محمد عوض نبی زا ده
بی انصافی برای تثبیت اولویت ها و عدم توازن درتطبیق باز سازی
شرایط بوجود آمده پس ازسقوط رژیم طالبان توقع میرفت فرصتی فراهم شود که اندکی ازتنشها وبد گمانی های فراگیرقومی کاسته و با خاموش شدن جنگها وتنشهای قومی، زبانی ومذهبی وایجاد دولتی با مشارکت نمایندگان اقوام ازدستاوردهای این شرایط تازه تلقی میگردید. وکمک های نظامی، اقتصادی وعمرانی جامعهء بین المللی برای مردم ودولت افغانستان سرنوشت این کشور را با آینده جدیدی برای تامین صلح وثبات امید وار میسا خت. گرچه تلاش جامعه بین المللی درجهت گذارمردم افغانستان ازمرحله ء قومی به سمت دولت سازی وتمرین ارزشهای دمکراسی در این کشورحرکت شایسته ای محسوب میشود.و برای فراهم آوردن این فرصت، نقش جامعه ء بین المللی، بسیارمهم به حساب میآید. و طبیعی است ، تقویت وتکمیل این روند بازهم نیازمند ادامه ء حمایتهای جدی سیاسی، اقتصادی وفرهنگی جامعه بین المللی می باشد. تلاش در جهت برداشتن موانع همسازگاری اقوام و کاهش نا خویشتن داری های اجتماعی از زمره ء مهمترین شکل این گونه حمایتها تلقی میگردد. ولی با تآسف نقش جامعه جهانی در ین باره نسبتآ ضعیف ونا کارآمد ثابت شده و تجربه خوبی از خود تبارز نداده است.
اکثریت مردم افغانستان صلح و آزادی میخواهند وآرزومند زیست باهمی با سایر هم میهنان خویش می با شند . همبستگی همۀ ملیت ها و اقوام ساکن کشور : اعم از پشتون ، تاجک ، هزاره ، ازبک و دیگر اقوام ... را منحیث سنگپایه مطمین حیات اجتماعی در سراسر کشورمی پذیرند. سازماندهی وبروز جنایات و جنگ وخشونت از طرف گروه های تروریستی با استفاده از نام تبار وقبیله نمیتواند اراده آهنین مردم ما را نسبت به صلح وثبات خدشه دار سازد. مردم افغانستان و بخصوص جامعه هزاره به امید فردای پرسعادت نه ازطریق جنگ بلکه از طریق ابراز دادخواهی مسالمت آمیز بسوی جامعه مدنی در حرکت اند . وبا برخورد عقلانی به آینده سیاسی افغانستان صرف از صلح – ثبات وآزادی حمایت می کنند .
یکی از روش سیاست مداران حاکم درهر جامعه تحمیق مردم است وبه خاطر دوام حکومت شان به انواع حیله ونیرنگ وشعار های فریبنده مردم را سر گرم می سازند تا متوجه کم کار ی ،بی لیا قتی ویا بی عدالتی آنها نگردد ودر باره منا طق هزاره نشین کشور چندین سا ل است که از این شیوه استفاده می شود وتنها با دادن شعار های فریبنده وبه نام اینکه این مردم صلح دوستند آنهاراازمطالبات برحق شان به دور نگه داشته اند ،غافل از اینکه مردم این ساحه نیز انسانند ومانند بقیهء مردم کشور صلح می خواهند ولی نان هم می خواهند ،سرک هم ضرورت دارند، باز سازی هم می خواهند ،بهداشت وصحت هم نیاز دارند،وباید به نیاز های اولیه این مردم هم توجه داشت وچندین سال از وعده های مقامات دولتی به مردم صلح دوست هزاره می گذرند واینکه امنیت بیشتر از همه جا در سر زمین هزارستان حاکم بوده اما ثمره و اهمیت آن تا هنوز برای دولت معلوم نشده است مردم نه سرک دارد نه شغل دارد نه یک شهر, نه شفاخانه , کلینیک ومکتب ونه دانشگاه فعال و اکمال شده نه پل وپلچک ونه بندهای برق و آب وغیره که در حد شأ ن وشوکت شان باشد .چند سال از افتتاح کار سرک کابل – هرات می گذ رد وبا این وضعیت کاری آن که به پیش می رود هر گز به این زودیها به آن دست نخواهیم یافت ،چندین سا ل است که ماستر پلان شهر بامیان نهائی نمی شود ، به جای که باستانی بودن بامیان یک امتیاز برای مردم آن باشد ،باعث محرومیت آنها شده است وفقط کنفراس ها وسمینار های آن در توکیو وجاپان،پاریس وآلمان وکابل- بامیان برگزار می شود واز رسانه ها پخش می شود وبس! این است تحمیق مردم با شعار های فریبنده! در حالیکه در ولایات نا آرام کشور هم بودجهء با ز سازی ،هم بودجه به نام جنگ،هم بودجه به نام کشت بدیل مواد مخدر پرداخته میشود وهم پول قاچاق مواد مخدر واز هر طریق امکانات در آنجاها سرازیر می میگردد .این وضعیت تا کی وتا کجا ادامه خواهد یافت؟ و در ین سر زمین صلح آمیز هزارستان بی عدالتی تاچه وقت دوام خواهد داشت؟ .
صلح تنها یک شعار نیست که با شعار دادن و نوشتن به در ودیوار تأمین شود ، جای شک وتردید نیست که همه مردم افغانستان و جهان صلح می خواهند وهیچ عاقل با صلح مخالف نیست اما آنان که به هر دلیل می جنگند ویا به خشونت رو می آورند هر کدام خواسته های دارند که در پی تأمین آن هستند وبا شیوه های مختلف می خواهند به این اهداف شان دست یابند ،یقینا تنها عامل که صلح وامنیت را تأمین خواهد کرد تحقق عدالت اجتماعی در هرجامعه است ،در صورت که ظلم وستم ،تبعیض وبی عدالتی به اشکال مختلف در جامعه حاکم باشد ومردم به خواسته های شان دست نیا بند ،صلح وآرامش نیز آسیب پذیر خواهد بود ودوام نخواهد داشت . گرچه مناطق هزاره نشین کشور در مدت شش سال اخیر از با امن ترین مناطق افغانستان بوده است زیرا مردم هزاره علاقه مندی خالصانه و دلسوزانه به خاطر صلح و ثبات دارند و بخوبی درک میکنند که در شرایط صلح آمیز مردم هزاره نفع بیشتر را نصیب خواهد شد . که درین راه آماده همکاری صمیمانه و همه جانبه با دولت کنونی هستند بطور نمونه میتوان ا ز همکاری مردم ولایت دایکندی درین اواخیر برای آزاد سازی ولسوالی کجران آن ولایت از اشغال گروه طالبان را یاد آوری نمود که:- مردم محلی بدون کمک و حمایت تانک و توپ و طیارات قوای دولتی و ایساف از کابل درعملیاتی که به منظور پاکسازی کامل ولسوالی کجران توسط مردم و به اشتراک صدها تن از مردم آن ولسوالی وولسوالی های همجوار براه انداخته شد نقاط حاکم در ارتفاعات کوه ماجرا نیز تحت کنترول درآمده و این ولسوالی کاملا از وجود طالبان مسلح پاکسازی گردید. نیروهای مردمی با به افراشتن دوباره بیرق سه رنگ دولتی برفراز تعمیر ولسوالی کجران به شور و هیجان پرداخته از بارگاه خداوند ابراز وشکران نمودند. وهمچنان طی محفل با شکوهی به اشتراک هزاران تن از موی سفيدان ، بزرگان مردم محل بشمول مردم محلات دیگر آن ولایت در مرکز ولسوالى کجران حمايت خود را از صلح و امنیت اعلام و تنفر خود را از جنگ و تشنج ابرازنمودند.
معین
وزارت فواید عامه که از سوی کمیسیون مواصلات و مخابرات ولسی جرگه دعوت شده بود
گفته است که
:-از
چهار سال به اینسو پلان قیر ریزی پنج هزار کیلومتر سرک در سراسر کشورطرح ریزی،
و تا حال سه هزار کیلومتر آن به صورت پخته و اساسی قیر ریزی شده است.
وی
، ضمن
ابراز این مطلب گفت که برای تکمیل دوهزار کیلومتر دیگر آن نیز داوطلبی جریان
دارد.و گاه گاهی مشکلات امنیتی باعث کندی روند کار آنها می شود، که این مشکل
با مساعی وزارت امور داخله و وزارت دفاعی ملی تا اندازه رفع شد
ه است.معین
وزارت فوائید
عامه از ارگان های امنیتی می خواهد تا در قسمت تامین امنیت پروژه های این وزرات
با آنها همکاری نمایند
وی اضا فه نمود که
با وجود تامین
امنیت در 50 سال گذشته صرف 2800 کیلو مترسرک قیر ریزی شده بود، و قیر ریزی 3
هزار کیلومتر سرک در حال حاضر دست آورد بزرگی می باشد که باعث رضایت وخوشنودی
ما و کشور های کمک کننده می باشد.
وی میگوید
در حالیکه نگرانی های وجود دارد که نا امنی باعث کاهش کمک به پروژه های باز
سازی در کشور گردد، ولی
معین وزارت فوائید
عامه به
این باور است که جامعه جهانی و به خصوص کشور های کمک کننده تا حال بخاطر نا
امنی ها تصمیم به قطع کمک های شان نگرفته است.
جای تعجب است که از جمله سه هزار کیلو متر سرک قیر ریزی شده در کشور صرف یک سرک چند صد متره در بامیا ن قیر ریزی گردیده است که:- اولین سرک قیر ریزی شده بامیان، با تبلغات گوش کر کننده افتتاح شد. این برنامه،با حضورنماینده سفارت امریکا دربامیان،نماینده اداره انکشاف بین المللی امریکا دربامیان،والی بامیان وتعدادی ازمقامات دولتی بامیان واقشار مختلف این ولایت،صورت گرفت. این سرک،ازمیدان هوایی تا اول بازار،درطول یک هزار وهشت صدمتر،با بودجه اداره انکشافی بین المللی امریکا ،قیرریزی شده است . شمس فروغ نماینده اداره انکشاف بین المللی امریکا دربامیان گفت: که کار پخته کاری سرک داخل بازار،به زودی،آغاز خواهد شد وتا سال آینده تکمیل خواهد گردید .چنانچه در سایت وزین سمنگان میخوانیم که آیا پروژه سرک کابل ـ هرات از طریق بامیان ویا دیگر پروژه های باز سازی یک شوخی تبلغاتی است ؟ فعلا کار سرک کابل – هرات جریان دارد ولی بسیار به کندی به پیش می رودکار پاک کاری وآوار برداری در قسمت دره میدان که منطقه پشتون ها ست تمام شده ودر قسمت ها ی از کوتل اونی ومنطقه چلم جای که بعد از سیاه خاک به سمت بامیان و مربوط مناطق هزاره نشین کشور است کار جریان دارد ودر قسمت کوتل اونی که قرار بود تونل زده شود آب جاری شده وفعلا در قسمت بالای کوتل کار می کنند حالا طرح بعدی چه خواهد بود نمیدانیم ؟ وفعلا از قیر ریزی واسفالت خبری نیست وهنوز هم کار در موقعیت های دشوار تر مثل کوتل حاجی گگ ودر ه کالو نرسیده است.وبه نظر من هنوز دولت روی سرک بامیان ـ کابل جدی کار نمی کندوفقط فریب دادن مردم است وبا این وضعیت ۴ـ ۵ سال طول خواهد کشید تا مردم روی جاده اسفالت کابل بامیان را ه برود وفعلا مسیر ۱۴۰ کیلومتری بامیان تا کابل را را در مدت ۸ تا ۹ ساعت با ید طی کرد تا به بامیان ویا کابل رسید آنهم با وضعیت که سرک خامه هم نسبت به سال های قبل بدتر شده است.
بخوبی میتوان کم کاری وبی توجهی مسوولین دولتی را در اجرای امور کاری شان درک نمود که چه گونه برای تثبیت اولویت ها و توازن تحقق باز سازی و تامین مشارکت ملی وعدالت اجتماعی ما نع تراشی و بهانه گیری مینمایند و چند نمونه آن ذیلآ یا آوری میگردد.:- مقامات دولتی در کاراعمار سرك كابل ـ هرات از طریق هزارستان تعلل و بهانه جوئی های گوناگون بخرچ میدهند تا مانع احداث این سرک حیاتی کشور گردند طوریکه از عمر نصب تابلوها ی آغاز کار سرک مذکور پنج سال مي گذرد وگرد وخاك موتر ها ي كه از كنار سرك خاكي باميان عبور مي كنند كم كم جلو اين عناوين فريبنده را مي گيرد ،تاديگر مردم باميان اميد وار نباشند ،مسئولين دولت هم شرمنده نشوند ؛ از اينكه اين پروژه اي عاجل بعدازپنج سال تحقق نیافته بلكه تبديل به يك معما شده اند،زيرا تاكنون چندين باركار اعمار اين سرك با يك طمطراق وتشريفات خاص شروع شده است گاه از باميان ،گاه از ميدان شهر؛ گاه توسط آقای كرزي وگاه توسط آقای خليلي ومقامات ولايات باميان ووردک ولي کار آن از ادامه با ز مانده است .گاه مسئولين ومقامات دولت مشكل را در كمبود بودجه وگاه در نبود امنيت جستجو ميكنند، چنانچه وزير فوايد عامه خواهان تاءمين امنيت براي كاركنان اين سرك گرديده است ودولت نيز به وزارت داخله وظيفه سپرد تا امنيت لازم را براي اعمار آن فراهم نمايد درحالي كه در نا امن ترين مناطق كه انجينران گاه كشته ميشوند وگاه اسير ولي كار اعمار سرك ها به پايان رسيده است و درمناطق هزارستان جز در قسمت ميدان وردک در دیگرمناطق هيچ مشكل امنيتي وجود ندارد. بودجه اعمار سرك كابل ـ هر ا ت از طریق بامیان راكشور ايتاليا به عهده داشت كه ظاهرا 30 مليون دالر را قبلا پرداخت كرده بود واين يكي از بهانه هاي دولت بود كه هميشه در مصاحبه هاي شان مي گفتند بودجه لازم را نداريم واين مبلغ كار ي را از پيش نمي برد اما معاون صدر اعظم ووزير خارجه ايتاليا وعده نمود كه كشورش علاوه بر تعهد قبلي مبلغ 60 مليون يورو ي ديگر را براي تكميل سرك كابل ـ هرات ازطریق هزارستان مي پردازد . اما اينكه اين بار اين مبلغ به كجا مصرف خواهد شد آينده و زمان جواب خواهد داد؟ .
باوجود سرازیر شدن میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی به افغانستان بخاطر باز سازی وعمران وطن ما - با کمال تآسف درین قرن بیست ویکم هنوز هم بیش از ششصد خانواده فقیر مردم هزاره در مغاره ها زندگی میکنند وهشتادو پنج فیصد مردم مناطق هزاره نشین کشور در زیر خط فقر قرار دارند ودر زمستان سال روان خطر فاجعه انسانی در ین ساحه متصور میباشد. و این کمک ها کدام اثری برزندگی مشقت بار مردم این ساحه وارد نکرده است و زندگی مردم مناطق هزاره نشین بد تراز دوهزار سال قبل که نیاکان شان که درین منطقه زیست مینمودند گردیده است. گرچه مسوولین دولتی وجامعه جهانی همواره ازبازسازی وتامین عدالت اجتماعی وجامعه مدنی حرف میزنند مگر در عمل مردم هزاره اثرات باز سازی رابه زندگی خودها احساس نکرده اند پس چگونه میتوان بالای کارکرد های دولت کنونی ومفاهیم مشارکت ملی باور واعتماد نمایند . و میتوان از مشکلات دانشگاه بامیان یاد آوری نمود . که این دانشگاه وضعیت خوبی ندارد تقریبا ۷۰۰ تا۸۰۰ دانشجو دارد ومحصلین که با آنها صحبت شده است از وضعیت راضی نیست وفقط در مدت که دکتر سرور مولای ریاست دانشگاه را به عهده داشت وضعیت خوبتر بوده است که استادان آن ازمیان افغانهای مهاجر تحصیل کرده در ایران آمده بوده اندوفعلایکی از مشکلات نبود اساتید ورزیده در دانشگاه است واستادان همه فارغین خود دانشگاه های افغانستان می باشند وانهم در حد لیسا نس ، ووضعیت لیلیه هم خوب نیست وبه دانشجویان در لیلیه ماهانه فقط ۱۰۰۰ افغانی پرداخت می شود.
.توجیه حاکمیت قبیله ءدرلباس اسلام معتدل - پادشاهی خاندان آل یحیی ، سوسیالیزم شاخدار حفیظ الله امین ، اسلام ستمگستر طالبان ، دموکراسی نیشدار وفریبنده ءحکومت کنونی ، قابل پذیرش مردم نبوده ونخواهد بود . این قبیله گرایان وابسته در هر لباسی که ظاهر می شوند یک نمایش کذایی بیش نیست . ارمان همه این رهروان راه قبیله تقریباً بصورت عموم صرف نظر از تفاوت اندیشه ها وایدالوژی ایشان با خون و گوشت و پوست خویش از سیاست قوم برترقبیلوی دفاع می کنند.از آن جائیکه حاکمیت قبیله در جامه و قبای نظام پادشاهی خاندان آل یحیی استبداد خشن خاندانی و برتری خواهی قبیلوی را بالای مردم ما تحمیل نمود که در جهان نمی توان نمونه آنرا سراغ نمود. بدین ترتیب نظام های ایدیولوژیک زیر نام اندیشه های تنظیم های اسلامی و طالبا نی و تفکر چپ سوسیا لیستی همه شان نه تنها اندیشه های پاک اسلامی و اندیشه های سوسیالیستی را بد نام کردند بلکه تفکر عقب مانده بر تری خواهی قبیلوی – قومی و اسلام بنیادگرا ی افراطی و سوسیالیزم افراطی را میخواستند در جامعه ترویج و تعمیل نمایند که با عکس العمل منفی مردم ما مواجه شده و خواسته های آنان به ناکامی گرائید وبدین ترتیب جنگ وبی ثباتی را در کشور به میراث گذاشتند متآسفانه هنوز هم از طرف عده از برتری خواهان قبیلوی اشتباهات آنان تکرار و تداوم می یابد. .
مسأله ملی درافغانستان موضوعی نیست که اخیراً مطرح گردیده باشد. این مسأله درکشور کثیرالمله ما که متشکل از ملیتها، اقوام و گروه های اتنیکی گوناگون و غالباً ناهمگون است، از گذشته ها همیشه درهسته و درصدر مسایل مورد بحث قرار داشته است، ولی غالباً بر روی آن ازسوی قدرتهای حاکمه سرپوش گداشته میشد و جانبداران برانداختن برتری جویی قومی به سکوت وادار یا سرکوب میگردیدند. درطی نزدیک به شش سا ل که از استقرار حاکمیت جدید پس از جلسه بن میگذرد، گامهای معینی بسوی برخی از معیارهای دموکراسی سیاسی و بویژه در رابطه به رعایت آزادی بیان، تشکل احزاب و سازمانهای سیاسی، جدایی شکلی قوای ثلاثه و مشارکت نمادین برخی از نمایندگان ملیتها و اقوام کشور و همچنان زنان در ارگانهای دولت برداشته شده است. ولی درعرصه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که امکانات عینی رشد و توسعه وجود داشت، کارهای قابل ملاحطه ای انجام نگردیده و درزندگی مادی مردم تحول چشمگیری رخ نداده است.وضع کنونی درافغانستان بیانگر این حقیقت است که میان ادعاهای رژیم مبنی بر ایجاد نظام دموکراتیک، استوار بر عدالت اجتماعی تا واقعیتهای عینی، فاصله زیادی وجود دارد. بازسازی متوازن اقتصادی و اجتماعی، فقر زدایی، رعایت حقوق بشری، تحقق حقوق شهروندی و ملی مردم وبرابری حقوق زنان با مردان ورهایی کودکان از تباهی و گمراهی، در سطح حرف و ادعا باقی مانده است. اشتیاق اولی برای سخنرانیها بخاطر ازمیان برداشتن تبعیض، ایجاد فضای همیاری های ملی و تشکیل دولتی مبتنی بر مشارکت یکسان نمایندگان واقعی ملیتها و اقوام گوناگون درآن، درسطوح مرکزی و ملی، نه تنها به سٌستی و بی میلی گراییده،.هم اکنون حاکمیت تفنگ و زور، تشدد و خشونت، فعالیتهای گسترده هراس آفرینی و دهشت افگنی , ترور ,درگوشه و کنار کشور و بویژه در ولایات جنوبی و شرقی افغانستان بیداد میکند. حامیان نیروهای دهشت افگن در درون و برون درحالیکه درشرق و جنوب افغانستان تخم مرگ میپاشند، اخیراً درتلاش اند که با نا آرام ساختن وضع درشمال و مناطق هزاره نشین کشور ازیکسو نیرو وتوجه دولت و جامعه جهانی را از نقاط داغ منحرف و پراکنده سازند و خود برتری های نظامی و سیاسی کسب کنند و ازسوی دیگر فشار برطالبان را درنوار مرزی کم تر سازند. لازم است که با توده های مردم برپایه رعایت قوانین و شفافیت سیاسی برخورد شود و اصول همزیستی و مدارا میان ملیتها و اقوام گوناگون مورد عمل قرارگیرد و بدینگونه مواضع فرماندهان و تفنگداران پیشین با جلب آنان به روند صلح، تضعیف گردد و امکانات کار و معیشت برای آنان فراهم و بر بیدادگری ازسوی آنان برمردم پایان داده شود.مافیای مواد مخدر درکشور ارکان اقتصاد روستایی را دردست خود گرفته است و درصورتیکه فعالیتهای تبهکارانه آن، با ازبین بردن قطعی کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر لگام زده نشود، این پدیده خطرناک درکلیه شئون زندگی و دردستگاه دولت بگونه روزافزون رخنه خواهد کرد. میتوان گفت که خشونت با دهقانان راه حل منطقی مسأله بخاطر جلوگیری ازکشت کوکنار نخواهد بود، بلکه راه های اقتصادی حمایت از آنان بخاطر کوتاه کردن دست قاچاقبران باید درعمل جستجو گردد و به این فاجعه پایان بخشیده شود.دشواریهای مردم ناشی از بیکاری، فقر، تنگدستی، بی سرپناهی، بی غذایی، درماندگی و بی روزگاری، هر روز گستره و پهنه بیشتر اختیار می نماید. شیوع رشوه ستانی و استفاده نادرست از داراییهای عامه، ناشی از فساد اداری، افزون بر زیانهای مادی آن، موجب میگردد که معنویات و فرهنگ مردم بشدت لطمه ببیند. قوم و خویش گرایی، تبارسالاری – گروه سالاری و نبود زمینه های عینی برای احساس امنیت قابل اعتماد، سطح علاقمندی، توانایی و کارایی مردم را پایین میآورد. کمبود اراده سیاسی، مصلحتگرایی و حفظ حاکمیت نیروهای محافظه کار، سد راه اصلاحات بنیادی میگردد.
در طول تاریخ سیاسی افغانستان نبود یک دولت دیموکراتیک باعث شده است تا وحدت اقوام صورت نپذیرد و ملت واحد شکل نگیرد، و هر زمانیکه بشکل طبیعی این وحدت نضج گرفته و رابطه های سازنده اجتماعی و پیوند فامیلی ایجاد شده است. متاسفانه دیکتاتوری ظهور کرده، و این همزستی را ببهانه حفظ امنیت مرز ها و حاکمیت ملی( استبدادی)همانند امیر عبدالرحمن با قتل غارت و كوچ اجباری مردم هزاره وهمچنان طالبان با کشتار دستجمعی مردم هزاره در مزار شریف، بامیان , یکاولنگ , هرات وکشتار مردم ازبک , ترکمن ایماق در شما ل و غور و کشتار مردم تاجیک در شمالی خدشه دارساخته اند و فضای اخوت و برادری را متشنج گردانیده اند. روشنفکران اعم از پشتون، تاجیک ، هزاره و ازبک که از تفوق طلبی مذهبی و قومی طالبان به ستو ه آمده بودند، مردم را تشویق کردندکه برای حامد کرزی رأی اعتماد دادند، تا باشد اعتماد قومی در یک روند دیموکراتیک(نه مطلق گرائی) تحت زعامت وی ایجاد شده، وهمبستگی ملی شکل گیرد. اما اینبار بازهم تیر مردم به هدف نخورد، و سیاست های مطلق گرایانه رئیس جمهور عملاً همزستی قومی را به مخاطره انداخته است. واضحاً این پایان کار نیست، اقوام با هم برابر و برادر افغانستان روزی در یک نظام دیموکراتیک این پیوند را تشکیل خواهند داد و تحت یک ملت واحد در کنار هم در یک فضای صمیمت و همدلی زیست، کرده و نظام سیاسی کشور را بوجود خواهندآورد.
نتیجه گیری :-
مسولین اموردولتی اگر نبود امنیت کافی در مسیر راه از طریق میدان دلایل عدم پیشبرد کار سرک کابل - هرات را بهانه میاورند.بنآ میتوان کار سرک کابل –هرات را از طریق بامیان بطرف میدان - کابل هرچه زود تر آغاز کنند . زیرا در مسیر راه بامیان الی میدان وردک امنیت کامل بر قرار بوده و هیچگونه موانع امنیتی در ین ساحه وجود ندارد و نباید عدم امنیت در ساحه ولایت میدان وردک باعث سکتگی در کار اعمار سرک مذکور شود . دولت اگر بالای مردم مناطق هزاره نشین کشو ر اعتماد نماید این مردم میتواند در تامین امنیت محلات شان صادقانه همکاری نمایند طوریکه برای آزاد سازی ولسوالی کجران ولایت دایکندی این کار را بصورت عملی انجام و طالبان را از آن ساحه اخراج نمودند با وجود مداخلات علنی ومخفی عمال طالبان و القاعده از مناطق جنوب و غرب همسرحد با ساحات هزاره نشین کشور مردم هزاره درین مدت شش سال اخیر توانسته اند که صلح وثبات را درسر زمین شان حفظ نموده و این خطهء باستانی را به حصار غیر قابل نفوذ برای دشمنان وطن مبدل کرده است بعد ازسقوط رژیم طالبان مناطق هزاره نشین با وجود برخوردار بودن از امنیت کامل ولی متآسفانه از جانب دولت برای با ز سازی آن کمتر توجه گردیده است که دولت با تبعیض و بی میلی درباره بازسازی ساحه مذکور برخورد نموده اند . باز سازی بدون تبعیض و مطابق تعین وتثبیت اولویت های مناطق مختلف کشور با در نظرداشت توازن و عدالت برای تطبیق پروگرام و برنامه در ساحات گوناگون افغانستان یکی از وظایف ملی و اخلاقی حکومت و جامعه جهانی میباشد . بخصوص جامعه جهانی و کشور های کمک دهنده مسولیت جدی برای نظارت از تحقق پروگرام باز سازی در مناطق نیاز مند وحسابگیری از دست اندر کاران دولتی و انجو ها را به عهده دارند و در برابرمردم افغانستان جوابده و پا سخگو میباشند. آقای کرزی و دیگر کاندیدان مقام ریاست جمهوری در هنگام انتخابات قبلی برای تبلغات پروگرام کاری وکسب رای از مردم مناطق هزاره نشین - چند بار خود و نمایندگان شان درین ساحه مسافرت انجام دادند و وعده های فراوان برای باز سازی به مردم دادند که متآسفانه هیچکدام از آن وعده های داده شده عملی نگردیده است . فعلآ نیز برای انتخابات دوره ء دوم ریاست جمهوری زمان زیادی باقی نمانده اند اگر آقای کرزی کاندیدای این مقام عالی باشد با چه روئی بطرف مردم مناطق هزاره نشین خواهد دید و با کدام دستاورد بازسازی درین ساحه رای مردم را بدست خواهد آورد؟
پس چگونه مردم میتوانند به شعار های فریبنده حکومت و آینده خود شان اعتماد نمایند. ممکن است حلقات خاص داخل رژیم بتوانند برای مدت دیگری هم با فریب مردم و جامعه بین المللی وضع را زیر کنترول جلوه بدهند اما این کار برای همیشه ممکن نیست و شاید روزی فرا رسد که کنترول اوضاع را هم از دست بدهند . برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا هم دولت و هم جامعه بین المللی اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند در سیاست های شکست خورده شش سال گذشته شان باز نگری نمایند چون این غیر عاقلانه خواهد بود اگر هنوز هم به تجربه اشتباهات شش سا ل گذشته خود بر اساس احساسات و اعتماد های غلط ادامه دهند. بهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه ما با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشور در منجلاب بدبختی جلوگیری نمایند یعنی وقتی که او ضاع نه به نفع مردم افغانستان ، نه به نفع جامعه بین المللی و نه هم به نفع حلقات قوم پرست حکومت کنونی خواهد بود. برای شکستن بن بست کنونی ضرور است تا: بنیاد حکومت کنونی با وارد ساختن شخصیت های با پشتوانه مردمی وسعت بخشیده شود. برای یک دوره امتحانی به افرادی که از حمایت مردمی برخوردار میباشند ، به گروه و یا کشور خاصی نیز وابسته نباشند چانس کار داده شود. نیروهای خارجی و جامعه بین المللی ازین بیشتر فریب مهره های شکست خورده خود را نخورند و نگذارند که حلقات قوم پرست و مغرض در حاکمیت کنونی از همه امکانات نظامی، اقتصادی و سیاسی شان درجهت تامین منافع شخصی و گروهی خود و تخریب دیگران استفاده نمایند. اگر نیروهای خارجی در پشت پرده با طالبان استخبارات پاکستان منافع مشترکی ندارند جهت توقف حمایت استخبارات پاکستان از شورشیان طا لب جد یت بیشتری بخرج دهند. بخاطر جلب اعتماد مجدد مردم از مجموع اشتباهاتی که تذکر داده شد جلوگیری بعمل آید و برای بهبود سطح زندگی مردم تلاش های لازم صورت گیرد. فرماندهی مشترکی از همه قوت های خارجی و دولت افغانستان ساخته شود تا با هماهنگی های لازم بر میزان موثریت عملیات های تصفیوی افزوده شده و از اشتباهات مکرر و از تلفات غیر نظامیان جلوگیری بعمل آید . صفوف اردو و پولیس ملی از افراد منفور، بیکاره و فاسد تصفیه گردد و در عوض آنها افراد صادق، با تجربه و مورد اعتماد مردم جابجا شود. پارلمان به خاطر حل اساسی و دائمی مسایل کشور موضوع خود گردانی مناطق توسط مردم محلی را مورد بررسی قرار دهد یعنی والی و مسئولین اداری و نظامی هر منطقه در نتیجه یک انتخابات از میان مردم خود همان مناطق انتخاب گردند. از انتصاب افراد بدنام و منفور در مناصب دولتی در خارج و داخل کشور جلوگیری بعمل آید. در توسعه باز سازی و فراهم آوری خدمات صحی، تعلیمی و رفاه اجتماعی کار متوازن بر اساس نیاز های بنیادی مردم هر ولایت در زمینه ایجاد اشتغال به کار و کاهش فقر و بیکاری گام های موثری برداشته شود. با قاچاقچیان مواد مخدر بدون انعطاف و استثنا و با جدیت بیشتری برخورد صورت گیرد.. وقت آن رسیده است تا مصلحت اندیشی ها کنارگذاشته شوند.
رویکر دها : -
- سایت خبری آژانس باختر زیر عنوان معین وزارت فوائید عامه که در یکی از جلسات کمیسیون پارلمانی گفته است.
- سایت سمنگان تحت عنوان آیا پروژه سرک کابل ـ بامیان ویا دیگر پروژه های باز سازی یک شوخی تبلغاتی است ؟
- سایت آزمون ملی زیر عنوان مروری بر تحولات شش سالی که گذشت نویسنده: م . ی . احراری.
- سایت آریایی زیرعنوان مردم هزاره قربانی تفا سیرعوامانه ونا همگون وحدت ملی در کشور نویسنده صا حب این قلم .
- یادداشت های نویسنده مقاله
18– ماه –نوامبر – سال – 2007 – میلادی.