وحید مژده
از بن تا بن بست!
شش سال قبل در 27 نوامبر 2001 همزمان با سرنگونی رژیم طالبان، کنفرانسی در شهر بن آلمان تدویر یافت تا مسیری را برای آیندهء افغانستان مشخص سازد. دراین کنفرانس برعلاوهء افغانها، نمایندگان جامعهء جهانی تحت سرپرستی الاخضر ابراهیمی نمایندهء خاص سرمنشی سازمان ملل متحد شرکت داشتند.
در این گردهمائی نه روزه در مورد مسیری که افغانستان پس از طالبان باید بپیماید و زمان بندی هر قدمی که باید برداشته شود، تصامیمی اتخاذ شد. حکومت موقت، حکومت انتقالی، لویه جرگه ها، انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات پارلمانی، اصلاحات در قوهء قضائیه، تشکیل اردوی ملی ....
روند جدید آغاز شد که حضور گستردهء جامعهء جهانی برهبری امریکا در افغانستان تضمین مهم برای ادامهء این روند بود باید در افغانستان بنیاد های یک نظام دیموکراتیک نهاده می شد.
در طول شش سال پس از کنفرانس بن تحولاتی در افغانستان صورت گرفت. قانون اساسی جدیدی بمیان آمد، نهاد های جامعهء مدنی اساس نهاده شد، کار بازسازی اردوی ملی و پولیس ملی آغاز گردید و برای تامین نیازها ملیارد ها دلار کمک جامعهء جهانی به افغانستان آمد اما با وجود این دست آورد ها، امروز پس از شش سال مردم ما نامطمئن تر از همیشه به آینده می نگرند. دلایل این ناامیدی و نگرانی چیست؟
بازسازی:
در آستانهء ششمین سالروز کنفرانس بن، موسسهء بین المللی اکسفام راپوری را در مورد افغانستان به نشر سپرد. این گزارش حاوی مطالبی است که از سالها قبل مردم افغانستان از آن شکایت داشتند یعنی عدم شفافیت در چگونگی مصرف کمک های بین المللی به افغانستان.
در گزارش آکسفام آمده است که به نظر ما فقر در افغانستان بزرگترین چالش است و این امکان وجود داشت که از کمک های داده شده به افغانستان بصورت موثر تر استفاده شود. در ادارات هم آهنگی در کار وجود ندارد و از منابع داخلی افغانستان استفادهء لازم صورت نمی گیرد. در حالیکه اکثریت مردم افغانستان از فقر رنج می برند، کمک های جامعهء جهانی بصورت درست بکار نمی رود.
در این راپور به فساد رو به گسترش در ادارات دولتی افغانستان ونیز به بی کفایتی بعضی از ادارات حکومتی اشاره شده است. در نتیجهء بی کاری، فقر و مشکلات اقتصادی، مردم نسبت به دولت و به بهبود وضع در آینده بی باور شده اند. دلیل اصلی این وضع عدم توجه درست در مصرف کمک ها بوده است.
تنها اکسفام نیست که از این وضع شکایت دارد. در راپوری که به کمک موسسهء انکشاف سازمان ملل متحد تحت عنوان انکشاف بشری در افغانستان به نشر رسید نیز به موارد مشابه اشاره شده و از افغانستان در شمار یکی از پنج کشور فقیر جهان نام برده شده است.
اکسفام برای تغییر حالت در افغانستان پیشنهاد می کند تا اداره ای در افغانستان به میان بیاید تا از روند مصرف کمک ها در این کشور نظارت نماید. این پیشنهاد قبلا نیز صورت گرفته و حتی از تشکیل چنین اداره ای خبر داده شده بود.
اصلاحات اداری:
اختلاس، رشوه و فساد در ادرات دولتی در افغانستان بارها حتی در سطح بین المللی مورد انتقاد قرار گرفته و افغانستان یکی از ده کشور در سطح جهان خوانده شده که در آن بیشترین فساد اداری وجود دارد.
کار این رسوائی به جائی رسیده که شخص رئیس جمهور هم دیگر قادر به کتمان آن نیست. رئیس جمهور کرزی در گردهمائی نمایندگان روستا های افغانستان بصراحت گفت که اعضای حکومت و وکلای پارلمان به جمع آوری ثروت مشغول اند و برای خود قصر های مجلل آباد کرده اند.
معاون اول رئیس جمهور آقای احمد ضیاء مسعود نیز از فساد اداری در ادرات دولتی شکایت دارند. دست اندرکاران مبارزه با ارتشا و فساد اداری گاهی از کشفیات مهمی از اختلاس ها سخن گفته اند اما با وجود این، تاکنون افراد رده های بالای دولتی از تعقیب قانونی مصئون بوده اند.
فساد اداری یکی از عوامل مهمی است که فاصله میان دولت و مردم را عمیق تر می سازد اما دولت در طول شش سال گذشته به این مسئله توجه جدی نداشته است.
امنیت:
وضع بحرانی امنیت در کشور به مرحلهء غیرقابل تحمل رسیده است. قرار یک گزارش از طرف دفتر (سن لس) همین اکنون پنجاه و چهار درصد از خاک کشور در کنترول طالبان قرار دارد. هرچند دولت افغانستان این آمار را نمی پذیرد اما حقیقت امر اینست که نه تنها بخشی از مناطق جنوب غرب کشور مستقیما در کنترول طالبان قرار دارد بلکه در برخی از ولایات همجوار پایتخت نیز آنها شب ها آزادانه گشت وگذار می کنند.
تا مدتی قبل به نظر می رسید که شمال کشور از فعالیت های آنان در امان است اما اکنون به تدریج این مناطق نیز اماج حملات آنان قرار گرفته است.
هرچند بسیاری از حملات و خشونت ها به طالبان نسبت داده می شود اما بصورت روزافزون بخصوص در شمال کشور حوادثی را شاهدیم که به نظر می رسد مخالفین دیگری هم در حال وارد شدن به عرصهء نبرد اند.
نیروهای امریکائی همیشه مدعی وارد آوردن تلفات جانی به طالبان می گردند اما حقیقت اینست که تاکنون جمع کثیری از کشته شده ها مردمان عادی روستا ها بوده اند. در مناطق جنگی خبرنگاران مستقل حق رفتن و تحقیق در مورد ادعا های نیروهای خارجی را ندارند و مجبور اند به معلومات و اخباری اکتفا کنند که در خبرنامه های نظامیان می آید.
در حالیکه نیروهای خارجی سخن از پیروزی های بزرگ در برابر طالبان دارند و هربارمدعی می شوند که طالبان دیگر توان رزمی خود را از دست داده اند اما در گزارشی که اخیرا از طرف ادارهء امنیت ملی ایالات متحدهء امریکا به نشر رسیده آمده است که روش کاربردی ادارهء بوش در مبارزه علیه طالبان قرین موفقیت نبوده است.
در چند روز گذشته جنگ بر سر ولسوالی موسی قلعه در ولایت هلمند جریان داشت که سرانجام طالبان از این ولسوالی عقب نشستند اما این تنها موسی قلعه نیست که در کنترول طالبان قرار دارد.
گیتس وزیر دفاع امریکا اعتراف می کند که القاعده در استفاده از انترنت و رسانیدن پیام از این طریق برپیروان خویش در سراسر جهان، بر امریکا پیشی گرفته است. وی به کمبود افراد متخصص در اردوی امریکا در افغانستان اعتراف می کند و پیشنهاد می کند تا در بخش های مربوط به فعالیت های غیر نظامی نیروهای امریکائی در افغانستان، افراد بیشتری آموزش ببینند. برای یک ابرقدرت که ادعای رهبری جهان را دارد، این اعتراف ساده نیست.
اردوی ملی کشور که باید در طول این مدت به هفتاد هزار تن می رسید هنوز به سی هزار نیز نرسیده است. فرار از اردو ادامه دارد و حملات طالبان به نیروهای پولیس ملی روحیهء آنها را تضعیف نموده است. ما به تدریج شاهد حالتی هستیم که در دوران جهاد علیه ارتش سرخ تجربه شد. نه تنها در برخی از ولایات طالبان سلاح و مهمات خود را از نیروهای دولتی بدست می آورند بلکه اخیرا برای نخسین بار فاش شد که جمعی از نیروهای پولیس با سلاح خویش به طالبان پیوسته اند.
مواد مخدر
رشد تولید تریاک در افغانستان در طول شش سال گذشته روندی صعودی داشته است. امسال افغانستان با تولید هشت هزار و دوصد تن تریاک، ریکارد های سالهای قبل را شکست و طبق یک آمار، تولید امسال تریاک دوبرابر نیاز جهانی به این ماده بوده است.
رئیس جمهور کرزی نیروهای خارجی را در این کار مقصر می داند اما هرکسی که در این کار مقصر باشد، بدنامی آن برای افغانستان بوده و این مسئله خود ناکامی دیگری برای کنفرانس بن بشمار می آید.
خود سری های نیروهای خارجی
مدتهاست که شکایت مردم از خودسری های نیروهای خارجی در افغانستان بلند است و حتی شخص رئیس جمهور نیز از این وضع بارها ابراز نارضایتی کرده اما در این اقدامات این نیروها تغییری وارد نیامده است. نیروهای امریکائی اصلا به زندگی مردم غیر نظامی توجهی ندارند. آنها برخلاف تبلیغاتی که در گذشته در مورد دقت شان در عملیات هوائی بر سرزبانها بود، درمورد مردم روستا های افغانستان اصلا به خود زحمت دقت در هدفگیری را نمی دهند.
هربار که در اثر اقدامات آنان عده ای مردم بیگناه به شهادت می رسد، وعده می دهند که در آینده دقت بیشتری خواهند کرد اما چنین دقتی اصلا از آنان به مشاهده نمی رسد. در یکی از آخرین موارد از این گونه بی دقتی ها، نیروهای هوائی امریکا در ولایت نورستان خیمهء کارگرانی را بمباران کردند که بکار سرک سازی در این منطقه مشغول بودند. گفته می شود که در این بمباران حدود بیست تن به شهادت رسیدند اما سخنگویان نیروهای خارجی سخنانی برزبان می آورند که مردم افغانستان را مسخره می کنند، آنها در این مورد گفتند که کشته شده ها طالبانی بودند که برای کمپنی سرک سازی کار می کردند! هیچ اورگان مستقلی وجود ندارد تا مسئله را روشن نماید.
جمع آوری سلاح
برنامهء جمع آوری اسلحه از دست های غیر مسئول یکی از اساسی ترین برنامه های دولت پس از کنفرانس بن بود. دو برنامه بنام های (دی دی آر) و (دایاک) برای جمع آوری اسلحه روی دست گرفته شد و در این راه صدها ملیون دالر به مصرف رسید اما نتیجهء این برنامه ها چه بود؟ از آقای کرزی بشنویم!
آقای کرزی در سالروز تجلیل از اعلامیهء جهانی حقوق بشر در کابل فرمودند که هنوز هم در افغانستان جاهائی وجود دارد که از کنترول دولت خارج است و در آنجا حقوق بشر زیرپا می شود. وی کسانی غیر از طالبان را متهم به خودسری و حتی دریافت پول از خارج گرده و بصراحت ناتوانی خود را از مبارزه علیه آنان ابراز نمود. این اعتراف آقای کرزی نشانهء روشن از شکست برنامهء جمع آوی سلاح و شکست در تامین حقوق مشروع اتباع کشور است.
قانون اساسی
وقتی از شکست در بخش های امنیتی، بازسازی، مبارزه با مواد مخدر و سایر موارد سخن بمیان می آید، مقامات دولتی می گویند که ما لااقل در بخش دولت سازی پیشرفت مهمی داشته ایم. اکنون ما قانون اساسی داریم، ما پارلمان منتخب و رئیس جمهور منتخب داریم و این پیشرفت مهمی است.
اما حقیقت اینست که تسوید قانون اساسی کشور ما بدنبال یک سلسله کشمکش ها و گفتگو های بی حاصل میان اعضای لویه بر سر اینکه نظام باید ریاستی باشد یا پارلمانی، پذیرفته شد که فشار خارجی در آن نقش اساسی داشت. کشمکش در این جرگه سرانجام به نتیجهء نامطلوب منجر شد و آن اینکه بر بنیاد قانون اساسی، ما امروز نظامی را در این کشور شاهدیم که نه پارلمانی است و نه ریاستی! رئیس جمهور حق انحلال پارلمان را ندارد و قانون اساسی نمی گوید که در صورتیکه مشکلی میان حکومت و پارلمان بمیان آید، این بحران چگونه مدیریت شود.
موادی از قانون اساسی مبهم و غیر واضح است و هربار که مشکلی در مورد بمیان می آید، مسئله به یک مرجع که خود نیز مورد اختلاف است یعنی ستره محکمه راجع می شود. امروز بسیاری به این باور اند که باید بار دیگر لویه جرگه فرا خوانده شود و این قانون اصلاح گردد زیرا بعضی از مواد قانون اساسی حاوی تناقضاتی است که تطبیق آنرا در عمل مشکل و حتی ناممکن ساخته است.
دورنمای صلح
دولت دلیل همهء این ناکامی هارا ناامنی و جنگ می داند در حالیکه در طول چهار سال اول پس از سقوط طالبان فرصت های بسیار مساعدی موجود بود که به هدر رفت. اکنون با توجه به اینهمه ناکامی ها، دورنمای صلح در کشور به هیچ صورت امیدوار کننده نیست.
آقای کرزی مدعی است که عده ای از رهبران طالبان با وی در رابطه هستند و می خواهند به پروسهء صلح بپیوندند اما صلح فقط با طالبانی ممکن است که با القاعده وتروریسم رابطه نداشته باشند.
اگر ما قصد فریب خود و دیگران را نداشته باشیم باید به این نکته اعتراف کنیم که جنگ علیه نیروهای خارجی را طالبانی براه انداخته اند که نام رهبران شان در لیست سیاه تروریست های بین المللی قرار داشته و حتی برای دستگیری یا کشتن شان جایزه تعیین شده است. این درحالیست که حتی خارجیان نیز به این نتیجه رسیده اند که بحران افغانستان راه حل نظامی ندارد وباید راههای صلح در این کشور جستجو گردد.
***
الاخضر ابراهیمی نمایندهء خاص سرمنشی سازمان ملل متحد که شش سال قبل کنفرانس بن به ابتکار وی برگذار شد بعد ها در مورد خلا های این کنفرانس گفت:
نمایندگان افغانها که در ماههای نوامبر و دسامبر سال 2001 با هم ملاقات کردند، به صورت کامل از تنوع جمعیتی افغانستان نمایندگی نمی کردند. وی گفت:
ادارهء موقت با عجله تشکیل شد و بیشتر انعکاس واقعیت های همان زمانی بود که به طور ناگهانی بر اثر عملیات نظامی به رهبری امریکا شرایط را شکل داد تا واقعیت های عمیق تر اجتماعی و قومی پایدار افغانستان.
امیدی که شش سال قبل با کنفرانس بن در دلهای مردم افغانستان شکل گرفت، اینک مبدل به یاس گردیده و با توجه به پیش شرط طالبان برای صلح یعنی خروج نیروهای خارجی از افغانستان، بخوبی مشخص است که هم جنگ و هم صلح در افغانستان به بن بست رسیده است.