گوهرتازگي بوي بهاران سرزد

                     بن هستي جهان با خردجان سرزد

 

                                     نو روز را گرامي بداريم !

 

گزارش نوروزي ونگاهي بر خوان ويا سفره سبزينه پوش نوروزي ما، در بر گيرندهء، برگزاري جشن دل افروز وتازگي بهاري وكيفيت مسرت بخش، امسال در ديار غربت ، با هم انديشان نيكو نگر ونوروز دوستان راستين، در كلبهء صفا وطينت دوستانه، برپاگشت وياران وهمبينشان گرامي دراين نوروز، اگرچه از كميت كوچك برخورداربوديم، ولي با كيفبت نوروزي ورضايت اشتراك ، كنندگان سردچارشديم. چنين نوروز لزت بخش وپركيفرا تا هنوز درديار دور از ميهن نديده واحساس نكرده بوديم.

       مهمان ياران گرامي! هرجشن وهرشادي كه با ميل ورغبت باشد، با مزه است. آزادي بيان وپهناي گشاده خاطري فرهنگي وخود شناسي ريشهء در فضاي انساني وبيان آزادي، روان وروح ديگري، براي انسان مي بخشد. قدري آزادي را كسي ميداند كه گرفتاربندي گري ظالمانه وبدون گناه، شده باشد. بيان آزادي وخودشناسي بي قيد وبي شرط نزد كسي اهميت دارد كه، سالهاي سال در زيربيم وتوهين وزورگويي، رژيمهاي توتاليتروديكتاتوري، قبيله وي قرار داشته بوده باشد. درچنين اوضاع واحوال، برگزاري جشن تاريخي ونوروز باستاني، در فضاي همدلي وهم بينشي وهم نظري، بدون آلايش ، آيا خالي از اهميت فرهنگي خواهد بود؟ هرگز ني! بلكه لزت آوراست .

      نو روز خجسته پي را ما در شهرزيباي سوفيه، كشور بلغاريا، جشن گرفتيم وشادي نو روزي را با احساس اينكه همشهريان ما در ديار كشورعزيزمان، نا شادند وهر روز در انتظار انتحار ونا امني وگرسنگي بسرميبرند، بياد آنها با ابتدايي ترين شيوه جشن گرفتيم ويا د آنهارا لحظه اي از خاطرمان نزدوديم. از خداوند دانا وتوانا نيايش كرديم كه روزي شود، تا همهء همشهريان وهموندان برابر وبرادرجامعه افغانستان وافغانستانيهاي آزاده وبا تاريخ كهن بتوانند، بدون قيد وشرط، منبعد در برگزاري جشنهاي ملي وتاريخي خويش، وسرنوشت خودشان بدست خود، با سربلندي وجسارت فرهنگي ، يكي از ديگري پيشي بگيرند وكسي يافت نشود كه ، انگشت بازداري در برگزاري جشنهاي با شكوه فرهنگي بر ديگري نشان بگيرد وبگويد كه نام از اين ويا آن نبري ويا ببري ! هركس حق دارد وحق داشته باشد كه از موقف خويش بدون چون وچرا دفاع كند ومنتظر اشاره واجازه اي ديگري نباشد. هويت هركس برايش محترم است. انسان بي هويت، بي تاريخ است وهركس كه تاريخ وهويت نداشت، فرهنگ وموقف اجتماعي نداشته ونخواهد داشت . داشته هاي تاريخي وريشه هاي فرهنگي در برگيرنده اي رشته هاي وجودي وهويت افريني انسانها هستند، اگرما يا خود بيگانه ويا در بند تطميع وچاپلوسي ودر بارمنشي زورمندان وقدرتمداران قرار بگيريم، هرگز نميتوانيم كه بخود آييم وداراي هويت خودي باشيم. قراريكه من دراين سالها مي بينم واحساس ميكنم، بسياري از همشهريان ما دشمن ريشه وفرهنگ خود شده اند واز نام وهويت خويش عار دارند ويا اينكه نميدانند ويا اينكه زير بار فرهنگ بيگانه وهويت جدا از ريشه ونام تاريخي قرارگرفته اند ويا تطميع وتلقين زور-

مندان شده اند، هرانگيزه ايكه است، چنين جو، بر فضاي خاطر بسياريها حاكم شده است با تآسف .  نوروز از ما مي طلبد كه خود شناس باشيم. اگردوري از اصل واز ريشه وداشته هاي فرهنگي وتاريخي نماييم، ازخود بيگانگي وبيگانه پرستي جزء شگرد وعادت هميشگي ما خواهد گرديد. بدگماني دركارها وشناخت دوستان سنگين قرار وبا متانت ، سبكسري در مسايل مهم وسرنوشت ساز، بي تفاوتي دراصل اصالت انساني وبن فرهنگ باستاني ونام ونشان تاريخي، آهسته آهسته دامنگيرما وجامعه تمام افغانستانيهاي برون مرزي ودرون مرزي كشور ميگردد، كه بسيار ونهايت بسيار تيره كننده ومصيبت آور است. همبستگي واتحاد ويا وحدت ملي، زمان ميسر ودر خور اهميت وقابل اجراء است كه، ما همديگر مانرا منحيث شهروندان برابر وبرادر بشناسيم واز حقوق يكديگرحراست نماييم. با  گپ مفت وشعار ميان خالي نمي شود، كسي را فريب داد ويا فريب كسي را خورد!

         آزادي با شيوه انسانيش، همكيش وهمتراز، نوروز وبهار دل انگيز است. بياييد تا دراين نو روز امسال معتدل باشيم وبا حق انسانيت باور داشته باشيم واز تبعيض وبرتري جويي وخيزشهاي بي بال وپربدور شويم ونوروزوار به پيشواز برابر انديشي وحل مسايل مبهم ومناقشه گرايي ملي ومردمي برآييم واز انديشه هاي توتاليترگرايي وتك نظري وقوم برتري فاصله بگيريم ! هيچكس از هيچكس برتر نيست وهيچكس از هيچكس بهتر نيست ، را باورمندانه در مد نظر قرار بدهيم، بجاي خواهيم رسيد كه همگرايي وهمباوري مداراعتبار همگان قرار خواهد گرفت .

        نوروزخرمبار، جان وزندگي را پاك ميدارد، ما دراين سال نيك آفريني، بايست كه قدر دانش ودانايي ودانشمندان زنده ورفتگان كهن را بدانيم واين هم جزء رسالت انساني ماست كه، به مايه گذاران دانش وفرهنگ سازان ادب وزبان خويش بباليم وآنهارا ، ارزش قايل شويم ، ما مردمي هستيم كه قدر زنده را ندانسته، بعد از مرگ دانشمندان خويش كمرنقد ويا ستايشرا بسته ميكنيم واز خويش چيزي ميگوييم كه شايد در فكر نويسنده ودانشمند عرصه مطلوب هرگز نگذشته باشد. در زندگي توهين وتحقيركاربي پندارماست. اين هم به نظرمن مايه در عدم شناخت ازخود وتاريخ وفرهنگ دارد. برگزاري جشن نو روزي در هر سال مارا بيدار وبخودمان مي آورد كه اصلآ ما كجايي وازكدام بن وداراي چگونه هويت ومتعلق بكدام سرزمين ونام ونشان راستين هستيم ؟ آيا نو روز براي ما جسارت خود يابي وتاريخ شگافي را نميدهد؟ مكان زايشگاه نو روز كجا ودر كدام گاه اين جشن بر گزار ميگرديده است ؟ هدف اين آيين چه بوده وچرا، داراي اين قدرپيوندهاي نو روزي وسنتهاي گوناگون است كه در ديگر فرهنگهاي جهان امروز، چنين سنتها وجود ندارد.ميگويند كار خداوند دانا، آفريدن وگسترانيدن وافزودن ونوكردن وشادي پراكندن است.»

               اگرپيشه دارد دلت راستي                 چنان دان كه گيتي بياراستي

آنكس كه فرمان خرد را مي پذيرد، در بهسازي جهان ونوكردن گيتي مي كوشد وشادي براي مردم جهان ارمغان مي برد تا در پرتوشادماني ديگران، خود نيز به شادي بنشيند.»

       اما در ديارما هستند كسانيكه برعكس كار ميكنند وشادي خويش را درخلق غم ديگران مي جويند وگسترش فرهنگ وزبان خويش را در محو زبان وفرهنگ ديگران جستجو مينمايند. رشد آزاد فكري وگسترش فرهنگ رساء ترس ولرزه بربدن خرد گريزان فرهنگ ستيز مي افگند واينها تلاش ميكنند كه با نيرنگ جادوي دست به توهين وتحقير ومنع ابتكار ديگران بزنند واشتياق كلي خويش را دراين راه با نشان دادن مشت پول دست چركين ، بروي كساني بنمايانند كه تحت تآثيرآني چنين فضيلت فروشي پولي قرار ميگيرند.

        نوروز دل افروز، از ما ميخواهد كه متانت انساني واميد نوگرايي را با چنين رمز وراز بي معنا از دست ندهيم وچنان باشيم كه فروز ابديت در تعادل سرشت طينت هر انسان طنين انداز است. خوبي بن انديشه ي  خردباوري مار در بر بگيرد وبدي را چنان از خود بدور كنيم كه، در طول تاريخ اهريمن پوشانه پدران ما بدور كرده اند. اصلآ در فرهنگ رسآ ما بد بودن، مايهء ننگ وبي سرشت بودن است. فرهنگ مهر ودلدادن به راستي ودوست پنداري اساس بينش وانديشه هاي كلي سرنوشت مارا در گذشت زمان حاوي بوده وهرسال آمدن نوروز وجشن شادي بهاري براين تآكيد ميكند تا از ريشه بسوي ديگر بيشه راهمانرا گم نكنيم . اميدواريم كه نوروز امسال، فروز ابديت را در قلبهاي تيره ي روزگار برافروزد وبراي همگان معنويت بياورد وبيداري وخود شناسي هديه بدارد !

        ياران ودوستان گرامي ! ما يكبار ديگر با صداي بهاري ونو روز گرايي ميگوييم كه :

 

        نو روز نيكو روز بر شما خجسته با د   !

     

                                              گزارشگرسفرهء نوروزي، ميرزايي


بالا
 
بازگشت