به قلم: دکتراندس م. نبی هیکل

 

 

کنفرانس بین المللی کابل : صدای مردم را به گوش جهانیان برسانید!

 

درحالیکه بسیاری ها در رابطه به کنفرانس کابل در مورد اجندا ها و برنامه ها ، یا اثرات و پیامدها ی آن و یا هم موثریت و موفقیت آن سخن میگویند ، میخواهم در مورد این کنفرانس بحیث فرصتی برای رسانیدن صدای مردم به گوش ایلیت سیاسی جامعه بین المللی صحبت نمایم. زیرااین کنفرانس هم برای کشورهای ذیدخل در معضله ی افغانستان و هم برای ایلیت سیاسی حاکم درکابل بحیث وسیله خدمت مینماید ، و مردم نیز از راه نمایندگان خود از ین کنفرانس باید استفاده کرده و صدای مردم را به گوش شرکت کنندگان برسانند. زیرا جامعه ی جهانی بر اساس ارزیابی های مشاوران بیرونی و داخلی عمل میکنند و صدای راستین مردم در این میان کمتر طنین انداخته است. به چند مثال عمده برای حمایت  سخن گفته شده کتفا مینمایم.  مردم حکومتداری خوب و عدالت میخواهند و نه تنها ایلیت حاکم افغانی به چشم مردم خاک میپاشد، بلکه غرب نیز از اصول و تعهدات خود عقب نشینی کرده است. صلح بدون حکومت داری خوب تنها  پل عبوری به جنگ دیگر و یا حکومت اقلیت بر اکثریت میباشد. از ماهها به دینسو محاکمه اختلاس گران  و مبارزه برضد فساد به بهانه های مختلف به تعویق انداخته شده. گاهی فقدان محکمه ی اختصا صی  برای محاکمه بحیث دلثل آورده میشود و باز نیاز به آن دیده نمیشود و باز گاهی ملامتی متحدان خارجی در فساد عنوان میشود و به این ترتیب عوامفریبی ایلیت سیاسی ادامه داده میشود.

شش ماه میعاد حکومت اوباما برای حکومت انتخابی وی و وضع تعزیرات اقتصادی از سوی امریکانتیجه ی معکوس را در عمل به بار آورده که  ایلیت سیاسی رادر عوامفریبی و فساد دلاورتر از پیش ساخته است. کار در راستای  تحکیم حاکمیت مردم و تامین حاکمیت قانون به تاریخ واگذار شده است.

از سوی دیگر هردوطرف از زمره محرمان راز اند که هم گوزه گر و هم کوزه شکن و هم کوزه فروش اند. در جایگاه سوم فاصله  بزرگی میان این دو دسته  یاد شده و مردم با گذشت هرروز فراخترمیشود و به جای برای سرمایه و تدارک  عبا و قبای میش به گرگان کار میشود. غرب در اینهمه بحیث متحد عمل مینماید.

مشاوران و متخصصان امور نظامی، اقتصادی و سیاسی خارجی بامحیط مورد مطالعه آشنایی ندارند وگذشته از آن آنها بر اساس بینش ابزاری وسایل – هدف می اندیشند و در این اهداف باید اهداف زودرس و  دیر رس را باید از هم تفکیک کرد.

باید با یاد داشت که درسیا ست جامعه ی جهانی از مهمترین ابزار سیاسی مانند اقتصادی،نظامی، اطلاعاتی، حقوقی استفاده مینماید. توجه به دموکراسی و بازار آزاد به گونه ی مثال دیگر مانند سالهای پیش، بخصوص پس از تشنج میان کابل- واشنگتن قبل از سفر رییس جمهور کرزی در ماه می 2010 در اولویت قرار داده نه شدند.  زیرابرخورد انترسوبژیکتیف  باراک اوباما و تیم کاری وی  به تقییرات در ابزار سیاسی و نطامی آغازکرد و دسته ی جدید مشوقها را وارد کارزار سیاسی و نظامی نمود. بحث ابزار سیاسی را در همین جا کنار میگزارم تاا از درازی  سخن جلوگیری کرده باشم.

دست اندرکاران  سیاست در داخل کشور در واقعیت امر سرگرم تامین بقای سیاسی و اقتصادی اند و دوگونه بازی را برای موفقیت کار خود برگزیده اند. از یکسو از راه هیپوکراسی و عوامفریبی  ادای  مردم دوستی و میهن پرستی به جا می آرند و از سوی دیگر به اطاعت از اوامر فرمانروایان بین المللی  میپردازند. دلایل زیادی میتوان آورد که نشان میدهند  دسته  ی حاکم بر اوضاع سیاسی در افغانستاندر نرمترین بیان آن بیشتر به نفع خویشتن سرگرم اند تا به نفع مردم و ملت افغان. در مقاله ای زیر عنون "افغانان خود بايد از منافع خود دفاع نمايند" دلایل مستحکمی را در این رابطه میتواند خواند.

فاصله میان مردم و حکومت هماند احساس مردم در برابر نیروهای خارجی  تاحد نفرت تکامل کرده است و دادوستد باحکومت تنها بحیث منبع مصایب تلقی میگردد که هرکه تا حد توان از آن اجتناب مینماید.

کنفرانس بین المللی کابل فرصتی است که مدافعان حقوق مردم در نیروهای سیاسی وگروپهای فشارو نمایندگانمردم در پارلمان و جوانان و محصلان میتوانند صدای حق و حقیقت را در مورد مردم، مصیبتها ی آنان، نیازمندی های جامعه ی افغانی و خواستهای مردم به گوش جهانیان برسانند. بگذارید جهانیان بدانند که نیروهای سیاسی و گروپهای فشار آگاه و فعال اند و از ار زشها و مفکوره های ملی و دموکراتیک دفاع مینمایند.

در ساده ترین شکل آن میتوان صدای مردم را از راه نشر شعارها و بیرغ ها درجاده ها ی عمده ،  راه های عبوری شرکت کنندکان کنفرانس، در برابر یا مجاورت سفارتخانه ها و در مجاورت محل تدویر کنفرانس، به شرکت کنندگان کنفرانس بین المللی کابل برسانیم.

به آنها باید گفت که :

 

·        از قتل افرد ملکی  اجتناب کنند،

·        از تحکیم و نهادینه کردن قدرت ملوک الطویفی و جنگسالاران در اشکال معاصر آن در کشوردست بردارند،

·        دموکراسی نوپا را در افغانستان از مرگ نجات دهند،

·        مردم خواهان حکومتداری خوب ، تامین عدالت و حاکمیت یکسان قانون اند، حکومت انتخابی خود را به تعمیل آن وادارند،

·        به حقوق اساسی مردم احترام گذارند و با آن ها با معامله گری برخورد نه نمایند.

 

بیایید در این راه سرمایه گذاری نماییم.  با نشر اعتراضات، مقاله ها و کارتونها در رسانه ها و در جاده ها خواست مردم را به گوش جهانیان برسانیم. این اقدام امنیت را تهدید نمی نماید و حق مشروع  مردم شمره میشود.

 

پایان

 

 


بالا
 
بازگشت