علی احمد «صارم»

 

آری، با اتفاق جهان را میتوان گرفت ؛

 

هموطنان گرامی، روشنفکران آگاه، وطنپرست و رسالتمند !

اینجانب مانند سایری همفکرانم به حیث یک فرد متعهد به آرمانهای والای زحمتکشان وطن خویش به جز عشق و آرزوی شگوفایی وطن و خدمت گذاری به مردم مؤمن، مسلمان، زحمتکش، رنجدیده و عذاب کشیده افغانستان دیگر شوقی ندارم.

دوست عزیزم در تیلیفون، خبر خوشی «برگشت پُرافتخار به وطن» تعدادی از هیأت رهبری و کادرهای ح.د.خ.ا. (حزب وطن) را برایم داد که با وصف باوری که داشتم با شک و تردید شنیدم، توصیه کرد به سایت های انترنیتی مراجعه نمایم. وقتی به سایت انترنیت مراجعه نمودم، عنوان «برگشت پُرافتخار به وطن» نوشته رفیق «نوری» عزیز که واقعاً مژدۀ نیک، انسانی، به جا و به موقع شان نتنها نور چشمان مرا روشنتر ساخت، به یقین که چشمان هزاران هزار انسان وطنپرست دیگر را هم نورانی ساخته که اُمیدوارم خداوند مژدۀ «نوری» عزیز را قبول دادگاه حق نموده، برعلاوه صحت و سلامتی دایمی، سرفرازی و سربلندی این «نوری» گرامی را نورانی تر نگهدارد.

زنده یاد فانی گرامی چه خوب گفته است :

فانی به (قشر) عاشقان در فکر خود بودن خطاست

یا از سروجان درگذر یا عاشق جانان مباش                                              

افتخار به وطنپرستان رسالتمند و هر روشنفکر و روشن ضمیر وطن که در این لحظات بسیار حساس و زنده گی ساز مردم وطن کمر همت بسته (عاشق جانان) شده، برای دردهای دردمندان نوش داروی قبل از مرگ میگردند و می خواهند آخرین رسالت انسانی و اخلاقی را که به وطن و وطندار خود تعهد سپرده اند ادا سازند. از نظر من اکنون و آینده را نباید به پتک و سندان گذشته شکل داد، برای خدمت گذاری به مردم و کشیدن آنها از حالت بدی فقر و بیچاره گی، از جهل و تاریکی و نجات یافتن از وحشت ... دادن آگاهی برای بلند بردن شعور آنها و دادن روحیه حق شناسی و حق خواهی به استادان مجرب و سازمانده از هر وقت دیگر بیشتر ضرورت است.

 به قول شاعر :

                          گرزین منزل غربت به سوی خانه روم

                                                                     دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم

به یاد دارم هنگام مراسم تدفین زنده یاد محمود بریالی، دانشمند محترم سلیمان لایق که تازه از وطن برگشته بود، در حضور تعداد زیادی از کادرهای حزب، جریان چند ماهه سفر خود به وطن را کاملاً مثبت ارزیابی کرده، با صدای رسا اعلان داشت که «رفقای داخل وطن و مردم افغانستان شما ها را می خواهند» تاکید و اضافه کردند «شما ها را انفرادی نه، بلکه یکجا و زیر یک بیرق میخواهند ... ». حاضرین مجلس باهم زمزمه های داشتیم که ای کاش این تحرک سرتاسری گردد، بخصوص وقتی لایق صاحب اضافه کردند که بعدی چند روز دوباره به وطن برمیگردند که قرار معلوم تا همین اکنون هم به داخل افغانستان میباشند. محترم اکادمیسن پنجشیری بجا سروده اند :

من بذر اُمید در جهان کاشته ام                    تخم خرد و فکر جوان کاشته ام

دانم که زند جوانه اُمید وطن                       دردانه برای مردمان کاشته ام

ترکیب عزیزانیکه عزم و ارادۀ (بازگشت پُرافتخار) به وطن را دارند، یکبار دیگر بزرگمنشی رادمردان حقیقت را نوید میدهد که با عفوه کردن همدیگر و گذشت در مقابل همدیگر و پذیرفتن اشتباهات همدیگر را با تعهد عدم تکرار آن و قبول کردن حق آن لشکر رها شده و مردم حق شناس وطن را که حقوق مساوی را دارا هستند درک کرده، میخواهند با سرفرماندهان کاذب بتازند و با رهروان صادق بسازند.

آری، بااتفاق جهان را میتوان گرفت، ما هیچگاهی در امر تکیه بر خود فکر نکردیم، اکنون فرض ما است که نتنها شناخت زمان، بلکه شناخت مکان را هم با ارزش دانسته قیمت بالا را برایش قایل گردیم تا باشد (ترکستان خود را سازیم) .

هرگاه این بازگشت پُرافتخار به واقعیت تبدیل گردد، حقانیت راه نهضت فراگیر را برای کسانیکه با دیده شک میدیدند با این جمله خلاصه میسازیم که گفته اند :
 نتیجۀ هر فعالیتی را دست آورد نهایی آن تعین میکند ...

بازگشت پُرافتخار عزیزان تنها آرمان من نه، بلکه تمنا و آرزوی هزاران انسان وطنپرست و رسالتمند میباشد که خوب میدانند نسبت به هر وقت دیگر امروز شرایط خدمتگذاری برای مردم وطن بداخل وطن مساعد تر میباشد، چنانچه صدای این حقیقت را در جلسه تاریخی 30 جون 2007 هیأت اجرائیه موقت کمیسیون اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان به کنفرانس اروپایی نهضت با صدای رسای وطنپرست عزیز ما رفیق جلیل پرشور پیشنهاد گردید که کف زدنهای حاضرین آنرا مُهر صحت بخشید و چه بهتر میبود که اسم شانرا در جمع داوطلبان نیز میخواندیم.

همه لاف وطن خواهی زنند، اما نمیدانند                    وطن خواهی به گفتار است، یا کردار یا هردو

از نظر من، نهضت فراگیر وطنخواهی را میخواهد به (هردو) ثابت سازد که مقام شخص در حیات اجتماع مربوط به مقدار آنچه میداند نی، بلکه بسته به اندازۀ آنچه میخواهد و آنچه میتواند میباشد. پیشنهاد بازگشت پُرافتخار عزیزان توسط رفیق پرشور در جلسه باشکوه نهضت فراگیر (9 جون 2007) محتوای جلسه را غنی تر ساخت که حتی در تفریح تعداد از رفقا دَور رفیق محترم نوراحمد نور حلقه زده روی عملکرد موضوع تأکید داشتند و رفیق نور به جواب گفتند : «هرگاه یک بلیست جای در سرتاسر افغانستان داشته باشم برمیگردم ... ». بناً به جا خواهد بود بگویم هیچ تضمین کنندۀ برای حقیقت، جز خودی حقیقت وجود ندارد و نهضت فراگیر این حقیقت و این واقعیت عینی را به جا و به موقع درک نموده است که نصیحت بدون کمک بیفایده میباشد .

برگشت پُرافتخار این فرزندان وطنپرست و انساندوست مردم مؤمن و مسلمان، زحمتکش و عذاب کشیدۀ افغانستان نتنها مورد استقبال و شادباش میلیونها انسان وطن قرار خواهد گرفت، بلکه بیرقهای تپه های شهدای وطن را به اهتزاز آورده و روح و روان هزاران شهید گلگونکفن که جانهای شیرین شانرا به خاطر استقلال و تمامیت ارضی افغانستان عزیز و برای شگوفایی، آرامش و سربلندی زحمتکشان وطن عزیز مان جامهای شهادت را نوشیده اند شاد و آرام خواهد ساخت .

چو آفتاب بود مرگ و زیست ما                    گر شام مرده ایم سحر زنده میشویم

در حالیکه این ابتکار عالمانه و صادقانه عزیزانم را به فال نیک گرفته به همه دوستان و مردم زحمتکش وطنم تبریک و تهنیت گفته، از خداوند صحت و سلامتی دایمی به این گُلدسته های خانوادۀ صد و شصت هزار نفری ح.د.خ.ا. (حزب وطن) آرزو نموده، داوطلبانه حاضرم اعاشه ماهانه ام را با عزیزانم قسمت نمایم یعنی از تاریخ که داخل وطن میگردند پنج روزه عاید ماهانۀ خود را به آدرس شان انتقال بدارم. همچنان با حفظ شرایط مساعد هروقت به سفر بیشتر عزیزان خارج از کشور ضرورت باشد من نیز شامل فهرست داوطلبان برگشت به وطن عزیزم خواهم بود .

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت         دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

همچنان قابل تذکر میدانم که برگشت پُرافتخار وطنپرستان به وطن دشمنان صلح و آشتی مردم افغانستان را آرام نمانده ممکن با نوشته ها و تحلیل های گوناگون توسط اجنتان خود این اقدام شریفانه و انسانی وطنپرستان واقعی کشور ما را تخریب نمایند. اما برماست تا بخاطر شکستاندن سکوت بیشتر از بیست سال به راه و اندیشه های رهبری سالم خویش وفادار مانده و بیاد آوریم که خطاب به هموطنان گرامی، برادران و خواهران عزیز گفته اند : «ما با صداقت و صمیمیت تعهد سپرده ایم که همه حقایق را به پیشگاه شما مردم شریف و عذاب کشیده وطن با صداقت و آشکارا بیان نمائیم». بیائید صادقانه حقایق را با تعهد مجدد بیان نمائیم که ما ها وسیله شدیم که ساختیم، ما ها وسیله شدیم که به قدرت رساندیم، ما ها وسیله شدیم که سقوط دادیم، ما ها وسیله شدیم که از هم پاشاندیم، ما ها وسیله شدیم که به ده ها جزایر تقسیمات کردیم و ...

گویند اشتباه، جرم نیست، اما تکرار اشتباه، جرم است.

رفقای محترم و روشنفکران وطنپرست !

ما ها که با وصف داشتن گذشتۀ پاک و روشن حاضریم اشتباهات خود را جرم حساب دهیم، بیائید با یک صدا بگوئیم که باز هم با تعهد مجدد برای رفع جرم و ادای آخرین رسالت خویش ما ها وسیله شویم که دوباره وصل نمائیم، ما ها وسیله شویم که دوباره بدوزیم و پیوند دهیم، ما ها وسیله شویم که زبان ما، قوم ما، سمت ما، فراکسیون و سلیقۀ ما فقط و فقط آرمان مشترک مان باشد.

در اخیر یکبار دیگر از همه همفکران و همه روشنفکران وطنپرست و رسالتمند افغان که به هر سلیقه و سازمان سیاسی روشنگران تعلق دارند دعوت مینمایم دست برادری و برابری رفیقانه بهم داده نشان دهند که مقدم بر همه منافع ملی ما میباشد و بخاطر منافع ملی این ابتکار بزرگ و عظیم و ارادۀ راسخ انسانی، اخلاقی و شرافتمند نهضت فراگیر را پشتیبانی نموده با نامه های جداگانه از پشتیبانی و همکاری شریفانه خویش دریغ نکرده در صف واحد وطنپرستانه برای تحکیم وحدت ملی و وحدت عمل برای نجات وطن از خطر تهدید تجزیه و دفع و طرد نیات خصمانه دشمنان عزت و شرف مردم وطن با آرزو و اُمیدهای رفتن بطرف کنگرۀ وحدت همه نیروهای وطنپرست بداخل وطن داخل اقدام گردیده کمکهای عملی خود را اعلان نمایند.

زنده باد آزادی، ترقی و دموکراسی واقعی در افغانستان !

پاینده باد مردم وطندوست و وطنپرست افغانستان !

نابود باد دشمنان خاک، آب و هوای افغانستان !

شرمنده باد دشمنانیکه در قالب دوست خون ملت ما را مکیده، شرف و عزت، غرور و سربلندی مردم ما را از آنها میگیرند.

ما سفر پُرافتخار پانزده تن عزیزان به وطن را که داوطلبانه ثبت و راجستر صفحات انترنیتی کرده اند فال نیک گرفته شادباش و سفر به خیر میگوئیم.

ما منافع شخصی، گروهی، قومی، سمتی و زبانی را فدای منافع ملی خود میکنیم !

ما یک ملت واحد بودیم، هستیم و خواهیم بود !

با تقدیم احترام

«صارم»

03/10/2007

آلمان

 


بالا
 
بازگشت