رئیس مبارزه با فساد در دولت افغانستان یکی از مجرمین قاچاق هیروئین است
نویسنده : مثیو پنینگتن – اسوشیتید پرس
ترجمه از : غلام حیدر ترجمان
منبع : http://www.usatoday.com/news/world/2007-03-09-afghan-corruption_N.htm
خوانندگان محترم! آقای مثیو پنینگتن مقاله جالب توجهی را در مورد محترم آقای واصفی در یکی از سایت های انترنتی که آدرس آن در بالا مشخص گردیده است به چاپ رسانیده که میخواهم ترجمه آنرا تقدیم هموطنان گرامی ام بنمایم تا بدانیم که چه کسانی و با چه القابی و چه خصوصیت های بر مردم ما حکومت نموده و به امر و نهی می پردازند، اما قبل از آن مناسبت خواهد بود تا در رابطه به گزارش و مصاحبه آقای پنینگتن تبصره مختصری داشته باشیم.
تبصره: مدت های زیادی بود که کشور ما درگیر جنگ های بود که یا بوسیله خارجی ها و یا بوسیله عوامل داخلی آنها بر مردم و سرزمین ما تحمیل شده بود. در جریان سالیان جنگ آنهای را که بوسیله روس ها به قدرت رسیده بودند وطنفروشان خلق و پرچم خواندیم و بعد از سقوط حکومت طرفدار شوروی آنانی را که به خاطر آزادی کشور از چنگال کمونزم رزمیده بودند جنگ سالار و تفنگ سالار لقب دادیم و همه ما منتظر تکنوکرات ها و روشنفکرانی نشستیم که در غرب زندگی میکردند تا آنها بیایند و کشور ویرانه ما را آباد و بشاهرای ترقی رهنمون شوند تا اینکه بالاخره آمدند و پدرخوانده فرتوت شان را نیز بنام پدر ملت بر مردم جفاکشیده این کشور تحمیل نمودند.
از آن زمان تا کنون حدود پنج سال میگذرد اما حالا می بینیم که این ها هم به جز از زر اندوزی ، غارت بیت المال و تقسیم چوکی های دولتی بین یاران و خویشاوندان شان تحت نام اصلاحات اداری و ... کار دیگری را از پیش نبردند و کوچکترین تحولی در زندگی مردم ما در نتیجه ملیارد ها دالری که به بقول رادیو ها و رسانه های خارجی و داخلی به افغانستان کمک شده است بمشاهده نمیرسد.
وقتی مقاله آقای پنینگتن در مورد یکی از این به اصطلاح روشنفکران و تکنوکرات ها را در یکی از سایتهای انترنتی خواندم آخرین امید های خود را نیز از دست دادم چون دانستم که اینهای هم که امروز بنام روشنفکر دهل دیموکراسی را به گردن انداخته اند و نقاره اصلاحات را مینوازند خود شان نیز چیزی جز مشتی لجن و فاسد و هویت باخته نیستند که نمونه بسیار واضح شان جناب آقای واصفی است ، مردی که قسمت اعظم زندگی خود در دیار هجرت را در هوتل ها سپری نموده و سالهای را که باید در راه آزادی و استقلال کشور مبارزه میکرد به جرم فروش مواد مخدر در زندان های کشور های بیگانه بسر برده است. حالا هم که به کشور آورده شده است و در قله اصلاحات و مبارزه با فساد نصب گردیده تا به اصلاح دیگران به پردازد میبینیم که هنوز حتی نتوانسته است هویت از دست رفته افغانی خود را دوباره بدست بیاورد و به قول نفس گل - خانم حقوق دان فراهی به نوشیدن الکل ادامه میدهد و از اعمالی که مغایر با اخلاق اسلامی و سنن افغانی است دست بر نمی دارد. او بی پروا در مصاحبه اش از رفتن خانم خود به بار(محل فروش الکل و رقص)- یاد آوری میکند و میگوید که او میرفته تا بخاطر مصارف شخصی خود کوکائین خریداری نماید اما این را که خانمش مواد مذکور را به خانه آورده و باعث دستگیری ایشان شده است یک عمل اشتباه میداند. اما این دانسته نمیشود که رفتن همسر یک روشنفکر و تکنوکرات به اصطلاح مسلمان افغانی که خود را وارث تاج و تخت این کشور میداند به بار جهت خرید مواد مخدر چگونه قابل توجیح است ؟
واصفی اعمال مجرمانه گذشته خود در مورد قاچاق و فروش مواد مخدر را با اعمال و اشتباهات آقای جورج بوش مقایسه میکند و میگوید که آقای جورج بوش هم در سال 1976 در هنگام رانندگی بحالت نشه از جانب پولیس باز داشت شده بود و میخواهد بگوید وقتی که آقای بوش بعنوان رئیس جمهور میتواند کار نماید، کار کردن من هم در ریاست مستقل اصلاحات اداری مشکلی ندارد. این اظهارات آقای واصفی به وضاحت نشان میدهد که وی از سلامت روانی هم برخوردار نبوده و عمیقا دچار مرض خود بزرگ بینی است . خود بزرگ بینی به اندازه که حد و موقعیت خود را نمی شناسد و خود را به رئیس جمهور قدرتمند ترین کشور جهان مقایسه میکند.
بجواب آقای واصفی باید گفت که اگر آقای بوش بعد از خوردن الکل رانندگی کرده و بازداشت شده است ، او در کشوری زندگی میکند که نوشیدن الکل یک امر عادی است و با فرهنگ و عادات و عنعنات و رسوم مردمش در مغایرت قرار ندارد. با آنهم اگر آقای بوش مرتکب اشتباهی شده باشد جرمش از نگاه قوانین آن کشور آنقدر بزرگ نیست که با قاچاق و تجارت مواد مخدر قابل مقایسه باشد. مسئله دیگر اینست که نمیتوان اشتباهات خود را با بر شمردن اشتباهات دیگران توجیه کرد. این استدلالی نیست که منطقی به نظر برسد و وسیله برائت گردد.
خدایا ! در طی سالهای که گذشت عده را وطنفروش گفتیم و عده دیگری را هم جنگ سالار و تفنگ سالار لقب دادیم و در انتظار روشنفکران و تکنوکرات های نشستیم که عمری را فارغ از خیال مردم و کشور خود در خارج به خوش گذرانی مشغول بوده اند. حالا هم که این روز فرا رسید و این ها هم به کشور آورده شده اند ، در میان ایشان به کسانی بر می خوریم که در ممالک دیگر هم چیزی به جز از لکه های ننگ و مایه شرمساری برای کشور و مردم ما نبوده اند و عمری را که باید در خدمت وطن و مردم خویش میگذشتاندند در هوتل هاو زندان ها سپری کرده اند.
بدا به حال ملتی که مسئولین امور آن در قله های اصلاحات اداری ، و کسانی که به امر و نهی می پردازند خود شان مردمی مجرم ، بی فرهنگ و هویت باخته باشند. نصب چنین افرادی در چنین سمت های مایه تعجب و تاسف است. انتخاب شخصی به مسند ریاست اصلاحات اداری که خودش قاچاقچی و معتاد به الکل، خانمش مصرف کننده مواد مخدر در رقاصه خانه ها و نام فرزندش هم تونی باشد هم عجیب است و هم جالب است چون انتخاب و انتصاب چنین کسی نه با عقاید و نه با فرهنگ و نه هم با عنعنات مردم و کشور مطابقت دارد.
آقای کرزی مبارک باشد! واقعا حالا منظور تان از شایسته سالاری و سپردن کار به اهل آنرا دانستیم و آهسته آهسته به معنی دیموکراسی شما هم پی خواهیم برد.
بار الها ! تو عزت و فرهنگ و مقدسات کشور و مردم ما را از شر این هویت باختگان بی فرهنگ نگهدار آمین.
ترجمه متن نوشته آقای پنینگتن:
کابل افغانستان : وقتی در شهر لاس ویگاس امریکا معامله خرید هیروئین صورت گرفت فروشنده خود را آقای E معرفی نمود. آقای E که خریطه یکنیم پوند هیروئین را به 65 هزار دالر امریکائی پول نقد تبادله کرد ، ازینکه خریدار یک پولیس مخفی بوده است اطلاعی نداشت. این باعث شد که او حدود چهار سال را در زندان دولتی نوادا بگذراند. بیست سال بعد از آن روز آقای E که نام اصلی او عزت الله واصفی است به وظیفه جدیدی گماشته شد . او حالا رئیس مبارزه با فساد در دولت افغانستان است.
واصفی رهبری 84 کارمندی را بدوش دارد که در جهت ریشه کن ساختن فساد اداری و رشوه کار مینمایند. دفتر آقای کرزی از محکومیت آقای واصفی به جرم قاچاق اظهار بی اطلاعی میکند. آقای واصفی دوماه قبل به حیث رئیس عمومی ریاست مستقل مبارزه با فساد اداری و رشوت برگزیده شد.
واصفی که از دوستان دوران نوجوانی کرزی است ، فرزند یکی از رهبران مهم ناسیونالیست افغانستان است. مشاهده ریکارد های مجرمین در نوادا و کلیفورنیا که توسط اسوشیتید پرس صورت گرفت نشان داده که واصفی 48 ساله در 15 جولای سال 1987 در هوتل قیصر به ارتباط فروش 650 گرام هیروئین بازداشت شده است. تعقیب کنندگان گفته اند که قیمت مواد مذکور در بازار مبلغ دوملیون دالر بوده است.
واصفی قبل ازینکه بقول شرف از زندان نوادا آزاد شود سه سال و هشت ماه را در زندان گذشتانده بود. واصفی طی یک مصاحبه با AP در کابل دستگیری بجرم مواد مخدر در نوادا را تائید کرد. او گفت: که در روز سوم ماه عسل خود بازداشت شده است. او گفت همسرش فرشته بهبهانی به منظور مصارف شخصی خود از یک بار در لاس ویگاس کوکائین خریداری میکرد و آنرا با خود به خانه آورده بود ، جائیکه ایشان باز داشت شدند. واصفی گفت : همسر من مرتکب اشتباه شد و ادامه داد: مردم زیادی جهت خوش گذرانی به لاس ویگاس میروند. بهبهانی خانم قبلی واصفی که 50 سال عمردارد و در لوس انجلس زندگی میکند حاضر به مصاحبه با گزارشگر نشد اما تونی فرزند وی گفت که این ها همه دروغ های سیاسی است.
واصفی فرزند عزیزالله واصفی است. عزیزالله واصفی یکی از وزرای پیشین زراعت در افغانستان و یکی از دستیاران نزدیک محمد ظاهر پادشاه سابق افغانستان بوده است. واصفی میگوید که در ولایت قندهار در جنوب افغانستان بزرگ شده است و کرزی را از آوان کودکی میشناخته است. هردو نفر در یک زمان در هند مشغول تحصیل شدند و واصفی لیسانس زراعت را از فاکولته زراعت دانشگاه پنجاب بدست آورده است.
بعد از تجاوز شوروی در سال 1979 خانواده واصفی ابتدا به پاکستان و متعاقب آن به ایالات متحده امریکا مهاجرت نمودند. بنا به گفته واصفی او بعد از مهاجرت به امریکا در سال 1983 برای اولین بار توسط عبدالقیوم برادر کرزی در مریلند بحیث خدمه هوتل بکار گماشته شد. بعد ها واصفی سرپرستی هوتلی در لاس انجلس را بعهده گرفت و متعاقب آن واصفی و برادرش بشیر در فاصله سالهای 1994 تا 1999 به فروش پیتزا و آش اشتغال داشتند.
واصفی در دوران مهاجرت به فعالیت های سیاسی خود ادامه داد و همانند پدر خود میخواست جناح مختلف افغانستان را در تحت زعامت محمد ظاهر پادشاه سابق افغانستان جمع نماید.
او در سال 2001 بعد ازینکه رژیم طالبان بوسیله قوت های تحت رهبری امریکا ساقط گردید به افغانستان بازگشت. واصفی معتقد است که جرم او در زمینه مواد مخدر در امریکا نباید مانع خدمتگذاری او در دولت افغانستان شود و خود را با موقعیت جورج بوش مقایسه میکند که در سال 1976 بجرم رانندگی در حال نشه بودن بازداشت گردیده بود.
واصفی میگوید که هرکس در زندگی خود مرتکب اشتباهاتی شده است . او بدوران کار خود به حیث والی در ولایت فراه اشاره میکند و میگوید که در دوران 14 ماهه کارش یعنی قبل ازینکه بوظیفه فعلی گماشته شود در کشت و زرع خشخاش و مواد مخدر25 فیصد کاهش بعمل آمده بود. اما اداره مبارزه با مواد مخدر میگوید که کاهش در زرع و تولید مواد مخدر بطور کل در نتیجه خشک سالی بوده است ، البته کامپاین آقای واصفی را نیز بی اثر نمی داند.
کسانی که با واصفی کار کرده اند ، کار او را ستایش میکنند و میگویند که کار های را در عرصه انکشافی انجام داده است ، ایران را به باز نمودن مرزی در آن منطقه ترغیب نموده تا تجارت رونق یابد و همچنان رابطه خوبی با قوت های امریکائی داشته که مسئولیت تیم بازسازی ولایتی را بعهده دارند. آنها میگویند در زمان او راه ها کلینک ها و مکاتب ساخته شد و اکثر او قات با بزرگان فراه ملاقات داشته است تا به سخنان ایشان گوش بدهد.
شاه محمد نور مسئول بخش آرشیف میگوید او از قندهار است اما تبعیض از خود نشان نداده است. واصفی در وظیفه جدیدش بجای مبارزه برعلیه مواد مخدر مسئولیت دارد تا برعلیه رشوت و فساد اداری مقابله نماید. او می غُرد که رشوت را از رده های بالا تا پائین از بین خواهد برد و میخواهد افرادی را به خاطر مبارزه با رشوت و فساد و ظیفه دهد تا هر وزارت خانه را تحت نظارت داشته باشند.
اما اتهامات رشوت و بداخلاقی اطراف خود واصفی را هم حلقه نموده است. چنین اتهاماتی در ادارات افغانستان معمول است، جائیکه رشوت مروج پنداشته میشود و پولیس و عده از روسا از تجارت سه ملیارد دالری مواد مخدر منفعت میبرند. او از دست داشتن درین زمینه (شرکت در تجارت مواد مخدر) انکار میکند. کارکنان مبارزه با مواد مخدر که نمیخواستند از آن ها نام گرفته شود میگویند که مدارکی وجود ندارد که نشان دهد که واصفی در انکشاف تجارت هیروئین دست داشته باشد.
نفس گل یک زن حقوق دان از ولایت فراه ، واصفی را به داشتن اخلاق و عادات غیر اسلامی از قبیل نوشیدن الکل متهم میکند. او گفت واصفی بعد از تظاهرات ماه آگست که به علت افزایش بی امنیتی صورت گرفت بحیث والی مقرر شد.
اما این اتهامات نسبت به اتهاماتی که به ارتباط جرایم جنگی به رهبران جناح های افغان وارد میشود کمرنگ تر است. اما سوابق واصفی بعنوان یک مجرم و تبهکار در کشوریکه در حال آغاز تاسیس دوباره نظام عدلی است بزرگ جلوه مینماید.
گزارش پولیس شهری لاس ویگاس که بعنوان مدرک در جریان محاکمه وی ارائه شده بود توضیح میدهد که چگونه یک پولیس مخفی که خود را خریدار مواد مخدر معرفی نموده بوده در شام 15 جولای 1987 با واصفی در هوتل قیصر ملاقات نموده است. پولیس مذکور میگوید که واصفی خود را آقای E معرفی نموده بود.
هرسه نفر شان به اتاقی در هوتل قیصر رفتند ، جائیکه واصفی 650 گرام هروئین را که در بین یک پلاستیک خاکی بود از عقب بالش خود از روی تخت خواب خود بر داشت و به خریدار که همان پولیس مخفی بود داد. او گفت که میخواهد آن مقدار هیروئین را به 65 هزار دالر بفروشد. وقتیکه پولیس مبلغ مذکور را برای وی پرداخت واصفی گفت که سیزده و نیم پوند هیروئین دیگر نیز در جریان 20 روز آینده از افغانستان بدست او خواهد رسید.
واصفی بعد از دریافت پول باز داشت شد و خانمش بهبهانی هم که در این جریان مشغول مراقبت در دهلیز های هوتل بود دستگیر گردید. ریکارد های دادگاه نشان میدهد که واصفی بجرم ترافیک مواد مخدر مجرم شناخته شد و در دهم آگست سال 1988 به ده سال حبس محکوم گردید اما بعد ها که او برای خود وکیل جدیدی گرفت حبس او به شش سال تقلیل یافت. او در اواخر سال 1999 از حبس رها گردید زیرا قوانین دولتی اجازه میدهد که اگر متهمی دوقسمت از سه قسمت حبس خود را سپری کرد ه باشد میتواند آزاد شود. او برعلاوه حبس به پرداخت جریمه مبلغ پنجاه هزار دالر نیز محکوم شده بود.
بر اساس دفاعیه که واصفی در درخواست خود نوشته بود گفته بود که پولیس از او خواسته بوده تا بصورت مخفی با پولیس همکاری نماید . به همین دلیل بعد از بازداشت ابتدائی بدون هیچ نوع تضمینی آزاد گردید.
اما واصفی نتوانست که فروشندگان مواد مخدر دیگری را بیابد تا پولیس آنها را بازداشت نماید. او همچنان نتوانست نفری را که هیروئین ها را برایش داده بود ه پیدا نماید.
واصفی و خانمش در سال 1988 به جرم پرواز غیر قانونی در لوس انجلس بازداشت شدند اما بعد ها بخاطر ترافیک مواد مخدر محاکمه شدند. واصفی در دفاعیه اش گفته است که وی برای فرار تلاش نکرده است و ازینکه در سپتامبر 1987 متهم گردیده است بی اطلاع بوده است.
خلیق احمد سخنگوی کرزی میگوید که وی نمیتواند در زمینه اینکه آیا رئیس جمهور از جرم آقای واصفی اطلاع داشته و یا بی خبر بوده است تبصره نماید.
اما دپلومات های غربی که نمیخواستند از آنها نام برده شود میگویند که دونر های خارجی و سازمان ملل از سوابق جرمی آقای واصفی مطلع میباشند و از همین جهت آقای کرزی به خاطر برطرفی آقای واصفی تحت فشار قرار دارد.
واصفی در جریان مصاحبه ای با AP هشدار میدهد که علنی نمودن سوابق جرمی او کارد منتقدین آلوده دولت را تیز تر میکند ، کسانی که واصفی را برای خود تهدیدی میدانند و میخواهند که ازین وظیفه برکنار شود.
واصفی ادامه میدهد و میگوید " ما مردم زیادی را درین کشور می بینیم که قاتل و یا قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر هستند؟ این ها اداره و رژیم کنونی را رهبری و اداره میکنند. پس راجع به آنها چه؟