نو اندیش 

حذر از اشتباه

                   

  تا جای که دیده می شود ظاهرا ً طالبان کوچی نما پس از در خواست آقای کرزی بهسود را در حال ترک کردن است. گرچه آقای رئیس جمهور در فرمان خویش کلمه ی " موقت " را بکار گرفته تا توانسته باشد کوچی ها را به آینده امید وار بسازد وهم عجالتاً معضل هزاره ها را با کوچی ها حل نموده باشد. حتی یک طفل دبستانی میداند که منظور آقای کرزی از استعمال " ترک موقت " چه بازی ای را در آستین دارد. ولی بحث ما پیرامون این مسئله چرخش ندارد. میخواهیم در این مقال به این نکته اشاره نماییم که جامعه هزاره  پس از این حادثه ناگزیر است که با معضل کوچی ها برخورد هوشیارانه ، دقیق و آینده نگرانه داشته باشد.

   گرچه در موقعیت کنونی " جرگه امن " شاید بسیاری از قضایای مهم را تحت الشعاع قرار داده باشد  ، چون این جرگه بیش از آنچه که یک مجلسی برای حل معضلات چون خط دیورند ، تمویل و تجهیز طالبان از سوی پاکستان وغیره باشد ، قطعاً یک جرگه ای سیاسی است که هر دودولت تلاش دارند تا هرکدام از آن بهره گیری خاصی خودرا بنمایند . اما قرار بر این است که با حضور ۵۶ نفر از نماینده گان هزاره ها و کوچی ها مجلسی برای حل معضل شان تدویر یابد. بحث بر سر این است که هزاره ها نسبت به این مجلس و ترکیب نماینده گان شان چگونه بر خورد میکنند ؟ وچگونه میتوانند از حق تاریخی خویش به دفاع بر خیزند ؟ وتا کجا می توانند همآهنگ ، منسجم ، دور از تفرد های سیاسی وفارغ از تفاوت های سلیقوی عمل نمایند. اما از همین حالا باید توجه اشت که هژمونیزم قومی که در دستگاه دولت نفوذی عمیق و حتی غیر قابل باور دارد ، بنا بر تجربه گرداننده گی سیاست و قدرت تلاش می نماید که در این مجلس نماینده گان هزاره ها کسانی باشند که معامله گر ، مقام پرست ، سود جو ، تطمیع شونده ، مسامحه کار وسر انجام وابسته به دستگاه قدرتی باشد که هژمونیزم قومی در عقب آن قرار دارد. توجه به همین نکته یکی از مهم ترین محورهای است که هزاره ها از همین حالا نسبت بدان آمادگی داشته باشند. به ویژه در جریان تاخت وتاز کوچی ها در بهسود به همه ثابت گردید که مدعیان رهبری هزاره ها برای حفظ تاج وتخت موقتی شان ، تا چه حدی سکوت پیشه کردند تا از نعمت ولی نعمتان شان محروم نشوند و این را به بهای پایمال شدن مردم خویش خریدند. مردمی که دیروز آنها را به آن سمت ها رسانیده بودند ، به این امید که آنها در آینده ودر بروز چنین حوادث خونین به دفاع برخیزند. اما چنین نشد که نشد. 

   تاریخ را اگرورق بزنیم ، حد اقل از زمان عبد الرحمن تا کنون ، بازیگران سیاسی پیوسته از صداقت و خوشدلی هزاره ها استفاده کرده اند. موفقیت این بازیگران در این بوده که افرادی را از درون این جامعه استخدام نموده وبعد از طریق این اشخاص فاجعه را بر هزاره ها تحمیل نموده اند. مثال های تاریخی در زمینه بسیار زیاد است و معتبر ترین سند " سرا ج التواریخ " است که با جزئییات از این حقایق پرده بر میدارد. کاتب فقید با مهارت و توانایی در لفافه کلمات ستایشگرانه ای به اصطلاح مقام ها معظم دولتی ، نام های این جاده صاف کن های لشکریان استبداد را افشامی نماید.

   وقتی ما این تجربه های تاریخی را با خود داشته باشیم ومشمول قرن اگاهی هم شده باشیم ، آیا بسیار درد مندانه نخواهد بود که بازهم در دور باطل از اشتباهات گذشته قرار بگیریم ؟ از خوشدلی و صداقت ما شمشیری برانی بسازند وبر فرق ما بکوبند . ویا ما را چنان مرعوب بسازند که حاضر به آن شویم که بار دیگر توسط خود ما تاراجگری ، لگام گسیختگی و جنایات کوچی هارا صبغه قانونی بدهند. بلی اگر ما هوشیار نباشیم ، از شرکت حقوقدانها ، افراد آگاه و خبیر ، شجاع و منطقی در این مجلس جلوگیری نماییم طبعاً کلاه بازان خودی ما به نماینده گی از مردم ما سخن خواهند گفت وسرانجام هم کفه را به نفع کوچی ها سنگین خواهند کرد تا مانند گذشته از خوان نعمت ولی نعمتان شان بی بهره نباشند وطبعاً این برای کوچی ها ، تمویل گران آنها و هژمونیزم قومی یک پیروزی بزرگ خواهد بود و  مانند سی سال قبل ودوره ای طالبان حاکمیت کوچی ها رابر سرزمین هزاره جات تحمیل خواهند کرد.

  چند نکته پیرامون مجلس ۵۶ نفری ، پارلمان ودستگاه دولت :

   - در مجلس که ۲۸ نفر از هزاره ها نماینده گی خواهند کرد ، باید کسانی گزینش گردند که از لحاظ فهم حقوقی ، شرعی -   فقه تسنن وتشیع - و تاریخی در سطح بالای از آگاهی قرار داشته باشند.

  - از ورود عناصر وابسته ، محافظه کار ، چاپلوس و تطمیع شونده - مانند سلیمان یاری وغیره - به عنوان نماینده جلوگیری شوند.

  -  نماینده گان هزاره ها باید این توفیق را داشته باشند که تمام قباله های زمین های هزاره ها را کوچی ها  که بازور ، جبر و به واسطه ای حاکمان وقت محلی وولایتی ، به دست آورده اند ، باطل شده اعلام بدارند. واگر کوچی ها توافق نکنند ، مسئله با تمام جدیت در محکمه عالی پیگیری گردد. در این زمینه نیاز به وکلای مدافع زبر دست است که از همین حالا بدان باید توجه کرد.

  - بحث روی معضل کوچی ها  وهزاره ها در یک مجلس از هر لحاظ منطقی ودرست است. هر گاه در مجلس به گونه تداخل صورت گیرد که از آن بوی ار عاب بیاید نباید نماینده گان هزاره ها به این ارعاب ها تمکین نمایند. مانند ارعابگری آقای سباوون رئیس حل معضل کوچی ها - از سوی دولت - که پیوسته مدافعان با منطق هزاره را تهدید مینمود چه در کابل و چه در بهسود. در صورت که مجلس ۵۶ نفری به چنین ارعاب های دست بزند ، نماینده گان هزاره ها باید ، مجلس را باطل اعلام نمایند. چون یکی از سیاست های استبدادی در افغانستان در قبال هزاره ها استفاده از ارعاب است.  اکنون زمان آن نیست که به این ارعاب ها تمکین کرد.  به چنین ار عاب ها  محافظه کاران و تطمیع شونده گان تمکین میکنند که نباید آنها را به عنوان نماینده در مجلس راه داد. ولی اگر بیدار شده ایم  ومی خواهیم از مردم خود دفاع کنیم ، باید شجاعت منطقی این دفاع را داشته باشیم و از ارعاب وتهدید ، هراس نباید داشت به ویژه اگر مدعی نماینده گی از مردم خود هستیم.

  - برای اینکه نماینده گان واقعی در مجلس راه یابند ، این نماینده گان باید از سوی مردم انتخاب شوند ، نه اینکه فهرست نام آنها از سوی دولت ترتیب شود. اگر چنین واقع شود ، مطمیناً توالی یورش کوچی ها را در سالهای بعد به هزاره جات شاهد خواهیم بود. چون بعید به نظر میرسد که دولت عناصردلسوز و متعهد به مردم را در مجلس بر گزینند.

  - وکلای جامعه ء هزاره در پارلمان که تعطیل تابستانی را پشت سر گذاشته ، باید معضل کوچی ها را به بحث جدی در پارلمان تبدیل نمایند. در این راستا می توانند حمایت  وکلای سایر قومیت ها به شمول پشتون ها را در زمینه حل معضل کوچی ها به عنوان یک مشکل ملی مطرح نمایند واما در محور کار وبحث و فیصله ی شان این مسئله تجلی مرکزی داشته باشد تا کوچی ها دیگر از رفتن به سرزمین هزاره جات ابا ورزند. در زمینه پارلمان میتواند قانونی را به تصویب برساند. فراموش نشود که وکلای جامعه ء هزاره اگردر پارلمان نتوانند در این زمینه متحدانه عمل کنند ، فکر می کنم که بزرگترین خبط تاریخی انجام داده وبرای نسل امروز و فردا پاسخگو خواهند بود. امید که نه تنها خودشان در این مورد مشخص ، وحدت عمل و نظر داشته باشند بلکه وکلای سایر مناطق که با پدیده ای کوچی گری به عنوان یک معضل ملی نگاه می کنند ، اتحاد عمل برقرار نمایند.

  - وزرا ومسئولان بلند پایه ای دولتی مربوط به جامعه هزاره به گونه ای منطقی وتاریخی میتوانند معضل کوچی ها را در دولت پیگیری نموده وبا استناد به حقوق مشروع مردم شان در جلوگیری از حضور بعدی کوچی ها به هزاره جات سهم خویش را ادا نمایند. در نظر داشته باشند که سمت ها همیشه موقتی بوده ولی مردم و جامعه شان دایمی ومنبع اصلی رسانیدن افراد به این سمت هامی باشند.

  آخر اینکه  :

   مادر دفاع مشروع ، منطقی ومسالمت آمیز از مردم وسرزمین هزاره ها به عنوان ساکنان بومی این مناطق ،اغفال تاریخی نشده واز هرگونه اشتباه حذر نماییم.

 


بالا
 
بازگشت