شادروان استاد احــمد عــلی کـهـزاد

 فـرستنده: بنیاد فـرهـنگی کـهـزاد

معائدۀ تسلیمی

 

در تاریخ روابط افغانستان و انگلیس که بیشتر آنرا روابط اقغانستان و هند بریتانوی خوانده اند، جنگ ها و عهد نامه های زیادی بمیان آمده و به امضا رسیده است. یکی از این معائدات را میتوان (معائدۀ تسلیمی) خواند. زیرا بیشتر مواد آن با روح عمومی آن معائده موافق به نظر و صواب دید افغان ها بعمل آمده است. این معائده عبارت از معائدۀ اول جنوری سال 1842 است که بحساب قمری در ماه ذیعقده سال 1257 به امضا رسیده است.

اصلاُ علت بمیان آمدن چنین معائده ئی که انگلیسها خود آنرا (معائدۀ ننگین) میخوانند و (سر پرسی سایکس) مورخ انگلیس در جلد دوم تاریخ افغانستان مولفه خود این (معائده) را به به این صفت یاد میکند، تجاوز صریح خود انگلیس ها بر افغانستان در سال 1838 بود که منجر به استقرار قوای آنها در سایه شاه شجاع در چونی شیرپور در کابل شد و دامنه آن به یک حصۀ زیاد خاک افغانستان از قندهار تا جلال آباد سرایت کرد. قیام ملی افغانی مورخه 2 نوامبر 1841 زنگ خطری بود که باید قوای متجاوز آنرا شنیده و افغانستان را خالی میکرد ولی بر عکس از آن تاریخ به بعد هم میان ملییون افغانی و قوای انگلیسی تصادمات و جنگ هائی در شیرپور درگرفت تا انگلیس ها محاصره شدند و حاضر به امضای معائده گردیدند. از قیام ملی (2 نوامبر 1841) تا روز امضای عهد نامه تسلیمی، متن آن چهار مرتبه دست خورد و تغییر کرد. بار اول مکناتن نماینده مختار انگلیسی مواد آنرا تسوید نمود. در شکل دوم بعد از قتل مکناتن سران افغانی خواهشات جدید خود را در آن گنجانیدند. صورت سوم معائده شکلی دارد که در آن برخی ملاحظات سردار محمد اکبر خان هم گنجانیده شده و صورت چهارم شکل نهائی آنست که بتاریخ اول جنوری سال 1842 مطابق 16 ذیقعده 1257 از طرف سران مجاهدین ملی افغانی و میجر پاتنجر قایم مقام نماینده انگلیس به امضا رسیده است. یک نقل این معائده بزبان فارسی در موزۀ کابل موجود است.

شبهه ئی نیست که معائده را از طرف افغانها جماعتی از سران مجاهد امضا کرده اند. در عهد نامه ئی که در موزۀ کابل محفوظ است مهر 14 تن از سران ملی دیده میشود ولی به شهادت سر پرسی سایکس در عهد نامه مذکور 18 نفر روئسای افغانی به شرح ذیل امضا کرده اند: محمد زمان خان، میر حاجی خان، سکندر خان، درویش خان، علی خان، محمد اکبر خان، محمد عثمان خان، غلام احمد خان، غلام محمد خان، خان محمد خان، عبدالخالق خان، امین الله خان، میر اسلم خان، صمد خان، محمد نصیر خان، عبدالله خان، عبدالغفور خان و میر آفتاب خان. طبق نص این معائده در ین وقت محمد زمان خان به لقب (نواب عالی) و امین الله خان لوگری بحیث (نایب الثانی) خوانده شده اند. القاب سائر زعمای قوم اسم برده نشده و بصفت عمومی (نوابان، سرداران و سرکردگان) یاد گردیده اند.

متن این معائده طبق نص موزۀ کابل قرار آتی است:

«قرارداد عهد و میثاق که فیمابین عالیجاهان معلی، جایگاهان حشمت و شوکت دستگاهان، بندگان نواب مستطاب معلی القاب نواب عالی نواب محمد زمان خان و نایب الثانی رفیع مکانی والاجاه نایب امین الله خان و باقی نوابان و سرداران و سران و سرکردگان کل جماعه مسلمین و صاحبان باوقار طایفه فرنگی انگلیسیه بسته شده است که آینده نزاع از میان برطرف و دوستی و یگانگی مبضوط و محکم باقی بماند. در این خصوص شرط و شروط مقرر شده است که شرح و تفصیل آن بدین موجب است: 

شرط اول اینکه: بنابر خواهش صاحبان [انگلیس] که سرداران از ینطرف مقرر شود که تا افواج صاحبان بطرف جلال آباد بروند که در عرض راه مزاحمت بدانها نرسد. سردار ذوالاقتدار سردار محمد عثمان خان و سردار شاه دوله خان مقرر شد که همراه بروند.

شرط دوم اینکه: لشکر جلال آباد پیشتر از رسیدن فوج کابل به جلال آباد، روانه پشاور شوند و بعذای تعطیل جایز ندارند.

شرط سوم اینکه: افواج غزنین بزودی تعجیل تدارک خود ها را دیده از راه کابل به پشاور بروند و تأمل نکنند.

شرط چهارم اینکه: افواج قندهار و دیگر ملک افغانستان که در او لشکر باشد بزودی مراجعت به ملک هندوستان نمایند.

شرط پنجم آنکه: آنچه مال و اسباب بندگان امیر دوست محمد خان از توپخانه وغیره نزد صاحبان باشد همه را واپس مسترد کنند.

شرط ششم آنکه: آنچه مال صاحبان از توپخانه و جبه خانه و باروت و تفنگ و علاوه ... وغیره اسباب که در اینجا از جهت عدم بارگیری بماند لاکلام به نواب عالی نواب محمد زمان خان تملیک نمایند.

شرط هفتم:  آنچه از عیال شاه شجاع از جهت عدم بارگیری در اینجا خانه [دارند] در بالاحصار به خانه حاجی خان جای داده میشود. هر وقت که بندگان امیر دوست محمد خان وغیره مردم افغان با اهل و عیال در پشاور رسیدند مرخص میباشند که بملک هندوستان بروند.

شرط هشتم آنکه: افواج صاحبان که به پشاور رسیدند تدارک بندگان امیر دوست محمد خان وغیره مردم افغان را نمایند که با اهل و عیال بزودی بکابل برسند و به عزت روانه کنند.

شرط نهم آنکه: موازی شش نفر معتبر معتمد از صاحبان انگلیس بطریق یرغمل در کابل باشند هر ساعتی که بندگان امیر دوست محمد خان و باقی افغانان مع اهل و عیال وارد پشاور شدند بعد از آن مرخص باشند.

شرط دهم آنکه: دو مراتبه [دوباره] صاحبان انگلیس خواهش ملک افغانستان را به هیچ وجهه نکنند و نسلاُ بعد نسل فی مابین رابطه دوستی و اتحاد مربوط و مضبوط باشد و سرکار افغانیه هرگاه به جهت مدافعت اعدأ بیرون امداد بخواهد سرکار انگلیسیه در تبلیغ آن دریغ و مضایقه نکنند در ینصورت سرکار افغانیه به سرکار غیر بدون صلاح سرکار انگلیسیه عهد نکنند و هرگاه از آنطرف در امداد قصور بوقوع برسد بعد از آن مخیر میباشد.

شرط یازدهم: هرگاه صاحبی ار صاحبان انگلیس به جهت بعضی موانعات رفته نتواند و در اینجا بماند بنابر خواهش صاحبان به همراه او رفتار و سلوک نیکی و خوبی شود.

شرط دوازدهم آنکه: از کل توپخانه و خمپاره که دارند شش ضرب توپ اسپی و سه ضرب توپ قاطری که جمله 9 ضرب توپ شود همراه برده و مابقی را بگذارند و به نواب عالی تملیک کنند و مادام الحیات دو مراتبه اظهار ننمایند و آینده خیر و شر دولتین را واحد و متحد دانند و هرگاه جماعۀ مسلمین و طایفه اسلام در دین و آئین خود و صاحبان انگلیس در طریقه و آئین خود عهد شکن و کذاب خواهند بود و در عالم ملامت میباشند.

این چند کلمه بطریق عهدنامه قلمی شد که سند طرفین باشد. تحریر یوم پنجشنبه شانزدهم ذیقعده الحرام 1257./5 ثور 1338/

 

 


بالا
 
بازگشت