به قلم: دکتراندس م. نبی هیکل

 

 

در حاشیه ی انتخابات مجلس نمایندگان:

فرهنگ و مبارزات انتخاباتی

 

بحث فرهنگ در دوران مبارزات انتخاباتی از اهمیت ویپه برخوردار ست، زیرا در دوران مبارزات انتخاباتی هم فرهنگ انتخاب شوندگان و هم فرهنگ انتخاب کنندگان به گونه مشخص و معیین آن تبارز می یابد. تحمل و بردباری، همکاری و همبستگی، اعتماد وفاداری، فردگرایی و. ایگویزم و در نهایت میهن پرستی ، انصاف و عدالت بحیث عناصر متبارز هویت فرهنگی سیمای

فرهنگ ملتها را میسازند. این درک نگارنده این سطور از فرهنگ به معنای راه و رسم است.

فرهنگ عبارت از موضعگیری ها، معتقدات، علایم و ارزشها اند که بصورت کل بیشتر از راه آموزش بدست می آید تا از راه ارث( اندریو هیوود. 2007،ص 448 ).

این تعریف دشواری مشخصی دارد و آن به همزیستی و تضاد میان نو و

آنچه میباشد که به گونه ای از نسل به نسل انتقال مینماید. اساس فرهنگ در آموزش قرار دارد و آموزش در فراز و نشیب زمان از آب در می آید. به این ترتیب فرهنگ عنصر موروثی نیز دارد.

همچنان لازم است سیماهای مادی و معنوی ، رسمی و غیر رسمی فرهنگ را نیز باید در نظر داشت. بحث کنونی ما بر آن بعد فرهنگ ارتباط میگیرد که در زندگی روزانه با آن روبرو هستیم و گویا هر روز آن را احساس و تجربه مینماییم. این فرهنگ به عنوان راه و روش اندیشه و عملکرد  تا آن سطح نزول کرده که به معجونی مرکب از خود نفعگرایی و هراس از همنوع تبدیل گر دیده است.

 

فرهنگ والا و غنی دیگر تنها بحیث سرمایه ی ملی و گنجینه ی فرهنگی که به ارث به ما رسیده میتواند تلقی گردد و کمترین نماد زنده رابطه آن با زندگی روزانه و واقعی را نه میتوان شاهد بود. تجسم مادی و معنوی فرهنگ و بازتاب آن در زندگی روزانه این باوررا بوجو نه می آورد که ما از لحاظ اندیشه و عمل، نمایندگان و بازتاب دهندگان آن فرهنگی والا  هستیم که در گنجینه ی فرهنگی ما وجود دارد آن و به میبالیم.  هرگاه با واقعیت به مساله بنگریم و از تخیل بیرون آییم میتوانیم با صراحت دریابیم که اندیشه و عمل ما  با آنچه فرهنگ و ثقافت اسلامی نامیده میشود کمتر سر آشنایی دارد. از نگاه اندیشه و عمل لایه ها و اقشار اجتماعی  مبیین تفاوتهای نه جندان اند. در مهمترین ابعاد  اکثریت باهم مشابه می اندیشد و عمل مینماید.

فرهنگ  ما بحیث را ه و رسم اندیشه و عمل با خود نفع گرایی، برخورد نیمبی، تنگ اندیشی و تعصب  در زندگی روزانه بحیث مشخصه های متبارز شناسایی میگردد.

خود نفعگرایی انسان ما را که از بسا جهات مانند دین، وطن و افتخارات مشترک ملی و تاریخی با همدیگر پیوند دارد به ماشین حساب مبدل کرده است که تنها نفع خویشتن را در اقتصاد و در سیاست، در دین و مذهب محاسبه مینماید.

برخورد نیمبی (Not in My Backyard)  به چیز بیشتر از فردگرایی   می انجامد. مصوون نگهداشتن خود به قیمت عدم مصوونیت دیگران عصاره این برخورد است. خود را در عقب دیوارهای کانکریتی پنهان کردن تاسیسات دولتی و غیر دولتی ، برخورد مر

 دم عام با  تنظیف و صفایی مثالهای عمده این برخورد در زندگی روزمره اند.  در رانندگی راننده با بی تفاوتی در برابر سایر رانندگان و  استفاده کنندگان از جاده  این بی تفاوتی را در می یابیم که هرکه  تنها به خود می اندیشد و برای زود رسیدن و سبقت از دیگران تلاش دارد. دکاندار که پیاده رو را بحیث بخشی از دوکان خود میپندارد و هنگام جاروب و آب پاشی به  عابر بیچاره نمی اندیشد، ماموری که هنگام اجرای وظیفه تنها به کمایی می اندیشد نه به مسوولیت و قانون، همه چنین برخورد مینما یند. برخورد نیمبی  بیان گر بی تفاوتی در برابر دیگران و جامعه است.

 

تنگ اندیشی و تعصب مشخصه ی دیگری است که سیمای فرهنگ زنده را میسازد. زندگی

روزمره نشان میدهد که تنگ اندیشی در دوشکل دگما و یا تحجر فکری و کوررنگی سیاسی باصراحت دیده میشود.

برخی ازنامزدان انتخابات مجلس نمایندگان  و سایل رقابت را از راه تقدس هدف شان تبریه مینمایند و حتی برخی ممکن است بخواهند تنها تصاویر آنها در شهر به نمایش نهاده شوند.  نصب  تصاویر و پوسترها و شیوه ی برخورد با تصاویر سطح و عمق اندیشه و عمل برخی  از شهروندان را نشان میدهد که با کوتاه فکری و ساده انگاری با مبارزات انتخاباتی و اهمیت آن برخورد مینمایند.

 

 فرهنگ شهرداری نه تنها به شهروندان بلکه به شهردار نیز ارتباط دارد.

شهردار نواندیش شهر ما کهنه های دیگران را بحیث اندیشه نو  به رخ شهروندان میکشد. او خدمت به سر مایه و سرمایه داری را از راه فروش کهنه به نام نو انجام میدهد و در شهری که آبش ناصاف، خاکش ملوث، جاده هایش کثیف ، کثا فت دانی ها یش در معرض نمایش آب و باد و عام و خاص قراردارد، شهری که در انسوی پرده ای از خاک و دود قراردارد، به جای پاک نگهداری شهر از پاکی دیوارها حرف میزند تا زیبایی شهر خدشه دار نه شود. این اقدام کاربدی نیست، مگر به کدام هدف خدمت مینماید و نتایج آن چه میباشد؟

آیا شهر چنان زیبا است که نمای آن با این تصاویر به گونه منفی متاثر میگردد؟ و آیا این کار به صحت مردم خطری را به وجود می آورد و خطرناکتر از کثافاتی اند که در همه جا پراگنده اند و خطر شیوع امراض مانند ملاریا ، کولرا، اسما یا نفس تنگی و ... میگرادند؟

همه در این متفق القول اند که پاک کاری  زباله ها  از شهر، تهیه ی زباله دانهای سر پوشیده در محلات، تشویق مردم به استفاده از زباله دانهای تهیه شده و اعمار کانالازیسیون شهرچون آب و هوا برای مردم ضروری اند.

با آنهم جلوگیری از کثیف شدن دیوارها کاری بدی نیست، مگر از لحاظ علمی  سودمندی این اقدام، نتیجه و اثرات ناشی از آن چیست و اثرات جانبی این سیاست چه میباشد؟

هر اقدامی را میتوانیم از راه آسان ارزیابی نماییم تا ضروری بودن و عادلانه بودنش را دریابیم.هر اقدام باید ضروری و متناسب باشد. آیا این اقدام ضروری تر از ضروریات دیگر است و آیا از نگاه منفعت و زیان برای شهریان ( آنانی که در نتیجه اقدام معیین نفع و زیان میبرند) متناسب است؟ پالیسی ها را ازنگاه علمی چنین ارزیابی مینمایند.

 

تاثیرات درازمدت این اقدام قابل ستایش خواهد بود، هرگاه سایر اقدامات دیگرهدف پاک نگهداشتن شهر را تایید نمایند. این اقدام  دموکراسی پوشالی   حاکم را در خدمت سرمایه قرار میدهد. شاروالی میتوانست به دموکراسی نیز خدمت نماید، مگر به نظر میرسد که این اراده را که نفعی به بار نه می آوردهنوز در سر ندارد. شهردار برخورد نیمبی را در خدمت سرمایه و شهرت طلبی قرار میدهد و با عملکرد خود ابراز میدارد که من فعالم و برای بهبود شهر شما می اندیشم، هرچند  در واقعیت چنین هم نه باشد. تنها یک چیز دراندیشه ی آقای نواندیش در رابطه با  اعمارشهرک زیر زمینی در زیر دریای کابل،میتوان نو یافت و آن ساختن شهرک زیبای زیر زمینی در زیر دریای پر از کثافت است.

 شهر داری میتوانست به جای وضع تعزیرات بر نامزدان در رابطه با نصیب پوسترها و شعارهای انتخاباتی، که سرمایه و سرمایه سالار را کمک مینماید، به دموکراسی و مردم کمک نماید، عنعنه ی تریبیونها یا ستیژهای باز و عامه راکه در دهه ی دموکراسی وجود داشت به کمک کمیسیون انتخابات احیا نماید. اکنون صدای آنانی که  به خاظر استقلال و دستان و قلب پاکشان نامزد شده اند و از میان مردم برای دفاع از حقوق مردم نامزد شده اند،  به گوش همه نمیرسد. این اندیشه نیز نو نیست و میتوانست احیا گردد. چرا چنین اقدام سودمند از اندیشه ی آقای نو اندیش توانسته فرار نماید؟ آقای نو اندیش میتواند خدمتگذاری و ابتکار خود را ازراه خدمت به مردم و دموکراسی نشان دهد.

کار شهرداری را از راه ساده تقسیم فعالیتهای شاروالی به عرضه ی خدمات  به شهریان و امورساختمانی میتوان تقسیم و سپس ارزیابی کرد ، انگاه درمورد نواندیشی و انگیزه های آن میتوان قضاوت کرد. چرا پله اولی در آسمان و دومی در زمین قراردارد؟

چنین است اندیشه و عمل بحیث سیمای روزانه ی فرهنگ . گذار از این وضعیت به تغییر در حکومت و حکومتداری نیاز دارد. به همین لحاظ ار فرهنگ سیاسی و مدنی  سخن گفته میشود.

 

 

 

 

پایان

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت