دکتور شمس الحق آریانفر

 

 

عوامل ماندگاری وسیر تاریخی نوروز

 

ملت هاي جهان، ازبدوي تامتمدن،همه جشن هاي دارند، وآيين هاي ويژۀ دربرگزاري اعياد وجشن ها،نزد آنان وجوددارد.

 جشن هاي باستاني واساطيري، جشن هاي تاريخي وملي،اعياد وجشن هاي مذهبي وديني، جشن هاي موسمي،جشن هاي سياسي وجشن هاي خانواده گي ازشمار آن مناسبت ها وجشن هاي است ،كه ملت هاي جهان هريك به شيوه یی ،گونه يي ازآن راجشن مي گيرند.

 جشن نوروز،كه رستاخيز طبيعت وجشن رويش ونوشدن هستي است،جشني است باستاني واساطيري كه درطول تاريخ، درموسم بهار به گونۀ ملي ومذهبي تجليل مي گرديده است.

                      درين جستار،درنگي داريم برماندگاري و سيرتاريخي نوروز؛ واين كه نوروز دردوره هاي مختلف تاريخ سرزمين ما، ازچه زماني وچه گونه برگزار مي شده است.

 پژوهشگران،پيشينۀ اين جشن راتاعهد كيومرث نخستين فرمانرواي عجم مي رساند وهمين گونه به روايت فردوسي نوروز را، روز تخت نشيني جمشيد مي دانند.

 نوروز درعهد زردشتيان تجليل مي گرديده است،ازين روبرخي آنرا عيد زردشتي دانسته اند،

 اما مهرداد بهار مي نوييسد: درادبيات ديني زردشتي سخني ازنوروز مهرگان واعياد بزرگ ملي نيست و اين عيادملي يااعيادبومي به پيش ازعصرآريائيان مربوط بوده است(1))

بهرصورت اين جشن بومي، درعهدآريائيان وزردشتيان ادامه يافت وتجليل گرديد. علل استواري وماندگاري اين جشن رادرچند اصل خلاصه مي كنند.

 نخست اين كه نوروز درآغاز بهار ونوزايي طبعيت،طبيعي ترين جشن بودكه طبق ناموس طبيعت،زمين وزمان به شوروحركت مي آيد واين بهترين فرصت براي تدويرجشن بود. كه آريائيان آنراتجليل كردند.

 انگيزه ديگردرماندگاري نوروز اين است، كه اول سال واول ماه، نزد زردشتيان مقدس بود به خصوص روز اول ماه، روز خداونداست ازين رو جشن نوروزگونۀ مذهبي هم مي يافت.

 همچنان زردشتي ها معتقد بودند، فره وشي ها، درده روزآخرسال به زمين فرودمي آيند ودراول هرسال نيز چنين مي كنند . ازينرو مردم براي خشنودي ارواح نياكان وپذيرايي ازآنها،مراسمي رابرپامي داشته اندكه نوروز ازآن زاده شده است.

 اين روايت نيز وجودداركه حسين بن عمروالرستمي يكي از سرداران
 مامون الرشيد، از موبد موبدان خراسان برسيد: چرانوروز راجشن مي گيرند؟ اودرپاسخ گفت و زماني دربطيحه (بصره) وبایی  پديدارآمد وساكنان آنجاهمه مردند. چون اول فروردين رسيد،خداوند باراني برايشان بباريد وآنان رازنده كرد وايشان به مساكين خود بازگشتند ،پس پادشاه زمان گفت: “ اين نوروز است “ درنتيجه اين روز به نوروز مسماگرديد ومردم آن رامبارك شمردند.

 همين گونه،نوروز را، روزپيروزي جمشيد براهريمن كه بركت رااززمين برده بود، دانسته اندكه درنتيجۀ پیروزي جمشيد، بركت به زمين برگشت ومردم گفتند:اينك روز نو.(2)

عوامل ديگر دربرگزاري وماندگاري نوروز رامؤرخان چنين تذكر كارداده اند.

 دراين روز كيومرث زاده شده است،هوشنگ پيشدادي درهمين روزبه دنيا آمده است،تهمورث درين روز بر ديوان فايق آمد وآنان رادربندكرد، فريدون درهمين روز كشور راميان فرزندان خود تقسيم نمود. سام نريمان درهمين روز، مردم آزاران راسركوب كرد، كيخسرو درهمين روز زاده شد.زردشت درهمين روز ازسوي اهورا مزدا به پيامبري رسيد. گشتاسپ شاه درهمين روز آيين مزد یسنا راپذيرفت ودرعهد اسلامي هم باوربراينست كه حضرت علي (ك) درهمين روزبه تخت خلافت نشست.

نوروز شد وجمله جهان گشت معطر
ازبوي خوش لاله ونسرين وصنوبر
 برتخت خلافت بنشست آن شۀ ابرار
 دامادنبي،شيرخدا ساقي كوثر

 

 نوروز درفرمانروايي آريانا:

 دردوره هاي مختلف تاريخي اين خطه،شاهان وفرمانروايان، نوروز راجشن مي گرفته اند درهرزماني آداب ومراسم خاص وجود داشته است.

 نوروز درروزگار هخامنشيان: تاريخ نشان مي دهدكه هخامنشيان نوروز رامي شناختند ودرآن آداب ويژه ی مي داشتند شاه بارعام مي داد،نمايندگان ايالات مختلف را مي ديد وهداياي شان رامي پذيرفت.

 ازآثار بازنده بابل برمي آيد كه داريوش هخامنشي ( ۵۲۱_ ۴۸۶ ق.م ) درنوروز به معبد بعل مردوك رب النوع بزرگ بابل، مي رفت ودست آنرا مي گرفت .

به قول مهرداد بهار، درآغاز هرسال درتخت جمشيد مراسمي برگزار مي شد.

م.موله، دانشمند فرانسوي نيز،مراسم درتخت جمشيدراتائيد مي كند ومي گويد: شاه طي مراسمي نوروز راپرپامي داشت وباخداي خود اهورامزدا گفتگو مي كرد.(3)

نوروزدر عهد اشكانيان:

                      روايت هاي ادبي وتاريخي نشان مي دهد كه اشكانيان مهرگان ونوروز را جشن مي گرفته اند. فخرالدين اسعد گرگاني درمثنوي ويس ورامين كه متن آن مربوط عهد اشكاني هاست، ازنوروز يادمي كند واز عقب افتادن كبيسه سالها،که جشن نوروز ازموضع طبيعي ونجومي خودخارج گرديده بود.

چو گردشهاي ايشان رابديدند
زآذرماه روزي برگزيدند
 كجا آنكه زگشت روزگاران
 درآذرماه بودي نوبهاران
 منم آزار وتونوروز خرم
 هرآيينه بود اين هردو باهم
 سرسال وخجسته روز نوروز
 جهان پيروز گشت ازبخت پيروز(4)

 

نوروز درعهد ساسانيان:

ساسانيان بامراسم خاصي نوروزرا تجليل مي كردند. درصبح نوروز موبد موبدان اولين شخص بودكه نزد شاه مي آمد وسرود خسرواني “ ياسرود موبد موبدان راتقديم وبه آن اساس نوروز را به شاه تبريك مي گفت، سرودخسرواني چنين آغازمي شد.

 شها جشن فروردين، به ماه فروردين،آزادي گزين بريزدان ودين كيان.

 سروش آوردترا دانايي وبينايي به كارداني سرت سبزبادو جوانيت چون خويد ...

 شاه دراين روز به عزل ونصب حكام مي پرداخت،ماليات جمع شده رادراين روز به حضور شاه تقديم مي كردند درصبح نوروز مردم دركنار رودها ونهرها رفته،خودراشستشو مي كردندبه همديگرآب مي پاشيدند وشيريني تعارف مي كردند. دراين روز سكۀ نومي زدند وآتشكده هاراپاك مي كردند(5). دركتاب پهلوي دنيكرت آمده است: هرپادشاهي ردین روز فرخنده رعيت ممالك خويش راقرين شادي وخرمي مي ساخت .سلاطين وشهرداران و اسپهبدان در اين روزبه شاه هديه مي دادند و شاه نيز هدايايي به آنها مي داد.

 

 

نوروز درزمان غزنويان:

 غزنويان نيزمراسم دريافت هدايا رادوست داشتند ودردربارهاي خويش به اين مناسبت نوروز راتجليل مي كردند .

ابوالفضل بيهقي ازسلطان مسعود يادمي كند كه در ۴۲۹ هجري قمري هدايا راپذيرفت وتوبۀ خوددرشرابخواري رابشكست. دراين ايام مردم نوروز رابه پيمانۀ وسيع برگزار مي كرده اند. بهاريه ها ونوروزی هاي شاعران در دربار محمودو عصرغزنوي به روشني مبين اين امراست. آنگونه كه منوچهري گفته است

برلشكر زمستان نوروز نامدار

 كرده است راي تاختن وقصد كارزار

 نوروز درعهد سلجوقيان: سلجوقيان نيزبه گونه غزنويان آيين هديه دادن وهديه گرفتن رادرنوروز زنده نگهداشتند ونوروز راتجليل نمودند. درادبيات عصرسلجوقي اين رويداد بازتاب گستردۀ داشته است به اين ابيات ازاميرمعزي درمدح ملك سلجوقي توجه نمائيد:

باد ميمون ومبارك صدهزاران جشن جم

برخداوندي كه چون جم بند ه دارد صدهزار.

 بانشاط ورامش وپيروزي ونيك اختري

 همچننين نوروز وصدنوروز ديگر برگزار

 

عهد خوارز مشاهيان: كتاب سيرۀ جلال الدين منکبرني،نشان مي دهدكه نوروز توسط خوارز مشاهيان نيزتجليل مي شده است .فتنۀ چنگيز خراسان رابه تباهي كشاند،ولي نوروز بعدازآن گونۀ بيشتر ملي يافت وتجليل ازآن،تجليل ازعظمت واحياي روحيۀ ملي وتشويق آزاده گي دربرابر غاصبان شد.

 درروزگار تميوريان هرات،تجليل نوروز بازيارت آرامگاه حضرت علي (ك) وميلۀ گل سرخ پيوند داده شد .واين جشن باستاني،مايه هاي ملي وديني به خودگرفت كه خودبحث جداگانه است.

نوروز بعدازظهور اسلام:

 روايت هاي تاريخي نشان مي دهدكه اعراب پيش ازاسلام باجشن هاي مهرگاني ونوروز آشنا بوده وآنها راجشن مي گرفته اند.

 الوسي مي نويسد: “مردم مدينه پيش ازاسلام دوعيدداشتند .نوروز ومهرگان وچون رسول اكرم (ص) به مدينه آمد برآداب ورسوم ايشان دراين دوعيد آگاه شدگفت: خداي تبارك وتعالي به جاي اين دوعيد بهترازآنها رابه شما ارزاني داشته، كه يوم الفطر ويوم النحراست.(6)

درروايت ديگرآمده است:

 بااين همه دردوره هاي اسلامي نوروز باقي ماند:دانشمندي مي نويسد: سبب اصلي ماندگاري نوروز دردولت اسلامي ،همان سرسال بودن آن بودكه زمان خراج قرارمي گرفت. (7) چنانكه اسدي طوسي مي گويد:

 نوندي سرسال نوكرد راست
 خراج خداوند كابل بخواست
                      همچنان نوروز زمان پيش كش نمودن هدايابودكه فرمانروايان عرب نيز آنرامغتنم شمردند ونگهداشتند وقتي به همت خراسانيان وابومسلم خراساني بساط امويان برچيده شد،عباسيان درتأثيرپذيري بيشتر از خراسان،اين جشن راتجليل كردند. واژۀ آيين رادرين جشن بكاربردند.

 ابن زبيرمي گويد: دريك نوروز بازي سماجه يي (باز يگران نقابدار)دربرابر معتضدخليفه برگزار شدكه سيزده هزاردينارصرف آن شد.(8)

 

پانویس ها :

1-مهرداد بهار،اساطیر ایران ، ص 205

2-البيروني آثار باقيه ۲۱۵)

                      3-م.موله ، ایران باستان ،ترجمه دکتر ژاله ، 1372،ص13

                      4-ویس ورامین ؛ ص269

                      5- کریستن سن ، ایران درزمان ساسانیان ، 1368،ص205

6-_ اميرمعزي،ديوان، اهتمام عباس اقبال،ص ۳۱۲.

7- آلوسي،بلوغ الارب، چ۱، چاپ قاهره، ۱۹۲۵ ص ۶۴ م .

8- رضاشعباني،آداب ورسوم نوروز،تهران ۱۳۷۹، ص ۱۱۴.

 

 

 


بالا
 
بازگشت