیطان های قلمی خواستند تا با نوشته وتبصره قلمی یک مرد پیر برروی اوراق دزدی روی کش کشیده باشند. من که بخاطر شهرت طلبی قلم نه برداشته ام ونخواسته ام که سی چهل ورق بنویسم بنام شعر ویا رساله چاپ کنم وبگویم من صاحب چند رساله هستم ویا به چند نویسنده وشاعر (...)که مگس هردوغ اند تیلفون وایمیل بزنم که اززندگی کاه مانند من کوه هندوکش درست کنند ، کر وکور را وادار کنم وهفتاد سالگی خودرادرسایت ها جشن بگیرم. اگر اين سایت ها خواسته باشند ، گربه را درصحرای خشک پلنگ بسازند ، من به آن کاری ندارم . امور مملکت خویش خسروان دانند .
من صدها پارچه شعر نو و کلاسیک ، نقد ومقاله ، تاریخی ، سیاسی وادبی در جراید داخل وخارج کشور بنشر رسانیده ام ولی تا حال دست نویسی های خود وپدرم را جمع آوری نکرده ام وبه نشر نرسانیده ام. بخاطریکه من در برابر ملت افغانستان مسوولیت وجدانی دارم ، در حدود توان رفع مسوولیت کرده ام و از کس نمی خواهم که از من تشکر کند وکسانیکه مخالف نوشته های من بوده اند ، مخالفت شان مانع قلم پردازی من نشده است.
من بارها گفته ام که در قسمت خانواده مرحوم دوست محمد خان پنجشیری بیشتر از شما شناخت و معلومات دارم. اگر زیاد بنویسم ، کتاب های ضخيمی خواهد شد که خر بیروی سیاسی حزب دموکراتیک خلق ، اين کتاب های دست نویس مرا انتقال داده نمی تواند. جوال های دزدی مجاهدین نکک بند می شوند. واگر لنگی ملا عمر ودیگر طالبان را با هم بسته کنید بدور نوشته های من رسیده نمی تواند! سبحان الله
خدمت اين دوست ايميل کننده و هموطنان عزيز بايد به عرض برسانم که : این خانواده بگفته پهلون احمد جان امروز تازه قاچاق بری را شروع نکرده اند بلکه سالهاست که آنها دست به قاچاق زده اند. روزی عبدالله شاه پنجشیری رفیق حاجی ملک پنجشیری وحاجی گلستان مامای احمد جان نزد پهلوان آمدند وبه پهلوان احمدجان شهید گفتند: سیزده برادرانیکه همرای کفایت الله واحمدشاه مسعود از پاکستان آمده اند می گویند که قبل از همه ما بايد معادن لاجورد بدخشان وزمردپنچشیر ومنطقه دریای کوکچه رابه تصرف خود درآوریم و به مردم دستوربدهم تا غیر قانونی با وسايل ابتدايی معادن لاجورد وزمرد را استخراج و طلای دریای کوکچه را ریگ شویی نمایند. بالای دره سالنگ فشار بیاوریم تا روس ها به دست وپای ما بافتند و ما را ازيت نکنند. پهلون احمد جان از شنیدن این حرفها روی بطرف من کرده گفت : حرفهای مامایم را شنیديد. این حرفها تازگی ندارد. من از زبان خود این فراریان قبل از گفتن مامایم اين مسايل را شنیده بودم. زمانیکه شورش پنجشیردرزمان حکومت سردارمحمد داوود خان به شکست روبروشد، آی اس آی شکست مزدوران خودرا شکست نه پنداشت. بخاطریکه جاسوسانش مایوس نشوند به آنها دلداری ميداد وامید به روز مبادا داشت ، طوريکه اکنون آنموقع فرا رسیده وگاو پاکستان گوساله طلایی بدنیا آوره است . ازجمله گوساله های طلایی آی اس آی همین سیزده نفر هم می باشد.
شادروان پهلوان احمدجان گفت : " بدستور دولت وقت پاکستان یک مقدار پول تحت نظر افراد آی اس آی به اینها داده شد تا دست به قاچاق هيروئین ، لاجورد، زمرد ودیگر احجارقیمتی بزنند. اینها کسانی هستند که تربيت شده اند تا در هر وقت و زمان با قاچاق ، جاسوسی ووطنفروشی به افغانستان وملت افغانستان خيانت کنند .
بايد خاطر نشان کرد که معادن سرمایه تنها مردم پنجشیر نیست بلکه اين سرمايه به تمام ملت افغانستان تعلق دارد. ما استخراج غیر قانونی وغيرفنی معادن وآثار تاریخی را خیانت ملی می دانیم. هر کس که خود سرانه وبه خاطر منافع شخصی وگروپی خويش ، دراستخراج معادن وآثار تاریخی اقدام می کند ، خاین است. ما دره سالنگ را بخاطریکه مجاهدین دیگرولایات مانند کابل ، لغمان ، کنر ، جلال آباد ، لوگر ، میدان وردک ، پکتیا ، پکتیکا ، خوست و غزنی صدمه نبینند وآسیبی به آنها نرسد مسدود می کنیم ، نه بخاطر امتیاز گرفتن از روسها.
تا روزی که ما در منطقه باشیم بکسی اجازه نمی دهيم تابصورت غیر فنی دست به استخراج سر مایه ملی ما بزنند."
احمد شاه مسعود همراه گلب الدین واستاد ربانی بعد از شکست شورش پنجشیر با ای اس ای پاکستان در بالاحصار پشاور همکاری داشت و بدستور آی اس آی دست به قاچاق ميزدند.
گلب الدین راکتیار یاقوت جگدلک ، استاد ربانی لاجورد و لعل بدخشان و دار ودسته کفایت الله واحمدشاه مسعود زمرد پنجشيروآثارباستانی کشور را قاچاق ميکردند.
راجع به قاچاقبری خانم کچولوفرشته حضرتی ، دختر جان پنجشیری خسر بزگوار!؟ولی مسعود ، خدمت شما بعرض برسانم اين خانم نه تنها وارث مجاهدین واحمد شاه مسعود است بلکه او وپدرش زمانی عضوصادق حزب دموکراتیک خلق بودند. پدرش که دو دوسيه اختلاص در کوپراتيف های دهقانی ووزارت زراعت دارد ، نيز مثل دخترش مرد شیر پاک می باشد .
خانم فرشته در ایام نوجوانی در زمان حاکميت حزب ديموکراتيک خلق به شوروی فرستاده شد. درآنزمان محصلین افغانی در شوروی سابق قاچاق دستمال زری وگل سیب ،پتلون کوبای ،کلاه روسی ، چاینک نکلی ، الماس روسی ، دالر وربل می کردند لذا قاچاقبری این خانم هم تازگی ندارد. کسی که یک پنی را دزدید صد دالر را هم دزدی می کنند. ترک عادت موجب مرض است، مشت نمونه خروار،این یک واقعیت است نه خصومت ونه افشا گری . آفتاب به دو انگشت پنهان نمی شود ،قاچاق آدم کار تازه این افراد نیست. در سويدن نيز "تارنما " ساخته است و " نهاد ...." را تاسيس نموده است. به همين علت و از برکت اين پيشه های جديد است که وی اکنون در داخل و خارج کشور " جايداد" های خوبی خريداری کرده است.
در زمانيکه احمدولی مسئول سفارت افغانستان در لندن بود ، به هزاران هزار دالر از درک فروش پاسپورت ، اعطای ويزه و تصديق هويت مهاجرين بدست آورد. تعدادی زيادی پاکستانی را در بدل پول هويت افغانی داد. گفته ميشود ، پولي را که ازين مدرک بدست آورد با "لطيف دزد" در هسپانيا يک هوتل خريده است( لطيف دزد پسر مامای شريفه جان است که در زمان مسعود معاون لوژيستيک وزارت دفاع بود . مسعود وی را جهت خريداری سامان آلات به دوبی فرستاد . وی با پول ها از دوبی فرار کرد و به هالند پناهنده شد و اکنون با احمدولی هوتلی را در هسپانيآ خريداری کرده است .)
در مورد قاچاق احمدضيا ، ويکی ليکس ( از قاچاق 52 مليون دالر ، سنگ های قيمتی و داشتن خانه های مليون دالری در دوبی ) بحد کافی افشاگری کرده است که ضرورت به تشريح دوباره نيست.
در جويی که آب رفته است بازهم آب می رود. بزرگان گفته اند:
اگر (...)خر ازخر پس بماند گوش وبینی آن از بریدن است
ماهنامه طنزی وانتقادی بینام در تورنتوایالت آنتریوی کانادا تیلیفون تماس 5192652949