جز طالبان دیگر کیها انتحار میکنند؟

 

 

 

نویسنده: قاری عتیق الله ساکت

 

مطبوعات ورسانه های  افغانستان بر روال تقلید ازجوامع کثرت گرای حزبی گاهی درذهن مردم گمانه زنی های را درارتباط دخالت همه احزاب وگروه ها درفعالیتهای وحشیانهء انتحاری ایجاد میکنند. چنانچه هر حادثهء ویران کنندهء وحشیانهء که بوسیلهء نیروهای القاعده ویا طالبان بوقوع میپیوندد، بعضی ازرسانه ها حین نشر خبر آن  واقعه   در اخیر آن این جمله را می افزایند که:" تا حالا هیچ گروهی مسؤلیت این حملهء انتحاری ویا انفجار را بدوش نگرفته است". حالا سؤال پیدا میشود که مگر بجز القاعده وپسرش طالبان کدام گروهی دیگری هم وجود دارد که  همچو اعمال ددمنشانه را انجام دهند؟ مگر تاحالا همچو واقعه یی ازهچیک ازگروه های چپی وراستی به ثبت رسیده است؟

 واقعیت اینست که ازبدو پیدایش تخمه های احزاب وسازمانهای چپی وراستی هرکدام با النوبه خصوصیت، طرز رفتار ونحوهء مبارزات نظامی  خودرا به همه مردم جهان شناسانده اند چنانچه نحوه مبارزه چپی ها با مخالفین شان همیش برمبنای قتل های مخفی وزنده بگور کردن، ازراستی ها آنعده که بیشتر افراطی بودند، مانند حزب اسلامی نیز براساس توطیه وقتل های شبانه، نامردانه واسرار آمیز و ازبعضی  احزاب دیگرمنسوب به  راستی ها چون محاذ براساس معامله وخرید وفروش اشخاص بوده است.  به همین سلسله زمانیکه طالبان هم ایجاد وبه قدرت رسیدند، نحوهء برخورد خودرا با مخالفین وطرز مبارزات سیاسی ونظامی شانرا درست ازخود تبارز داده خصایل ومشخصات خودرا یک بیک به مردم  معرفی کردند. چنانچه حالا اگرهر حملهء هراس افگنانه یی ویا کله بریدن یک انسان درهرجا وکجای افغانستان اتفاق بیافتد ناگفته پیداست که عاملین آن کیها اندودرین ارتباط هیچ کس شک نخواهدکرد که خوانخواری ودریدن انسانها به اشکال فجیعانه، سرازپای خود نشناختن وانتحار کردن وغیره کار کیست؟ هدف ما این نیست که یکسره طالبان را مظهر قساوت وبیرحمی بدانیم وبگوییم که تنها طالبان اند که درین کشور عامل کشتارهای بیرحمانه و وحشیانه استند و سایر گروه ها ازفرهنگ عالی درمیدان سیاست برخوردار بوده اند.

بودند واستند گروه های که ایشان هم بنوبهء خود فاجعه های بزرگی آفریدند چه در دوران قدرت وچه در دوران مبارزه برای قدرت ازکشته ها پشته ها ساختند ولی هرکدام به شیوه های  منحصر بخود، که همین  شیوه ها و روش های ظالمانه  پسانترها  معرف شخصیت وماهیت حزبی ایشان گردید.  چنانچه حکمتیار صاحب از فرط شلیک آتشپاره های کور کورانه  "راکتیار"  لقب گرفت وگروهی دیگری که درفرق مردم ملکی وغیر نظامی همواره  میخ میکوبید تاحالا بنام "میخکوبها" و "وندی ها" مشهورشده اند وهمینگونه گروهی که هست وبود مادی ومعنوی مردم را کلأ بتاراج میبرد وحتی با ناموس مردم بازی میکرد، بنام گلم جمع مشهور شدند. مولوی صاحب حقانی که  و سایط زرهی سالم ونا سالم و حتی توته های آهنپاره های بجا مانده از زمان روس ها را به پاکستان انتقال داده سودا میکرد، بنام "کباری والا" مشهور شد. خلاصه هرکدام با عملکرد ها وروش های جنگی منحصر بفرد، با ابتکارات واختراعات که درساحهء آدمکشی ها وچور وچپاول داراییهای عامه وغیره  انجام دادند،  تأریخ فراموش ناشدنی  ازخود بجا گذاشتند که تا حالا هم مردم ایشان را با همین خصوصیات میشناسند.

 درکشورهای دیگر احزاب وگروه های سیاسی برمبنای اساسنامه ونظامنامه هایشان برای مردم معرفی میشوند ولی درافغانستان احزاب با شیوه های مخصوص  بخود در عرصهء خونریزیها و انسان کشی ها  ماهیت خودرا برای مردم تعریف کرده اند. حالا طالبان والقاعده هم که روشهای  مخصوصی را به تقلید ازکشورهای عربی چون عراق وفلسطین درینجا آورده اند، نباید ایشان را با احزاب دیگر به اشتباه گرفت. انتحار در افغانستان  تنها ابتکار القاعده وطالبان است نه از احزاب وگروه های دیگر. چنانچه درپس هرحادثهء انتحاری بی هیچ شک وشبهه یی القاعده وطالبان وجود دارند وما نباید هرلحظه در انتظار آن باشیم که پس ازهر حملهء هراس افگنانه ویا انتحاری  یکتن  ازیشان بعنوان سخنگوی صدای غول آسای خودرا بلندکرده ادعای مسؤلیت واجراییت نمایدوما تا آن لحظه این طوق لعنت را درهوا معلق گذاشته نظاره کنیم تا چه کسی ازمیان سایر احزاب وگروه های دیگر مسؤلیت این فاجعهء خونبار را بدوش میگیرد تا ما آن را به گردن ایشان حلقه  کنیم. مسلمأ که اینکار دور از واقعیت وبیخبری از اوضاع افغانستان است.

خبرنگاران محترم! عملیات انتحاری و حملات دهشت افگنی بی هیچ پرسش وپاسخی معلوم است که کار کیست. دیگر این چه معنی داردکه ما درفرجام اینگونه خبرها پی درپی این جمله را  بیافزاییم که "تا حالا هیچکسی مسؤلیت این حمله را بدوش نگرفته است"!!!؟

 این جملهء خبریه اگر درکشورهای چون فلسطین، عراق، پاکستان وغیره کاربردی دارد، علت اش درتکثر وتعدد احزاب  هراس افگنی است که بار ها ازایشان انجام همچو عملیات ویران کننده به اثبات رسیده است. بنأ زمانیکه درانجاها یک واقعهء دلخراشی بمقصد هراس افگنی  بوقوع می پیوندد، همهء ایشان زیر سؤال قرارمیگیرند که کدام یک ازانها درین قضیه دست داشته است. ازینرو  لازم نیست که ما برگردان جملات خبریهء ایشانرا درهرگزارش خبری خود طوری  استعمال کنیم که  گویا درکشورما هم احزاب متعددی با اعمال مشابه وبرنامه های هراس افگنی وجود دارند. این وقتی درست است که برعلاوهء طالبان گروه های دیگری مثل سپاهء صحابه، لشکر طیبه، گروه انصار، سپاهء مهدی، سپاه محمد وغیره بوجود آمده برنامه های دهشت افگنی مشابه به طالبان را به پیش ببرند که الحمد لله فعلأ وجود ندارند. ممکن روزی فرا رسد که موعد کار آیی طالبان بسر آمده همچو ادویهءتأریخ تیرشده دیگر برای صانعین آن قابل استفاده نباشند که درانصورت  ما شاهد تولد گروه های تازه یی با نامها والقاب چون: لشکر حق، ضرب حق،  گروهء انصار،  ودیگر نامهای که دربالا گذشت، باشیم و دران زمان  بسیار بجا خواهد بود که ما اینگونه جملات شک آلود را در پای خبرهای انتحاری ودهشت افگنی بیافزاییم  که بیشک صدق خواهد کرد ولی حالا بسیار پیش از وقت است.

 پس زمانیکه میدانیم تا هنوز نقش طالبان وحزب اسلامی کهنه نشده وایشان یگانه  ممثل وتطبیق کنندهء برنامه های تخریبی دربرابر  دولت وشرایط فعلی اند، پس معقول نیست که ما پیش ازوقت همچوجملات شک آمیزرا نسبت به احزاب دیگردراذهان مردم القاء کنیم. از طرف دیگر میبینیم که همه احزاب وگروه های که تا دیروز به شکل قهر آمیزدربرابرهم مبارزه میکردند، امروز با تمکین دربرابر دولت فعلی وتبعیت ازقانون اساسی متعهد به اجرای فعالیتها و مبارزات بدون خشونت ازطریق گفتمان سیاسی اند  واحزاب سیاسی خورد وکوچک دیگر هم که درین تازگی ها بوجود آمده اند، ناگفته  پیداست که ایشان نه تلخی های نشیب وفراز سیاست را  تاحالا چشیده اند ونه دست شان به خون کدام مرغی آلوده شده است. بنأ تنها کسی که بیرون  میماند، تنها طالبان وحزب اسلامی است که علنأ با گفتار ورفتارخود دربرابر دولت فعلی و وضعیت موجود علم بغاوت را برافراشته اند.  پس نباید این حقیقت آفتابی را درچشم مردم غبار آلود بسازیم که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.  امید که خبرنگاران ما دیگر از همچو جملات کلیشه یی خبری استفاده نکرده، طرز وقایع نگاری  خودرا درمطابقت با واقعیت های جامعه ء شان عیار سازند.

 

والسلام

 

 


بالا
 
بازگشت