کرزی وپنجسال حکومت نا کار آمد وبد نام !

   خیر اندیش

         وقتی ما لانه کردن آقایان انورالحق احدی ، وزیر مالیه دولت اسلامی افغانستان ورییس افغان ملت ،فاروق وردک، جبار ثابت، کریم خرم وبرخی از رهبران طالب را در زیر ریش حامد کرزی رییس جمهور، تما شا میکنیم،مرا به یاد کتاب ( نبرد من ) هتلر می اندازد زمانیکه هتلر، زمام امور حکومت آلمان را بدست گرفت،در مقابل « هندنبورگ» رییس دولت وقت آلمان چنان دستبوسی کرد وسر تعظیم فرود آورد که گویی سا لها خد متگذار او باقی میماند.اما پسانها دیده شد که در آلمان نه دموکراسی ای باقی ماند ونه هندنبورگی وهمه بدست هتلر، سر به نیست شدند.وآلمان به خاستگاه فاشیزم وقتلگاه انسانهای بیگناه، مبدل گشت.

      مردم افغانستان، امروز تنها مشکل سیاست نا روشن وبی تفاوت بودن جامعه جهانی ، بویژه امریکا ییها ومتحدین غربی آن در قبال این کشور را ندارند، بلکه نفوذ مافیای اسلحه ومواد مخدر، ساز مان یا فته شدن روز افزون طا لبان ، مداخله مستقیم همسایگان بویژه پاکستان، فعال مایشاء بودن وسیطره جویی رو به افزایش« فاشیزم قبیله »  در دستگاه دولت و سیاست گذاری های موجوده وسمت و سو دادن دولت کرزی به جهت ضد منا فع ملی کشور،از دشواریهای جدی مردم در راه رسیدن به صلح وثبات،ایجاد نهاد های جامعهء مدنی و تحقق همین دموکراسی نیم بند و وارداتی این کشور گردیده است.

         «فاشیست های قبیله وتمامیت گرایان »، که زادهء تفکر شوونیزم قبیله اند،مدتها ست که خواب وخیا ل افغانستان بزرگ وحاکمیت ( اکثریت) ها را در سر می پرورانند. پس از ایجاد دولت آقای کرزی که خود زادهء همان قبیله با تفکر قبیله ای است، اکنون به پله های پیروزی آرمان شوونیستی قبیله ای خود پا گذاشته است نظریه پردازان این تیم ،در زمان اقتدار طالبان خود را به صد در ودیوار زدند تا طا لبان به رسمیت شناخته شوند.اما مقاومت دلیرانهء مردم افغانستان ومنزوی شدن ایشان از جامعهء جهانی ،تیر ها به سنگ خورد وپلان ها گذاشته شد به فرصت های مناسب دیگر.

          اکنون که آن فرصت ها بدست آمده وحکومت لرزان، بی ثبات ونا بکار کرزی هیچ نوع حرکت ضد ملی را جلوگیری کرده نمیتواند ،ویا عمدا نمیکند، انها دوباره دنبال آن پلان ها را گرفته اند با حذف و به حاشیه راندن دیگر اقوام وملیت ها از حاکمیت دولتی اهداف خود را پیگیری میکنند.ازسیا ست های قوم ستیزانه وضد ملی این هاست که زمینهء باز گشت دو بارهء طالبان و حزب اسلامی حکمتیار مساعد گردیده و حامیان بیرونی آنها را متقاعد گردانیده که به درخواست های آنها تن در بدهند. هزاران ستیزه جوی طا لب را با ایجاد به اصطلاح کمیسیون تحکیم صلح وآشتی ملی از زندان ها رها نمایند ( اخیرا رها یی پنج رهبر و ستیزه جوی طا لب از زندان در ازاءیک ژورنا لیست ایتا لوی و اما قتل وحشیا نه ودد منشا نه ءاجمل نقشبندی،خبر نگار افغان توسط طالبان ، این خفا شان شب پرست کور دل وبیگانه پرور)، یکی از این نا توانیهای حکومت کرزی و معا ملات بیشر مانهء مقا مات امریکایی، درافغانستان است.تا کنون هیچ رژِیمی درافغا نستان تا این حد مزدور ودست نشانده دیده نشده است که  یک شهروند فدا کار ومبارز خود را قربا نی یک خارجی و جا سوس غربی سازد این تیم فاشیستی وبیگا نه پرور که اکنون بر توسن آرزوی خود سوار اند،وآقای کرزی را در محا صره گرفته اند،از اخراج و به حاشیه راندن دیگر اقوام هر روز جشن می گیرند ولی خود هیچ دید گاه روشن وملی برای نجات کشور از بحران و فقر مردم، ندارند.

        یک مثال زنده اعضای این تیم را مثلا در بغلان میگویم:چندی قبل، نا قلین ولسوالی نهرین نزد والی بغلان ( اسحاق زوی که قبلا منشی افغان ملت در ننگرهار ومعاون والی بود) امده بودند وشکایت داشتند که فرما ندهان سابق مجاهد ین، زمین های انها را غصب کرده بودند، پس نمیدهند.والی به در خواست آنها گفته بود که شما اسلحه بردارید وبه زور، ملکیت های خود را پس بگیرید.» ببینید اجراات فتنه انگیزانهء یک والی منطقه را که مشکل مردم را از کدام راه حل میکند؟ بجای آنکه از مجاری قانونی مشکل بی سکنه شدن مردم محل را حل وفصل نماید،مردم را به جنگ وخونریزی تشویق میکند.یکی ازاهداف این حزب، کشانیدن جنگ، درشمال ومرکز افغانستان است

           از تصفیه سازی این تیم فاشیستی در دولت آقای کرزی سخن های.بسیار میتوان گفت.یکی از این قربانی ها آقای نورزاد شهردار سابق کابل است.که بجای آن ( روح الله امان ) تعیین شده است.این شهردار بجای آنکه توجه به آ بادی شهر ویران شده نماید، سرکها را ترمیم وباز سازی نماید، کا نا لیزاسیون شهر کابل را رویدست بگیرد، وخدمات شهری را سامان بدهد، تصمیم بر تغییر لوحه ها ونامهای جاده ها واماکن گرفته است.دیگر از قرابانیان این تصفیه سازی نجیب روشن، رییس رادیو تلویز یون کابل ودهها کارمند دیگر بود که برای بازسازی تلویزیون به کشور خود رفته بودند که عاشقا نه کارکنند.نجیب روشن در سخنان خود گفت که من ازوزیر اطلاعات و فرهنگ بیم ندارم، بلکه ازفرهنگ طالبی این وزیر،می ترسم.( متن استعفا نامه نجیب روشن را بدون شک همه خوانده اند )همینگونه مجبوربه استعفا کردنهای دیگر شخصیتهای ملی چون عبد الحمید مبارز، فاضل سنگ چارکی معینان وزارت فرهنگ،رهنورد زریاب مشاور ارشد آن وزارت وبسیار دیگر.که در گذشته ها صورت گرفت، همه پروژهء این تیم بود.ببینید در وزارت اطلاعات و فرهنگ، حلیم تنویر مدیر مسوول جریده ( البدر) مربوط حزب اسلامی حکمتیار که خانه صد ها مهاجر افغان را با اطلاع رسانی وجاسوسی درهالند خراب کرد وبا آمدن طالبان طالب دوآتشه شد،اکنون سمت وسو دهنده وزارت اطلاعات وفرهنگ،هموست اوست که تبر خودراهمراه با وزیربرای قطع کردن ریشه های تلویزیون ها و نشرات ملی تیز کرده و هر روز، شاخه ای از درخت آزادی و دمو کراسی نیم بند را قطع میکنند.

   یکماه قبل،(پتمن) معین وزارت آموزش وپرورش درمصاحبه با تلویزیون آریانا کابل، گفت که نصاب درسی مکاتب کا بل را به زبان پشتو که زبان ( اکثریت ) مردم افغانستان است، تغییر خواهد داد.یاد گرفتن هر زبان در کشور خود، یکی از افتخارات ملی شهر وندان ان کشور است.مگر به زور تحمیل کردن زبان وفرهنگ ( هر زبانی که باشد) در دنیای امروزما،جز یک افتضاح و خشونت زبانی و فرهنگ ستیزی معنی دیگری ندارد.زبان وفرهنگ ملی را باید با پژوهش ها وتحقیق وآفرینش آثار بد یعی غنی ساخت، نه با فشار واعمال خشونت.دشمنی با فرهنگ وزبان وهویت ملی دیگران،در واقع ستیزه جویی با فرهنگ وزبان وهویت ملی خود است.

          حکومت کرزی وحامیان بین المللی آن اگر در آغاز دنباله رو جنگ سا لاران واکنون آله دست یک تیم فاشیست وتمامیت گرا ها نمیشد وسیاست سالم وملی را درپیش گرفته روشنفکران احزاب مختلف ومتخصصین ملی را ازهرگوشه دنیا جذب میکرد  بدون تعصب قومی،زبانی و منطقوی بکارمی گما شت اکنون افغانستان به این مرحلهء بحران زا، قرار نمیگرفت.دیدیم که قضیه برعکس شد وهمان ما فیای مواد مخدر،جنگجویان محلی و رهبران فاسد دوباره در میان مردم ریشه گرفتند و نهاد های قضایی، حقوقی واداری را غصب نمودند.طالبان یکبار دیگر با عناوین مختلف به پروسهء دولت سازی دعوت میشوند اما هیچگاه به امر صلح ومنافع ملی مردم،راضی نیستند وهمچنان به خشونت ودهشت افگنی ادامه میدهند.قتل اجمل نقشبندی یکباردیگر نشان داد که آنها به هیچ عهد و پیمان،رگ ورشته ،اصل ونسب وقوم و قبیله،غرور ملی و پشتونولی وطنی باور ندارند و،جز به مزدوری بیگا نگان، تعهدی نه سپرده اند.لذا آشتی کردن و از در مصالحه پیش امدن با چنین موجودات عجیب الخلقه و مزدور،و وحشی، جز بربادی کشور،پیامدی ندارد.وتلا ش های تیم کرزی تحصیلی است، بی حاصل.ومی ترسم که این به همان تجربه هتلر و« هند نبورگ» نینجامد ومردم افغانستان یکبار دیگر با خشونت وفاشیزم نوع (هتلری طا لبی) روبرو نشوند!

     _______( اپریل 2007 )

 


بالا
 
بازگشت